عفت در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
[[امام علی]]{{ع}} در بخشی از سخنانش در معرفی متقین می‌فرماید: «ساحت [[قدس]] او از [[فحش]] و [[بدزبانی]] نرم و مهربانانه دارد... دیگران را با لقب‌های [[زشت]] و ناروا نخوانَد... [[مصیبت]] زدگان را [[شماتت]] نکند... در امور [[لغو]] و [[باطل]] قدم ننهد و از چارچوب [[حق]] خارج نشود... اگر از سخن لب فروبندد، [[غمگین]] نشود که [[سکوت]] او [[مصلحت]] و مفید است و اگر چهره به [[خنده]] گشاید، به قهقهه نرسد...»<ref>{{متن حدیث|بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ... لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ... لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ... لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛.. إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹٣.</ref>.<ref>سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
[[امام علی]]{{ع}} در بخشی از سخنانش در معرفی متقین می‌فرماید: «ساحت [[قدس]] او از [[فحش]] و [[بدزبانی]] نرم و مهربانانه دارد... دیگران را با لقب‌های [[زشت]] و ناروا نخوانَد... [[مصیبت]] زدگان را [[شماتت]] نکند... در امور [[لغو]] و [[باطل]] قدم ننهد و از چارچوب [[حق]] خارج نشود... اگر از سخن لب فروبندد، [[غمگین]] نشود که [[سکوت]] او [[مصلحت]] و مفید است و اگر چهره به [[خنده]] گشاید، به قهقهه نرسد...»<ref>{{متن حدیث|بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ... لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ... لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ... لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛.. إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹٣.</ref>.<ref>سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


=== [[عفت شکم]] ===
=== عفت شکم ===
یکی از انواع عفت‌ها رعایت [[اعتدال]] در [[خوردن و آشامیدن]] است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه انسان زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او [[ضعیف]] و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت می‌شود، [[شهوت]] جنسی به [[هیجان]] می‌آید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمی‌ماند. [[اهل‌بیت]]{{عم}} هم‌چنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت [[عفت شکم]] بیان کرده‌اند، از جمله: [[نورانیّت]] و صفای [[دل]]، [[ذکاوت]]، [[تیزهوشی]]، رسیدن به لذت مناجات، یاد [[فقرا]] و [[مستمندان]]، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... [[امام علی]]{{ع}} خطاب به [[کارگزار]] خود، [[عثمان بن حُنَیف]]، که بر [[خوان]] [[ثروتمندان]] نشسته‌بود، می‌فرماید: ای [[پسر حُنَیف]]، به من خبر رسیده که مردی از [[جوانان]] و سرشناسان [[بصره]] تو را به سفره‌ای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته‌ بدان‌جا شتافته‌ای. او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسه‌ها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده است. من [[گمان]] نمی‌کردم تو به سفره گروهی درآیی که نیازمندانشان را [[جفا]] کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفره‌ها می‌خوری درست بنگر، پس آنچه را نمی‌دانی از کجاست و با چه انگیزه‌ای به آن [[دعوت]] شده‌ای از دهان بریز و آنچه را [[یقین]] داری که [[پاک]] و بی‌شائبه است استفاده و [[اجابت]] کن<ref>{{متن حدیث|يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ، وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ؛ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>.
یکی از انواع عفت‌ها رعایت [[اعتدال]] در [[خوردن و آشامیدن]] است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه انسان زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او [[ضعیف]] و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت می‌شود، [[شهوت]] جنسی به [[هیجان]] می‌آید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمی‌ماند. [[اهل‌بیت]]{{عم}} هم‌چنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت [[عفت شکم]] بیان کرده‌اند، از جمله: [[نورانیّت]] و صفای [[دل]]، [[ذکاوت]]، [[تیزهوشی]]، رسیدن به لذت مناجات، یاد [[فقرا]] و [[مستمندان]]، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... [[امام علی]]{{ع}} خطاب به [[کارگزار]] خود، [[عثمان بن حُنَیف]]، که بر [[خوان]] [[ثروتمندان]] نشسته‌بود، می‌فرماید: ای [[پسر حُنَیف]]، به من خبر رسیده که مردی از [[جوانان]] و سرشناسان [[بصره]] تو را به سفره‌ای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته‌ بدان‌جا شتافته‌ای. او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسه‌ها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده است. من [[گمان]] نمی‌کردم تو به سفره گروهی درآیی که نیازمندانشان را [[جفا]] کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفره‌ها می‌خوری درست بنگر، پس آنچه را نمی‌دانی از کجاست و با چه انگیزه‌ای به آن [[دعوت]] شده‌ای از دهان بریز و آنچه را [[یقین]] داری که [[پاک]] و بی‌شائبه است استفاده و [[اجابت]] کن<ref>{{متن حدیث|يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ، وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ؛ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>.


۱۱۷٬۹۵۰

ویرایش