جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۳: خط ۴۳:
*البته باید دقت کرد این برداشت تفسیری، بر اساس ظاهر معنای واژة تبیان است؛ اما از سوی دیگر برخی روایات دلالت بر این دارند که «علم گذشته، آینده و آنچه تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست» در قرآن آمده است. اگر چنین روایاتی صحیح باشد، لازمه‌اش این است که تبیان بودن قرآن، فراتر از بیان متعارف و از طریق دلالت لفظی مراد باشد. بنابراین، شاید غیر از طریق دلالت لفظی، اشاراتی وجود داشته باشد که از اسرار و امور پنهانی قرآن پرده برمی‌دارد و فهم متعارف را بدان‌ها راهی نیست. <ref>ر.ک: المیزان، ص ۳۲۵.</ref> یعنی با توجه به مضمون برخی روایات، تبیان بودن قرآن برای همۀ امورِ مرتبط با هدایت انسان، تنها از مسیر دلالت‌های لفظی و ظاهر آیات حاصل نمی‌شود، بلکه در ورای ظاهر و دلالت لفظی، طریق یا طرق دیگری هم برای بیان آن امور تعبیه شده است که شناخت و دریافت آنها از طور فهم متعارف افراد خارج و فراتر است. پس بر فرض صحت این روایات، بخشی از حقایق قرآن از طریق دیگری دریافت می‌شود و تبیان، اعم از بیان لفظی و غیرلفظی خواهد بود. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
*البته باید دقت کرد این برداشت تفسیری، بر اساس ظاهر معنای واژة تبیان است؛ اما از سوی دیگر برخی روایات دلالت بر این دارند که «علم گذشته، آینده و آنچه تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست» در قرآن آمده است. اگر چنین روایاتی صحیح باشد، لازمه‌اش این است که تبیان بودن قرآن، فراتر از بیان متعارف و از طریق دلالت لفظی مراد باشد. بنابراین، شاید غیر از طریق دلالت لفظی، اشاراتی وجود داشته باشد که از اسرار و امور پنهانی قرآن پرده برمی‌دارد و فهم متعارف را بدان‌ها راهی نیست. <ref>ر.ک: المیزان، ص ۳۲۵.</ref> یعنی با توجه به مضمون برخی روایات، تبیان بودن قرآن برای همۀ امورِ مرتبط با هدایت انسان، تنها از مسیر دلالت‌های لفظی و ظاهر آیات حاصل نمی‌شود، بلکه در ورای ظاهر و دلالت لفظی، طریق یا طرق دیگری هم برای بیان آن امور تعبیه شده است که شناخت و دریافت آنها از طور فهم متعارف افراد خارج و فراتر است. پس بر فرض صحت این روایات، بخشی از حقایق قرآن از طریق دیگری دریافت می‌شود و تبیان، اعم از بیان لفظی و غیرلفظی خواهد بود. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
*نکتۀ قابل توجه در این بیان این است که اولاً آنچه در ظاهر قرآن آمده، تمام مطالب آن را نشان نمی‌دهد، پس ظاهرش بیان همه چیز نیست؛ ثانیاً دلالت لفظی و بیان معهود قرآن، تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را پوشش می‌دهد، نه جزئیات و تفاصیلش را. بنابراین جامعیت قرآن را نه در محدودۀ بیان ظاهر آیات، بلکه باید در اعم از ظاهر آن جست. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
*نکتۀ قابل توجه در این بیان این است که اولاً آنچه در ظاهر قرآن آمده، تمام مطالب آن را نشان نمی‌دهد، پس ظاهرش بیان همه چیز نیست؛ ثانیاً دلالت لفظی و بیان معهود قرآن، تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را پوشش می‌دهد، نه جزئیات و تفاصیلش را. بنابراین جامعیت قرآن را نه در محدودۀ بیان ظاهر آیات، بلکه باید در اعم از ظاهر آن جست. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
==جامعیت قرآن، جامعیت مطلق یا هدایتی؟==
*قرآن پژوهان در این که مراد از جامعیت چیست و قرآن چگونه و کدام نیازمندی‌های علمی و معنوی انسان را برآورده می کند، آرای گوناگونی دارند، برخی از مهم‌ترین‌های آنها بدین قرارند:
===جامعیت مطلق===
*از نظر برخی قرآن پژوهان، جامعیت قرآن، مطلق است. بر اساس این نظر قرآن، هر آنچه را که بتوان تصور کرد و نام علم و دانش برآن نهاد در خود جای داده است، هر چند ما از شناختن آن قاصریم. <ref>الإتقان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۳۳۸؛ احیاء العلوم: ج ۱ ص ۵۲۴ - ۵۲۵؛ جواهر القرآن: ص ۱۸؛ البرهان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۱۸۱ - ۱۸۲</ref> این گروه، با استناد به آیاتی که قرآن را تبیان و جامع مطالب و تفصیل‌دهنده هر چیزی معرفی می‌کند، در دفاع از نظریه خویش کوشیده‌اند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم» نحل: آیه ۸۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>«سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می‌آورند رهنمود و رحمتی است» یوسف: آیه ۱۱۱.</ref><ref>ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن: ج ۴، ص ۲۶ - ۳۱؛ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶، ص ۱۹.</ref> روایات پرشماری نیز جامعیت مطلق قرآن را تأیید کرده و دلیلی بر این مدعایند. برخی از این روایات، قرآن را "جامع علم اولین و آخرین" معرفی می‌کند که باید با تفکر در معانی این کتاب آسمانی، به آن علوم دست یافت: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|مَن أرادَ عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ}}<ref>هر کس طالب علم اولین و آخرین است، در قرآن کندوکاو کند. ر. ک: ص ۷۸ ح ۳۲۲.</ref> بر اساس روایتی، [[امام صادق]] {{ع}} سوگند یاد کرده که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد ماند که چرا فلان مطلب در قرآن نیست: خداوند، بیان هر چیزی را در قرآن، فرو فرستاد، چندان که (به خدا سوگند) هیچ چیزی را که بندگان، بدان نیاز دارند، فروگذار نکرد، مگر آن که خداوند، آن را در قرآن، نازل کرده است.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وتَعالی  أنزَلَ فی القُرآنِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ، حَتّی  وَاللَّهِ ما تَرَکَ اللَّهُ شَیئاً یَحتاجُ إلَیهِ العِبادُ، حَتّی  لایَستَطیعَ عَبدٌ یَقولُ: لَو کانَ هذا اُنزِلَ فِی القُرآنِ، إلّا وقَد أنزَلَهُ اللَّهُ فیهِ}} ر. ک: ص ۸۰ ح ۳۲۷.</ref> در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:خداوندِ توانا، که راستگو و نیکی کننده است، کتابش را بر شما فرو فرستاد، و اخبارِ مربوط به شما و اخبار پیشینیان و اخبار آیندگان پس از شما، و اخبار آسمان و زمین همه، در آن‌اند. اگر کسی نزد شما بیاید و از آنها آگاهتان کند، قطعاً شگفت زده خواهید شد.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ العَزیزَ الجَبّارَ أنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ وهُوَ الصّادِقُ البارُّ، فیهِ خَبَرُکُم وخَبَرُ مَن قَبلَکُم وخَبَرُ مَن بَعدَکُم، وخَبَرُ السَّماءِ وَالأَرضِ، ولَو أتاکُم مَن یُخبِرُکُم عَن ذلِکَ لَتَعَجَّبتُم}} ر. ک: ص ۸۶ ح ۳۳۹.</ref> با توجه به این روایات دانسته می‌شود، قرآن افرون بر تشریع، امور تکوینی، نظیر خلقت آسمان و زمین واخبار گذشته، حال و آینده را نیز در بردارد. مؤید این برداشت، نقلی از [[امام صادق]] {{ع}} است که احکام و حلال و حرام را تنها بخش کوچکی از قرآن دانسته است.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۱۴ - ۲۱۵.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۱.</ref>
===جامعیت هدایتی===
*گروهی با بی اساس دانستن ادعای جامعیت مطلق قرآن، مقصود از کمال و جامعیت قرآن را، جامعیت در شئون دینی، اعم از اصول و فروع آن دانسته<ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹ - ۳۰.</ref>و روایات جامعیت قرآن را بر فهم باطن الفاظ که نزد معصومان {{عم}} است حمل کرده‌اند. قرآن، کتاب شریعت و هدایت است و در مسیر هدایت و تربیت جوامع بشری، جامع تمام قوانین و اصولی است که به‌طور مستقیم و یا غیرمستقیم در دایرة هدایت و تأمین سعادت انسان‌ها تعریف و تبیین می‌شود. <ref>اکبری دستک، فیض الله، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(ره)، متین، ش ۶۷، ص ۱ ـ ۲۲.</ref> این گروه معتقدند شأن قرآن و دین اقتضا نمی‌کند در اموری که مربوط به یافته‌های خود بشر است، وارد شود و حتی راهنمایی کردن او هم معنا ندارد؛ زیرا خداوند به انسان عقل ارزانی داشته و انسان را توانمند و خردورز و کاوشگر آفریده و میدان تأثیرپذیری را در طبیعت باز گذاشته و لزومی ندارد خداوند فرمول شیمی یا مسائل ریاضی را توضیح دهد<ref>التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۳۰.</ref> و اگر هم بحثی از علوم تجربی، ریاضی، نجوم و مانند آن در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتی و تربیتی آن مورد نظر بوده است.<ref>ر. ک: التفسیر والمفسرون: ج ۲ ص ۴۶۹ - ۴۷۲.</ref> آیاتی که غرض از نزول قرآن را هدایت می‌دانند، این نظر را تقویت می‌کنند؛ مانند: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}﴾}}<ref>«الف - لام - را. ما قرآن را بر تو (پیامبر) نازل کردیم تا با آن مردم را از تاریکی ها به سوی نور بیرون بری» ابراهیم: آیه ۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا}}﴾}}<ref>«و ما از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و رحمت است نازل می‌کنیم» اسرا: آیه ۸۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى }}﴾}}<ref>«وماه رمضان ماهی که قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالی که برای عموم مردم رهنمود است» بقره: آیه ۱۸۵.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره *جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۴.</ref>
*روایاتی وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانسته‌اند. روایت [[حضرت زهرا]] {{س}} در خطبه فدکیه با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است: «در آن، حجّت‌های نورانی خداوند و حرام‌های تعیین شده او، و فضایل فراخوانده‌اش و عام‌های فراگیر کفایت کننده او و رخصت‌های ارزانی شده‌اش و قوانین و احکام واجب گشته‌اش، بیان شده‌اند.»<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللَّهِ المُنَوَّرَهِ، ومَحارِمِهِ المَحدودَهِ، وفَضائِلِهِ المَندوبَهِ، وجُمَلِهِ الکافِیَهِ، ورُخَصِهِ المَوهوبَهِ، وشَرایِعِهِ المَکتوبَهِ}} ر. ک: ص ۷۹ ح ۳۲۵.</ref>
*در این زمینه نباید فراموش کرد انسان موجودی است فرامادی و دارای زندگی جاویدان لذا منظور از امور هدایتی، هر آن چیزی است که در راستای هدایت اخروی او باشد اعم از اینکه آن امر فردی باشد یا سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی و .... یعنی چنین نیست که قرآن صرفا برای آموزه های فردی باشد بلکه امور هدایتی آن شامل زندگی اجتماعی انسان نیز می‌شود. و به عبارتی دیگر برای هر آنچیزی است که انسان در مسیر هدایت به آن نیاز دارد.<ref>پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن، علی غضنفری، دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref>
===جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی===
*برخی از مفسرین جامعیت قرآن را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آورده‌اند: چون ذات خداوند بر قلوب [[انبیا]] {{عم}} تجلی می‌کند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوت‌ است و با توجه به این که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}}  خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}}، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.<ref>ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.</ref> آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلب‌اند. از آن جمله است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتاب‌های آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.</ref> در روایتی از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: سوره‌های بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتایی‌ها، به جای انجیل، و دوگان‌ها به جای زبور. سوره‌های تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتاب‌های آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی  سائِرِ الکُتُبِ، وَالتَّوراهِ لِموسی  وَالإِنجیلِ لِعیسی  وَالزَّبورِ لِداوودَ}} ر. ک: ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.</ref> در روایت دیگری آمده است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ}}<ref>«خدا به من کلمات جامع داده است» ر. ک: ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.</ref>    <ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref>


==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==

نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۱

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث قرآن است. "جامعیت قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جامعیت قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

از جمله مباحث مبنایی مربوط به شناخت قرآن که در چگونگی فهم و تفسیر آن نقش دارد، جامعیت قرآن است. نوع برداشت هر مفسری از گسترۀ موضوعات و مسائل قرآن و نیز چگونگی و میزان بیان آنها، در برداشت‌ او از معانی و مقاصد آیات و بالتبع، نحوۀ تعامل وی با این کتاب الهی و بهره‌گیری از آن تأثیرگذار است. با تفاوت نوع نگرش به جامعیت قرآن، چگونگی تفسیر بسیاری از آیات و در نتیجه، ترسیم محدودۀ رهنمودها و قوانین و احکام قابل استفاده از قرآن، و میزان نقش‌آفرینی آن در زندگی انسان نیز متفاوت خواهد شد. [۱]

چیستی و انواع جامعیت قرآن

  • از نظر برخی از مفسرین، [۲] جامع بودن قرآن معنایی قریب به «کامل بودن» آن ‌دارد، یعنی گونه ایی از کمال برای قرآن متصور می‌شود. از نگاه این مفسرین، کمال قرآن منحصر در وجه خاصی نیست، بلکه دست‌کم دو حیثیت می‌تواند داشته باشد: ممکن است کمال قرآن، از جهت «نحوۀ بیان» آن باشد و نیز احتمال دارد کامل بودن قرآن از حیث «گسترۀ موضوعات و مسائل» آن باشد. لذا جامعیت قرآن، به دو گونۀ اساسی قابل تصویر است. [۳]
  • اتکای جامعیت نوع اول بر کمال قرآن از جهت همه جانبه بودن بیانش است و به گسترۀ مسائل و موضوعات آن کاری ندارد و در جامعیت نوع دوم، سخن از گسترۀ مطالب و موضوعاتی است که آیات قرآن آنها را پوشش می‌دهد. آیا قرآن شامل تمام علوم، فنون و معارف و بیانگر همۀ نیازهای آدمی است یا اینکه مطالبش محدود به گسترۀ خاصی از موضوعات و نیازهاست؟ غالباً وقتی از جامعیت قرآن سخن به میان می‌آید، نوع دوم آن به ذهن متبادر می‌شود. و باید دانست از تلفیق نوع اول و دوم جامعیت قرآن نوع سومی فرض می‌شود که بر اساس آن، کمال قرآن هم از جهت نحوۀ بیان و هم از جهت گسترۀ موضوعات یکجا جمع می‌گردد. [۴]

دلایل و شواهد جامعیت قرآن

جامعیت قرآن از حیث نحوۀ بیان

  • قرآن مجید کتابی است کامل؛ بدین معنی که هم هدف کامل انسانیت را در خود دارد و هم آن هدف را به کامل‌ترین وجه بیان کرده است. هدف انسانیت جهان‌بینی کامل و به کار بستن اصول اخلاقی و قوانین عملی مناسب و ملازم با آن جهان‌بینی است، قرآن مجید تشریح کامل این مقصود را بر عهده دارد. هر چیزی که بشر در پیمودن راه سعادت و خوشبختی از اعتقاد و عمل به آن نیازمند می‌باشد، در قرآن کریم به طور کامل بیان شده است. [۵]
  • ویژگی‌هایی چون «بیان کردن هدف به کامل‌ترین وجه» و «تشریح کامل مقاصد» و «به طور کامل بیان کردن نیازهای بشر در مسیر سعادت» می‌تواند مستقلاً معیاری برای جامع بودن قرآن در نحوۀ بیان آن به حساب آید و به روشنی بر جامعیت قسم اول دلالت کند.[۶]

جامعیت قرآن از حیث گستره مسائل

عمومیت تحدی و جامعیت قرآن

  • عمومیت تحدی و اعجاز قرآن، مبیِّن آن است که هماوردطلبی عام قرآن برای همانندآوری، مستلزم اعجاز همه جانبه و بالتبع جامعیت این کتاب در تمام جهات است. وقتی قرآن به همۀ موضوعات و مسائلی که برای انسان امکان ورود فکری و عملی در آنها میسر است، تحدی می‌کند، لازمه‌اش جامع بودن و اشتمال آن بر همۀ آن مسائل در حد اعجاز است. [۷]
  • برخی از اندیشمندان گفته اند: «عمومیت تحدی نسبت به جن و انس در صورتی معنا دارد که دایره‌اش تمام اوصاف و ویژگی‌ها و زمینه‌هایی را که امکان تفاضل و سبقت‌جویی در آن‌ها وجود دارد را دربرگیرد. بر این اساس، قرآن برای فرد بلیغ و سخنور در بلاغتش، برای حکیم در حکمتش، برای عالم در علمش، برای عالم علوم اجتماعی ‌در تخصص خاص خودش، برای قانون‌گذاران و حقوقدانان در قانون‌گذاری‌شان، برای اهل سیاست در سیاستشان، برای حاکمان و والیان در حکومتشان و برای تمام جهانیان در آنچه به صورت همگانی بدان دست نمی‌توانند یافت، مانند غیب، اختلاف در حکم و علم و بیان، معجزه است و کسی مانند آنرا نمی‌تواند بیاورد. پس قرآن مدعی عمومیت اعجاز خود از تمام جهات است.» [۸]
  • این سخن بدان معناست که قرآن در تمام زمینه‌های جدی معرفتی که بشر با آن درگیر است، مطالبی دارد که فوق همانندآوری است. پس تحدی عام قرآن اثبات کنندۀ اعجازش در تمام جهات یاد شده است. لذا لازمۀ عمومیت هماوردطلبی قرآن، اشتمال آن بر همۀ زمینه‌های معرفتی و مهارتی بشر و به عبارت دیگر جامعیت آن در تمام جهات است. [۹]

جامعیت و تحدی به علم و معرفت

  • علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ،[۱۰] ﴿﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۱۱] و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، می‌توان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط می‌یابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. [۱۲]
  • از این بیان استفاده می‌شود، قرآن باید مشتمل بر علوم گوناگونی باشد که فوق همانندآوری است و اگر چنین است، پس جامع آن علوم مختلف است؛ زیرا، مراد از علم و معرفت، نوع خاصی از معرفت، همانند معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت به صورت مطلق است که شاخه‌های مختلف دانش را دربرمی‌گیرد. از سوی دیگر، با فرض اشتمال قرآن بر کلیات تعالیم اسلام و هر آنچه به نحوی با فعل و عمل آدمی ارتباط دارد و مصونیت آن از همانندآوری و تغییر و تحول و تکامل، باید این کتاب حداقل جامع اصول و کلیات تمام علومی باشد که با عمل انسان ربط پیدا می‌کنند. [۱۳]

جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول

  • باید توجه داشت قرآن کریم از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول که هدایت مردم است نیز دارای جامعیت است. این نوع جامعیت در مواردی مانند تبیان بودن قرآن در امور هدایتی، بیان امور مربوط به سعادت انسان ها در قرآن، بیان مسائل مربوط به شئون انسانیت، بیان امور مربوط به آخرت انسان و... بیان شده است. برخی از این امور عبارتند از:

قرآن و بیان همه امور هدایتی

  • اصلی‌ترین آیه مورد استناد در این زمینه، آیۀ ۸۹ سوره نحل است: ﴿﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۱۴] منظور از ﴿﴿تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ بودن قرآن این است که این کتاب، هر آنچه را مربوط به امر هدایت مردم و حق و باطل است، بیان می‌کند.[۱۵] آیه بیانگر جامعیت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نمی‌گوید قرآن تبیان هر امری است، بلکه تأکید می‌کند تمام مسائلی که برای هدایت بشر لازم است، در قرآن بیان شده است؛ به نحوی که با استناد به آن و معیار قرار دادنش می‌توان اعمال و رفتار و افکار همگان را در روز حساب با آن سنجید. [۱۶]

عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا

  • آیه دیگری که بر جامعیت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آیۀ ۳۸ سورۀ انعام است: ﴿﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ[۱۷] چیزی که ادای حق آن لازم و بیان وصفش در کتاب ضروری بوده، خداوند در بیان آن هیچ‌گونه کوتاهی نکرده است. در این کتاب نسبت به بیان هر آنچه سعادت دنیوی و اخروی مردم به دانستن آنها متوقف است، هیچ‌گونه تفریط و کوتاهی‌ای صورت نگرفته است؛ همان‌گونه که خداوند (در جای دیگر قرآن) فرموده است: ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ،[۱۸][۱۹]
  • در روایتی از امام رضا(ع)) در ذیل آیه، عدم تفریط چیزی در کتاب خدا این‌گونه توضیح داده شده است: «خداوند زمانی پیامبر اسلام را از این دنیا برد که دینش را کامل کرده بود؛ زیرا قرآنی را بر او نازل کرده که تبیان کل شیء است و در آن حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه را که مردم بدان نیاز دارند، به صورت کامل بیان نموده است، آن‌گونه که خدا خود کرده است: ﴿﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ[۲۰] پس در اینجا نیز عدم فروگذاری چیزی در قرآن در راستای همان رسالت هدایتگری آن است، و حلال و حرام و حدود و احکام در روایت نیز اشاره به بیان محدودۀ نیازهای دینی و هدایتی دارد که هدف نزول قرآن است. [۲۱]

قرآن، تفصیل همۀ نیازهای دینی

  • آیۀ دیگری که در باب جامعیت قرآن مورد استدلال و استشهاد قرار گرفته، آیۀ ۱۱۱ سورۀ یوسف است: ﴿﴿لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ[۲۲] برخی از مفسرین در تفسیر جملۀ «و تفصیل کل شیء» فرموده‌اند: «یعنی قرآن بیانگر و متمایزکننده هر آن چیزی است که مردم برای دینشان بدان نیاز دارند؛ همان دینی که پایه سعادت دنیا و آخرتشان بر آن نهاده شده است.» [۲۳] در اینجا نیز تأکید بر بیانگری و تفصیل بودن قرآن نسبت به نیاز‌های دینی در راستای سعادت دنیوی و اخروی مردم است که هدف نزول قرآن می‌باشد.[۲۴]

جامعیت قرآن، در محدودۀ ظاهر آیات یا ظاهر و باطن؟

  • مسئلۀ محوری دیگری در موضوع جامعیت قرآن این است که آیا تمام مطالب قرآن به شیوۀ متعارف و از طریق دلالت لفظی بیان شده است یا اینکه علاوه بر آن، طریق دیگری هم برای آن منظور گردیده است؟ گروهی از مفسرین قایلند: «تبیان و بیان به یک معناست و از آنجا که قرآن کتاب هدایت برای عموم مردم و شأن آن هدایتگری همگان است، در نتیجه مراد از تبیانُ کل شیء بودن آن این خواهد بود که قرآن، بیان‌کنندۀ تمام نیازهای هدایتی مردم از معارف حقیقی مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع و قصص و مواعظ است.» [۲۵]
  • البته باید دقت کرد این برداشت تفسیری، بر اساس ظاهر معنای واژة تبیان است؛ اما از سوی دیگر برخی روایات دلالت بر این دارند که «علم گذشته، آینده و آنچه تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست» در قرآن آمده است. اگر چنین روایاتی صحیح باشد، لازمه‌اش این است که تبیان بودن قرآن، فراتر از بیان متعارف و از طریق دلالت لفظی مراد باشد. بنابراین، شاید غیر از طریق دلالت لفظی، اشاراتی وجود داشته باشد که از اسرار و امور پنهانی قرآن پرده برمی‌دارد و فهم متعارف را بدان‌ها راهی نیست. [۲۶] یعنی با توجه به مضمون برخی روایات، تبیان بودن قرآن برای همۀ امورِ مرتبط با هدایت انسان، تنها از مسیر دلالت‌های لفظی و ظاهر آیات حاصل نمی‌شود، بلکه در ورای ظاهر و دلالت لفظی، طریق یا طرق دیگری هم برای بیان آن امور تعبیه شده است که شناخت و دریافت آنها از طور فهم متعارف افراد خارج و فراتر است. پس بر فرض صحت این روایات، بخشی از حقایق قرآن از طریق دیگری دریافت می‌شود و تبیان، اعم از بیان لفظی و غیرلفظی خواهد بود. [۲۷]
  • نکتۀ قابل توجه در این بیان این است که اولاً آنچه در ظاهر قرآن آمده، تمام مطالب آن را نشان نمی‌دهد، پس ظاهرش بیان همه چیز نیست؛ ثانیاً دلالت لفظی و بیان معهود قرآن، تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را پوشش می‌دهد، نه جزئیات و تفاصیلش را. بنابراین جامعیت قرآن را نه در محدودۀ بیان ظاهر آیات، بلکه باید در اعم از ظاهر آن جست. [۲۸]

نتیجه گیری

با نگاهی گسترده به مجموع آیات و روایات می‌توان گفت، جامعیت قرآن نسبت به همه معارف مورد نیاز برای هدایت بشر (اعم از: احکام، عقاید، تاریخ، و هر آنچه در این خصوص، مؤثر باشد)، پذیرفتنی است؛ امّا جامعیت مطلق قرآن، از ظواهر الفاظ قرآن قابل استنباط نیست؛ زیرا مطالبی مانند: فرمول‌های ریاضی، فیزیک و شیمی، در مدلول لفظی آیات قرآن نیستند. با این حال، با فرض صحّت روایاتی که قرآن را مشتمل بر علم همه موجودات عِلمُ ما کانَ و ما یَکُونُ و ما هُوَ کائِنٌ إلی یَومِ القِیامَهِ دانسته‌اند، باید اذعان کرد در این صورت، دلالت قرآن بر همه علوم، از طریق دلالت لفظی نخواهد بود؛ بلکه با اشاراتی است که اسرار و زوایای پنهان را کشف می‌کند و فهم متعارف مخاطبان، از آن محروم است.[۲۹] بنابراین، جامعیت مطلق قرآن، در خصوص پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) که به بطون قرآن دسترسی دارند، پذیرفتنی است.[۳۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۳۲
  2. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان.
  3. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۴.
  4. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۵ ـ ۱۳۸.
  5. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص ۲۲ و ۲۳.
  6. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۰.
  7. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.
  8. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۵۹ و۶۰.
  9. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.
  10. سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
  11. سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.
  12. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.
  13. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۶.
  14. «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است.»؛ سوره نحل، آیۀ ۸۹.
  15. ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.
  16. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۹.
  17. «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند».
  18. سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
  19. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۸۱ و ۸۲.
  20. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۹، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، روایت اول.
  21. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۹.
  22. «به راستی در داستان آنان برای خردمندان پندی (نهفته) است؛ (قرآن) گفتاری بربافته نیست بلکه کتاب پیش از خویش را راست می‌شمرد و روشنگر همه چیز و رهنمود و بخشایشی برای گروه مؤمنان است».
  23. المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۰.
  24. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۰
  25. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۳۲۴.
  26. ر.ک: المیزان، ص ۳۲۵.
  27. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.
  28. آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآن‌شناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.
  29. المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۱۲ ص ۳۲۵.
  30. علی‌زاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۶.