جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
[[ابوموسی]] از یکی از روستاهای [[شام]] به [[صفین]] احضار شد و آماده رفتن به دومة الجندل گردید. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} چهارصد نفر را به [[همراهی]] [[شریح]] و [[ابن عباس]]، [[معاویه]] نیز چهارصد نفر را برای حضور در مجلس فرستاد. [[شریح]] و [[ابنعباس]] و دیگران سفارشهای لازم را به [[ابوموسی]] نموده و او را از [[مکر]] و [[حیله]] [[عمرو عاص]] باخبر نمودند. | [[ابوموسی]] از یکی از روستاهای [[شام]] به [[صفین]] احضار شد و آماده رفتن به دومة الجندل گردید. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} چهارصد نفر را به [[همراهی]] [[شریح]] و [[ابن عباس]]، [[معاویه]] نیز چهارصد نفر را برای حضور در مجلس فرستاد. [[شریح]] و [[ابنعباس]] و دیگران سفارشهای لازم را به [[ابوموسی]] نموده و او را از [[مکر]] و [[حیله]] [[عمرو عاص]] باخبر نمودند. | ||
هنگامی که [[ابوموسی]] عازم دومة الجندل گردید، [[امیرالمؤمنین]] به او این گونه سفارش فرمود: {{متن حدیث|احْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ لَا تُجَاوِزْهُ}}؛ به [[کتاب خدا]] [[حکم]] کن و از آن [[تجاوز]] منما. همین که [[ابوموسی]] چند قدمی دور شد، حضرت فرمود: "او را فریبخورده میبینم". [[مردم]] گفتند: شما که میدانید [[فریب]] میخورد چرا او را میفرستید؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: "اگر بنا بود [[خدا]] به علمش عمل کند به [[فرستادن پیامبران]] احتیاجی نبود"<ref>مناقب آل ابیطالب، | هنگامی که [[ابوموسی]] عازم دومة الجندل گردید، [[امیرالمؤمنین]] به او این گونه سفارش فرمود: {{متن حدیث|احْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ لَا تُجَاوِزْهُ}}؛ به [[کتاب خدا]] [[حکم]] کن و از آن [[تجاوز]] منما. همین که [[ابوموسی]] چند قدمی دور شد، حضرت فرمود: "او را فریبخورده میبینم". [[مردم]] گفتند: شما که میدانید [[فریب]] میخورد چرا او را میفرستید؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: "اگر بنا بود [[خدا]] به علمش عمل کند به [[فرستادن پیامبران]] احتیاجی نبود"<ref>مناقب آل ابیطالب، ابنشهرآشوب، ج۲، ص۹۸.</ref><ref>[[جواد نعمتی|نعمتی، جواد]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۱۸.</ref> | ||
هنگامی که [[ابوموسی]] و [[عمرو عاص]] در دومة الجندل حاضر شدند و بحث و [[گفتگو]] آغاز شد، [[عمرو عاص]] همواره به [[ابوموسی]] [[احترام]] میکرد و او را در صدر مجلس مینشاند و در [[نماز]] او را مقدم میداشت و با او به [[جماعت]] [[نماز]] میخواند. او را با عنوان "یا صاحب [[رسول الله]]" خطاب میکرد و به او میگفت: شما بیش از من [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] را [[درک]] کردهای و بزرگتر از منی، [[شایسته]] نیست من قبل از شما صحبت کنم. آنقدر این گونه احترامهای دروغین درباره او را روا داشت تا [[ابوموسی]] به [[پاکی]] [[نیت]] [[عمرو عاص]] [[اعتقاد]] پیدا کرد و [[تصور]] کرد [[عمروعاص]] جز [[اصلاح]] امور [[امت]] نظری ندارد. | هنگامی که [[ابوموسی]] و [[عمرو عاص]] در دومة الجندل حاضر شدند و بحث و [[گفتگو]] آغاز شد، [[عمرو عاص]] همواره به [[ابوموسی]] [[احترام]] میکرد و او را در صدر مجلس مینشاند و در [[نماز]] او را مقدم میداشت و با او به [[جماعت]] [[نماز]] میخواند. او را با عنوان "یا صاحب [[رسول الله]]" خطاب میکرد و به او میگفت: شما بیش از من [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] را [[درک]] کردهای و بزرگتر از منی، [[شایسته]] نیست من قبل از شما صحبت کنم. آنقدر این گونه احترامهای دروغین درباره او را روا داشت تا [[ابوموسی]] به [[پاکی]] [[نیت]] [[عمرو عاص]] [[اعتقاد]] پیدا کرد و [[تصور]] کرد [[عمروعاص]] جز [[اصلاح]] امور [[امت]] نظری ندارد. |