بحث:غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نام‌های ')
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
خط ۲۷: خط ۲۷:
*همچنین [[ابن مردویه]] از [[عبدالله بن مسعود]] [[روایت]] کرده است که در زمان [[رسول خدا]] ما این [[آیه]] را این‌گونه قرائت می‌کردیم: {{عربی|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ أَنَّ عَلِيّاً مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref>.
*همچنین [[ابن مردویه]] از [[عبدالله بن مسعود]] [[روایت]] کرده است که در زمان [[رسول خدا]] ما این [[آیه]] را این‌گونه قرائت می‌کردیم: {{عربی|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ أَنَّ عَلِيّاً مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref>.
*در [[راه]] بازگشت از [[حج]] وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[مردم]] یک‌جا بایستند، ابتدای کاروان به [[جحفه]] رسیده بود که آن [[حضرت]] [[دستور]] داد تا آنها بازگردند و افراد در همان جا [[منتظر]] ماندند تا دنباله کاروان از [[راه]] برسد. به [[دستور]] [[جبرئیل]] آن [[حضرت]] کمی به سمت راست مسیر حرکت کرد. در آن منطقه درختچه‌های زیادی بود که [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا زیر این درختچه‌ها را تمیز کنند و با سنگ مکان بلندی ساخته شود تا ایشان روی آن بایستد. از همان ابتدا که [[پیامبر]]{{صل}} بر روی بلندی ایستاد، [[علی]]{{ع}} هم کمی [[پایین‌تر]] از ایشان [[ایستاده]] بود تا اینکه آن [[حضرت]] [[دست]] خود را بر بازوی [[علی]]{{ع}} زد و [[علی]]{{ع}} [[دست]] خود را به سوی [[رسول خدا]]{{صل}} دراز کرد. آن [[حضرت]] [[دست]] [[علی]]{{ع}} را گرفت و بالا کشید به طوری که هم‌ردیف [[رسول خدا]]{{صل}} شد<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.</ref>. آن‌گاه [[رسول خدا]]{{صل}} [[خطبه]] معروف [[غدیر]] را خواندند و در آن ضمن بیان بسیاری از [[دستورهای الهی]] مانند [[احکام]] [[حج]] و [[واجبات]] و [[محرمات]]، [[انتصاب الهی]] [[امام علی]]{{ع}} را به امر [[خدای متعال]] به [[مردم]] [[ابلاغ]] فرمودند.
*در [[راه]] بازگشت از [[حج]] وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[مردم]] یک‌جا بایستند، ابتدای کاروان به [[جحفه]] رسیده بود که آن [[حضرت]] [[دستور]] داد تا آنها بازگردند و افراد در همان جا [[منتظر]] ماندند تا دنباله کاروان از [[راه]] برسد. به [[دستور]] [[جبرئیل]] آن [[حضرت]] کمی به سمت راست مسیر حرکت کرد. در آن منطقه درختچه‌های زیادی بود که [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا زیر این درختچه‌ها را تمیز کنند و با سنگ مکان بلندی ساخته شود تا ایشان روی آن بایستد. از همان ابتدا که [[پیامبر]]{{صل}} بر روی بلندی ایستاد، [[علی]]{{ع}} هم کمی [[پایین‌تر]] از ایشان [[ایستاده]] بود تا اینکه آن [[حضرت]] [[دست]] خود را بر بازوی [[علی]]{{ع}} زد و [[علی]]{{ع}} [[دست]] خود را به سوی [[رسول خدا]]{{صل}} دراز کرد. آن [[حضرت]] [[دست]] [[علی]]{{ع}} را گرفت و بالا کشید به طوری که هم‌ردیف [[رسول خدا]]{{صل}} شد<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.</ref>. آن‌گاه [[رسول خدا]]{{صل}} [[خطبه]] معروف [[غدیر]] را خواندند و در آن ضمن بیان بسیاری از [[دستورهای الهی]] مانند [[احکام]] [[حج]] و [[واجبات]] و [[محرمات]]، [[انتصاب الهی]] [[امام علی]]{{ع}} را به امر [[خدای متعال]] به [[مردم]] [[ابلاغ]] فرمودند.
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] فرمود: "به [[علی]] برای [[امیرالمؤمنین]] شدن او [[درود]] بفرستید"<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.</ref>. سپس [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمدند و ولایتش را به او تبریک گفتند و اولین کسی که به ایشان تبریک گفت، [[عمر بن خطاب]] بود که گفت: [[مبارک]] باد بر تو ای [[علی]]، مولای من، و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی شدی"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.</ref>.
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] فرمود: "به [[علی]] برای [[امیرالمؤمنین]] شدن او [[درود]] بفرستید"<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۲۵۲.</ref>. سپس [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمدند و ولایتش را به او تبریک گفتند و اولین کسی که به ایشان تبریک گفت، [[عمر بن خطاب]] بود که گفت: [[مبارک]] باد بر تو ای [[علی]]، مولای من، و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی شدی"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره چنین [[روایت]] کرده‌اند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "ای [[مردم]]، شما بیشتر از آن هستید که همگی بخواهید در یک زمان با [[دست]] با من [[بیعت]] کنید. برای همین [[خدای متعال]] به من [[دستور]] داده است که از زبان‌های شما برای [[ولایت علی]] و امامانی که بعد از او می‌آیند و از من و او هستند، [[اقرار]] بگیرم؛ چنانکه به شما اعلام کردم که [[ذریه]] من از صلب او هستند. پس همگی بگویید: ما شنیدیم و [[فرمانبردار]] و [[راضی]] هستیم و در مقابل آنچه از [[پروردگار]] درباره [[جانشینی علی]] و اولادش [[ابلاغ]] کردی، [[تسلیم]] هستیم. ما بر این امر، با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با تو [[بیعت]] می‌کنیم و بر همین [[بیعت]] [[زندگی]] می‌کنیم و می‌میریم و دوباره [[مبعوث]] می‌شویم. ما درباره آن هیچ [[تغییر]] و تبدیل و شکی روا نمی‌داریم و [[پیمان‌شکنی]] نمی‌کنیم و از [[خدا]] و تو و [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش که از [[ذریه]] تو و از صلب [[علی]] هستند و از [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] می‌آیند، [[اطاعت]] می‌کنیم؛ زیرا [[جایگاه]] و [[منزلت]] آنها را نزد [[خدا]] و خودم به شما اعلام کردم. هر آینه آنچه را که بر عهده داشتم به جای آوردم و بدانید که [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و بعد از و پدرشان [[علی]]، [[امام]] هستند و قبل از [[علی]] من [[پدر]] آنها هستم. بگویید: با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با [[خدا]] و شما و [[علی]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و امامانی که یاد کردی [[پیمان]] می‌بندیم و آن را تبدیل نمی‌کنیم.
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره چنین [[روایت]] کرده‌اند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "ای [[مردم]]، شما بیشتر از آن هستید که همگی بخواهید در یک زمان با [[دست]] با من [[بیعت]] کنید. برای همین [[خدای متعال]] به من [[دستور]] داده است که از زبان‌های شما برای [[ولایت علی]] و امامانی که بعد از او می‌آیند و از من و او هستند، [[اقرار]] بگیرم؛ چنانکه به شما اعلام کردم که [[ذریه]] من از صلب او هستند. پس همگی بگویید: ما شنیدیم و [[فرمانبردار]] و [[راضی]] هستیم و در مقابل آنچه از [[پروردگار]] درباره [[جانشینی علی]] و اولادش [[ابلاغ]] کردی، [[تسلیم]] هستیم. ما بر این امر، با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با تو [[بیعت]] می‌کنیم و بر همین [[بیعت]] [[زندگی]] می‌کنیم و می‌میریم و دوباره [[مبعوث]] می‌شویم. ما درباره آن هیچ [[تغییر]] و تبدیل و شکی روا نمی‌داریم و [[پیمان‌شکنی]] نمی‌کنیم و از [[خدا]] و تو و [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش که از [[ذریه]] تو و از صلب [[علی]] هستند و از [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] می‌آیند، [[اطاعت]] می‌کنیم؛ زیرا [[جایگاه]] و [[منزلت]] آنها را نزد [[خدا]] و خودم به شما اعلام کردم. هر آینه آنچه را که بر عهده داشتم به جای آوردم و بدانید که [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و بعد از و پدرشان [[علی]]، [[امام]] هستند و قبل از [[علی]] من [[پدر]] آنها هستم. بگویید: با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با [[خدا]] و شما و [[علی]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و امامانی که یاد کردی [[پیمان]] می‌بندیم و آن را تبدیل نمی‌کنیم.
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای آشکار و پنهانی را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای آشکار و پنهانی را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.

نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۸

غدیر خم: نام محلّی که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجة‌الوداع در سال دهم هجری، در روز ۱۸ ذی حجّه، امیر المؤمنین(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد. غدیر به معنای برکه و آبگیر و خمّ نام منطقه‌ای بین مکه و مدینه در وادی اراک، در چهار میلی جحفه است که این واقعه در آنجا روی داد[۱].

مقدمه

  • این حادثه، سرفصلی نو در تاریخ اسلام شد و آن روز مهم به عنوان "عید" شناخته شد و فرهنگ شیعی براساس پیمان با مولایی که در آن روز و آن مکان به عنوان جانشین رسول خدا(ص) تعیین گشت، شکل گرفت و ولایت امیر المؤمنین(ع) به صورت روشن و بی‌تردید، اعلام شد. غدیر خم، هم به عنوان یک منطقۀ جغرافیایی قابل ذکر است، هم به عنوان یک روز مهمّ و تاریخی در اسلام و در فرهنگ شیعه.
  • از نظر جغرافیایی، منطقۀ غدیر خم در سرزمین جحفه و در مسیر سیلاب‌هایی بوده که تا دریای سرخ ادامه می‌یافت و "غدیر" (برکه و آبگیر)، به صورت طبیعی در آن منطقه پدید می‌آمد. نام آبگیری که در آن منطقه بوده به "خمّ" شهرت داشته است و کنار آن چشمۀ آبی و درختانی بوده که پیامبر در آن محدوده فرود آمد، هرچند اکنون اثری روشن از آن موقعیّت، به‌ویژه مسجد غدیر که آنجا بنا شده بود، باقی نمانده است.
  • این منطقه در ۲۰۰ کیلومتری مکّه در نزدیکی شهر "رابغ" و کنار روستای جحفه است که میقات حجّاج است و اینک هم به نام "غدیر" شناخته می‌شود[۲]. هم‌اکنون راه رسیدن به وادی "غدیر" از دو طریق است:
  1. راه جحفه، از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای جحفه، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲ کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپه‌های شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جاده وادی "غدیر"، که فاصله‌اش تا میقات جحفه از سمت طلوع آفتاب،۸ کیلومتر است.
  2. راه رابغ، از تقاطع جادۀ مکّه رابغ به سمت مکّه در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "غدیر" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است.[۳] به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد که راهی را که به یک دشت گسترده منتهی می‌شود مشخّص ساخته است، جایی که راهها از آنجا جدا می‌شود. از آنجا می‌توان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن توده‌های شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است. ولی منطقۀ "غدیر" نزدیکی‌های حرّه است، سرزمینی پر از سنگ‌های سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای حرّه، دشت گسترده‌ای باز می‌شود که چشمه‌های "غدیر" آنجاست.

نصب امام علی(ع) به امامت در غدیر خم

  1. ابن أبی حاتم عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی؛
  2. احمد بن موسی بن مردویه؛
  3. احمد بن حمد ثعلبی؛
  4. ابو نعیم أحمد بن عبدالله اصفهانی؛
  5. ابو الحسن علی بن أحمد واحدی؛
  6. مسعود بن ناصر سجستانی؛
  7. عبدالله بن عبیدالله حسکانی؛
  8. ابن عساکر علی بن حسن دمشقی؛
  9. فخرالدین محمد بن عمر رازی؛
  10. محمد بن طلحه نصیبی شافعی.

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  2. از دانشمندان جغرافیدان معاصر در حجاز، «عاتق بن غیث بلادی» در دو کتاب خویش به نام‌های «علی طریق الهجره» و «معجم معالم الحجاز» آنجا را همراه با نقشه‌هایی توضیح داده و خودش نیز به آنجا سفر کرده است. نیز دکتر شیخ عبد الهادی فضلی از علمای شیعه شرق عربستان طی مقاله‌ای (تراثنا، شمارۀ ۲۱) منطقۀ غدیر را توصیف کرده و خود به آنجا رفته است
  3. چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹
  4. برگرفته از کتاب «الطریق الی غدیر خم» ، اثر کمال السیّد. ترجمۀ این نوشتۀ مختصر، در شمارۀ ۲۷ فصلنامۀ میقات حج (بهار ۷۸) به قلم جواد محدثی با عنوان «راه غدیر» چاپ شده است
  5. در این زمینه ر. ک: «ماهنامۀ کوثر» ، شمارۀ ۲ ص ۲۹ که پنجاه نام برای روز غدیر ذکر کرده و مستندات روایی آنها را آورده است.
  6. صحیفۀ حوزه (ضمیمۀ جمهوری اسلامی) شمارۀ ۴۳(اسفند ۱۳۸۰)
  7. قطعات، از نویسنده، ص ۱۲۱
  8. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  9. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  10. اسباب نزول الآیات، واحدی نیشابوری، ص۱۳۵؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۵۰؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸؛ تفسیر آلوسی، ج۶، ص۱۹۳.
  11. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.
  12. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.
  13. اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۲۵۲.
  14. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.
  15. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی(ع) از یمن آمد و در مکه با پیامبر(ص) ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی(ع) رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا(ص) که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی(ع) نازل کرده بود قرائت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت آیه، آن حضرت فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که خدا او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که رسول خدا(ص) وارد مسجد می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن حضرت از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن نمازگزار که در حال رکوع این حلقه انگشتر را به من داد. پس رسول خدا(ص) تکبیر گفت و به سوی علی(ع) رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای علی، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ علی(ع) جریان را برای آن حضرت بازگو کرد و پیامبر اکرم(ص) برای سومین بار تکبیر گفت. حلبی مینویسد: روایت شده است که وقتی آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ... نازل شد، پیامبر(ص) دستور داد که ولایت علی(ع) اعلام شود و از این امر نگران بود. بحرانی در البرهان از زید بن ارقم روایت کرده است: رسول خدا(ص) عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که روح الامین، جبرئیل موضوع ولایت علی بن ابی طالب(ع) را بر او نازل کرده است و با ما مشورت کرد تا این مطلب را در ایام موسم حج اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در جحفه فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم رسول خدا(ص) با صدای بلند اعلام می‌کند: ای مردم! من فرستاده خدا هستم، پس دعوت کسی که شما را به سوی خدا فرا میخواند، اجابت کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن حضرت فرمود: ای مردم! بعد از ظهر عرفه چیزی بر من نازل شد که قلب مرا در فشار قرار داده است، زیرا خوف آن را دارم که اهل إفک آن را تکذیب کنند. تا اینکه در اینجا خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  16. الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.
  17. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۹-۱۹۶.