| مداخل مرتبط = [[حصون در قرآن]] - [[حصون در حدیث]]
| پرسش مرتبط =
}}
==جغرافیای حصون، در [[سوره مبارکه حشر]]==
{{متن قرآن|...وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ...}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>.
واژهای که مفهوم مکانی در [[آیه]] فوق، از آن [[استنباط]] میشود؛ کلمه حصون است، که ابتدا ما آن را معنی و سپس به جغرافیای آن، اشاره خواهیم نمود.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۵۳.</ref>
==حصون چیست؟==
حصون جمع واژه [[حصن]] است و حصن به معنی قلعه و [[دژ]] میباشد و منظور از حصون، در آیه مورد [[پژوهش]]، قلعههای [[یهود]] است؛ که مجاور [[مدینه]] قرار داشت و یهود، به هنگام [[جنگ]]، به عنوان [[پناهگاه]] نظامی از آنها استفاده میکردند.
در [[شأن نزول]] آن آیه، [[مفسران]] و [[تاریخ نگاران]] مفصل قلم فرسایی نمودهاند که ما فشرده آن را در ذیل نقل مینماییم: «در [[سرزمین]] مدینه، سه گروه از یهود [[زندگی]] میکردند: [[بنی نضیر]]، [[بنی قریظه]] و [[بنی قینقاع]] و گفته میشود که آنها اصلاً [[اهل]] [[حجاز]] نبودند. ولی چون در کتب مذهبی خوانده بودند؛ که [[پیامبری]] از سرزمین مدینه ظهور میکنند؛ به این سرزمین کوچ کردند و در [[انتظار ظهور]] بزرگ بودند.
هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} به مدینه [[هجرت]] فرمود. با آنها [[پیمان]] عدم تعرض بست» ولی آنها هر [[زمان]] فرصتی مییافتند، از نقض این پیمان فروگذار نکردند. از جمله این که بعد از [[جنگ احد]] - [[غزوه احد]] در [[سال سوم هجرت]] واقع شد - [[کعب بن اشرف]]، با چهل مرد سوار از یهود، به [[مکه]] آمدند و یکسر به سراغ [[قریش]] رفتند و با آنها [[عهد]] بستند؛ که همگی متحداً بر [[ضد]] محمد{{صل}} [[پیکار]] کنند... دیگر این که [[پیامبر]]{{صل}} روزی با چند نفر، از [[نزدیکان]] و یارانش، به سوی [[قبیله بنی نضیر]]؛ که در نزدیکی [[مدینه]] [[زندگی]] میکردند؛ آمد و میخواست از آنها کمک یا وامی برای پرداختن دیه دو مقتول، از [[طایفه]] [[بنی عامر]]، که به دست [[عمرو بن امیه]] - یکی از [[مسلمانان]] - کشته شده بود بگیرد [[پیامبر]] در بیرون قلعه [[یهود]] بود و با [[کعب بن اشرف]]، در این زمینه صحبت میکرد. در این هنگام، میان [[یهودیان]] بذر توطئهای پاشیده شد و با یکدیگر گفتند؛ شما این مرد را در چنین موقعیت مناسبی گیر نمیآورید: الان که در کنار [[دیوار]] نشسته است؛ یک نفر پشت بام رود و سنگ عظیمی بر او بیفکند و ما را از دست او راحت کند. یکی از یهود... اعلام [[آمادگی]] کرد... [[رسول خدا]]{{صل}} از [[طریق وحی]] [[آگاه]] شاد برخاست و به مدینه آمد... اینجا بود، که [[پیمان شکنی]] یهود بر رسول خدا{{صل}} مسلم شد و دستور آماده باش، برای [[جنگ]] به مسلمانان داد»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۸۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۵۳.</ref>
==جغرافیای حصون مدینه==
[[خیبر]] منطقهای حاصلخیز با آب و [[آبادانی]] فراوان از بهترین مناطق [[حجاز]] است. بیشترین محصول آن خرما بوده و وفور این محصول تا اندازهای است که بردن خرما به خیبر مورد [[طعنه]] بوده است. منطقه مزبور، در حدود ۱۶۵ کیلومتری شمالی مدینه در راه [[شام]] واقع و اکنون مرکز آن [[شهر]] الشریف است. در آن [[زمان]] که یهودیان، به [[جزیره العرب]] آمدند؛ بخشی نیز در خیبر سکونت گزیدند و به دلیل امکانات [[اقتصادی]] آن به صورت یک [[قدرت]] بسیار [[قوی]] در آمدند. آنان قلعههای مستحکمی ساخته و با [[حفظ]] ذخیرههای خوراکی و [[سلاح]] فراوان خود را به صورت قدرتی [[شکست ناپذیر]] در آورده بودند. طبیعی بود که میان آنان و یهودیان مدینه رفت و آمدهایی وجود داشته باشد»<ref>رسول، جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج۱، ص۵۶۲.</ref>.
یهود برای حفظ خود: در آن منطقه وسیع خیبر قلعههایی چند [[احداث]] کره بودند که آنها را [[حصن]] مینامیدند برخی از آنها به اندازهای وسیع بودند که چند قلعه کوچکتر را در خود جای داده بود. میتوان گفت که گاه مجموعه چند [[حصن]]، یک حصن بزرگ را تشکیل میداده است. از جمله، [[نظارت]] نامی است که بر چند قلعه شامل: قلعه [[ناعم]]، [[حصن صعب بن معاذ]] و قلعه الزبیر اطلاق میشد... منطقه شق... شامل: حصن ابی و نزار بوده است. ناگفته نماند، که حصن صعب بن معاذ چند اُطُم یعنی قلعههای کوچک داشته است- اطم به [[خانه]] بزرگ با دیوارهای قلعه مانند گفته میشد- و همچنین شق دارای حصونی بوده است که اولین آنها حصن ابی... و حصن نزار بوده که از آن به عنوان اشد [[اهل]] الشق یاد شده»<ref>رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج۱، ص۵۶۶.</ref>.
علاوه بر قلعههای مذکور به نام دژهای دیگری در [[تاریخ]] بر میخوریم، نظیر: وطیح، سلالم [[قموص]]، کتیبه و نشطاه.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۵۴.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010435.jpg|22px]] [[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|'''دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید''']]