آیا امام مهدی ازدواج کرده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵' به '')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = آیا [[امام مهدی]]{{ع}} [[ازدواج]] کرده است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[ازدواج امام مهدی]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[ازدواج امام مهدی]]
| مدخل اصلی = [[همسر و فرزند امام مهدی]]
| مدخل اصلی = [[همسر و فرزند امام مهدی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهندگان =۱۰ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان =۱۰ پاسخ
}}
}}
'''آیا [[امام مهدی]]{{ع}} [[ازدواج]] کرده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
'''آیا [[امام مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] کرده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
خط ۱۶: خط ۱۳:
[[آیت‌الله]] [[نجم‌الدین طبسی]] نویسنده کتاب ''«[[تا ظهور (کتاب)|تا ظهور]]»'' در ''«[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF نشست [[مهدویت]]]»'' در این‌باره گفته است:
[[آیت‌الله]] [[نجم‌الدین طبسی]] نویسنده کتاب ''«[[تا ظهور (کتاب)|تا ظهور]]»'' در ''«[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF نشست [[مهدویت]]]»'' در این‌باره گفته است:


«هیچ مستند روشنی برای اینکه ایشان [[ازدواج]] کرده‌اند یا خیر وجود ندارد، اولین کسی که این مسأله را مطرح کرده است و به عنوان [[استحسان]] هم [[دلیل]] آورده است مرحوم مدرس [[صاحب]] کتاب جنات القلوب در بیش از ۳۰۰ سال پیش بوده است. با [[ادله]] استحسانی نمی‌توان همسر داشتن [[امام زمان]] را اثبات کرد. توجه داشتن به [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] (ص) دلیلی است که برای همسر داشتن [[امام زمان]]{{ع}} مطرح می‌شود اما [[دلیل]] محکمی نیست چرا که باید زمینه برای [[ازدواج]] فراهم باشد تا بتوان گفت ازدواجی صورت گرفته است، شاید شرایط برای ایشان به منظور [[ازدواج]] فراهم نباشد. مرحوم [[آیت الله شوشتری]] [[معتقد]] است حتی [[ازدواج امام زمان]]{{ع}} [[پس از ظهور]] نیز مشخص نیست، این مباحث پیرامون اصل [[ازدواج]] مطرح است و باید به آن توجه داشت. اینکه آیا [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرزندی دارند یا خواهند داشت موضوع دیگر است، دو [[روایت]] در این زمینه وجود دارد، [[روایت]] اول منقول از مسعودی در کتاب [[اثبات الوصیه]] است، [[روایت]] دوم در [[کتاب الغیبة]] [[شیخ طوسی]] است. در [[روایت]] ذکر می‌کند سه نفر از واقفین پس از [[شهادت امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} به نزد [[امام رضا]]{{ع}} می‌روند، واقفین کسانی بودند که معقتد به تمام شدن [[امامت]] به [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} داشتند، اینها وارد بحث با [[امام رضا]]{{ع}} شدند پیرامون [[عقاید]] خود، [[علی ابن ابی حمزه بطائنی]] به ایشان عرض کرد که پدر شما چه شد؟ [[امام]] فرمودند [[شهید]] شد، [[علی ابن ابی حمزه]] [[سؤال]] کرد [[امام]] بعد کیست؟ [[امام]] فرمود من [[وصی]] او هستم. [[علی ابن ابی حمزه]] گفت: [[اعتقاد]] ما این است که [[امام]] قبل از [[دنیا]] نمی‌رود مگر اینکه نسل خود را ببیند، این حرف را زمانی مطرح کرده که [[امام جواد]] {{ع}} به [[دنیا]] نیامده است.
«هیچ مستند روشنی برای اینکه ایشان [[ازدواج]] کرده‌اند یا خیر وجود ندارد، اولین کسی که این مسأله را مطرح کرده است و به عنوان [[استحسان]] هم [[دلیل]] آورده است مرحوم مدرس [[صاحب]] کتاب جنات القلوب در بیش از ۳۰۰ سال پیش بوده است. با [[ادله]] استحسانی نمی‌توان همسر داشتن [[امام زمان]] را اثبات کرد. توجه داشتن به [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] (ص) دلیلی است که برای همسر داشتن [[امام زمان]] {{ع}} مطرح می‌شود اما [[دلیل]] محکمی نیست چرا که باید زمینه برای [[ازدواج]] فراهم باشد تا بتوان گفت ازدواجی صورت گرفته است، شاید شرایط برای ایشان به منظور [[ازدواج]] فراهم نباشد. مرحوم [[آیت الله شوشتری]] [[معتقد]] است حتی [[ازدواج امام زمان]] {{ع}} [[پس از ظهور]] نیز مشخص نیست، این مباحث پیرامون اصل [[ازدواج]] مطرح است و باید به آن توجه داشت. اینکه آیا [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرزندی دارند یا خواهند داشت موضوع دیگر است، دو [[روایت]] در این زمینه وجود دارد، [[روایت]] اول منقول از مسعودی در کتاب [[اثبات الوصیه]] است، [[روایت]] دوم در [[کتاب الغیبة]] [[شیخ طوسی]] است. در [[روایت]] ذکر می‌کند سه نفر از واقفین پس از [[شهادت امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} به نزد [[امام رضا]] {{ع}} می‌روند، واقفین کسانی بودند که معقتد به تمام شدن [[امامت]] به [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} داشتند، اینها وارد بحث با [[امام رضا]] {{ع}} شدند پیرامون [[عقاید]] خود، [[علی ابن ابی حمزه بطائنی]] به ایشان عرض کرد که پدر شما چه شد؟ [[امام]] فرمودند [[شهید]] شد، [[علی ابن ابی حمزه]] [[سؤال]] کرد [[امام]] بعد کیست؟ [[امام]] فرمود من [[وصی]] او هستم. [[علی ابن ابی حمزه]] گفت: [[اعتقاد]] ما این است که [[امام]] قبل از [[دنیا]] نمی‌رود مگر اینکه نسل خود را ببیند، این حرف را زمانی مطرح کرده که [[امام جواد]] {{ع}} به [[دنیا]] نیامده است.


[[امام رضا]]{{ع}} به آن شخص می‌گویند این [[حدیث]] تتمه‌ای دارد و شما آن را حذف کرده‌اید، آن تتمه این است که نمی‌میرد امامی مگر اینکه [[اولاد]] خود را دیده است مگر [[مهدی]]{{ع}} و شخص معترف می‌شود به این حذف تتمه از [[روایت]]. از این [[روایت]] این‌گونه برداشت می‌شود که [[امام زمان]]{{ع}} فرزندی نخواهند داشت. [[حضرت صاحب الزمان]]{{ع}} [[فرزند]] ندارند بسیاری از [[مدعیان دروغین]] مهر ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از [[روایت]] این است که [[امام]] فرزندی که [[امام]] باشد نخواهند داشت بازهم [[مدعیان دروغین]] [[شکست]] خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با [[امام زمان]]{{ع}} تمام نخواهد شد. [[مدعیان دروغین]] سواد چندانی ندارند و به همین [[دلیل]] به [[علوم]] مهم نظیر [[رجال]] [[معتقد]] نیستند و در مباحثی که با اینها داشته‌ایم [[شاهد]] ضعف شدید [[علم]] و سواد بوده‌ایم، آنها [[معتقد]] هستند [[علم رجال]] یک [[بدعت]] است تا بتوانند [[دروغ]] های خود را ترویج دهند در حالی که [[علم رجال]] برگرفته از [[نصوص]] و یادگار از دوران [[ائمه معصومین]]{{ع}} است»<ref>[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
[[امام رضا]] {{ع}} به آن شخص می‌گویند این [[حدیث]] تتمه‌ای دارد و شما آن را حذف کرده‌اید، آن تتمه این است که نمی‌میرد امامی مگر اینکه [[اولاد]] خود را دیده است مگر [[مهدی]] {{ع}} و شخص معترف می‌شود به این حذف تتمه از [[روایت]]. از این [[روایت]] این‌گونه برداشت می‌شود که [[امام زمان]] {{ع}} فرزندی نخواهند داشت. [[حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} [[فرزند]] ندارند بسیاری از [[مدعیان دروغین]] مهر ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از [[روایت]] این است که [[امام]] فرزندی که [[امام]] باشد نخواهند داشت بازهم [[مدعیان دروغین]] [[شکست]] خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با [[امام زمان]] {{ع}} تمام نخواهد شد. [[مدعیان دروغین]] سواد چندانی ندارند و به همین [[دلیل]] به [[علوم]] مهم نظیر [[رجال]] [[معتقد]] نیستند و در مباحثی که با اینها داشته‌ایم [[شاهد]] ضعف شدید [[علم]] و سواد بوده‌ایم، آنها [[معتقد]] هستند [[علم رجال]] یک [[بدعت]] است تا بتوانند [[دروغ]] های خود را ترویج دهند در حالی که [[علم رجال]] برگرفته از [[نصوص]] و یادگار از دوران [[ائمه معصومین]] {{ع}} است»<ref>[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، درس گفتارهای مهدویت]</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۸: خط ۲۵:


«[[عقل]] به ما می‌گوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد:
«[[عقل]] به ما می‌گوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد:
#ضروری و [[واجب]] باشد؛
# ضروری و [[واجب]] باشد؛
# [[مستحب]] و مفید باشد؛
# [[مستحب]] و مفید باشد؛
#مشکل فردی در آن حل شود؛
# مشکل فردی در آن حل شود؛
#جامعه‌ای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد.
# جامعه‌ای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد.
*اطلاعات جزئی راجع به مسائل شخصی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} و هیچ [[امام]] دیگر، نه [[واجب]] و [[مستحب]] است و نه مشکل فرد و جامعه‌ای را حل می‌کند. وقتی [[امت]] ما، به ویژه نسل [[جوان]] از مهم‌ترین ضروریات غافل هستند؛ آیا [[صلاح]] است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟! [[قرآن کریم]] در [[سوره کهف]] از جوانمردانی یاد می‌کند که در [[اقلیت]] بودند و چون احساس کردند که در [[محیط فاسد]] نمی‌توانند [[مکتب]] خودشان را حفظ کنند؛ از [[رفاه]] و لذت‌های زندگی شهری صرف نظر کردند. و در بیابان‌ها غاری یافته، به آن جا [[هجرت]] نمودند تا [[دین]] خود را حفظ کنند. این نسخه قرآنی، نسخه [[شفابخش]] تمام مسلمانانی است که در سرزمین‌های [[کفر]] در [[اقلیت]] هستند و تصمیم دارند تا [[دین]] خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقه‌ای به منطقه‌ای [[هجرت]] نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از در آمدها و رفاه‌هایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند. [[قرآن]] از کسانی که به جای این نسخه [[شفابخش]] در [[فکر]] آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفت وگو می‌کنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد می‌کند<ref>سوره کهف، آیه:۲۲.</ref>. دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} شویم، نه آن که [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} [[خانواده]] دارد یا ندارد! لابد پس از این [[سؤال]]، سؤال‌های دیگری از این نوع هم پیش می‌آید؛ مثلاً این که آیا [[فرزندان]] ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟... درست مثل وقتی که [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} فرمودند: "از من بپرسید تا مرا از دست نداده‌اید"؛ در این میان کسی پرسید: "تعداد موهای سر من چقدر است؟" [[خداوند متعال]] بعضی از سؤال‌ها را به گونه‌ای جواب می‌دهد که [[سؤال]] کننده از [[سؤال]] خود شرمنده شود؛ مثلاً از [[پیامبر|پیغمبر]] می‌پرسیدند: چه چیزهایی را [[انفاق]] کنیم: چه چیز یعنی، [[لباس]]، غذا، میوه، گوشت یا نان و... اما [[خداوند]] به جای این که بفرماید چه چیزی را [[صدقه]] بدهید، جواب دیگری می‌دهد و می‌فرماید: "هر چه می‌خواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید". و به جای "چه چیز" به "چه کس" توجه می‌کند. ما از این شیوه قرآنی استفاده می‌کنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی [[سؤال]] کننده به سمت و سوی [[حق]] [[هدایت]] شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ [[سؤال]] اصلی، نوع [[صدقه]] نیست؛ بلکه [[صدقه]] گیرنده مورد توجه است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۶۸ - ۷۰.</ref>.
* اطلاعات جزئی راجع به مسائل شخصی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} و هیچ [[امام]] دیگر، نه [[واجب]] و [[مستحب]] است و نه مشکل فرد و جامعه‌ای را حل می‌کند. وقتی [[امت]] ما، به ویژه نسل [[جوان]] از مهم‌ترین ضروریات غافل هستند؛ آیا [[صلاح]] است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟! [[قرآن کریم]] در [[سوره کهف]] از جوانمردانی یاد می‌کند که در [[اقلیت]] بودند و چون احساس کردند که در [[محیط فاسد]] نمی‌توانند [[مکتب]] خودشان را حفظ کنند؛ از [[رفاه]] و لذت‌های زندگی شهری صرف نظر کردند. و در بیابان‌ها غاری یافته، به آن جا [[هجرت]] نمودند تا [[دین]] خود را حفظ کنند. این نسخه قرآنی، نسخه [[شفابخش]] تمام مسلمانانی است که در سرزمین‌های [[کفر]] در [[اقلیت]] هستند و تصمیم دارند تا [[دین]] خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقه‌ای به منطقه‌ای [[هجرت]] نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از در آمدها و رفاه‌هایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند. [[قرآن]] از کسانی که به جای این نسخه [[شفابخش]] در [[فکر]] آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفت وگو می‌کنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد می‌کند<ref>سوره کهف، آیه:۲۲.</ref>. دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} شویم، نه آن که [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} [[خانواده]] دارد یا ندارد! لابد پس از این [[سؤال]]، سؤال‌های دیگری از این نوع هم پیش می‌آید؛ مثلاً این که آیا [[فرزندان]] ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟... درست مثل وقتی که [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: "از من بپرسید تا مرا از دست نداده‌اید"؛ در این میان کسی پرسید: "تعداد موهای سر من چقدر است؟" [[خداوند متعال]] بعضی از سؤال‌ها را به گونه‌ای جواب می‌دهد که [[سؤال]] کننده از [[سؤال]] خود شرمنده شود؛ مثلاً از [[پیامبر|پیغمبر]] می‌پرسیدند: چه چیزهایی را [[انفاق]] کنیم: چه چیز یعنی، [[لباس]]، غذا، میوه، گوشت یا نان و... اما [[خداوند]] به جای این که بفرماید چه چیزی را [[صدقه]] بدهید، جواب دیگری می‌دهد و می‌فرماید: "هر چه می‌خواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید". و به جای "چه چیز" به "چه کس" توجه می‌کند. ما از این شیوه قرآنی استفاده می‌کنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی [[سؤال]] کننده به سمت و سوی [[حق]] [[هدایت]] شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ [[سؤال]] اصلی، نوع [[صدقه]] نیست؛ بلکه [[صدقه]] گیرنده مورد توجه است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۶۸ - ۷۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰: خط ۳۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عزالدین رضانژاد]]'''، در مقاله ''«[[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عزالدین رضانژاد]]'''، در مقاله ''«[[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«آیا [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پیش از ظهور]]، همسر و فرزندانی دارد؟ این یکی از پرسش‌های مرتبط با دوران[[غیبت]] به شمار می‌آید و تاکنون پاسخ قطعی بدان داده نشده است. برخی برآنند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} همسر و [[فرزند]] دارد. [[دلیل]] های این گروه را بر می‌شمریم:
«آیا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[پیش از ظهور]]، همسر و فرزندانی دارد؟ این یکی از پرسش‌های مرتبط با دوران[[غیبت]] به شمار می‌آید و تاکنون پاسخ قطعی بدان داده نشده است. برخی برآنند که [[حضرت مهدی]] {{ع}} همسر و [[فرزند]] دارد. [[دلیل]] های این گروه را بر می‌شمریم:
#'''پای‌بندی به [[سنت پیامبر]]{{صل}}:''' [[ازدواج]] در [[اسلام]] بسیار اهمیت دارد و [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نه به شمار می‌آید. بی‌تردید، [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز مانند دیگر [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{ع}}  بدین [[سنت نبوی]] پای‌بند است. [[محدث نوری]] در این باره می‌نویسد: "چگونه [[حضرت مهدی]]{{ع}} چنین سنّت بزرگ جد بزرگوارش را ترک خواهد کرد، با آن همه ترغیب و تشویقی که در انجام دادن [[ازدواج]] و تهدیدی که در ترک آن شده است؟! سزاوارترین [[امت]] در [[تمسک]] به [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[امام]] هر عصر است و تاکنون کسی ترک [[ازدواج]] را از ویژگی آن [[حضرت]] نشمرده است. <ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۲ </ref> عالم وارسته میرزا [[علی اکبر نهاوندیان]] نیز می‌نویسد: پس از پذیرش زندگی و [[غیبت]] آن بزرگوار و استحباب تناكح و تناسل و منع از رهبانیت و عزوبت، حتما آن [[حضرت]] را اهل و عیال و [[اولاد]] خواهد بود.<ref> میرزا علی اکبر نهاوندی، العبقری الحسان، ج ۲، ص ۱۳۴ </ref>
# '''پای‌بندی به [[سنت پیامبر]] {{صل}}:''' [[ازدواج]] در [[اسلام]] بسیار اهمیت دارد و [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} نه به شمار می‌آید. بی‌تردید، [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز مانند دیگر [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{ع}}  بدین [[سنت نبوی]] پای‌بند است. [[محدث نوری]] در این باره می‌نویسد: "چگونه [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین سنّت بزرگ جد بزرگوارش را ترک خواهد کرد، با آن همه ترغیب و تشویقی که در انجام دادن [[ازدواج]] و تهدیدی که در ترک آن شده است؟! سزاوارترین [[امت]] در [[تمسک]] به [[سنت پیامبر]] {{صل}}، [[امام]] هر عصر است و تاکنون کسی ترک [[ازدواج]] را از ویژگی آن [[حضرت]] نشمرده است. <ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۲ </ref> عالم وارسته میرزا [[علی اکبر نهاوندیان]] نیز می‌نویسد: پس از پذیرش زندگی و [[غیبت]] آن بزرگوار و استحباب تناكح و تناسل و منع از رهبانیت و عزوبت، حتما آن [[حضرت]] را اهل و عیال و [[اولاد]] خواهد بود.<ref> میرزا علی اکبر نهاوندی، العبقری الحسان، ج ۲، ص ۱۳۴ </ref>
#'''روايات:''' [[کفعمی]]، در کتاب مصباح روایتی [[نقل]] می‌کند که نشان می‌دهد همسر آن [[حضرت]]{{ع}} از [[فرزندان]] "عبدالعزّی" پسر [[عبدالمطلب]] است.<ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵ </ref> البته روایاتی نیز که درباره [[فرزندان حضرت]] [[نقل]] شده، بر همسر داشتن آن بزرگوار گواهی می‌دهد. در این بخش، با توجه به ظرفیت کتاب، توجه به نمونه‌هایی از این [[روایات]] و احتمالات مربوط به آن، سودمند می نماید:
# '''روايات:''' [[کفعمی]]، در کتاب مصباح روایتی [[نقل]] می‌کند که نشان می‌دهد همسر آن [[حضرت]] {{ع}} از [[فرزندان]] "عبدالعزّی" پسر [[عبدالمطلب]] است.<ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵ </ref> البته روایاتی نیز که درباره [[فرزندان حضرت]] [[نقل]] شده، بر همسر داشتن آن بزرگوار گواهی می‌دهد. در این بخش، با توجه به ظرفیت کتاب، توجه به نمونه‌هایی از این [[روایات]] و احتمالات مربوط به آن، سودمند می نماید:
##'''[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:''' [[صاحب]] این [[امر]] در [[غیبت]] دارد؛ یکی از آنها چنان طولانی می‌شود که بعضی می‌گویند: [[وفات]] کرده؛ برخی می‌گویند: کشته شده و گروهی می‌گویند: آمده و رفته است، جز شماری اندک از [[شیعیان]]، هیچ کس بر باور خود [[استوار]] نیست و کسی از اقامتگاهش [[آگاهی]] ندارد. حتی فرزندانش جایگاهش را نمی دانند. فقط کسی که متصدی امور اوست، از آن خبر دارد.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۶۱ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳ </ref>
## '''[[امام صادق]] {{ع}} فرمود:''' [[صاحب]] این [[امر]] در [[غیبت]] دارد؛ یکی از آنها چنان طولانی می‌شود که بعضی می‌گویند: [[وفات]] کرده؛ برخی می‌گویند: کشته شده و گروهی می‌گویند: آمده و رفته است، جز شماری اندک از [[شیعیان]]، هیچ کس بر باور خود [[استوار]] نیست و کسی از اقامتگاهش [[آگاهی]] ندارد. حتی فرزندانش جایگاهش را نمی دانند. فقط کسی که متصدی امور اوست، از آن خبر دارد.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۶۱ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳ </ref>
##بر اساس روایتی دیگر، آن [[حضرت]] فرمود: "گویا [[نزول]] [[قائم]]" را با اهل و عیالش در [[مسجد سهله]] می‌بینم».<ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵</ref> افزون بر این، [[سید بن طاووس]]، <ref> جمال الأسبوع، ص ۵۱۲. </ref> [[شیخ]] [[حر عاملی]]<ref> الايقاظ من الهجعه، ص ۳۹۲ - ۴۰۵. </ref> و [[علامه مجلسی]]<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ </ref> روایاتی در این باره [[نقل]] کرده‌اند. [[علامه مجلسی]] موضوع [[فرزندان]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنان با اهمیت یافته که یکی از باب‌های کتاب شریف [[بحارالانوار]] را به بحث از [[خلفا]] و [[حکومت]] [[فرزندان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} اختصاص داده است. <ref> بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۴۵</ref>
## بر اساس روایتی دیگر، آن [[حضرت]] فرمود: "گویا [[نزول]] [[قائم]]" را با اهل و عیالش در [[مسجد سهله]] می‌بینم».<ref> میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵</ref> افزون بر این، [[سید بن طاووس]]، <ref> جمال الأسبوع، ص ۵۱۲. </ref> [[شیخ]] [[حر عاملی]]<ref> الايقاظ من الهجعه، ص ۳۹۲ - ۴۰۵. </ref> و [[علامه مجلسی]]<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ </ref> روایاتی در این باره [[نقل]] کرده‌اند. [[علامه مجلسی]] موضوع [[فرزندان]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنان با اهمیت یافته که یکی از باب‌های کتاب شریف [[بحارالانوار]] را به بحث از [[خلفا]] و [[حکومت]] [[فرزندان]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} اختصاص داده است. <ref> بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۴۵</ref>
*البته در برابر این [[روایات]]، [[روایت]] معارض نیز وجود دارد. ترجمه این [[حدیث]] چنین است: "هر [[امام]] باید [[فرزند]] داشته باشد، جز [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[فرزند]] ندارد".<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۱۳۴ </ref> بزرگانی مانند [[محدث نوری]]<ref> میرزا [[حسین نوری]]، النجم الثاقب، ص ۲۲۶</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۱۳۷</ref> و [[میر محمد میرلوحی]]<ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷ </ref> در مسیر رفع این تعارض گام برداشته، چنین گفته‌اند: [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} مانند سایر [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پسری که [[امام]] باشد ندارد، نه آن که هرگز [[فرزند]] (پسر) نداشته باشد. <ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷.</ref>
* البته در برابر این [[روایات]]، [[روایت]] معارض نیز وجود دارد. ترجمه این [[حدیث]] چنین است: "هر [[امام]] باید [[فرزند]] داشته باشد، جز [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[فرزند]] ندارد".<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۱۳۴ </ref> بزرگانی مانند [[محدث نوری]]<ref> میرزا [[حسین نوری]]، النجم الثاقب، ص ۲۲۶</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۱۳۷</ref> و [[میر محمد میرلوحی]]<ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷ </ref> در مسیر رفع این تعارض گام برداشته، چنین گفته‌اند: [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} مانند سایر [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پسری که [[امام]] باشد ندارد، نه آن که هرگز [[فرزند]] (پسر) نداشته باشد. <ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷.</ref>
#'''[[دعاها]] و [[زیارات]]:''' در فرازهایی از [[دعاها]]، [[زیارات]] و [[صلوات]] [[نقل]] شده از [[معصومان]]{{ع}} لاله واژه‌هایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "[[اهل‌ بیت]]" و "آل‌بیت" به چشم می‌خورد که وجود همسر و [[فرزندان]] آن [[حضرت]] را اثبات می‌کند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: <ref> برای آگاهی فزون‌‎تر درباره این دعاها و زیارت‌ها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸ </ref>
# '''[[دعاها]] و [[زیارات]]:''' در فرازهایی از [[دعاها]]، [[زیارات]] و [[صلوات]] [[نقل]] شده از [[معصومان]] {{ع}} لاله واژه‌هایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "[[اهل‌ بیت]]" و "آل‌بیت" به چشم می‌خورد که وجود همسر و [[فرزندان]] آن [[حضرت]] را اثبات می‌کند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: <ref> برای آگاهی فزون‌‎تر درباره این دعاها و زیارت‌ها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸ </ref>
## [[امام رضا]]{{ع}} در فرازی از دعای ویژه‌ای که باید در زمان[[غیبت]] خوانده شود، [[خداوند]] را این گونه می‌خواند: {{عربی|"اللَّهُمَّ أَعْطِهِ‏ فِي‏ نَفْسِهِ‏ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ‏ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ "}} <ref>خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیده‌اش را روشن و دلش را شادمان می‌سازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴ </ref>.
## [[امام رضا]] {{ع}} در فرازی از دعای ویژه‌ای که باید در زمان[[غیبت]] خوانده شود، [[خداوند]] را این گونه می‌خواند: {{عربی|"اللَّهُمَّ أَعْطِهِ‏ فِي‏ نَفْسِهِ‏ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ‏ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ "}} <ref>خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیده‌اش را روشن و دلش را شادمان می‌سازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴ </ref>.
##در پایان صلواتی که از [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: {{عربی|"وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "}}<ref>[خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار می‌آیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲ </ref>»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]، ص ۱۰۲ - ۱۰۶.</ref>.
## در پایان صلواتی که از [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: {{عربی|"وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "}}<ref>[خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار می‌آیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲ </ref>»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]، ص ۱۰۲ - ۱۰۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۷: خط ۵۴:


«از آنجایی که [[روایت]] صریح و روشنی در این‌باره در دست نیست، در بین [[دانشمندان]] [[شیعه]] سه دیدگاه متفاوت پدید آمده است. که هریک برخاسته از پاره‌ای [[روایات]] است. [[امید]] می‌رود با بحث‌های جدّی‌تر و فراگیرتر، پاسخی درخور و مطمئن ارائه گردد.
«از آنجایی که [[روایت]] صریح و روشنی در این‌باره در دست نیست، در بین [[دانشمندان]] [[شیعه]] سه دیدگاه متفاوت پدید آمده است. که هریک برخاسته از پاره‌ای [[روایات]] است. [[امید]] می‌رود با بحث‌های جدّی‌تر و فراگیرتر، پاسخی درخور و مطمئن ارائه گردد.
*گمانه‌های سه گانه‌ای که مطرح شده بدین قرار است:
* گمانه‌های سه گانه‌ای که مطرح شده بدین قرار است:


'''۱) [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست:'''<ref> میرزا حسین طبرسینوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>کسانی که بر این باورند، [[اعتقاد]] دارند آن [[حضرت]] نه فقط [[ازدواج]] کرده، که دارای فرزندانی نیز هست و آنان نیز فرزندانی دارند و ....
'''۱) [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست:'''<ref> میرزا حسین طبرسینوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>کسانی که بر این باورند، [[اعتقاد]] دارند آن [[حضرت]] نه فقط [[ازدواج]] کرده، که دارای فرزندانی نیز هست و آنان نیز فرزندانی دارند و ....
*میرزا [[حسین طبرسی نوری]] از جمله کسانی که بر این مطلب پافشاری زیادی دارد. ایشان در [[نجم الثاقب]] با عنوان "[[دفع شبهه]] نبودن [[اولاد]] برای آن [[حضرت]]" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب "[[جمال]] الاسبوع"<ref> سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به [[سند]] متصل به اینکه از برای [[مهدی]] گروهی از [[اولاد]] است که والیانند در اطراف [[شهرها]] که در دریاست و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات [[نیکان]] را"<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>. در مراجعه به [[جمال]] الاسبوع درخواهیم یافت که نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است. استناد به چنین سخنی بر مطلبی به این مهمّی، جای بسی شگفتی است. کسانی که بر دیدگاه نخست پای می‌فشارند، بر این باورند که [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] با قواعد کلی [[روایات]] و [[ادعیه]] سازگار است<ref>سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ۱جلد، شباب الجنه - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>. ایشان بر این باورند که [[احکام]] کلی [[شریعت]] محمّدی{{صل}} ایجاب می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز به مانند دیگر [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} [[تشکیل خانواده]] داده از سنّت جد بزرگوار خود [[پیروی]] نماید<ref> ر. ک: نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.
* میرزا [[حسین طبرسی نوری]] از جمله کسانی که بر این مطلب پافشاری زیادی دارد. ایشان در [[نجم الثاقب]] با عنوان "[[دفع شبهه]] نبودن [[اولاد]] برای آن [[حضرت]]" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب "[[جمال]] الاسبوع"<ref> سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به [[سند]] متصل به اینکه از برای [[مهدی]] گروهی از [[اولاد]] است که والیانند در اطراف [[شهرها]] که در دریاست و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات [[نیکان]] را"<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>. در مراجعه به [[جمال]] الاسبوع درخواهیم یافت که نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است. استناد به چنین سخنی بر مطلبی به این مهمّی، جای بسی شگفتی است. کسانی که بر دیدگاه نخست پای می‌فشارند، بر این باورند که [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] با قواعد کلی [[روایات]] و [[ادعیه]] سازگار است<ref>سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ۱جلد، شباب الجنه - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>. ایشان بر این باورند که [[احکام]] کلی [[شریعت]] محمّدی {{صل}} ایجاب می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز به مانند دیگر [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} [[تشکیل خانواده]] داده از سنّت جد بزرگوار خود [[پیروی]] نماید<ref> ر. ک: نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.
*اما نکته قابل توجّه این است که این استحباب با مسئله بسیار مهمّی با عنوان [[غیبت]] و [[فلسفه]] آن در تعارض است. از ایشان می‌پرسیم اهمیت [[ازدواج]] به عنوان یک [[مستحب]] بیشتر است یا [[امر]] بسیار مهمّ "[[امر به معروف و نهی از منکر]]"؟ حتما پاسخ خواهد داد: [[امر به معروف]] مهمّ‌تر است. حال آیا [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} از این همه منکری که رخ می‌دهد خبر دارد یا خیر؟ حتما می‌گوید: خبر دارد. پس چرا [[نهی از منکر]] نمی‌کند؟ خواهد گفت با [[مقام]] [[غیبت]] [[حضرت]] در تعارض است. حال این پرسش پیش می‌آید که واجبی به این مهمّی در تعارض با [[غیبت]] ترک می‌شود، اما [[امر]] [[مستحب]] نه!! نه فقط [[امر به معروف]] که بسیاری از شئونات [[امام]] است که به خاطر [[غیبت]] ایشان به صورت موقت ترک می‌شود. افزون بر اینکه [[روایت]] [[نبوی]] می‌گوید {{عربی|"فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref> و آن بدین معناست که با آن به [[مخالفت]] برخیزد و بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‌هایی نتوانست [[ازدواج]] کند به این معنا نیست که با آن مخالف است. همچنین آنها بر این باورند که پاره‌ای از [[روایات]] شاهدی بر همسر و فرزنددار بودن آن [[حضرت]] است.
* اما نکته قابل توجّه این است که این استحباب با مسئله بسیار مهمّی با عنوان [[غیبت]] و [[فلسفه]] آن در تعارض است. از ایشان می‌پرسیم اهمیت [[ازدواج]] به عنوان یک [[مستحب]] بیشتر است یا [[امر]] بسیار مهمّ "[[امر به معروف و نهی از منکر]]"؟ حتما پاسخ خواهد داد: [[امر به معروف]] مهمّ‌تر است. حال آیا [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} از این همه منکری که رخ می‌دهد خبر دارد یا خیر؟ حتما می‌گوید: خبر دارد. پس چرا [[نهی از منکر]] نمی‌کند؟ خواهد گفت با [[مقام]] [[غیبت]] [[حضرت]] در تعارض است. حال این پرسش پیش می‌آید که واجبی به این مهمّی در تعارض با [[غیبت]] ترک می‌شود، اما [[امر]] [[مستحب]] نه!! نه فقط [[امر به معروف]] که بسیاری از شئونات [[امام]] است که به خاطر [[غیبت]] ایشان به صورت موقت ترک می‌شود. افزون بر اینکه [[روایت]] [[نبوی]] می‌گوید {{عربی|"فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref> و آن بدین معناست که با آن به [[مخالفت]] برخیزد و بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‌هایی نتوانست [[ازدواج]] کند به این معنا نیست که با آن مخالف است. همچنین آنها بر این باورند که پاره‌ای از [[روایات]] شاهدی بر همسر و فرزنددار بودن آن [[حضرت]] است.
*مهمّترین روایاتی را که در این بخش ارائه می‌نمایند از این قرار است:
* مهمّترین روایاتی را که در این بخش ارائه می‌نمایند از این قرار است:
*یکی از نویسندگان معاصر در این باره نوشته است: درباره همسر و یا همسران [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]]{{ع}} فقط یک سر نخ وجود دارد و آن روایتی است که مرحوم "[[کفعمی]]" در مصباح [[نقل]] کرده است. بر اساس این [[روایت]]: "همسر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از نسل [[عبد العزی]] "پسر [[عبد المطلب]]" می‌باشد". آنگاه گویی با قاطعیت تمام همسردار بودن آن [[حضرت]] ثابت شده، در پی اثبات [[فرزندان]] می‌رود و می‌نویسد: اما درباره [[اولاد]] آن [[حضرت]] روایاتی هست که وجود آنها را به روشنی اثبات می‌کند<ref> ناجی نجار، جزیره خضراء، و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه: علی اکبر مهدیپور، ص ۳۸.</ref>.
* یکی از نویسندگان معاصر در این باره نوشته است: درباره همسر و یا همسران [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]] {{ع}} فقط یک سر نخ وجود دارد و آن روایتی است که مرحوم "[[کفعمی]]" در مصباح [[نقل]] کرده است. بر اساس این [[روایت]]: "همسر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از نسل [[عبد العزی]] "پسر [[عبد المطلب]]" می‌باشد". آنگاه گویی با قاطعیت تمام همسردار بودن آن [[حضرت]] ثابت شده، در پی اثبات [[فرزندان]] می‌رود و می‌نویسد: اما درباره [[اولاد]] آن [[حضرت]] روایاتی هست که وجود آنها را به روشنی اثبات می‌کند<ref> ناجی نجار، جزیره خضراء، و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه: علی اکبر مهدیپور، ص ۳۸.</ref>.
*اما ادله‌ای که بر فرزنددار بودن آن [[حضرت]] بیان شده همراه با نقد آنها بدین قرار است: [[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "برای [[صاحب]] این [[امر]] دو [[غیبت]] است که یکی از آنها به اندازه‌ای طولانی می‌شود که برخی از [[مردم]] گویند: از [[دنیا]] رفته، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته، جز تعداد اندکی از [[شیعیان]] بر باور خود [[استوار]] نماند. و کسی از اقامتگاه او [[آگاه]] نمی‌شود، از فرزندانش و نه از غیر او. به جز کسی که متصدی امور اوست"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ‏ حَتَّى‏ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ مَاتَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ قُتِلَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ ذَهَبَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ عَلَى‏ أَمْرِهِ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِهِ‏ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ‏ عَلَى‏ مَوْضِعِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱.</ref>. برخی از این [[روایت]] استفاده کرده‌اند که آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] دارای [[فرزند]] است. چرا که اگر [[فرزند]] نداشت این [[روایت]] بی‌معنا می‌شد.
* اما ادله‌ای که بر فرزنددار بودن آن [[حضرت]] بیان شده همراه با نقد آنها بدین قرار است: [[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "برای [[صاحب]] این [[امر]] دو [[غیبت]] است که یکی از آنها به اندازه‌ای طولانی می‌شود که برخی از [[مردم]] گویند: از [[دنیا]] رفته، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته، جز تعداد اندکی از [[شیعیان]] بر باور خود [[استوار]] نماند. و کسی از اقامتگاه او [[آگاه]] نمی‌شود، از فرزندانش و نه از غیر او. به جز کسی که متصدی امور اوست"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ‏ حَتَّى‏ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ مَاتَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ قُتِلَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ ذَهَبَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ عَلَى‏ أَمْرِهِ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِهِ‏ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ‏ عَلَى‏ مَوْضِعِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱.</ref>. برخی از این [[روایت]] استفاده کرده‌اند که آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] دارای [[فرزند]] است. چرا که اگر [[فرزند]] نداشت این [[روایت]] بی‌معنا می‌شد.
*'''نقد و بررسی کوتاه:'''
* '''نقد و بررسی کوتاه:'''
* [[نعمانی]] همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده در حالی که به جای "من ولده" "من ولی" <ref> نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲.</ref> آورده است. با توجه به اینکه کتاب "الغیبه" [[نعمانی]] به مراتب بر "[[کتاب الغیبه]]" [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از [[سند]] هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نگاه نوشتار نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف بسیار قوی می‌نماید. و بنابراین [[استدلال]]، به این [[روایت]] بی‌اعتبار خواهد شد.
* [[نعمانی]] همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده در حالی که به جای "من ولده" "من ولی" <ref> نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲.</ref> آورده است. با توجه به اینکه کتاب "الغیبه" [[نعمانی]] به مراتب بر "[[کتاب الغیبه]]" [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از [[سند]] هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نگاه نوشتار نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف بسیار قوی می‌نماید. و بنابراین [[استدلال]]، به این [[روایت]] بی‌اعتبار خواهد شد.
* [[آیت اللّه]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]]، یکی از [[مراجع تقلید]] معاصر، پس از ذکر هر دو [[روایت]] می‌نویسد: "با وجود این [[اختلاف]]، استناد به [[نقل]] "[[غیبت]] [[شیخ]]" [[اطمینان]] بخش نیست؛ بلکه [[نقل]] "[[غیبت نعمانی]]" از برخی جهات، مانند علوّ [[سند]] و لفظ [[حدیث]]، معتبرتر به نظر می‌رسد<ref> لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴.</ref>
* [[آیت اللّه]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]]، یکی از [[مراجع تقلید]] معاصر، پس از ذکر هر دو [[روایت]] می‌نویسد: "با وجود این [[اختلاف]]، استناد به [[نقل]] "[[غیبت]] [[شیخ]]" [[اطمینان]] بخش نیست؛ بلکه [[نقل]] "[[غیبت نعمانی]]" از برخی جهات، مانند علوّ [[سند]] و لفظ [[حدیث]]، معتبرتر به نظر می‌رسد<ref> لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴.</ref>
* [[روایت]] [[جزیره خضراء]] که سخن از [[فرزندان حضرت]] در جزیره‌ای دور دست دارد.  
* [[روایت]] [[جزیره خضراء]] که سخن از [[فرزندان حضرت]] در جزیره‌ای دور دست دارد.  
* [[علامه مجلسی]] می‌گوید مؤلف کتاب مزار کبیر به اسناد خود از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده که آن [[حضرت]] فرمود: "گویا می‌بینم فرود آمدن [[قائم]] را در [[مسجد سهله]] با اهل و عیالش"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي‏ أَرَى‏ نُزُولَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ‏ وَ عِيَالِهِ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱، باب ۲۷.</ref>. اگرچه این [[روایت]] برای آن [[حضرت]] همسر و [[فرزند]] اثبات کرده ولی هیچ دلالتی ندارد در [[دوران غیبت]] نیز دارای [[زن]] و [[فرزند]] است، چرا که احتمال دارد این [[زن]] و [[فرزند]] [[پس از ظهور]] برای ایشان حاصل آید.
* [[علامه مجلسی]] می‌گوید مؤلف کتاب مزار کبیر به اسناد خود از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که آن [[حضرت]] فرمود: "گویا می‌بینم فرود آمدن [[قائم]] را در [[مسجد سهله]] با اهل و عیالش"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي‏ أَرَى‏ نُزُولَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ‏ وَ عِيَالِهِ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱، باب ۲۷.</ref>. اگرچه این [[روایت]] برای آن [[حضرت]] همسر و [[فرزند]] اثبات کرده ولی هیچ دلالتی ندارد در [[دوران غیبت]] نیز دارای [[زن]] و [[فرزند]] است، چرا که احتمال دارد این [[زن]] و [[فرزند]] [[پس از ظهور]] برای ایشان حاصل آید.
*البته به [[روایات]] دیگری نیز [[استدلال]] شده که به نظر می‌رسد آنچه ذکر شد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و آن هم که ملاحظه شد قابلیت [[استدلال]] بر این موضوع را ندارند.
* البته به [[روایات]] دیگری نیز [[استدلال]] شده که به نظر می‌رسد آنچه ذکر شد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و آن هم که ملاحظه شد قابلیت [[استدلال]] بر این موضوع را ندارند.
*افزون بر [[روایات]] به برخی از [[ادعیه]] و [[زیارت]] [[نامه‌ها]] نیز [[استدلال]] شده که در آنها نیز [[استدلال]] ناتمام است. *زیرا استناد قطعی آنها به [[معصوم]]{{ع}} مورد [[تردید]] است.
* افزون بر [[روایات]] به برخی از [[ادعیه]] و [[زیارت]] [[نامه‌ها]] نیز [[استدلال]] شده که در آنها نیز [[استدلال]] ناتمام است. * زیرا استناد قطعی آنها به [[معصوم]] {{ع}} مورد [[تردید]] است.
* [[آیت اللّه]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]] درباره برخی از آنچه به عنوان [[دلیل]] قائلین به [[زن]] و فرزنددار بودن [[حضرت]] آمده است، می‌نویسد: "بعضی از [[روایات]]، مثل خبر "[[کمال الدین انباری]]" و خبر "[[زین الدین مازندرانی]]" از جهت غرابت و ضعف ظاهری که در متن آنهاست، قابل استناد نمی‌باشد. و بعضی دیگر، همچون فقرات برخی از "[[ادعیه]] و [[زیارات]]" نیز صراحت ندارد، و قابل حمل بر [[عصر ظهور]] می‌باشد<ref> لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴- ۵۵.</ref>.
* [[آیت اللّه]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]] درباره برخی از آنچه به عنوان [[دلیل]] قائلین به [[زن]] و فرزنددار بودن [[حضرت]] آمده است، می‌نویسد: "بعضی از [[روایات]]، مثل خبر "[[کمال الدین انباری]]" و خبر "[[زین الدین مازندرانی]]" از جهت غرابت و ضعف ظاهری که در متن آنهاست، قابل استناد نمی‌باشد. و بعضی دیگر، همچون فقرات برخی از "[[ادعیه]] و [[زیارات]]" نیز صراحت ندارد، و قابل حمل بر [[عصر ظهور]] می‌باشد<ref> لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴- ۵۵.</ref>.


خط ۷۷: خط ۷۴:


'''۳) [[ازدواج]] نکرده است:''' به طور اساسی همسر [[اختیار]] کردن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[فلسفه غیبت]] در تعارض است. و بسیار بعید است آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده باشد. اگرچه وقتی [[ادله]] قائلین به اثبات [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن [[دلیل]] بر [[زن]] و [[فرزند]] نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کرده‌اند، به ادله‌ای نیز [[تمسک]] کرده‌اند. که از جمله آنهاست:
'''۳) [[ازدواج]] نکرده است:''' به طور اساسی همسر [[اختیار]] کردن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[فلسفه غیبت]] در تعارض است. و بسیار بعید است آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده باشد. اگرچه وقتی [[ادله]] قائلین به اثبات [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن [[دلیل]] بر [[زن]] و [[فرزند]] نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کرده‌اند، به ادله‌ای نیز [[تمسک]] کرده‌اند. که از جمله آنهاست:
# [[مسعودی]] در "[[اثبات الوصیه]]" [[نقل]] کرده در محضر [[امام رضا]]{{ع}} [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده که تمام [[وظائف]] [[امام]] پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل می‌شود. [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. [[حضرت]] فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}. این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] در نخواهد گذشت تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: آیا در این [[روایت]] بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟. گفت: نه. [[حضرت]] فرمود: بله به [[خدا]] [[سوگند]] برایتان [[روایت]] شده مگر [[قائم]]  [[ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟! [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفته‌ای بر من [[احتجاج]] کنی"<ref> ابو الحسن علی بن حسین مسعودی رحمه اللّه، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیه السّلام، ص ۲۰۸.</ref>. افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] در [[رجال]] خود<ref> محمّد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۴۶۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در "[[اختیار]] معرفه الرجال"<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۷۶۴.</ref> نیز این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آورده‌اند. روشن است که این [[روایت]] نه فقط داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] منتفی می‌داند، بلکه در تمامی [[عمر]] آن [[حضرت]] چنین می‌داند.
# [[مسعودی]] در "[[اثبات الوصیه]]" [[نقل]] کرده در محضر [[امام رضا]] {{ع}} [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده که تمام [[وظائف]] [[امام]] پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل می‌شود. [[امام رضا]] {{ع}} به او فرمود: خبر بده مرا از [[حسین بن علی]] {{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. [[حضرت]] فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]] {{ع}}. این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] در نخواهد گذشت تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: آیا در این [[روایت]] بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟. گفت: نه. [[حضرت]] فرمود: بله به [[خدا]] [[سوگند]] برایتان [[روایت]] شده مگر [[قائم]]  [[ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟! [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفته‌ای بر من [[احتجاج]] کنی"<ref> ابو الحسن علی بن حسین مسعودی رحمه اللّه، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیه السّلام، ص ۲۰۸.</ref>. افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] در [[رجال]] خود<ref> محمّد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۴۶۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در "[[اختیار]] معرفه الرجال"<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۷۶۴.</ref> نیز این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آورده‌اند. روشن است که این [[روایت]] نه فقط داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] منتفی می‌داند، بلکه در تمامی [[عمر]] آن [[حضرت]] چنین می‌داند.
# [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت [[علی بن ابی حمزه]] وارد بر [[امام رضا]]{{ع}} شد. پرسید آیا شما [[امام]] هستی؟ [[حضرت]] فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمّد]] شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج می‌شود "[[رجعت]] می‌کند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. [[علی بن ابی حمزه]] گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما<ref>{{عربی|"يَكُونُ‏ الْإِمَامُ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ عَقِبٌ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ‏ الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴.</ref>
# [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت [[علی بن ابی حمزه]] وارد بر [[امام رضا]] {{ع}} شد. پرسید آیا شما [[امام]] هستی؟ [[حضرت]] فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمّد]] شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج می‌شود "[[رجعت]] می‌کند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. [[علی بن ابی حمزه]] گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما<ref>{{عربی|"يَكُونُ‏ الْإِمَامُ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ عَقِبٌ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ‏ الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴.</ref>
#روایاتی [[حضرت خضر]] را به عنوان کسی معرفی کرده که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف می‌سازد و در حالی که اگر آن [[حضرت]] [[زن]] و [[فرزند]] داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "[[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] [[حیات]] نوشید و او زنده است ... ، [[خداوند]] به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهایی‌اش را با او مرتفع سازد"<ref>{{عربی|"يإِنَ‏ الْخَضِرَ شَرِبَ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ‏ لَا يَمُوتُ‏ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۵، ح ۱.</ref>
# روایاتی [[حضرت خضر]] را به عنوان کسی معرفی کرده که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف می‌سازد و در حالی که اگر آن [[حضرت]] [[زن]] و [[فرزند]] داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: "[[حضرت خضر]] {{ع}} از [[آب]] [[حیات]] نوشید و او زنده است ... ، [[خداوند]] به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهایی‌اش را با او مرتفع سازد"<ref>{{عربی|"يإِنَ‏ الْخَضِرَ شَرِبَ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ‏ لَا يَمُوتُ‏ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۵، ح ۱.</ref>
#در [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> پیشین، باب ۲۶، ح ۱۳.</ref>
# در [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> پیشین، باب ۲۶، ح ۱۳.</ref>
#دست‌های از [[روایات]]، ملازمان حضرتش را در [[دوران غیبت]] فقط سی تن از [[یاران خاصّ]] آن [[حضرت]] ذکر کرده است. و سخنی از [[همراهی]] [[زن]] و [[فرزند]] ایشان با وی ننموده است.
# دست‌های از [[روایات]]، ملازمان حضرتش را در [[دوران غیبت]] فقط سی تن از [[یاران خاصّ]] آن [[حضرت]] ذکر کرده است. و سخنی از [[همراهی]] [[زن]] و [[فرزند]] ایشان با وی ننموده است.
* [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "[[صاحب]] این [[امر]]، از غیبتی ناگزیر است و در [[غیبت]] خود ناچار از گوشه‌گیری و کناره‌جویی از دیگران است و [[طیبه]] "[[مدینه]]" خوش منزلی است و با وجود سی تن "یا به [[همراهی]] سی نفر" در آنجا [[وحشت]] و ترسی نیست"<ref>{{عربی|"لَا بُدَّ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ‏ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ مِنْ‏ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ‏ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ محمّد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸.</ref>
* [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "[[صاحب]] این [[امر]]، از غیبتی ناگزیر است و در [[غیبت]] خود ناچار از گوشه‌گیری و کناره‌جویی از دیگران است و [[طیبه]] "[[مدینه]]" خوش منزلی است و با وجود سی تن "یا به [[همراهی]] سی نفر" در آنجا [[وحشت]] و ترسی نیست"<ref>{{عربی|"لَا بُدَّ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ‏ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ مِنْ‏ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ‏ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ محمّد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸.</ref>
* [[علامه]] [[محمد تقی شوشتری]] درباره فرزنددار بودن [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نوشته است: "باید گفت: در هیچ خبری وارد نشده است که آن [[حضرت]] [[پیش از ظهور]] [[فرزند]] داشته باشد، و در خصوص فرزنددار شدن آن [[امام]] [[پس از ظهور]] هم [[اختلاف]] است"<ref> جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص ۲۲۶، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج ۲، ص ۷۲.</ref>
* [[علامه]] [[محمد تقی شوشتری]] درباره فرزنددار بودن [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نوشته است: "باید گفت: در هیچ خبری وارد نشده است که آن [[حضرت]] [[پیش از ظهور]] [[فرزند]] داشته باشد، و در خصوص فرزنددار شدن آن [[امام]] [[پس از ظهور]] هم [[اختلاف]] است"<ref> جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص ۲۲۶، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج ۲، ص ۷۲.</ref>
*بنابراین به نظر می‌رسد [[ادله]] کسانی که برای آن [[حضرت]] اثبات [[زن]] و [[فرزند]] می‌نمایند ناتمام است. و [[خداوند]] آگاه‌تر است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۱۹-۱۲۷ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۸- ۱۴۰.</ref>.
* بنابراین به نظر می‌رسد [[ادله]] کسانی که برای آن [[حضرت]] اثبات [[زن]] و [[فرزند]] می‌نمایند ناتمام است. و [[خداوند]] آگاه‌تر است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۱۹-۱۲۷ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۸- ۱۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۵: خط ۹۲:
# [[شیخ طوسی]] از مفضّل بن [[عمر]] [[روایت]] می‌‏‏کند که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هیچ یک از [[فرزندان]] او و دیگران از محلّ وی اطّلاع ندارند، مگر خدایی که [[اختیار]] او را در دست دارد<ref>{{عربی| لا یطّلع علی موضعه احد من ولده و لا غیره، الّا المولی الّذی یلی امره.}} (کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۰۲)</ref> [[استدلال]] به این [[روایت]] از چند جهت صحیح نیست:
# [[شیخ طوسی]] از مفضّل بن [[عمر]] [[روایت]] می‌‏‏کند که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هیچ یک از [[فرزندان]] او و دیگران از محلّ وی اطّلاع ندارند، مگر خدایی که [[اختیار]] او را در دست دارد<ref>{{عربی| لا یطّلع علی موضعه احد من ولده و لا غیره، الّا المولی الّذی یلی امره.}} (کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۰۲)</ref> [[استدلال]] به این [[روایت]] از چند جهت صحیح نیست:
## [[نعمانی]]، همین جمله را چنین [[روایت]] کرده است: {{عربی|لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...}}<ref> کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، باب دهم، ص ۲۵۰.</ref>
## [[نعمانی]]، همین جمله را چنین [[روایت]] کرده است: {{عربی|لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...}}<ref> کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، باب دهم، ص ۲۵۰.</ref>
##گفته می‌‏شود در [[روایت]] [[شیخ طوسی]] [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در [[روایت]] ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و می‌‏گوید: از [[فرزندان]] او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از [[فرزندان]] او و دیگران.
## گفته می‌‏شود در [[روایت]] [[شیخ طوسی]] [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در [[روایت]] ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و می‌‏گوید: از [[فرزندان]] او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از [[فرزندان]] او و دیگران.
##بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در [[روایت]] وجود ندارد که حاکی از زمان و [[فرزندان]] [[امام]] {{ع}} باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند.
## بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در [[روایت]] وجود ندارد که حاکی از زمان و [[فرزندان]] [[امام]] {{ع}} باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند.
# [[روایت]] [[جزیره خضرا]]ء که [[مرحوم مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[نقل]] کرده است، در صورتی که این [[روایت]] دارای [[سند]] معتبر و قابل اعتماد نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت.
# [[روایت]] [[جزیره خضرا]]ء که [[مرحوم مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[نقل]] کرده است، در صورتی که این [[روایت]] دارای [[سند]] معتبر و قابل اعتماد نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت.
# [[روایت]] پنج شهر [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری مبنی بر اینکه [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرزندانی دارد که [[پنج تن]] از آنان [[حکومت]] پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این [[روایت]] نیز به یک افسانه می‌‏ماند، ضمن اینکه [[سند]] این داستان بسیار سست و بی‌‏اساس است. علّامه محقق، [[شیخ]] [[آقا بزرگ تهرانی]]، در صحّت [[روایت]] مذکور تشکیک کرده چنین می‌‏‏نویسد: این داستان در آخر یکی از نسخه‌‏های کتاب تعازی تألیف [[محمد بن علی]] علومی مرقوم بوده است. پس [[علی]] بن [[فتح]] اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره [[وزیر]]، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در [[تاریخ]] ۵۶۰ [[وفات]] کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده می‌‏‏شود، زیرا [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری که ناقل داستان است، می‌‏گوید: [[وزیر]] از ما [[پیمان]] گرفت که داستان مذکور را، برای احدی [[نقل]] نکنیم، ما هم به [[عهد]] خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچ‏کس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از [[تاریخ]] [[وفات]] [[وزیر]] یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، [[عثمان]] بن [[عبد]] الباقی می‌‏‏گوید: [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری‏ داستان را در [[تاریخ]] ۵۴۳ برای من حکایت کرد.<ref> دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۲۰۷.</ref>
# [[روایت]] پنج شهر [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری مبنی بر اینکه [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرزندانی دارد که [[پنج تن]] از آنان [[حکومت]] پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این [[روایت]] نیز به یک افسانه می‌‏ماند، ضمن اینکه [[سند]] این داستان بسیار سست و بی‌‏اساس است. علّامه محقق، [[شیخ]] [[آقا بزرگ تهرانی]]، در صحّت [[روایت]] مذکور تشکیک کرده چنین می‌‏‏نویسد: این داستان در آخر یکی از نسخه‌‏های کتاب تعازی تألیف [[محمد بن علی]] علومی مرقوم بوده است. پس [[علی]] بن [[فتح]] اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره [[وزیر]]، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در [[تاریخ]] ۵۶۰ [[وفات]] کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده می‌‏‏شود، زیرا [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری که ناقل داستان است، می‌‏گوید: [[وزیر]] از ما [[پیمان]] گرفت که داستان مذکور را، برای احدی [[نقل]] نکنیم، ما هم به [[عهد]] خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچ‏کس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از [[تاریخ]] [[وفات]] [[وزیر]] یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، [[عثمان]] بن [[عبد]] الباقی می‌‏‏گوید: [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری‏ داستان را در [[تاریخ]] ۵۴۳ برای من حکایت کرد.<ref> دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۲۰۷.</ref>
#روایتی که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} در [[مقام]] [[دعا]] عرض کرد: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده }} <ref> جمال الاسبوغ، سید بن طاووس، ص ۵۱۲</ref> این [[روایت]] نیز قابل اعتماد نیست، زیرا [[سند]] آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود [[سید بن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز می‌‏‏باشد که به این شکل است: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده }}. و همچنین اگر صحّت [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در آن نکته‏‌ای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمی‌‏‏تواند ثابت کند که [[امام زمان]] {{ع}} [[فرزند]] داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که می‌‏‏رساند [[امام زمان]] {{ع}} لااقل در حال حاضر [[فرزند]] ندارد. از جمله:
# روایتی که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} در [[مقام]] [[دعا]] عرض کرد: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده }} <ref> جمال الاسبوغ، سید بن طاووس، ص ۵۱۲</ref> این [[روایت]] نیز قابل اعتماد نیست، زیرا [[سند]] آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود [[سید بن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز می‌‏‏باشد که به این شکل است: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده }}. و همچنین اگر صحّت [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در آن نکته‏‌ای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمی‌‏‏تواند ثابت کند که [[امام زمان]] {{ع}} [[فرزند]] داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که می‌‏‏رساند [[امام زمان]] {{ع}} لااقل در حال حاضر [[فرزند]] ندارد. از جمله:
##مسعودی [[روایت]] کرده است: [[علی]] بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر [[امام رضا]] {{ع}} وارد شدند. [[علی]] بن ابی حمزه، به آن [[حضرت]] عرض کرد: از پدرانت [[روایت]] کرده‏‌ایم، تا بدین‏جا رسید که: [[روایت]] کرده‌‏ایم که [[امام]] از [[دنیا]] نمی‌‏رود تا فرزندش را ببیند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا در این [[حدیث]] [[روایت]] کرده‏‌اید: الّا القائم عرض کردند: بلی. [[حضرت]] فرمود: آری، [[روایت]] کرده‌‏اید، شما نمی‌‏‏دانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در [[حدیث]] چیست؟ [[حضرت]] به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من [[استدلال]] کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: [[خداوند متعال]] بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.<ref> اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص ۲۰۱</ref>
## مسعودی [[روایت]] کرده است: [[علی]] بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر [[امام رضا]] {{ع}} وارد شدند. [[علی]] بن ابی حمزه، به آن [[حضرت]] عرض کرد: از پدرانت [[روایت]] کرده‏‌ایم، تا بدین‏جا رسید که: [[روایت]] کرده‌‏ایم که [[امام]] از [[دنیا]] نمی‌‏رود تا فرزندش را ببیند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا در این [[حدیث]] [[روایت]] کرده‏‌اید: الّا القائم عرض کردند: بلی. [[حضرت]] فرمود: آری، [[روایت]] کرده‌‏اید، شما نمی‌‏‏دانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در [[حدیث]] چیست؟ [[حضرت]] به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من [[استدلال]] کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: [[خداوند متعال]] بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.<ref> اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص ۲۰۱</ref>
##از [[محمد بن عبد اللّه بن جعفر حمیری]]، از پدرش، از علّی بن [[سلیمان]] بن رشید، از [[حسن]] بن علّی خزاز [[نقل]] کند که گفت: علّی بن ابی حمزه بر [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} وارد شد و عرض کرد: آیا شما [[امام]] هستی؟ فرمود: آری: عرض کرد: من از جدّت، [[جعفر]] بن [[محمّد]] {{ع}} شنیدم که فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی داشته باشد و از خود نسلی بر جای بگذارد. فرمود: ای پیر، فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ [[جعفر]] این‏گونه نگفت، بلکه فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی دارد، جز امامی که [[حسین]] {{ع}} برای او از [[قبر]] بیرون می‌‏‏آید؛ او [[فرزند]] ندارد. عرض کرد: فدایت شوم، درست فرمودی. شنیدم که جدّت چنین گفت.<ref> کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۳۴.</ref>
## از [[محمد بن عبد اللّه بن جعفر حمیری]]، از پدرش، از علّی بن [[سلیمان]] بن رشید، از [[حسن]] بن علّی خزاز [[نقل]] کند که گفت: علّی بن ابی حمزه بر [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} وارد شد و عرض کرد: آیا شما [[امام]] هستی؟ فرمود: آری: عرض کرد: من از جدّت، [[جعفر]] بن [[محمّد]] {{ع}} شنیدم که فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی داشته باشد و از خود نسلی بر جای بگذارد. فرمود: ای پیر، فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ [[جعفر]] این‏گونه نگفت، بلکه فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی دارد، جز امامی که [[حسین]] {{ع}} برای او از [[قبر]] بیرون می‌‏‏آید؛ او [[فرزند]] ندارد. عرض کرد: فدایت شوم، درست فرمودی. شنیدم که جدّت چنین گفت.<ref> کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۳۴.</ref>


[[روایات]] دیگری که بر [[فرزند]] نداشتن [[امام]] تصریح دارد، نیز موجود است که می‌‏توان برای [[آگاهی]] بیشتر به کتاب‌های مربوطه مراجعه کرد.<ref> از جمله کتاب جزیره خضراء افسانه یا واقعیت علّامه سید مرتضی جعفر عاملی، ترجمه سپهری، ص ۲۲۱</ref> به هر تقدیر، اگرچه همسر و [[فرزند]] داشتن آن [[حضرت]] محتمل است، امّا در بررسی [[اخبار]] و [[احادیث]] وارده، به [[روایت]] معتبری که موجب [[اطمینان]] باشد، نرسیدیم، و دنبال نمودن این موضوع لزومی هم ندارد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۴۲ تا ۱۴۴.</ref>.
[[روایات]] دیگری که بر [[فرزند]] نداشتن [[امام]] تصریح دارد، نیز موجود است که می‌‏توان برای [[آگاهی]] بیشتر به کتاب‌های مربوطه مراجعه کرد.<ref> از جمله کتاب جزیره خضراء افسانه یا واقعیت علّامه سید مرتضی جعفر عاملی، ترجمه سپهری، ص ۲۲۱</ref> به هر تقدیر، اگرچه همسر و [[فرزند]] داشتن آن [[حضرت]] محتمل است، امّا در بررسی [[اخبار]] و [[احادیث]] وارده، به [[روایت]] معتبری که موجب [[اطمینان]] باشد، نرسیدیم، و دنبال نمودن این موضوع لزومی هم ندارد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۴۲ تا ۱۴۴.</ref>.
خط ۱۳۸: خط ۱۳۵:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالقاسم یعقوبی]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به تولد و زندگی امام زمان (مقاله)|نگاهی به تولد و زندگی امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالقاسم یعقوبی]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به تولد و زندگی امام زمان (مقاله)|نگاهی به تولد و زندگی امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:


«با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس زندگی می‌کنند و کسی از مکان وی [[آگاه]] نیست در مورد قضیه [[ازدواج]] [[امام مهدی]]{{ع}}، در اینجا، سه احتمال وجود دارد:
«با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس زندگی می‌کنند و کسی از مکان وی [[آگاه]] نیست در مورد قضیه [[ازدواج]] [[امام مهدی]] {{ع}}، در اینجا، سه احتمال وجود دارد:
#اساسا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] نکرده است.
# اساسا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] نکرده است.
# [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد.
# [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد.
# [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست.
# [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست.


اگر '''احتمال اول''' را بپذیریم، لازمه‌اش این است که [[امام]]{{ع}} یکی از سنت‌های مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]] ، اهم است و [[ازدواج]] مهم، ترک [[ازدواج]]، باتوجه به آن [[امر]] مهم‌تر، اشکالی را ایجاد نمی‌کند و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر، لازم و [[واجب]] نیز هست.
اگر '''احتمال اول''' را بپذیریم، لازمه‌اش این است که [[امام]] {{ع}} یکی از سنت‌های مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]] ، اهم است و [[ازدواج]] مهم، ترک [[ازدواج]]، باتوجه به آن [[امر]] مهم‌تر، اشکالی را ایجاد نمی‌کند و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر، لازم و [[واجب]] نیز هست.


اما '''احتمال دوم''' که اصل [[ازدواج]] را بپذیریم بدون داشتن [[اولاد]]، جمع می‌کند بین انجام [[سنت]] اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیت [[حضرت]]. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن [[حضرت]] شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که [[عمر]] او نیز مانند [[عمر]] [[حضرت]] طولانی است که بر این [[امر]] دلیلی نداریم، یا این‌که بگوییم مدتی با [[حضرت]] زندگی کرده و از [[دنیا]] رفته است که در این صورت، [[حضرت]] به [[سنت]] حسنه [[ازدواج]] عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون [[زن]] و [[فرزند]] زندگی را ادامه می‌دهد.
اما '''احتمال دوم''' که اصل [[ازدواج]] را بپذیریم بدون داشتن [[اولاد]]، جمع می‌کند بین انجام [[سنت]] اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیت [[حضرت]]. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن [[حضرت]] شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که [[عمر]] او نیز مانند [[عمر]] [[حضرت]] طولانی است که بر این [[امر]] دلیلی نداریم، یا این‌که بگوییم مدتی با [[حضرت]] زندگی کرده و از [[دنیا]] رفته است که در این صورت، [[حضرت]] به [[سنت]] حسنه [[ازدواج]] عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون [[زن]] و [[فرزند]] زندگی را ادامه می‌دهد.


'''احتمال سوم''' آن است که آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده و دارای [[اولاد]] نیز هست و [[اولاد]] آن [[حضرت]] نیز فرزندانی دارند. این مسأله، افزون برآن که [[دلیل]] محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که این همه [[اولاد]] و اعقاب، بالاخره روزی در جست‌وجوی اصل خویش می‌افتند و همین کنجکاوی و جست‌وجو، مسأله را به جایی باریک می‌کشاند که‌ با [[فلسفه غیبت]] [[حضرت]]، نمی‌سازد. البته برخی خواسته‌اند از [[روایات]] و بعضی از [[ادعیه]]، بر این احتمال اقامه [[دلیل]] کنند که اشاره‌ای به [[ادله]] آنان می‌کنیم: [[مفضل بن عمر]] گوید از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "[[امام مهدی|صاحب الزمان]]{{ع}} را دو [[غیبت]]  است: یکی از آن‌دو، به اندازه‌ای طولانی شود که بعضی گویند آن [[حضرت]] از [[دنیا]] رفته و برخی گویند کشته شده است و بعضی نیز بر این باور باشند که جز اندکی از [[یاران]] بر [[امامت]] وی ماندگار نماندند و کسی هم از مکان و [[جایگاه]] زندگی آن [[حضرت]]، [[آگاه]] نیست نه از [[فرزندان]] و نه دیگری، جز آن کسی که امور وی را پی‌می‌گیرد"<ref>{{عربی|"إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى حَتَّى يُقَالَ مَاتَ وَ بَعْضٌ يَقُولُ قُتِلَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ لَا يَطَّلِعُ أَحَدٌ عَلَى مَوْضِعِهِ وَ أَمْرِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ"}}؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۶۲.</ref>»<ref>[[ابوالقاسم یعقوبی|یعقوبی، ابوالقاسم]]، [[نگاهی به تولد و زندگی امام زمان (مقاله)|نگاهی به تولد و زندگی امام زمان]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۵۲ - ۳۵۳.</ref>.
'''احتمال سوم''' آن است که آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده و دارای [[اولاد]] نیز هست و [[اولاد]] آن [[حضرت]] نیز فرزندانی دارند. این مسأله، افزون برآن که [[دلیل]] محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که این همه [[اولاد]] و اعقاب، بالاخره روزی در جست‌وجوی اصل خویش می‌افتند و همین کنجکاوی و جست‌وجو، مسأله را به جایی باریک می‌کشاند که‌ با [[فلسفه غیبت]] [[حضرت]]، نمی‌سازد. البته برخی خواسته‌اند از [[روایات]] و بعضی از [[ادعیه]]، بر این احتمال اقامه [[دلیل]] کنند که اشاره‌ای به [[ادله]] آنان می‌کنیم: [[مفضل بن عمر]] گوید از [[امام باقر]] {{ع}} شنیدم که فرمود: "[[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} را دو [[غیبت]]  است: یکی از آن‌دو، به اندازه‌ای طولانی شود که بعضی گویند آن [[حضرت]] از [[دنیا]] رفته و برخی گویند کشته شده است و بعضی نیز بر این باور باشند که جز اندکی از [[یاران]] بر [[امامت]] وی ماندگار نماندند و کسی هم از مکان و [[جایگاه]] زندگی آن [[حضرت]]، [[آگاه]] نیست نه از [[فرزندان]] و نه دیگری، جز آن کسی که امور وی را پی‌می‌گیرد"<ref>{{عربی|"إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى حَتَّى يُقَالَ مَاتَ وَ بَعْضٌ يَقُولُ قُتِلَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ لَا يَطَّلِعُ أَحَدٌ عَلَى مَوْضِعِهِ وَ أَمْرِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ"}}؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۶۲.</ref>»<ref>[[ابوالقاسم یعقوبی|یعقوبی، ابوالقاسم]]، [[نگاهی به تولد و زندگی امام زمان (مقاله)|نگاهی به تولد و زندگی امام زمان]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۵۲ - ۳۵۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۷: خط ۱۵۴:
«مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم [[ازدواج]] شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و [[ازدواج]] احتیاج به ارتباط با [[مردم]] دارد و این به نوبه خود با [[حکمت]] و [[فلسفه غیبت]] سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، می‌توان ملتزم به [[ازدواج حضرت]] شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر می‌رسد ترجیح قول اول است، به جهت:
«مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم [[ازدواج]] شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و [[ازدواج]] احتیاج به ارتباط با [[مردم]] دارد و این به نوبه خود با [[حکمت]] و [[فلسفه غیبت]] سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، می‌توان ملتزم به [[ازدواج حضرت]] شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر می‌رسد ترجیح قول اول است، به جهت:
# [[روایات]] بسیار بر خفای شخص<ref>کمال الدین، ص ۳۷۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۱، ص ۳۲</ref>.
# [[روایات]] بسیار بر خفای شخص<ref>کمال الدین، ص ۳۷۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۱، ص ۳۲</ref>.
#گر چه در [[روایت]] عَمْری اشاره شده که [[مردم]] [[حضرت]] را در موسم [[حج]] می‌بینند ولی نمی‌شناسند<ref>کمال الدین، ص ۴۴۰</ref>. امّا این [[روایت]] از [[امام]] [[نقل]] نشده و نیز اختصاص به موسم [[حج]] دارد.
# گر چه در [[روایت]] عَمْری اشاره شده که [[مردم]] [[حضرت]] را در موسم [[حج]] می‌بینند ولی نمی‌شناسند<ref>کمال الدین، ص ۴۴۰</ref>. امّا این [[روایت]] از [[امام]] [[نقل]] نشده و نیز اختصاص به موسم [[حج]] دارد.
#قرار است که [[حضرت]] در [[غیبت]] تام به سر برد.
# قرار است که [[حضرت]] در [[غیبت]] تام به سر برد.
#اگر [[ازدواج]] صورت گرفته بود باید در یک مورد هم که شده [[سفرا]] و وکلای [[ناحیه]] مقدّسه به آن اشاره می‌کردند.
# اگر [[ازدواج]] صورت گرفته بود باید در یک مورد هم که شده [[سفرا]] و وکلای [[ناحیه]] مقدّسه به آن اشاره می‌کردند.
#مسعودی از [[علی]] بن ابی حمزه [[نقل]] کرده که فرمود: ما به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردیم: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] از [[دنیا]] نمی‌رود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ [[امام رضا]] {{ع}} به او فرمود: آیا در خصوص این [[حدیث]] برای شما [[روایت]] نشده: {{عربی|إلّا القآئم}}<ref>«به جز قائم» اثبات الوصیه، ص ۲۰۱</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۷۹.</ref>.
# مسعودی از [[علی]] بن ابی حمزه [[نقل]] کرده که فرمود: ما به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردیم: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] از [[دنیا]] نمی‌رود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ [[امام رضا]] {{ع}} به او فرمود: آیا در خصوص این [[حدیث]] برای شما [[روایت]] نشده: {{عربی|إلّا القآئم}}<ref>«به جز قائم» اثبات الوصیه، ص ۲۰۱</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۷۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۹: خط ۱۶۶:


«محوری که پیرامون زندگی شخصی و کیفیت معیشت [[امام زمان]] {{ع}} مطرح است، مسأله [[ازدواج]] و [[زن]] و [[فرزند]] [[حضرت]] است. سه احتمال وجود دارد:
«محوری که پیرامون زندگی شخصی و کیفیت معیشت [[امام زمان]] {{ع}} مطرح است، مسأله [[ازدواج]] و [[زن]] و [[فرزند]] [[حضرت]] است. سه احتمال وجود دارد:
#اساسا [[حضرت]] [[ازدواج]] نکرده است؛  
# اساسا [[حضرت]] [[ازدواج]] نکرده است؛  
# [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد؛  
# [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد؛  
# [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست.
# [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست.
خط ۱۹۶: خط ۱۹۳:
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان ازدواج امام مهدی}}
{{پرسمان ازدواج امام مهدی}}



نسخهٔ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۵۹

آیا امام مهدی ازدواج کرده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ازدواج امام مهدی
مدخل اصلیهمسر و فرزند امام مهدی

آیا امام مهدی (ع) ازدواج کرده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..

پاسخ نخست

نجم‌الدین طبسی

آیت‌الله نجم‌الدین طبسی نویسنده کتاب «تا ظهور» در «نشست مهدویت» در این‌باره گفته است:

«هیچ مستند روشنی برای اینکه ایشان ازدواج کرده‌اند یا خیر وجود ندارد، اولین کسی که این مسأله را مطرح کرده است و به عنوان استحسان هم دلیل آورده است مرحوم مدرس صاحب کتاب جنات القلوب در بیش از ۳۰۰ سال پیش بوده است. با ادله استحسانی نمی‌توان همسر داشتن امام زمان را اثبات کرد. توجه داشتن به سنت پیامبر اکرم (ص) دلیلی است که برای همسر داشتن امام زمان (ع) مطرح می‌شود اما دلیل محکمی نیست چرا که باید زمینه برای ازدواج فراهم باشد تا بتوان گفت ازدواجی صورت گرفته است، شاید شرایط برای ایشان به منظور ازدواج فراهم نباشد. مرحوم آیت الله شوشتری معتقد است حتی ازدواج امام زمان (ع) پس از ظهور نیز مشخص نیست، این مباحث پیرامون اصل ازدواج مطرح است و باید به آن توجه داشت. اینکه آیا حضرت ولی عصر (ع) فرزندی دارند یا خواهند داشت موضوع دیگر است، دو روایت در این زمینه وجود دارد، روایت اول منقول از مسعودی در کتاب اثبات الوصیه است، روایت دوم در کتاب الغیبة شیخ طوسی است. در روایت ذکر می‌کند سه نفر از واقفین پس از شهادت امام موسی کاظم (ع) به نزد امام رضا (ع) می‌روند، واقفین کسانی بودند که معقتد به تمام شدن امامت به امام موسی کاظم (ع) داشتند، اینها وارد بحث با امام رضا (ع) شدند پیرامون عقاید خود، علی ابن ابی حمزه بطائنی به ایشان عرض کرد که پدر شما چه شد؟ امام فرمودند شهید شد، علی ابن ابی حمزه سؤال کرد امام بعد کیست؟ امام فرمود من وصی او هستم. علی ابن ابی حمزه گفت: اعتقاد ما این است که امام قبل از دنیا نمی‌رود مگر اینکه نسل خود را ببیند، این حرف را زمانی مطرح کرده که امام جواد (ع) به دنیا نیامده است.

امام رضا (ع) به آن شخص می‌گویند این حدیث تتمه‌ای دارد و شما آن را حذف کرده‌اید، آن تتمه این است که نمی‌میرد امامی مگر اینکه اولاد خود را دیده است مگر مهدی (ع) و شخص معترف می‌شود به این حذف تتمه از روایت. از این روایت این‌گونه برداشت می‌شود که امام زمان (ع) فرزندی نخواهند داشت. حضرت صاحب الزمان (ع) فرزند ندارند بسیاری از مدعیان دروغین مهر ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از روایت این است که امام فرزندی که امام باشد نخواهند داشت بازهم مدعیان دروغین شکست خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با امام زمان (ع) تمام نخواهد شد. مدعیان دروغین سواد چندانی ندارند و به همین دلیل به علوم مهم نظیر رجال معتقد نیستند و در مباحثی که با اینها داشته‌ایم شاهد ضعف شدید علم و سواد بوده‌ایم، آنها معتقد هستند علم رجال یک بدعت است تا بتوانند دروغ های خود را ترویج دهند در حالی که علم رجال برگرفته از نصوص و یادگار از دوران ائمه معصومین (ع) است»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهت‌نما» در اين باره گفته است:

«عقل به ما می‌گوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد:

  1. ضروری و واجب باشد؛
  2. مستحب و مفید باشد؛
  3. مشکل فردی در آن حل شود؛
  4. جامعه‌ای را از خطر و انحراف نجات دهد.
  • اطلاعات جزئی راجع به مسائل شخصی امام زمان (ع) و هیچ امام دیگر، نه واجب و مستحب است و نه مشکل فرد و جامعه‌ای را حل می‌کند. وقتی امت ما، به ویژه نسل جوان از مهم‌ترین ضروریات غافل هستند؛ آیا صلاح است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟! قرآن کریم در سوره کهف از جوانمردانی یاد می‌کند که در اقلیت بودند و چون احساس کردند که در محیط فاسد نمی‌توانند مکتب خودشان را حفظ کنند؛ از رفاه و لذت‌های زندگی شهری صرف نظر کردند. و در بیابان‌ها غاری یافته، به آن جا هجرت نمودند تا دین خود را حفظ کنند. این نسخه قرآنی، نسخه شفابخش تمام مسلمانانی است که در سرزمین‌های کفر در اقلیت هستند و تصمیم دارند تا دین خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقه‌ای به منطقه‌ای هجرت نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از در آمدها و رفاه‌هایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند. قرآن از کسانی که به جای این نسخه شفابخش در فکر آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفت وگو می‌کنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد می‌کند[۲]. دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز مهدی (ع) شویم، نه آن که حضرت مهدی (ع) خانواده دارد یا ندارد! لابد پس از این سؤال، سؤال‌های دیگری از این نوع هم پیش می‌آید؛ مثلاً این که آیا فرزندان ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟... درست مثل وقتی که حضرت علی (ع) فرمودند: "از من بپرسید تا مرا از دست نداده‌اید"؛ در این میان کسی پرسید: "تعداد موهای سر من چقدر است؟" خداوند متعال بعضی از سؤال‌ها را به گونه‌ای جواب می‌دهد که سؤال کننده از سؤال خود شرمنده شود؛ مثلاً از پیغمبر می‌پرسیدند: چه چیزهایی را انفاق کنیم: چه چیز یعنی، لباس، غذا، میوه، گوشت یا نان و... اما خداوند به جای این که بفرماید چه چیزی را صدقه بدهید، جواب دیگری می‌دهد و می‌فرماید: "هر چه می‌خواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید". و به جای "چه چیز" به "چه کس" توجه می‌کند. ما از این شیوه قرآنی استفاده می‌کنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی سؤال کننده به سمت و سوی حق هدایت شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ سؤال اصلی، نوع صدقه نیست؛ بلکه صدقه گیرنده مورد توجه است»[۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضانژاد؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «[[حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]» در این‌باره گفته است:

«آیا حضرت مهدی (ع) پیش از ظهور، همسر و فرزندانی دارد؟ این یکی از پرسش‌های مرتبط با دورانغیبت به شمار می‌آید و تاکنون پاسخ قطعی بدان داده نشده است. برخی برآنند که حضرت مهدی (ع) همسر و فرزند دارد. دلیل های این گروه را بر می‌شمریم:

  1. پای‌بندی به سنت پیامبر (ص): ازدواج در اسلام بسیار اهمیت دارد و سنت پیامبر اکرم (ص) نه به شمار می‌آید. بی‌تردید، حضرت مهدی (ع) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم (ع) بدین سنت نبوی پای‌بند است. محدث نوری در این باره می‌نویسد: "چگونه حضرت مهدی (ع) چنین سنّت بزرگ جد بزرگوارش را ترک خواهد کرد، با آن همه ترغیب و تشویقی که در انجام دادن ازدواج و تهدیدی که در ترک آن شده است؟! سزاوارترین امت در تمسک به سنت پیامبر (ص)، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک ازدواج را از ویژگی آن حضرت نشمرده است. [۴] عالم وارسته میرزا علی اکبر نهاوندیان نیز می‌نویسد: پس از پذیرش زندگی و غیبت آن بزرگوار و استحباب تناكح و تناسل و منع از رهبانیت و عزوبت، حتما آن حضرت را اهل و عیال و اولاد خواهد بود.[۵]
  2. روايات: کفعمی، در کتاب مصباح روایتی نقل می‌کند که نشان می‌دهد همسر آن حضرت (ع) از فرزندان "عبدالعزّی" پسر عبدالمطلب است.[۶] البته روایاتی نیز که درباره فرزندان حضرت نقل شده، بر همسر داشتن آن بزرگوار گواهی می‌دهد. در این بخش، با توجه به ظرفیت کتاب، توجه به نمونه‌هایی از این روایات و احتمالات مربوط به آن، سودمند می نماید:
    1. امام صادق (ع) فرمود: صاحب این امر در غیبت دارد؛ یکی از آنها چنان طولانی می‌شود که بعضی می‌گویند: وفات کرده؛ برخی می‌گویند: کشته شده و گروهی می‌گویند: آمده و رفته است، جز شماری اندک از شیعیان، هیچ کس بر باور خود استوار نیست و کسی از اقامتگاهش آگاهی ندارد. حتی فرزندانش جایگاهش را نمی دانند. فقط کسی که متصدی امور اوست، از آن خبر دارد.[۷]
    2. بر اساس روایتی دیگر، آن حضرت فرمود: "گویا نزول قائم" را با اهل و عیالش در مسجد سهله می‌بینم».[۸] افزون بر این، سید بن طاووس، [۹] شیخ حر عاملی[۱۰] و علامه مجلسی[۱۱] روایاتی در این باره نقل کرده‌اند. علامه مجلسی موضوع فرزندان حضرت مهدی (ع) را چنان با اهمیت یافته که یکی از باب‌های کتاب شریف بحارالانوار را به بحث از خلفا و حکومت فرزندان حضرت مهدی (ع) اختصاص داده است. [۱۲]
  1. دعاها و زیارات: در فرازهایی از دعاها، زیارات و صلوات نقل شده از معصومان (ع) لاله واژه‌هایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "اهل‌ بیت" و "آل‌بیت" به چشم می‌خورد که وجود همسر و فرزندان آن حضرت را اثبات می‌کند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: [۱۸]
    1. امام رضا (ع) در فرازی از دعای ویژه‌ای که باید در زمانغیبت خوانده شود، خداوند را این گونه می‌خواند: "اللَّهُمَّ أَعْطِهِ‏ فِي‏ نَفْسِهِ‏ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ‏ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ " [۱۹].
    2. در پایان صلواتی که از حضرت مهدی (ع) نقل شده است، چنین می‌خوانیم: "وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "[۲۰]»[۲۱].
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«از آنجایی که روایت صریح و روشنی در این‌باره در دست نیست، در بین دانشمندان شیعه سه دیدگاه متفاوت پدید آمده است. که هریک برخاسته از پاره‌ای روایات است. امید می‌رود با بحث‌های جدّی‌تر و فراگیرتر، پاسخی درخور و مطمئن ارائه گردد.

  • گمانه‌های سه گانه‌ای که مطرح شده بدین قرار است:

۱) ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست:[۲۲]کسانی که بر این باورند، اعتقاد دارند آن حضرت نه فقط ازدواج کرده، که دارای فرزندانی نیز هست و آنان نیز فرزندانی دارند و ....

۲) ازدواج انجام گرفته، ولی اولاد ندارد:[۳۴]عده‌ای به دلیل مواجهه با اشکالاتی که بر زن و فرزند داشتن حضرت ذکر شده، گمانه وسطی را برگزیده‌اند. به این بیان که حضرت به خاطر عمل به سنّت پیامبر ازدواج کرده، ولی به خاطر مصون ماندن از مشکلات فرزند داشتن، دارای فرزند نیست. غافل از اینکه اشکالات فرزند داشتن حضرت، درباره همسر حضرت همچنان باقی خواهد ماند. با این بیان که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمر حضرت طولانی است- که بر این امر دلیلی نداریم- یا اینکه بگوییم مدتی با آن حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است. در این صورت، حضرت به سنّت ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه میدهد.

۳) ازدواج نکرده است: به طور اساسی همسر اختیار کردن برای حضرت مهدی (ع) با فلسفه غیبت در تعارض است. و بسیار بعید است آن حضرت ازدواج کرده باشد. اگرچه وقتی ادله قائلین به اثبات زن و فرزند داشتن حضرت ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن دلیل بر زن و فرزند نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کرده‌اند، به ادله‌ای نیز تمسک کرده‌اند. که از جمله آنهاست:

  1. مسعودی در "اثبات الوصیه" نقل کرده در محضر امام رضا (ع) علی بن حمزه و ابن سراج و ابن ابی سعید مکاوی وارد شدند. علی بن ابی حمزه آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان نقل شده که تمام وظائف امام پس از رحلت به امامی مانند او منتقل می‌شود. امام رضا (ع) به او فرمود: خبر بده مرا از حسین بن علی (ع) امام بود یا نه؟ گفت: امام بود. حضرت فرمود: پس چه کسی جانشین او شد؟ عرض کرد: علی بن حسین (ع). این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه ابن ابی حمزه گفت: برای ما روایت شده که امام در نخواهد گذشت تا اینکه جانشین و نسل خود را ببیند. امام رضا (ع) فرمود: آیا در این روایت بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟. گفت: نه. حضرت فرمود: بله به خدا سوگند برایتان روایت شده مگر قائم ابی حمزه با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در حدیث است؟! امام رضا (ع) فرمود: وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفته‌ای بر من احتجاج کنی"[۳۵]. افزون بر مسعودی، کشی در رجال خود[۳۶] و شیخ طوسی در "اختیار معرفه الرجال"[۳۷] نیز این روایت را با اندک تفاوتی آورده‌اند. روشن است که این روایت نه فقط داشتن فرزند برای حضرت مهدی (ع) را در دوران غیبت منتفی می‌داند، بلکه در تمامی عمر آن حضرت چنین می‌داند.
  2. شیخ طوسی در کتاب الغیبه نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. حسن بن علی خزاز گفت علی بن ابی حمزه وارد بر امام رضا (ع) شد. پرسید آیا شما امام هستی؟ حضرت فرمود: آری. علی بن ابی حمزه گفت: از پدر بزرگ شما جعفر بن محمّد شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. امام فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که حسین بن علی برای او خارج می‌شود "رجعت می‌کند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. علی بن ابی حمزه گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما[۳۸]
  3. روایاتی حضرت خضر را به عنوان کسی معرفی کرده که وحشت تنهایی حضرت مهدی (ع) را در دوران غیبت برطرف می‌سازد و در حالی که اگر آن حضرت زن و فرزند داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. امام رضا (ع) فرمود: "حضرت خضر (ع) از آب حیات نوشید و او زنده است ... ، خداوند به واسطه او تنهایی قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهایی‌اش را با او مرتفع سازد"[۳۹]
  4. در روایات فراوانی از آن حضرت با القاب فرید "تک" و وحید "یگانه" یاد شده است و این با زن و فرزند داشتن منافات دارد[۴۰]
  5. دست‌های از روایات، ملازمان حضرتش را در دوران غیبت فقط سی تن از یاران خاصّ آن حضرت ذکر کرده است. و سخنی از همراهی زن و فرزند ایشان با وی ننموده است.
۴. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«اگرچه از ظاهر بعضی روایات و ادعیه معصومین، چنین استنباط شده که آن حضرت دارای همسر و اولاد می‌‏باشد. امّا همان‏طور که خواهد آمد، برخی روایات نیز که از درجه اعتبار زیادی برخوردارند، به فرزند نداشتن آن حضرت تصریح دارند. و امّا ابتدا به روایاتی که به وسیله آنها می‌‏‏توان بر فرزند داشتن امام مهدی (ع) استدلال نمود، می‌‏‏پردازیم و آنها را مورد بررسی قرار می‌‏دهیم:

  1. شیخ طوسی از مفضّل بن عمر روایت می‌‏‏کند که امام صادق (ع) فرمود: هیچ یک از فرزندان او و دیگران از محلّ وی اطّلاع ندارند، مگر خدایی که اختیار او را در دست دارد[۴۴] استدلال به این روایت از چند جهت صحیح نیست:
    1. نعمانی، همین جمله را چنین روایت کرده است: لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...[۴۵]
    2. گفته می‌‏شود در روایت شیخ طوسی تحریف واقع شده است. زیرا در روایت ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و می‌‏گوید: از فرزندان او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از فرزندان او و دیگران.
    3. بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در روایت وجود ندارد که حاکی از زمان و فرزندان امام (ع) باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند.
  2. روایت جزیره خضراء که مرحوم مجلسی در بحار الانوار نقل کرده است، در صورتی که این روایت دارای سند معتبر و قابل اعتماد نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت.
  3. روایت پنج شهر احمد بن محمد بن یحیی انباری مبنی بر اینکه امام زمان (ع) فرزندانی دارد که پنج تن از آنان حکومت پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این روایت نیز به یک افسانه می‌‏ماند، ضمن اینکه سند این داستان بسیار سست و بی‌‏اساس است. علّامه محقق، شیخ آقا بزرگ تهرانی، در صحّت روایت مذکور تشکیک کرده چنین می‌‏‏نویسد: این داستان در آخر یکی از نسخه‌‏های کتاب تعازی تألیف محمد بن علی علومی مرقوم بوده است. پس علی بن فتح اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره وزیر، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در تاریخ ۵۶۰ وفات کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده می‌‏‏شود، زیرا احمد بن محمد بن یحیی انباری که ناقل داستان است، می‌‏گوید: وزیر از ما پیمان گرفت که داستان مذکور را، برای احدی نقل نکنیم، ما هم به عهد خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچ‏کس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از تاریخ وفات وزیر یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، عثمان بن عبد الباقی می‌‏‏گوید: احمد بن محمد بن یحیی انباری‏ داستان را در تاریخ ۵۴۳ برای من حکایت کرد.[۴۶]
  4. روایتی که سید بن طاووس نقل کرده است که امام رضا (ع) در مقام دعا عرض کرد: اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده [۴۷] این روایت نیز قابل اعتماد نیست، زیرا سند آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود سید بن طاووس، دارای متن دیگری نیز می‌‏‏باشد که به این شکل است: اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده . و همچنین اگر صحّت روایت را بپذیریم، باز هم در آن نکته‏‌ای که حاکی از زمان ولادت فرزندان امام باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمی‌‏‏تواند ثابت کند که امام زمان (ع) فرزند داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که می‌‏‏رساند امام زمان (ع) لااقل در حال حاضر فرزند ندارد. از جمله:
    1. مسعودی روایت کرده است: علی بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر امام رضا (ع) وارد شدند. علی بن ابی حمزه، به آن حضرت عرض کرد: از پدرانت روایت کرده‏‌ایم، تا بدین‏جا رسید که: روایت کرده‌‏ایم که امام از دنیا نمی‌‏رود تا فرزندش را ببیند؟ حضرت فرمود: آیا در این حدیث روایت کرده‏‌اید: الّا القائم عرض کردند: بلی. حضرت فرمود: آری، روایت کرده‌‏اید، شما نمی‌‏‏دانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در حدیث چیست؟ حضرت به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من استدلال کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: خداوند متعال بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.[۴۸]
    2. از محمد بن عبد اللّه بن جعفر حمیری، از پدرش، از علّی بن سلیمان بن رشید، از حسن بن علّی خزاز نقل کند که گفت: علّی بن ابی حمزه بر حضرت رضا (ع) وارد شد و عرض کرد: آیا شما امام هستی؟ فرمود: آری: عرض کرد: من از جدّت، جعفر بن محمّد (ع) شنیدم که فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی داشته باشد و از خود نسلی بر جای بگذارد. فرمود: ای پیر، فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ جعفر این‏گونه نگفت، بلکه فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی دارد، جز امامی که حسین (ع) برای او از قبر بیرون می‌‏‏آید؛ او فرزند ندارد. عرض کرد: فدایت شوم، درست فرمودی. شنیدم که جدّت چنین گفت.[۴۹]
روایات دیگری که بر فرزند نداشتن امام تصریح دارد، نیز موجود است که می‌‏توان برای آگاهی بیشتر به کتاب‌های مربوطه مراجعه کرد.[۵۰] به هر تقدیر، اگرچه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، امّا در بررسی اخبار و احادیث وارده، به روایت معتبری که موجب اطمینان باشد، نرسیدیم، و دنبال نمودن این موضوع لزومی هم ندارد»[۵۱].
۵. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«با توجه به فلسفه غیبت و اینکه آن حضرت به شیوه ناشناس در بین مردم زندگی می‌کنند و کسی از مکان وی هیچ‌گونه اطلاعی ندارد در مورد قضیه ازدواج حضرت، سه نظریه می‌تواند باشد:

  1. حضرت ازدواج نکرده‌اند.
  2. حضرت ازدواج کرده‌اند، ولی اولاد ندارند.
  3. حضرت ازدواج کرده‌اند و دارای فرزندانی هستند.

اگر بگوییم ازدواج نکرده و احتمال اوّل را قبول کنیم، لازم می‌آید که امام زمان (ع) یکی از سنّت‌های مهم الهی را ترک کرده باشند، و این با شأن حضرت سازگاری ندارد. امّا از طرف دیگر چون مسأله غیبت اهم است، و ازدواج مهم؛ ترک ازدواج با توجه به آن امر مهم‌تر، اشکالی ایجاد نمی‌کند، و گاهی برای مصلحت بالاتر لازم و واجب است.

امّا احتمال دوم که اصل ازدواج را قبول کنیم، و بگوییم حضرت ازدواج کرده‌اند ولی اولاد ندارند، که جمع شود بین سنّت اسلامی و عدم انتشار مکان حضرت؛ این نظریه به مشکل برمی‌خورد، چون باید قائل به این باشیم همسری که حضرت انتخاب کرده‌اند دارای عمر طولانی است، مانند خود حضرت که دلیل بر این نظریه نیست. و اشکال دیگر نیز هست و آن اینکه شرعاً جایز نیست حضرت، همسری بگیرند و با او شرط کنند که دارای اولاد نشود و او را از نعمت فرزند محروم کنند.

احتمال سوم اینکه بگوییم حضرت ازدواج کرده‌اند و دارای اولاد هستند، بر این نظریه هیچ دلیلی نداریم و مشکل اصلی که در این‌جا وجود دارد این است که حضرت اگر قبل از هزار سال ازدواج کرده باشند، دارای فرزندان زیادی و نوه‌های زیادی هستند که با مسأله غیبت حضرت و خفای شخص آن حضرت منافات دارد و مکان حضرت نمی‌شود از آن تعداد اولاد و همسران مخفی باشد.

و در روایتی است که مسعودی از علی بن ابی حمزه نقل کرده که فرمود: ما به امام رضا (ع) عرض کردیم برای ما روایت شده که امام از دنیا نمی‌رود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ امام رضا (ع) به او فرمود: آیا در خصوص این حدیث برای شما روایت نشده "إلّا القائم‏"؛ بجز قائم[۵۲].

چنانچه ادّعا گردد که برخی حکایات مانند "جزیره خضرا" مدّعی فرزندانی برای حضرت هستند که این حکایت قابل قبول نیست و این حکایت را به‌طور مبسوط که اشکالات متعددی بر آن مترتّب است رد کرده‌ایم[۵۳].

چنانچه ادّعا گردد که در برخی روایات و ادعیه نام اهل و عیال آن حضرت آمده است، مانند روایت امام صادق (ع) که فرمود: گویا نزول قائم در مسجد سهله را با اهل و عیالش مشاهده می‌کنم[۵۴].

درباره این‌گونه روایات و یا ادعیه باید گفت قابل جمع است با اولاد حضرت هنگام ظهور یا بعد از آن چنانچه عالم بزرگوار سید جعفر مرتضی عاملی می‌فرمایند چه بسا مراد اولاد حضرت بعد از ظهور باشد[۵۵].

بنابراین ما نه دلیل محکم و قانع کننده‌ای بر ازدواج حضرت داریم و نه سند قطعی و محکمی بر ازدواج نکردن ایشان، و این بحث هم هیچ‌گونه ثمره‌ای برای ما ندارد چه حضرت ازدواج کرده باشند و چه نکرده باشند. و اللّه اعلم»[۵۶].
۶. حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی؛
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، در مقاله «نگاهی به تولد و زندگی امام زمان» در این‌باره گفته است:

«با توجه به فلسفه غیبت و اینکه آن حضرت به شیوه ناشناس زندگی می‌کنند و کسی از مکان وی آگاه نیست در مورد قضیه ازدواج امام مهدی (ع)، در اینجا، سه احتمال وجود دارد:

  1. اساسا حضرت مهدی (ع) ازدواج نکرده است.
  2. ازدواج انجام گرفته، ولی اولاد ندارد.
  3. ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست.

اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمه‌اش این است که امام (ع) یکی از سنت‌های مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با شأن امام سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله غیبت ، اهم است و ازدواج مهم، ترک ازدواج، باتوجه به آن امر مهم‌تر، اشکالی را ایجاد نمی‌کند و گاهی برای مصلحت بالاتر، لازم و واجب نیز هست.

اما احتمال دوم که اصل ازدواج را بپذیریم بدون داشتن اولاد، جمع می‌کند بین انجام سنت اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیت حضرت. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمر حضرت طولانی است که بر این امر دلیلی نداریم، یا این‌که بگوییم مدتی با حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است که در این صورت، حضرت به سنت حسنه ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه می‌دهد.

احتمال سوم آن است که آن حضرت ازدواج کرده و دارای اولاد نیز هست و اولاد آن حضرت نیز فرزندانی دارند. این مسأله، افزون برآن که دلیل محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که این همه اولاد و اعقاب، بالاخره روزی در جست‌وجوی اصل خویش می‌افتند و همین کنجکاوی و جست‌وجو، مسأله را به جایی باریک می‌کشاند که‌ با فلسفه غیبت حضرت، نمی‌سازد. البته برخی خواسته‌اند از روایات و بعضی از ادعیه، بر این احتمال اقامه دلیل کنند که اشاره‌ای به ادله آنان می‌کنیم: مفضل بن عمر گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: "صاحب الزمان (ع) را دو غیبت است: یکی از آن‌دو، به اندازه‌ای طولانی شود که بعضی گویند آن حضرت از دنیا رفته و برخی گویند کشته شده است و بعضی نیز بر این باور باشند که جز اندکی از یاران بر امامت وی ماندگار نماندند و کسی هم از مکان و جایگاه زندگی آن حضرت، آگاه نیست نه از فرزندان و نه دیگری، جز آن کسی که امور وی را پی‌می‌گیرد"[۵۷]»[۵۸].
۷. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزهه علمیه قم)؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم ازدواج شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و ازدواج احتیاج به ارتباط با مردم دارد و این به نوبه خود با حکمت و فلسفه غیبت سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، می‌توان ملتزم به ازدواج حضرت شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر می‌رسد ترجیح قول اول است، به جهت:

  1. روایات بسیار بر خفای شخص[۵۹].
  2. گر چه در روایت عَمْری اشاره شده که مردم حضرت را در موسم حج می‌بینند ولی نمی‌شناسند[۶۰]. امّا این روایت از امام نقل نشده و نیز اختصاص به موسم حج دارد.
  3. قرار است که حضرت در غیبت تام به سر برد.
  4. اگر ازدواج صورت گرفته بود باید در یک مورد هم که شده سفرا و وکلای ناحیه مقدّسه به آن اشاره می‌کردند.
  5. مسعودی از علی بن ابی حمزه نقل کرده که فرمود: ما به امام رضا (ع) عرض کردیم: برای ما روایت شده که امام از دنیا نمی‌رود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ امام رضا (ع) به او فرمود: آیا در خصوص این حدیث برای شما روایت نشده: إلّا القآئم[۶۱]»[۶۲].
۸. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«محوری که پیرامون زندگی شخصی و کیفیت معیشت امام زمان (ع) مطرح است، مسأله ازدواج و زن و فرزند حضرت است. سه احتمال وجود دارد:

  1. اساسا حضرت ازدواج نکرده است؛
  2. ازدواج انجام گرفته، ولی اولاد ندارد؛
  3. ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست.

اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمه‌اش این است که امام معصوم (ع) یکی از سنّت‌های مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با شأن امام سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله غیبت، اهم است و ازدواج مهمّ‌، ترک ازدواج با توجه به آن امر مهم‌تر، اشکالی را ایجاد نمی‌کند.

اما احتمال دوم که اصل ازدواج را بپذیریم بدون داشتن اولاد، جمع می‌کند بین انجام سنت اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیت حضرت. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به‌عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمر حضرت طولانی است که بر این امر دلیلی نداریم، یا این‌که بگوییم مدتی با حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است که در این صورت، حضرت به سنت حسنه ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه می‌دهد.

احتمال سوم آن است که آن حضرت ازدواج کرده و دارای اولاد نیز هست و اولاد آن حضرت نیز فرزندانی دارند.این مسأله، افزون بر آنکه دلیل محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که این‌همه اولاد و اعقاب، بالاخره روزی در جست‌وجوی اصل خویش می‌افتند و همین کنجکاوی و جست‌وجو، مسأله را به جایی باریک می‌کشاند که با فلسفه غیبت حضرت، سازگار نیست[۶۳]. ما در این‌جا روایات و ادلّه‌ای که وجود همسر و فرزند برای حضرت را اثبات می‌کند می‌آوریم، اما صحت‌وسقم بسیاری از آنها در جای خود بحث شده و در بسیاری موارد، سخن از احتمال است که استدلال با آن، تمام نیست. در رابطه با همسر یا همسران حضرت، تنها یک روایت است که سرنخی به دست می‌دهد و آن روایتی است که مرحوم کفعمی در کتاب شریف مصباح، نقل کرده است. براساس آن، همسر حضرت یکی از دخترهای ابی لهب است[۶۴]. و در رابطه با اولاد آن حضرت روایاتی هست که از جمله آنها روایت انباری است که مرحوم مجلسی در بحارالانوار آن را آورده و روایتی طولانی است[۶۵]. البته بسیاری از بزرگان، از جمله مرحوم آقا بزرگ تهرانی -صاحب الذریعه- در داستان انباری تردید کرده‌اند. محمد بن مشهدی در کتاب "مزار" از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود: گویا نزول قائم را با اهل و عیالش در مسجد سهله می‌بینم"[۶۶]. مرحوم مجلسی نیز بابی را به خلفاء و اولاد حضرت مهدی (ع) اختصاص داده است. علاوه بر روایات، برخی دعاها نیز که از ائمه معصومین (ع) صادر شده و یا از ناحیه مقدسه رسیده است، دلالت دارند که برای حضرت، اهل و عیال و فرزندانی هست.

در این دعاها تعبیر "وُلد"، "ذُریه"، "اهل بیت" و "آل بیت" به کار رفته است. در آخرین فراز از صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده چنین می‌خوانیم: "وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ"[۶۷] درود بی‌پایان خود را بر ولی‌ امرت و اولیای عهدش و پیشوایان از اولادش نازل فرما و بر عمر و اجلشان بیفزا. و در دعایی که امام رضا (ع) تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود، چنین آمده است: "اللهمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ... "[۶۸] خدایا! به او درباره خودش و اهلش و فرزندانش و امتش و همه رعیتش عطا فرما، آن‌چه را که دیده‌اش روشن و دلش مسرور گردد... [۶۹]. براساس داستان طولانی و معروف "انباری" نام فرزندان حضرت: طاهر، قاسم، ابراهیم، عبد الرحمن و هاشم است[۷۰]»[۷۱].
۹. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«درباره ازدواج حضرت مهدی (ع) اختلاف است. بعضی علما از جمله مرحوم محدث نوری "نویسنده کتاب نجم الثاقب."، بر این عقیده‌اند که آن حضرت ازدواج کرده و فرزندانی نیز دارد. عمده دلیل این گروه آن است که ازدواج، سنت مؤکد اسلامی است که مورد سفارش پیامبر مکرم اسلام (ص) بوده است و حضرت مهدی (ع) از هر شخصی شایسته‌تر است که به سنت پیامبر عمل کند.

در پاسخ می‌گوییم: امام مهدی (ع) در حال حاضر در غیبت به سر می‌برد و این یک حالت استثنایی است که ارتباط ایشان را با مردم محدود می‌کند. بنابراین، همین عذر می‌تواند مانع اجرای این سنت نبوی شود؛ زیرا به یقین گاه به دلیل شرایطی خاص، ممکن است حکم واجبی از عهده انسان برداشته شود، چه رسد به مستحبات و سنت‌ها. افزون بر این، ازدواج سنتی نبوی است که باید در طول زندگی انجام گیرد و هیچ اشکالی ندارد که حضرت مهدی (ع) پس از ظهور اقدام به این عمل نماید و در این صورت، ترک‌کننده سنت نبوی نیز نخواهد بود. از همین‌جا می‌توان استفاده کرد دعاهایی که در آنها به حضرت و خانواده او اشاره کرده، می‌تواند به دوران ظهور آن بزرگوار مربوط باشد، نه زمان غیبت.

در مقابل این نظریه، دیدگاه دیگری مطرح است که قاطعانه ازدواج حضرت را نفی می‌کند. عمده دلیل ایشان هم این است که لازمه ازدواج حضرت، یا طولانی بودن عمر همسر اوست که دلیلی بر آن نداریم، یا آنکه حضرت پس از رحلت همسر، مجبور است با دیگری ازدواج کند، یا به دلیل ازدواج باید فرزندانی داشته باشد که سرپرستی آنها موجب شناخته شدن حضرت گردد و... .

البته این مطالب هم سست و بی‌اساس است. ممکن است حضرت در برهه‌ای از حیات خود -حتی در غیبت- همسری اختیار کند و آن زن از دنیا برود. در این صورت، ایشان هم به سنت نبوی عمل کرده و هم مشکلات و پی‌آمدهایی برای آن حضرت پیش نیاید. بنابراین، ما نه دلیلی بر ازدواج حضرت داریم و نه سندی بر ازدواج نکردن او، ضمن اینکه مبهم بودن این مسئله می‌تواند، دارای حکمتی باشد، چون در هر صورت، مشکلاتی پیش می‌آید. آنچه در روایات آمده این است که همواره سی نفر از بهترین انسان‌ها در خدمت امام زمان (ع) هستند و او را در حل مشکلات یاری می‌کنند و تنها آنان از محل زندگی امام باخبرند[۷۲]»[۷۳].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. طبسی، نجم الدین، درس گفتارهای مهدویت
  2. سوره کهف، آیه:۲۲.
  3. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۶۸ - ۷۰.
  4. میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۲
  5. میرزا علی اکبر نهاوندی، العبقری الحسان، ج ۲، ص ۱۳۴
  6. میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵
  7. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۶۱ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳
  8. میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۵
  9. جمال الأسبوع، ص ۵۱۲.
  10. الايقاظ من الهجعه، ص ۳۹۲ - ۴۰۵.
  11. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷
  12. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۴۵
  13. شیخ طوسی، الغیبه، ص۱۳۴
  14. میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص ۲۲۶
  15. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۳۷
  16. میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷
  17. میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷.
  18. برای آگاهی فزون‌‎تر درباره این دعاها و زیارت‌ها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸
  19. خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیده‌اش را روشن و دلش را شادمان می‌سازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴
  20. [خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار می‌آیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲
  21. رضانژاد، عزالدین، [[حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]، ص ۱۰۲ - ۱۰۶.
  22. میرزا حسین طبرسینوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.
  23. سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.
  24. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.
  25. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ۱جلد، شباب الجنه - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.
  26. ر. ک: نجم الثاقب، ص ۴۰۲.
  27. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.
  28. ناجی نجار، جزیره خضراء، و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه: علی اکبر مهدیپور، ص ۳۸.
  29. "إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ‏ حَتَّى‏ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ مَاتَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ قُتِلَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ ذَهَبَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ عَلَى‏ أَمْرِهِ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِهِ‏ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ‏ عَلَى‏ مَوْضِعِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱.
  30. نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲.
  31. لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴.
  32. "كَأَنِّي‏ أَرَى‏ نُزُولَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ‏ وَ عِيَالِهِ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱، باب ۲۷.
  33. لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴- ۵۵.
  34. سید محمّد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه ص ۲۳.
  35. ابو الحسن علی بن حسین مسعودی رحمه اللّه، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیه السّلام، ص ۲۰۸.
  36. محمّد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۴۶۵.
  37. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۷۶۴.
  38. "يَكُونُ‏ الْإِمَامُ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ عَقِبٌ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ‏ الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ (ع) فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴.
  39. "يإِنَ‏ الْخَضِرَ شَرِبَ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ‏ لَا يَمُوتُ‏ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۵، ح ۱.
  40. پیشین، باب ۲۶، ح ۱۳.
  41. "لَا بُدَّ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ‏ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ مِنْ‏ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ‏ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ محمّد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸.
  42. جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص ۲۲۶، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج ۲، ص ۷۲.
  43. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۱۹-۱۲۷ درسنامه مهدویت، ص ۱۲۸- ۱۴۰.
  44. لا یطّلع علی موضعه احد من ولده و لا غیره، الّا المولی الّذی یلی امره. (کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۰۲)
  45. کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، باب دهم، ص ۲۵۰.
  46. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۲۰۷.
  47. جمال الاسبوغ، سید بن طاووس، ص ۵۱۲
  48. اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص ۲۰۱
  49. کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۳۴.
  50. از جمله کتاب جزیره خضراء افسانه یا واقعیت علّامه سید مرتضی جعفر عاملی، ترجمه سپهری، ص ۲۲۱
  51. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۴۲ تا ۱۴۴.
  52. اثبات الوصیه، ص ۲۰۱.
  53. رجوع شود به مکان حضرت، داستان جزیره خضرا، همین کتاب.
  54. نجم الثاقب، ص ۲۲۵.
  55. دراسة فى علائم الظهور، ص ۲۳۲.
  56. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۳۶-۱۳۸.
  57. "إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى حَتَّى يُقَالَ مَاتَ وَ بَعْضٌ يَقُولُ قُتِلَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ لَا يَطَّلِعُ أَحَدٌ عَلَى مَوْضِعِهِ وَ أَمْرِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ"؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۶۲.
  58. یعقوبی، ابوالقاسم، نگاهی به تولد و زندگی امام زمان، چشم به راه مهدی، ص ۳۵۲ - ۳۵۳.
  59. کمال الدین، ص ۳۷۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۱، ص ۳۲
  60. کمال الدین، ص ۴۴۰
  61. «به جز قائم» اثبات الوصیه، ص ۲۰۱
  62. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۷۹.
  63. چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۵۲
  64. نجم الثاقب، ص ۲۲۵.
  65. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۱۳.
  66. نجم الثاقب، ص ۲۲۵.
  67. غیبة طوسى، ص ۱۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲.
  68. بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۳۲.
  69. سیماى آفتاب، حبیب الله طاهرى، ص ۳۶۴
  70. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۹ (خلاصه داستان انبارى در آن آمده است)
  71. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۹۳.
  72. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، حدیث ۶؛ کافی "کتاب الحجه، باب فی الغیبه"، حدیث ۱۶.
  73. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۵۵ و ۵۶.