←آفات و موانع ایمان
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
از دیدگاه امام خمینی [[مؤمن حقیقی]] دارای صفاتی است از جمله اینکه قلب او از [[نورانیت]] و [[معنویت]] خاصی برخوردار است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۰ و ۵۵۳.</ref> و مؤمن در [[عطایا]] [[شاکر]] و در [[بلایا]] [[صابر]] است. این دو صفت از اصول [[صفات پسندیده]] به شمار میروند که از [[صفات جمال و جلال]] و [[لطف]] و [[قهر]] [[حقتعالی]] نشئت میگیرند و [[مؤمن]] پیوسته میان این دو صفت، [[وظیفه]] [[عبودیت]] خود را انجام میدهد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۵.</ref>. به [[باور]] ایشان از نشانههای [[مؤمن حقیقی]] این است که [[قلب]] شخص، حضور حقتعالی و احاطه قیومی و [[عظمت]] و جلال او را دریافته باشد. و از این عظمت و جلال ترسان باشد و طبق بعضی [[آیات]]<ref>انفال/ ۲.</ref>، وقتی [[آیات الهی]] بر او [[تلاوت]] میشود، ایمانش فزونی بیابد. این افراد تنها به [[خداوند]] [[توکل]] و [[اعتماد]] میکنند و چشم [[امید]] به دیگران ندارند<ref>حدیث جنود، ص۹۱ – ۹۴.</ref>. [[امام خمینی]] تأکید میکند قلب مؤمن بر [[راه مستقیم]] است و در جاده مستقیم [[انسانیت]]، براساس [[فطرت الهی]] گام برمی دارد<ref>چهل حدیث، ص۵۳۰.</ref> و مؤمن تابع [[انسان کامل]] است و انسان کامل چون [[مظهر]] جمیع [[اسما]] و صفات و مربوب حقتعالی به اسم جامع است، هیچ یک از اسما در او [[غلبه]] [[تصرف]] ندارد و دارای [[مقام]] برزخیت کبری و [[سیر]] بر طریق مستقیم و [[اعتدال]] اسم جامع است؛ پس مؤمن نیز به تبع او بر [[صراط مستقیم]] است، به شرط اینکه قلب خود را از تصرفات [[شیطان]] و انیت و انانیت [[حفظ]] کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۱ – ۵۳۲.</ref>.<ref>[[عزتالله مرادی|مرادی، عزتالله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۲۶.</ref> | از دیدگاه امام خمینی [[مؤمن حقیقی]] دارای صفاتی است از جمله اینکه قلب او از [[نورانیت]] و [[معنویت]] خاصی برخوردار است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۰ و ۵۵۳.</ref> و مؤمن در [[عطایا]] [[شاکر]] و در [[بلایا]] [[صابر]] است. این دو صفت از اصول [[صفات پسندیده]] به شمار میروند که از [[صفات جمال و جلال]] و [[لطف]] و [[قهر]] [[حقتعالی]] نشئت میگیرند و [[مؤمن]] پیوسته میان این دو صفت، [[وظیفه]] [[عبودیت]] خود را انجام میدهد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۵.</ref>. به [[باور]] ایشان از نشانههای [[مؤمن حقیقی]] این است که [[قلب]] شخص، حضور حقتعالی و احاطه قیومی و [[عظمت]] و جلال او را دریافته باشد. و از این عظمت و جلال ترسان باشد و طبق بعضی [[آیات]]<ref>انفال/ ۲.</ref>، وقتی [[آیات الهی]] بر او [[تلاوت]] میشود، ایمانش فزونی بیابد. این افراد تنها به [[خداوند]] [[توکل]] و [[اعتماد]] میکنند و چشم [[امید]] به دیگران ندارند<ref>حدیث جنود، ص۹۱ – ۹۴.</ref>. [[امام خمینی]] تأکید میکند قلب مؤمن بر [[راه مستقیم]] است و در جاده مستقیم [[انسانیت]]، براساس [[فطرت الهی]] گام برمی دارد<ref>چهل حدیث، ص۵۳۰.</ref> و مؤمن تابع [[انسان کامل]] است و انسان کامل چون [[مظهر]] جمیع [[اسما]] و صفات و مربوب حقتعالی به اسم جامع است، هیچ یک از اسما در او [[غلبه]] [[تصرف]] ندارد و دارای [[مقام]] برزخیت کبری و [[سیر]] بر طریق مستقیم و [[اعتدال]] اسم جامع است؛ پس مؤمن نیز به تبع او بر [[صراط مستقیم]] است، به شرط اینکه قلب خود را از تصرفات [[شیطان]] و انیت و انانیت [[حفظ]] کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۳۱ – ۵۳۲.</ref>.<ref>[[عزتالله مرادی|مرادی، عزتالله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۲۶.</ref> | ||
==آفات و | == آفات و موانع ایمان == | ||
[[قرآن کریم]] موانع ایمان را [[استکبار]] و [[خودبینی]]<ref>بقره/ ۳۴؛ فرقان/ ۲۱.</ref>، [[خوشگذرانی]] در [[دنیا]]<ref>سبأ/ ۳۴؛ زخرف/ ۲۳</ref>، [[عصیان]] و [[تعدی]]<ref>بقره/ ۶۵؛ آل عمران/ ۱۱۲.</ref> و آفت [[ایمان]] را [[وسوسه]] شیطان<ref>اعراف/ ۱۶.</ref> و [[جهل]]<ref>اعراف/ ۱۳۸؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۲۷.</ref> دانسته است. در [[روایات]] نیز [[شرک]]<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۸۹.</ref>، [[نفاق]]<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۴۵۸.</ref> و [[سوء]] [[خلق]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۲۱.</ref> از آفات ایمان شمرده شده است. [[اندیشمندان اسلامی]] نیز با استفاده از [[آیات]] و [[روایات]]، موانع و آفاتی برای [[ایمان]] ذکر کردهاند؛ مانند کثرت [[گناهان]] که سبب [[ضعف]] [[نور ایمان]] و زوال آن میشود<ref>فخررازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۳۳۰.</ref>. برخی با [[تشبیه]] گناهان به غذاهای [[مضر]]، معتقدند همانگونه که غذاهای مضر به تدریج بر [[بدن]] اثر میگذارند تا آنجا که سبب [[فساد]] مزاج و در نهایت مریضی یا [[مرگ]] میشوند، گناهان نیز به تدریج در نفس بر روی هم مینشینند تا سبب فساد مزاج نفس و در نهایت زوال اصل ایمان میشوند و به همین جهت دستور به [[توبه]] از گناهان داده شده است<ref>نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۵۷ - ۵۸؛ نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۶۷۸ – ۶۷۹.</ref>. همچنین برخی از [[خصوصیات اخلاقی]] مانند [[حسد]] و [[حرص]] سبب زوال نور ایمان و پوشیده شدن آن میشوند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۶۵؛ ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۱، ص۴۹۱؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۳، ص۳۱۲.</ref>. | [[قرآن کریم]] موانع ایمان را [[استکبار]] و [[خودبینی]]<ref>بقره/ ۳۴؛ فرقان/ ۲۱.</ref>، [[خوشگذرانی]] در [[دنیا]]<ref>سبأ/ ۳۴؛ زخرف/ ۲۳</ref>، [[عصیان]] و [[تعدی]]<ref>بقره/ ۶۵؛ آل عمران/ ۱۱۲.</ref> و آفت [[ایمان]] را [[وسوسه]] شیطان<ref>اعراف/ ۱۶.</ref> و [[جهل]]<ref>اعراف/ ۱۳۸؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۲۷.</ref> دانسته است. در [[روایات]] نیز [[شرک]]<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۸۹.</ref>، [[نفاق]]<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۴۵۸.</ref> و [[سوء]] [[خلق]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۲۱.</ref> از آفات ایمان شمرده شده است. [[اندیشمندان اسلامی]] نیز با استفاده از [[آیات]] و [[روایات]]، موانع و آفاتی برای [[ایمان]] ذکر کردهاند؛ مانند کثرت [[گناهان]] که سبب [[ضعف]] [[نور ایمان]] و زوال آن میشود<ref>فخررازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۳۳۰.</ref>. برخی با [[تشبیه]] گناهان به غذاهای [[مضر]]، معتقدند همانگونه که غذاهای مضر به تدریج بر [[بدن]] اثر میگذارند تا آنجا که سبب [[فساد]] مزاج و در نهایت مریضی یا [[مرگ]] میشوند، گناهان نیز به تدریج در نفس بر روی هم مینشینند تا سبب فساد مزاج نفس و در نهایت زوال اصل ایمان میشوند و به همین جهت دستور به [[توبه]] از گناهان داده شده است<ref>نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۵۷ - ۵۸؛ نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۶۷۸ – ۶۷۹.</ref>. همچنین برخی از [[خصوصیات اخلاقی]] مانند [[حسد]] و [[حرص]] سبب زوال نور ایمان و پوشیده شدن آن میشوند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۶۵؛ ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۱، ص۴۹۱؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۳، ص۳۱۲.</ref>. | ||