امام علی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '؛ [[دانشنامه نهج البلاغه' به '؛ دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه'
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]] 22px دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
جز (جایگزینی متن - '؛ [[دانشنامه نهج البلاغه' به '؛ دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
خط ۴۰: خط ۴۰:
نام ایشان [[علی]] و پسر عمو و داماد [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است<ref>مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵.</ref>.
نام ایشان [[علی]] و پسر عمو و داماد [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است<ref>مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵.</ref>.


[[علی]] به‌معنای بلندی و [[برتری]] و غلبه است، [[علی]] و اعلی از نام‌های خداوند است. درباره اینکه چه کسی این نام را برای ایشان انتخاب کرده اختلاف نظر وجود دارد، زیرا نام "[[علی]]" تا آن زمان سابقه نداشت و کسی فرزندش را [[علی]] نام ننهاده بود<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۴۸.</ref>. [[روایات]] متعددی در این زمینه وجود دارد مانند اینکه حافظ گنجی می‌نویسد: شبی که [[امام علی]] به [[دنیا]] آمد [[زمین]]، نورانی شد. پس [[ابوطالب]] از خانه بیرون آمد در حالی که می‌گفت: ای [[مردم]]! ولی خدا در [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد و زمانی که صبح شد؛ او به [[کعبه]] داخل شد در حالی که می‌گفت: ای خدای این شب تیره و تاریک و ای خدای ماه نورانی و نوردهنده. از [[لوح محفوظ]] و مخفی خودت برای ما بیان کن که اسم این نوزاد چه باشد<ref>{{عربی|يا ربّ هذا الغسق الدجيّ *** و القمر المبتلج المضيّ‏}} {{عربی| بيّن لنا من حكمك المقضيّ *** ما ذا ترى في اسم ذا الصبيّ؟}}</ref>. پس صدای منادی شنیده شد که می‌گفت: ای [[اهل بیت پیامبر]] برگزیده، شما را به فرزندی [[پاکیزه]] مخصوص گردانیدم. همانا اسم او [[علی]] است که از [[نام علی]] اعلی ([[خدا]]) گرفته شده است<ref>{{عربی|يا أهل بيت المصطفى النبيِّ *** خصصتمُ بالولدِ الزكيِّ}} {{عربی|إنَّ اسمه من شامخِ العليِّ *** عليٌّ اشتقَّ من العليِّ}} کفایة الطالب، گنجی شافعی، ص۴۰۶؛ الفصول المهمه، ابن صباغ، ص۱۷۳ (پاورقی).</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵.</ref>
[[علی]] به‌معنای بلندی و [[برتری]] و غلبه است، [[علی]] و اعلی از نام‌های خداوند است. درباره اینکه چه کسی این نام را برای ایشان انتخاب کرده اختلاف نظر وجود دارد، زیرا نام "[[علی]]" تا آن زمان سابقه نداشت و کسی فرزندش را [[علی]] نام ننهاده بود<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۴۸.</ref>. [[روایات]] متعددی در این زمینه وجود دارد مانند اینکه حافظ گنجی می‌نویسد: شبی که [[امام علی]] به [[دنیا]] آمد [[زمین]]، نورانی شد. پس [[ابوطالب]] از خانه بیرون آمد در حالی که می‌گفت: ای [[مردم]]! ولی خدا در [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد و زمانی که صبح شد؛ او به [[کعبه]] داخل شد در حالی که می‌گفت: ای خدای این شب تیره و تاریک و ای خدای ماه نورانی و نوردهنده. از [[لوح محفوظ]] و مخفی خودت برای ما بیان کن که اسم این نوزاد چه باشد<ref>{{عربی|يا ربّ هذا الغسق الدجيّ *** و القمر المبتلج المضيّ‏}} {{عربی| بيّن لنا من حكمك المقضيّ *** ما ذا ترى في اسم ذا الصبيّ؟}}</ref>. پس صدای منادی شنیده شد که می‌گفت: ای [[اهل بیت پیامبر]] برگزیده، شما را به فرزندی [[پاکیزه]] مخصوص گردانیدم. همانا اسم او [[علی]] است که از [[نام علی]] اعلی ([[خدا]]) گرفته شده است<ref>{{عربی|يا أهل بيت المصطفى النبيِّ *** خصصتمُ بالولدِ الزكيِّ}} {{عربی|إنَّ اسمه من شامخِ العليِّ *** عليٌّ اشتقَّ من العليِّ}} کفایة الطالب، گنجی شافعی، ص۴۰۶؛ الفصول المهمه، ابن صباغ، ص۱۷۳ (پاورقی).</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵.</ref>


=== کنیه‌ها ===
=== کنیه‌ها ===
{{اصلی|کنیه‌های امام علی}}
{{اصلی|کنیه‌های امام علی}}


[[امام علی]] {{ع}} کنیه‌های متعددی بر اساس نام فرزندانش داشته است مثل: [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، ابو [[زینب]] و [[ابوتراب]]<ref>الفصل الثانی فی ذکر أسمائه و ألقابه {{ع}} طبرسی، فضل بن حسن، أعلام الوری بأعلام الهدی (ط ـ القدیمة)، ص ۱۵۴ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۷۹.</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref>  
[[امام علی]] {{ع}} کنیه‌های متعددی بر اساس نام فرزندانش داشته است مثل: [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، ابو [[زینب]] و [[ابوتراب]]<ref>الفصل الثانی فی ذکر أسمائه و ألقابه {{ع}} طبرسی، فضل بن حسن، أعلام الوری بأعلام الهدی (ط ـ القدیمة)، ص ۱۵۴ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۷۹.</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref>  


علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است:
علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است:
خط ۵۴: خط ۵۴:
{{اصلی|لقب‌های امام علی}}
{{اصلی|لقب‌های امام علی}}


[[لقب]] اسمی است که افراد به آن [[شهرت]] پیدا می‌کنند و غیر از اسم اصلی شخص است و بر [[مدح]] یا [[ذم]] اشخاص دلالت دارد. [[القاب]] فراوان [[امام علی]] {{ع}} همگی بر [[مدح]] و [[شخصیت]] والای ایشان دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: [[امیرالمؤمنین]] <ref>الصحیح من سیره امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۱۵۴ و الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین نوشته سید بن طاووس.</ref>، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]] و [[الفاروق]]<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ إِنَّ‏ عَلِیَ‏ بْنَ‏ أَبِی‏ طَالِبٍ‏{{ع}} مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ خُلِقَ عَلِیٌّ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ بَعْدِی یُبَیِّنُ لَهُمْ مَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ سُنَّتِی وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ یَعْسُوبُ الدِّینِ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ‏}}؛ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط القدیمة)، ص ۲۴ و ر. ک: الصحیح من سیره امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۱۴۰ الفصل الرابع الاسماء و الالقاب و الکنی.</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref>
[[لقب]] اسمی است که افراد به آن [[شهرت]] پیدا می‌کنند و غیر از اسم اصلی شخص است و بر [[مدح]] یا [[ذم]] اشخاص دلالت دارد. [[القاب]] فراوان [[امام علی]] {{ع}} همگی بر [[مدح]] و [[شخصیت]] والای ایشان دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: [[امیرالمؤمنین]] <ref>الصحیح من سیره امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۱۵۴ و الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین نوشته سید بن طاووس.</ref>، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]] و [[الفاروق]]<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ إِنَّ‏ عَلِیَ‏ بْنَ‏ أَبِی‏ طَالِبٍ‏{{ع}} مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ خُلِقَ عَلِیٌّ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ بَعْدِی یُبَیِّنُ لَهُمْ مَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ سُنَّتِی وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ یَعْسُوبُ الدِّینِ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ‏}}؛ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط القدیمة)، ص ۲۴ و ر. ک: الصحیح من سیره امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص ۱۴۰ الفصل الرابع الاسماء و الالقاب و الکنی.</ref><ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref>
# [[امیرالمؤمنین]]: یکی از [[القاب امام علی]] {{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است؛ [[حذیفه]] در روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمودند: "اگر [[مردم]] می‌دانستند [[علی]] در چه زمانی [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت، هرگز [[فضائل]] او را [[انکار]] نمی‌کردند؛ زیرا [[علی]] در زمانی که [[آدم]]، بین [[روح]] و [[جسد]] بود [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت و سخن [[خدا]] چنین است: هنگامی که پروردگارت از پشت [[فرزندان آدم]]، [[ذریه]] آنان را گرفت و ایشان را بر خودشان [[گواه]] گرفت که آیا [[پروردگار]] شما نیستیم؟ گفتند: چرا زمانی که [[خداوند]] از [[ملائکه]]، [[پیمان]] گرفت و [[ملائکه]] جواب مثبت دادند؛ پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرمود: "من خدای شما هستم و [[محمد]] [[پیامبر]] شماست و [[علی]] [[سرپرست]] و [[امیر]] شماست"<ref>{{متن حدیث|لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، وَ قَولُهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى}} وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: بَلَى، فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ وَ أَمِيرُكُمْ}}؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۶۷.</ref>. همچنین [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که از ایشان پرسیدم: چرا [[امیرالمؤمنین]] به این نام نامیده شد؟ [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: [[خدا]] او را به این نام، نامیده است و این چنین در کتابش نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> و همانا [[محمد]] {{صل}} [[رسول]] من و [[علی]] {{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است{{متن حدیث|اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَكَذَا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ }}{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}{{متن حدیث| وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]]: یکی از [[القاب امام علی]] {{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است؛ [[حذیفه]] در روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمودند: "اگر [[مردم]] می‌دانستند [[علی]] در چه زمانی [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت، هرگز [[فضائل]] او را [[انکار]] نمی‌کردند؛ زیرا [[علی]] در زمانی که [[آدم]]، بین [[روح]] و [[جسد]] بود [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت و سخن [[خدا]] چنین است: هنگامی که پروردگارت از پشت [[فرزندان آدم]]، [[ذریه]] آنان را گرفت و ایشان را بر خودشان [[گواه]] گرفت که آیا [[پروردگار]] شما نیستیم؟ گفتند: چرا زمانی که [[خداوند]] از [[ملائکه]]، [[پیمان]] گرفت و [[ملائکه]] جواب مثبت دادند؛ پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرمود: "من خدای شما هستم و [[محمد]] [[پیامبر]] شماست و [[علی]] [[سرپرست]] و [[امیر]] شماست"<ref>{{متن حدیث|لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، وَ قَولُهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى}} وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: بَلَى، فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ وَ أَمِيرُكُمْ}}؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۶۷.</ref>. همچنین [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که از ایشان پرسیدم: چرا [[امیرالمؤمنین]] به این نام نامیده شد؟ [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: [[خدا]] او را به این نام، نامیده است و این چنین در کتابش نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> و همانا [[محمد]] {{صل}} [[رسول]] من و [[علی]] {{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است{{متن حدیث|اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَكَذَا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ }}{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}{{متن حدیث| وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>.
# [[وصی]]: یکی دیگر از [[القاب امام علی]] {{ع}} [[وصی]] است. در [[جنگ جمل]] [[جوانی]] از [[طایفه]] بنی ضبَّه با یک علامت از [[لشکریان]] [[عایشه]] بیرون آمد و گفت: ما [[طایفه]] [[بنی ضبه]] [[دشمنان]] [[علی]] هستیم؛ همان [[علی]] که از قدیم به [[وصی]] شناخته شده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۴۴.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۷-۱۲۸.</ref>
# [[وصی]]: یکی دیگر از [[القاب امام علی]] {{ع}} [[وصی]] است. در [[جنگ جمل]] [[جوانی]] از [[طایفه]] بنی ضبَّه با یک علامت از [[لشکریان]] [[عایشه]] بیرون آمد و گفت: ما [[طایفه]] [[بنی ضبه]] [[دشمنان]] [[علی]] هستیم؛ همان [[علی]] که از قدیم به [[وصی]] شناخته شده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۴۴.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۷-۱۲۸.</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
دوران کودکی امام با قطحی در [[مکه]] هم‌زمان شد، به‌گونه‌ای که [[زندگی]] بر [[ابوطالب]] سخت می‌گذشت. به همین [[دلیل]] [[سرپرستی]] [[علی]] {{ع}} را [[پیامبر]] {{صل}} بر عهده گرفت و بدین ترتیب [[تربیت]] او از [[کودکی]] (شش سالگی) برعهده [[پیامبر]] {{صل}} نهاده شد<ref>تاریخ طبری‌، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ سیره ابن هاشم، ج۱، ص ۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص ۲۰۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۰۹</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: او مرا در دامن خویش پرورش داد، من [[کودک]] بودم که او مرا در آغوش خود می‌فشرد و در استراحت‌گاه مخصوص خویش جای می‌داد، تا جایی که می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ کُنْتُ‏ أَتَّبِعُهُ‏ اتِّبَاعَ‏ الْفَصِیلِ‏ أَثَرَ أُمِّهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲. من همچون بچه شتری که در پی مادرش می‌رود در پی رسول خدا، ص بودم و از او جدا نمی‌شدم. او هر روز نشانه تازه‌ای از اخلاق نیکو برایم اشکار می‌کرد و به من فرمان می‌‌داد که به او اقتدا کنم.</ref>. این تعابیر کنایه از شدت ملازمت و [[همراهی]] [[علی]] {{ع}} با [[رسول خدا]] {{صل}} است<ref>فروغ ولایت، ص ۲۸۳؛ سیره پیشوایان، ص ۷۱.</ref>.
دوران کودکی امام با قطحی در [[مکه]] هم‌زمان شد، به‌گونه‌ای که [[زندگی]] بر [[ابوطالب]] سخت می‌گذشت. به همین [[دلیل]] [[سرپرستی]] [[علی]] {{ع}} را [[پیامبر]] {{صل}} بر عهده گرفت و بدین ترتیب [[تربیت]] او از [[کودکی]] (شش سالگی) برعهده [[پیامبر]] {{صل}} نهاده شد<ref>تاریخ طبری‌، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ سیره ابن هاشم، ج۱، ص ۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص ۲۰۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۰۹</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: او مرا در دامن خویش پرورش داد، من [[کودک]] بودم که او مرا در آغوش خود می‌فشرد و در استراحت‌گاه مخصوص خویش جای می‌داد، تا جایی که می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ کُنْتُ‏ أَتَّبِعُهُ‏ اتِّبَاعَ‏ الْفَصِیلِ‏ أَثَرَ أُمِّهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲. من همچون بچه شتری که در پی مادرش می‌رود در پی رسول خدا، ص بودم و از او جدا نمی‌شدم. او هر روز نشانه تازه‌ای از اخلاق نیکو برایم اشکار می‌کرد و به من فرمان می‌‌داد که به او اقتدا کنم.</ref>. این تعابیر کنایه از شدت ملازمت و [[همراهی]] [[علی]] {{ع}} با [[رسول خدا]] {{صل}} است<ref>فروغ ولایت، ص ۲۸۳؛ سیره پیشوایان، ص ۷۱.</ref>.


[[امام علی]] {{ع}} در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت پیامبر خاتم|بعثت پیامبر]] {{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول وحی]] شنید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری ۱ (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار ج ۴ ص ۸۵۹.</ref>. به اتفاق نظر تمام [[مسلمین]] او نخستین کسی بود که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورد (در ده سالگی)<ref>{{متن حدیث|سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ}}؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۵۷؛ امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷.</ref> و در روزی که [[پیامبر]] {{صل}} [[مأمور]] شد [[دعوت]] خود را نسبت به [[خویشاوندان]] علنی کند، [[ایمان]] خود را به [[پیامبر]] اظهار کرد و به صراحت برای [[یاری پیامبر]] اعلام [[آمادگی]] کرد و [[پیامبر]] هم او را [[وصیّ]] و [[جانشین]] خود خواند<ref>تاریخ طبری‌، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴.</ref><ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۸؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>
[[امام علی]] {{ع}} در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت پیامبر خاتم|بعثت پیامبر]] {{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول وحی]] شنید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری ۱ (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار ج ۴ ص ۸۵۹.</ref>. به اتفاق نظر تمام [[مسلمین]] او نخستین کسی بود که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورد (در ده سالگی)<ref>{{متن حدیث|سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ}}؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۵۷؛ امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷.</ref> و در روزی که [[پیامبر]] {{صل}} [[مأمور]] شد [[دعوت]] خود را نسبت به [[خویشاوندان]] علنی کند، [[ایمان]] خود را به [[پیامبر]] اظهار کرد و به صراحت برای [[یاری پیامبر]] اعلام [[آمادگی]] کرد و [[پیامبر]] هم او را [[وصیّ]] و [[جانشین]] خود خواند<ref>تاریخ طبری‌، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴.</ref><ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۸؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>


=== از [[بعثت]] تا [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} ===
=== از [[بعثت]] تا [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} ===
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
در ماجرای [[عقد]] اخوتی که [[پیامبر]] {{صل}} بعد از پنج ماه پس از [[هجرت به مدینه]] میان [[مسلمانان]] خواند میان خویش و [[امام علی]] {{ع}} [[پیمان برادری]] بست. در سال دوم [[هجرت]]، با [[دختر پیامبر]]، [[فاطمه]] {{ع}} [[ازدواج]] کرد. در کنار [[پیامبر]]، به [[دفاع]] از [[اسلام]] و [[مبارزه]] با [[مشرکان]] و [[منافقان]] پرداخت و در همۀ [[غزوات]] [[صدر اسلام]] مانند [[جنگ بدر]]، [[جنگ احد]] و ... ـ جز [[تبوک]] ـ شرکت جست و بارها زخم برداشت و تا مرز [[شهادت]] پیش رفت. در [[جنگ احد]]، چنان [[رشادت]] و [[شهامت]] از خویش نشان داد که ندای [[غیبی]] آمد: {{متن حدیث|لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِی}}<ref>الکامل فی التاریخ‌، ج ۲ ص ۱۵۴.</ref>. ‏  
در ماجرای [[عقد]] اخوتی که [[پیامبر]] {{صل}} بعد از پنج ماه پس از [[هجرت به مدینه]] میان [[مسلمانان]] خواند میان خویش و [[امام علی]] {{ع}} [[پیمان برادری]] بست. در سال دوم [[هجرت]]، با [[دختر پیامبر]]، [[فاطمه]] {{ع}} [[ازدواج]] کرد. در کنار [[پیامبر]]، به [[دفاع]] از [[اسلام]] و [[مبارزه]] با [[مشرکان]] و [[منافقان]] پرداخت و در همۀ [[غزوات]] [[صدر اسلام]] مانند [[جنگ بدر]]، [[جنگ احد]] و ... ـ جز [[تبوک]] ـ شرکت جست و بارها زخم برداشت و تا مرز [[شهادت]] پیش رفت. در [[جنگ احد]]، چنان [[رشادت]] و [[شهامت]] از خویش نشان داد که ندای [[غیبی]] آمد: {{متن حدیث|لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِی}}<ref>الکامل فی التاریخ‌، ج ۲ ص ۱۵۴.</ref>. ‏  


[[رسول خدا]] {{صل}} در مسیر بازگشت از آخرین [[حج]] [[عمر]] خویش در [[غدیر خم]]، [[علی]] {{ع}} را به [[جانشینی]] خود [[تعیین]] فرمود و همه با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کردند<ref>مسند احمد، ج ۱ ص ۸۴، ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۵۲.</ref>. [[همراهی]] و [[مصاحبت]]، همراه با شدت [[محبت]] و [[تبعیت]] تا آخر [[عمر]] [[پیامبر]] ادامه داشت تا جایی که [[پیامبر]] وصیت‌های خویش را به امام علی {{ع}} گفت و آن [[حضرت]] در آغوش [[علی]] {{ع}} [[جان]] سپرد<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} در مسیر بازگشت از آخرین [[حج]] [[عمر]] خویش در [[غدیر خم]]، [[علی]] {{ع}} را به [[جانشینی]] خود [[تعیین]] فرمود و همه با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کردند<ref>مسند احمد، ج ۱ ص ۸۴، ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۵۲.</ref>. [[همراهی]] و [[مصاحبت]]، همراه با شدت [[محبت]] و [[تبعیت]] تا آخر [[عمر]] [[پیامبر]] ادامه داشت تا جایی که [[پیامبر]] وصیت‌های خویش را به امام علی {{ع}} گفت و آن [[حضرت]] در آغوش [[علی]] {{ع}} [[جان]] سپرد<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>.


=== از [[رحلت رسول خدا]] تا [[خلافت]] ===
=== از [[رحلت رسول خدا]] تا [[خلافت]] ===
{{اصلی|سقیفه بنی ساعده}}
{{اصلی|سقیفه بنی ساعده}}
مهمترین رویداد پس از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} تشکیل [[شورای سقیفه]] و کنار گذاشتن [[امام علی]] {{ع}} از [[خلافت]] بود که [[پیامبر]] بارها در [[یوم الإنذار]]، [[منزلت]] و [[غدیر]] از آن یاد کرده بود<ref>نهج البلاغه، خ ۳؛ اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۴ ـ ۴۲۱.</ref>. هر چند در [[عصر خلفا]]، [[علی]] {{ع}} [[قدرت]] و [[حکومت]] نداشت، اما خدمات بسیار ارزنده‌ای را به [[امت اسلامی]] ارائه کرد و دست از [[یاری]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] برنداشت<ref>{{متن حدیث|فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ. فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲. ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم شاهد شکافی در اسلام یا نابودی آن باشم که مصیبتش برای من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگ‌تر باشد حکومتی که متاع و بهره‌ دوران کوتاه زندگی دنیاست و آنچه از آن بوده است به زودی زوال می‌پذیرد همان گونه که سراب زائل می‌گردد.</ref>، از جمله [[پاسخگویی]] به سؤالات [[اعتقادی]] و دفع [[شبهات]] [[یهود]] و [[نصارا]]، [[هدایت]] و [[راهنمایی]] دستگاه [[خلافت]] در مسائل دشوار، به ویژه امور [[قضایی]]<ref>ر. ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳ و سیره پیشوایان، ص ۷۱؛ امام علی {{ع}} و همگرایی اسلامی در عصر خلافت.</ref> و [[خدمات اجتماعی]] مانند: [[انفاق]] به [[فقرا]] و [[یتیمان]] و [[آزاد]] کردن بردگان، درختکاری و حفر قنات و...<ref>الکافی، ج ۵، ص ۷۴.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} [[خلفا]] و حوادث سخت این دوران را در خطبۀ ([[شقشقیه]]) به [[زیبایی]] ترسیم فرموده است<ref>نهج البلاغه خطبه ۳.</ref><ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۲۱ تا ۲۶؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>
مهمترین رویداد پس از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} تشکیل [[شورای سقیفه]] و کنار گذاشتن [[امام علی]] {{ع}} از [[خلافت]] بود که [[پیامبر]] بارها در [[یوم الإنذار]]، [[منزلت]] و [[غدیر]] از آن یاد کرده بود<ref>نهج البلاغه، خ ۳؛ اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۴ ـ ۴۲۱.</ref>. هر چند در [[عصر خلفا]]، [[علی]] {{ع}} [[قدرت]] و [[حکومت]] نداشت، اما خدمات بسیار ارزنده‌ای را به [[امت اسلامی]] ارائه کرد و دست از [[یاری]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] برنداشت<ref>{{متن حدیث|فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ. فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲. ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم شاهد شکافی در اسلام یا نابودی آن باشم که مصیبتش برای من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگ‌تر باشد حکومتی که متاع و بهره‌ دوران کوتاه زندگی دنیاست و آنچه از آن بوده است به زودی زوال می‌پذیرد همان گونه که سراب زائل می‌گردد.</ref>، از جمله [[پاسخگویی]] به سؤالات [[اعتقادی]] و دفع [[شبهات]] [[یهود]] و [[نصارا]]، [[هدایت]] و [[راهنمایی]] دستگاه [[خلافت]] در مسائل دشوار، به ویژه امور [[قضایی]]<ref>ر. ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳ و سیره پیشوایان، ص ۷۱؛ امام علی {{ع}} و همگرایی اسلامی در عصر خلافت.</ref> و [[خدمات اجتماعی]] مانند: [[انفاق]] به [[فقرا]] و [[یتیمان]] و [[آزاد]] کردن بردگان، درختکاری و حفر قنات و...<ref>الکافی، ج ۵، ص ۷۴.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} [[خلفا]] و حوادث سخت این دوران را در خطبۀ ([[شقشقیه]]) به [[زیبایی]] ترسیم فرموده است<ref>نهج البلاغه خطبه ۳.</ref><ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۲۱ تا ۲۶؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>


=== از [[خلافت]] تا [[شهادت]] ===
=== از [[خلافت]] تا [[شهادت]] ===
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
# کسانی که [[بیعت]] کرده بودند، اما به دنبال [[مقام]] و [[منصب]] بودند و چون [[امام]] امتیازهای دوران گذشته را از آنان گرفت و در عین حال منصبی به آنان نداد، [[بیعت]] خویش را شکستند، اینها [[ناکثین]] بودند که [[جنگ جمل]] را علیه [[امام]] به راه انداختند.  
# کسانی که [[بیعت]] کرده بودند، اما به دنبال [[مقام]] و [[منصب]] بودند و چون [[امام]] امتیازهای دوران گذشته را از آنان گرفت و در عین حال منصبی به آنان نداد، [[بیعت]] خویش را شکستند، اینها [[ناکثین]] بودند که [[جنگ جمل]] را علیه [[امام]] به راه انداختند.  
# [[معاویه]]، از زمان [[عثمان]] [[والی شام]] بود و سودای [[خلافت]] در سر داشت. او مقابل [[امام]] {{ع}} ایستاد و [[جنگ صفین]] میان [[سپاه امام]] و [[معاویه]] ([[قاسطین]]) درگرفت. [[دنیاطلبان]] و [[کینه‌توزان]]، [[خون]] [[عثمان]] را بهانه قرار دادند و بر ضد [[حکومت علوی]] [[جنگ]] به راه انداختند.  
# [[معاویه]]، از زمان [[عثمان]] [[والی شام]] بود و سودای [[خلافت]] در سر داشت. او مقابل [[امام]] {{ع}} ایستاد و [[جنگ صفین]] میان [[سپاه امام]] و [[معاویه]] ([[قاسطین]]) درگرفت. [[دنیاطلبان]] و [[کینه‌توزان]]، [[خون]] [[عثمان]] را بهانه قرار دادند و بر ضد [[حکومت علوی]] [[جنگ]] به راه انداختند.  
# [[خوارج]]، گروهی از [[سپاه]] [[حضرت]] بودند که به [[دلیل]] کوته‌بینی در مقابل [[امام]] قرار گرفتند و [[جنگ نهروان]] را به [[امام]] [[تحمیل]] کردند. پس از [[جنگ نهروان]]، [[امام]] {{ع}} [[کوفیان]] را به [[جهاد]] با [[معاویه]] [[ترغیب]] کرد، آنها به بهانه‌های واهی از [[تمکین]] سرباز زدند<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۷؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>.
# [[خوارج]]، گروهی از [[سپاه]] [[حضرت]] بودند که به [[دلیل]] کوته‌بینی در مقابل [[امام]] قرار گرفتند و [[جنگ نهروان]] را به [[امام]] [[تحمیل]] کردند. پس از [[جنگ نهروان]]، [[امام]] {{ع}} [[کوفیان]] را به [[جهاد]] با [[معاویه]] [[ترغیب]] کرد، آنها به بهانه‌های واهی از [[تمکین]] سرباز زدند<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۷؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>.


== [[امامت]] و [[ولایت]] ==
== [[امامت]] و [[ولایت]] ==
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش