محمد بن کعب قرظی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن کعب قرظی در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن کعب قرظی در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[راویان اخبار از امام رضا]]{{ع}} میباشد. وی میگوید: «شبی [[رسول خدا]]{{صل}} را در [[خواب]] دیدم که در پیش روی [[حضرت]] ظرفی از خرمای صیحانی بود و من درخواست کردم مقداری از آن را به من بدهند، حضرت مقداری از آن را به من دادند، آن را شمردم، هیجده دانه بود، تعبیر کردم که هیجده سال دیگر زنده هستم و بعد از چندی، این را فراموش کردم. یک [[روز]] ازدحام [[مردم]] را دیدم، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} آمده است. رفتم دیدم همان جایی که [[پیامبر]]{{صل}} نشسته بود، [[امام]]{{ع}} نشسته است و طبقی خرما هم نزد اوست. از آن خرما درخواست کردم، مقداری به من داد، چون شمردم هیجده عدد بود. گفتم: بیشتر بده. فرمود: اگر جدم اضافهتر داده بود من هم میدادم»<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۱۷۸ و ۱۷۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۶۴۴.</ref> | از [[راویان اخبار از امام رضا]] {{ع}} میباشد. وی میگوید: «شبی [[رسول خدا]] {{صل}} را در [[خواب]] دیدم که در پیش روی [[حضرت]] ظرفی از خرمای صیحانی بود و من درخواست کردم مقداری از آن را به من بدهند، حضرت مقداری از آن را به من دادند، آن را شمردم، هیجده دانه بود، تعبیر کردم که هیجده سال دیگر زنده هستم و بعد از چندی، این را فراموش کردم. یک [[روز]] ازدحام [[مردم]] را دیدم، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} آمده است. رفتم دیدم همان جایی که [[پیامبر]] {{صل}} نشسته بود، [[امام]] {{ع}} نشسته است و طبقی خرما هم نزد اوست. از آن خرما درخواست کردم، مقداری به من داد، چون شمردم هیجده عدد بود. گفتم: بیشتر بده. فرمود: اگر جدم اضافهتر داده بود من هم میدادم»<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۱۷۸ و ۱۷۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۶۴۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۵
مقدمه
از راویان اخبار از امام رضا (ع) میباشد. وی میگوید: «شبی رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که در پیش روی حضرت ظرفی از خرمای صیحانی بود و من درخواست کردم مقداری از آن را به من بدهند، حضرت مقداری از آن را به من دادند، آن را شمردم، هیجده دانه بود، تعبیر کردم که هیجده سال دیگر زنده هستم و بعد از چندی، این را فراموش کردم. یک روز ازدحام مردم را دیدم، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: علی بن موسی الرضا (ع) آمده است. رفتم دیدم همان جایی که پیامبر (ص) نشسته بود، امام (ع) نشسته است و طبقی خرما هم نزد اوست. از آن خرما درخواست کردم، مقداری به من داد، چون شمردم هیجده عدد بود. گفتم: بیشتر بده. فرمود: اگر جدم اضافهتر داده بود من هم میدادم»[۱].[۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۱۷۸ و ۱۷۹.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۶۴۴.