جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== بنی فهر و تعامل با [[آیین اسلام]] == | == بنی فهر و تعامل با [[آیین اسلام]] == | ||
در سالهای تیرگی [[روابط]] [[قریش]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]]، فهریان به دو شیوه نرم و سخت از در مقابله برآمدند. در فاصله [[بعثت]] تا [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]]، آنان از [[آزار]] و [[اذیت]] مسلمانان دریغ نداشتند چندان که نام یکی از فهریان به نام [[قیهلة بن عامر]] در جمع تمسخرکنندگان [[رسول خدا]]{{صل}} در پیش از [[هجرت]] به ثبت رسیده است.<ref> | در سالهای تیرگی [[روابط]] [[قریش]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]]، فهریان به دو شیوه نرم و سخت از در مقابله برآمدند. در فاصله [[بعثت]] تا [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]]، آنان از [[آزار]] و [[اذیت]] مسلمانان دریغ نداشتند چندان که نام یکی از فهریان به نام [[قیهلة بن عامر]] در جمع تمسخرکنندگان [[رسول خدا]]{{صل}} در پیش از [[هجرت]] به ثبت رسیده است.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ج۱، ص۷۴، مجلسی، بحار الانوار، ج۱۸، ص۶۲.</ref> در طول آن سالها به خصوص، [[ضرار بن خطاب محاربی]] با سرودههایش در تقویت قریش میکوشید. ضرار که بهادری و جنگجویی را با شاعر مسلکی جمع کرده بود، همواره از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] سرسخت [[دعوت پیامبر]]{{صل}} بوده است. ضرار پس از [[جنگ بدر]] و [[شکست]] قریش شعری در رثای [[ابوجهل مخزومی]] سرود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۹۴.</ref> پس از [[جنگ احد]] نیز در پاسخ به [[مرثیه]] [[کعب بن مالک]] بر [[حمزة بن عبدالمطلب]]، شعری سرود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۹۶.</ref> او در [[جنگ احزاب]] یکی از چهار جنگجوی قریش بود که توانستند از [[خندق]] عبور کنند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۷۴۸، ابن عبدالبر، الدرر، ص۱۷۴.</ref> | ||
[[تقابل]] فهریان با [[اسلام]]، پس از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] نیز ادامه یافت. در [[سال دوم هجری]]، تنی چند از [[کفار]] به [[فرماندهی]] [[کُرز بن جابر فهری]]، به مزارع پیرامون مدینه [[هجوم]] آوردند. [[پیامبر]]{{صل}} و یارانش به مقابله با او برخاستند و تا وادی سَفَوان -در ناحیه [[بدر]]-، این مهاجمان را تعقیب کردند. این [[غزوه]] در [[تاریخ]] به «بدر الاولی» [[شهرت]] یافت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷، طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۰۶، مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۷۴.</ref> نافع پسر «عبد قیس» هم در شمار قریشیانی بود که [[زینب]] -دختر خوانده بزرگ پیامبر{{صل}}- را تعقیب کردند تا مانع از [[هجرت]] او به مدینه و پیوستنش به [[حضرت]] شوند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۵۴.</ref> با این همه، در میان این [[خاندان]] کسانی هم بودند که به [[یاری]] [[رسول]] [[ختمی مرتبت]]{{صل}} برخاستند و حتی تنی چند از آنان در شمار نخستین گروندگان به اسلام قرار گرفتند. چندان که منابع به ذکر نام سی و چهار تن از آنها اشاره کردهاند.<ref>ر. ک. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۴۵ به بعد.</ref> از جمع سی و چهار [[مسلمان]] نخست این [[طایفه]]، [[نسب]] ۱۸ تن از آنان به [[بنی حارث بن فهر]] و خاندانهای فرعیتر آن، همچون [[بنی ضبه]] و بنی ظرب و نسبت ۱۳ نفر از آنان به [[بنی محارب]] بن فهر میرسد.<ref>تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر هملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۷-۸.</ref> از ۱۶ مرد و [[زن]] مسلمان شناخته شده بنی محارب نیز، تنها دو نفر از آنان تا [[زمان]] هجرت [[ایمان]] آورده بودند و سه تن دیگر، پس از هجرت و پیش از [[فتح مکه]] به هواداران اسلام پیوستند و ده تن از آنان از جمله [[مرة بن عمرو وائلی]] و [[ضرار بن خطاب]] پس از [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شدهاند. با گشوده شدن باب [[جهاد]] در [[سیره نبوی]]{{صل}}، جمعی از فهریان در عرصههای نظامی وارد شدند و مددکار [[رسول خدا]]{{صل}} در میادین [[جنگی]] شدند. به گونه ای که از ۱۸ فرد [[صحابی]] شمرده شده [[بنی حارث بن فهر]]، ۱۰ تن در زمره شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] بودهاند. از جمله این افراد، [[سهیل بن بیضاء]] بود که برخی، او را از شهدای این [[جنگ]] برشمردهاند. <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۵۹۷، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳،ص۳۲۰، ابن عبدالبر، الدرر، ص۱۰۹.</ref> برادرش [[صفوان بن بیضاء]] نیز، از دیگر شرکت کنندگان در جنگ بدر بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱،ص۳۸۴، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۰، عبدالبر، الاستیعاب، ج۲،ص۶۶۷.</ref> دیگر [[برادر]] ایشان، [[سهل بن بیضاء]] نیز از شرکت کنندگان در [[سریه]] [[عبدالله بن جحش]] بود.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۶۸. البته این خبر با خبر اسارت سهل در بدر به دست مسلمانان ناسازگار است مگر آنکه همچون ذهبی این واقعه را مرتبط با سهیل بن بیضاء بدانیم. (ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۴۹.)</ref> از دیگر چهرههای جنگآور فهری، [[وهب بن ابوسرح]] است که در [[جنگ موته]] در حالی که چهل سال از عمرش گذشته بود به [[شهادت]] رسید.<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۴۸۹.</ref> او به همراه برادرانش «عمرو» و «معمر» در شمار [[مسلمانان]] نخستین و از [[مهاجران به حبشه]] و از حاضران در [[بدر]] بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۷۶ و ج۴، ص۱۵۶۰؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۳۶.</ref> [[عمرو بن حارث بن زهیر]] را نیز از حاضران در بدر حاضر گفتهاند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۷۸۹، ج۲، ص۱۱۷۱، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۰-۳۲۳.</ref> ضمن این که از «عیاض» پسر [[زهیر بن ابیشداد بن ربیعه]] و عموی [[عیاض بن غنم]]<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۳۵.</ref> نیز در شمار مهاجران به حبشه<ref>ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۲.</ref> و شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] و دیگر جنگهای دوران [[رسول خدا]]{{صل}} نام برده شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۱۷، ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۱، ص۸۷.</ref> [[عامر بن عبدالله]] معروف به [[ابو عبیده جراح]] از دیگر چهرههای بنی فهر بود که در [[بدر]] و [[حدیبیه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲،ص۷۹۳.</ref> و دیگر جنگهای دوران رسول خدا{{صل}}<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۲۰۶.</ref> حضور داشت. وی در [[جنگ احد]] بواسطه تلاش برای بیرون کشیدن دو حلقه کلاهخود که به گونه [[پیامبر]]{{صل}} فرو رفته بود، دو دندانش را از دست داد.<ref>خزاعی، تخریج الدلالات السمعیه...، ص۳۸۱؛ تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر هملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۱۵.</ref> همچنین، نقل است که [[کرز بن جابر]] که در ماههای نخست پس از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به مزارع [[مدینه]] [[یورش]] برده بود، پس از [[پذیرش اسلام]] در سال شش [[هجری]]، توسط رسول خدا{{صل}} با سپاهی به سوی عَرَنیها -که [[چوپان]] [[حضرت]] را کشته بودند- فرستاده شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۲، ص۳۵۶.</ref> | [[تقابل]] فهریان با [[اسلام]]، پس از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] نیز ادامه یافت. در [[سال دوم هجری]]، تنی چند از [[کفار]] به [[فرماندهی]] [[کُرز بن جابر فهری]]، به مزارع پیرامون مدینه [[هجوم]] آوردند. [[پیامبر]]{{صل}} و یارانش به مقابله با او برخاستند و تا وادی سَفَوان -در ناحیه [[بدر]]-، این مهاجمان را تعقیب کردند. این [[غزوه]] در [[تاریخ]] به «بدر الاولی» [[شهرت]] یافت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷، طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۰۶، مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۷۴.</ref> نافع پسر «عبد قیس» هم در شمار قریشیانی بود که [[زینب]] -دختر خوانده بزرگ پیامبر{{صل}}- را تعقیب کردند تا مانع از [[هجرت]] او به مدینه و پیوستنش به [[حضرت]] شوند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۵۴.</ref> با این همه، در میان این [[خاندان]] کسانی هم بودند که به [[یاری]] [[رسول]] [[ختمی مرتبت]]{{صل}} برخاستند و حتی تنی چند از آنان در شمار نخستین گروندگان به اسلام قرار گرفتند. چندان که منابع به ذکر نام سی و چهار تن از آنها اشاره کردهاند.<ref>ر. ک. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۴۵ به بعد.</ref> از جمع سی و چهار [[مسلمان]] نخست این [[طایفه]]، [[نسب]] ۱۸ تن از آنان به [[بنی حارث بن فهر]] و خاندانهای فرعیتر آن، همچون [[بنی ضبه]] و بنی ظرب و نسبت ۱۳ نفر از آنان به [[بنی محارب]] بن فهر میرسد.<ref>تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر هملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۷-۸.</ref> از ۱۶ مرد و [[زن]] مسلمان شناخته شده بنی محارب نیز، تنها دو نفر از آنان تا [[زمان]] هجرت [[ایمان]] آورده بودند و سه تن دیگر، پس از هجرت و پیش از [[فتح مکه]] به هواداران اسلام پیوستند و ده تن از آنان از جمله [[مرة بن عمرو وائلی]] و [[ضرار بن خطاب]] پس از [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شدهاند. با گشوده شدن باب [[جهاد]] در [[سیره نبوی]]{{صل}}، جمعی از فهریان در عرصههای نظامی وارد شدند و مددکار [[رسول خدا]]{{صل}} در میادین [[جنگی]] شدند. به گونه ای که از ۱۸ فرد [[صحابی]] شمرده شده [[بنی حارث بن فهر]]، ۱۰ تن در زمره شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] بودهاند. از جمله این افراد، [[سهیل بن بیضاء]] بود که برخی، او را از شهدای این [[جنگ]] برشمردهاند. <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۵۹۷، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳،ص۳۲۰، ابن عبدالبر، الدرر، ص۱۰۹.</ref> برادرش [[صفوان بن بیضاء]] نیز، از دیگر شرکت کنندگان در جنگ بدر بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱،ص۳۸۴، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۰، عبدالبر، الاستیعاب، ج۲،ص۶۶۷.</ref> دیگر [[برادر]] ایشان، [[سهل بن بیضاء]] نیز از شرکت کنندگان در [[سریه]] [[عبدالله بن جحش]] بود.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۶۸. البته این خبر با خبر اسارت سهل در بدر به دست مسلمانان ناسازگار است مگر آنکه همچون ذهبی این واقعه را مرتبط با سهیل بن بیضاء بدانیم. (ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۴۹.)</ref> از دیگر چهرههای جنگآور فهری، [[وهب بن ابوسرح]] است که در [[جنگ موته]] در حالی که چهل سال از عمرش گذشته بود به [[شهادت]] رسید.<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۴۸۹.</ref> او به همراه برادرانش «عمرو» و «معمر» در شمار [[مسلمانان]] نخستین و از [[مهاجران به حبشه]] و از حاضران در [[بدر]] بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۷۶ و ج۴، ص۱۵۶۰؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۳۶.</ref> [[عمرو بن حارث بن زهیر]] را نیز از حاضران در بدر حاضر گفتهاند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۷۸۹، ج۲، ص۱۱۷۱، ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۲۰-۳۲۳.</ref> ضمن این که از «عیاض» پسر [[زهیر بن ابیشداد بن ربیعه]] و عموی [[عیاض بن غنم]]<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۳۵.</ref> نیز در شمار مهاجران به حبشه<ref>ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۲.</ref> و شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] و دیگر جنگهای دوران [[رسول خدا]]{{صل}} نام برده شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۱۷، ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۱، ص۸۷.</ref> [[عامر بن عبدالله]] معروف به [[ابو عبیده جراح]] از دیگر چهرههای بنی فهر بود که در [[بدر]] و [[حدیبیه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲،ص۷۹۳.</ref> و دیگر جنگهای دوران رسول خدا{{صل}}<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۲۰۶.</ref> حضور داشت. وی در [[جنگ احد]] بواسطه تلاش برای بیرون کشیدن دو حلقه کلاهخود که به گونه [[پیامبر]]{{صل}} فرو رفته بود، دو دندانش را از دست داد.<ref>خزاعی، تخریج الدلالات السمعیه...، ص۳۸۱؛ تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر هملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۱۵.</ref> همچنین، نقل است که [[کرز بن جابر]] که در ماههای نخست پس از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به مزارع [[مدینه]] [[یورش]] برده بود، پس از [[پذیرش اسلام]] در سال شش [[هجری]]، توسط رسول خدا{{صل}} با سپاهی به سوی عَرَنیها -که [[چوپان]] [[حضرت]] را کشته بودند- فرستاده شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۲، ص۳۵۶.</ref> |