جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
* در مقابل، از وفاء [[خداوند]] نسبت به [[انسان]] نیز سخن داشته است. این [[آیات]] در این زمینه به توضیح پرداخته برخورداری از حیات طیّبه / [[زندگی]] [[پاکیزه]] رستگارانه، را وفای او نسبت به بندگانش دانسته است: {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>. | * در مقابل، از وفاء [[خداوند]] نسبت به [[انسان]] نیز سخن داشته است. این [[آیات]] در این زمینه به توضیح پرداخته برخورداری از حیات طیّبه / [[زندگی]] [[پاکیزه]] رستگارانه، را وفای او نسبت به بندگانش دانسته است: {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>. | ||
* پس از آن، به بیان نعمتهایی که [[حضرت حق]] تنها در [[اختیار]] این [[قوم]] نهاده، و دیگر [[اقوام]] را از آن بهرهمند نساخته است، میپردازد. نعمتهایی سخت ارجمند، که آنان یکسر به [[انکار]] آن پرداختند، از همین رو به [[عذاب]] او - جلَّ وعلا! - [[مبتلا]] شدند، عذابی که استیصال آنان را در پی داشت، و سرانجام آنان را به [[عذاب]] دوسرای [[مبتلا]] نمود. | * پس از آن، به بیان نعمتهایی که [[حضرت حق]] تنها در [[اختیار]] این [[قوم]] نهاده، و دیگر [[اقوام]] را از آن بهرهمند نساخته است، میپردازد. نعمتهایی سخت ارجمند، که آنان یکسر به [[انکار]] آن پرداختند، از همین رو به [[عذاب]] او - جلَّ وعلا! - [[مبتلا]] شدند، عذابی که استیصال آنان را در پی داشت، و سرانجام آنان را به [[عذاب]] دوسرای [[مبتلا]] نمود. | ||
* در اینجا، به نعمتهای [[عظیم]] [[حضرت حق]] - که مورد کفران بنیاسرائیلیان قرار گرفت- | * در اینجا، به نعمتهای [[عظیم]] [[حضرت حق]] - که مورد کفران بنیاسرائیلیان قرار گرفت- اشاره میکنیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۴.</ref>: | ||
== نعمتهایی ویژه [[بنیاسرائیل]] == | == نعمتهایی ویژه [[بنیاسرائیل]] == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# '''صید در روز [[شنبه]]:''' [[خداوند متعال]] در چند موضع از [[قرآن کریم]]، به توضیح این مطلب پرداخته تا [[زشتی]] [[حیلهگری]] و [[بیوفایی]] در [[پیمان]] را نشان دهد. یکی از پیمانهای [[الهی]] با [[بنیاسرائیل]]، آن بود که روزهای [[شنبه]] به صید ماهیان نپردازند. آنان امّا [[حیلهگری]] کرده در روزهای [[شنبه]] رودها را میبستند، تا یکشنبه به صید و جمعآوری ماهیان بپردازند؛ ازاینرو [[خداوند]] بر آنان [[غضب]] گرفت و از این فعل نابخردانه آنان بهعنوان یکی از علّتهای [[نزول]] [[عذاب]] یاد فرمود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۲.</ref>. | # '''صید در روز [[شنبه]]:''' [[خداوند متعال]] در چند موضع از [[قرآن کریم]]، به توضیح این مطلب پرداخته تا [[زشتی]] [[حیلهگری]] و [[بیوفایی]] در [[پیمان]] را نشان دهد. یکی از پیمانهای [[الهی]] با [[بنیاسرائیل]]، آن بود که روزهای [[شنبه]] به صید ماهیان نپردازند. آنان امّا [[حیلهگری]] کرده در روزهای [[شنبه]] رودها را میبستند، تا یکشنبه به صید و جمعآوری ماهیان بپردازند؛ ازاینرو [[خداوند]] بر آنان [[غضب]] گرفت و از این فعل نابخردانه آنان بهعنوان یکی از علّتهای [[نزول]] [[عذاب]] یاد فرمود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۲.</ref>. | ||
# '''حکایت گاو:''' یکی از نعمتهایی که [[خداوند]] بر آنان اعطا فرمود، [[راهنمایی]] آنان به [[قتل]] گاوی بود، که با زدن یکی از اجزاءش به [[بدن]] مرد مقتول، او به حیات بازگشته [[قاتل]] خود را معرّفی میکرد. این [[راهنمایی]] از آن رو برای آنان نعمتی بزرگ بود، که از وقوع [[جنگی]] [[عظیم]] در میان آنان و [[کشتار]] نفوسی بسیار، جلوگیری میکرد. آنان امّا از این کار سرباز زدند، و به جدال با [[موسی]] پرداختند. این داستان با تمامی اجزاء خود، به [[زشتی]] جدال با [[حق]] اشاره میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً... فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید... باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید * باز از پس آن، دلهایتان به سختیگرایید» سوره بقره، آیه ۶۷-۷۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۲-۱۵۳.</ref>. | # '''حکایت گاو:''' یکی از نعمتهایی که [[خداوند]] بر آنان اعطا فرمود، [[راهنمایی]] آنان به [[قتل]] گاوی بود، که با زدن یکی از اجزاءش به [[بدن]] مرد مقتول، او به حیات بازگشته [[قاتل]] خود را معرّفی میکرد. این [[راهنمایی]] از آن رو برای آنان نعمتی بزرگ بود، که از وقوع [[جنگی]] [[عظیم]] در میان آنان و [[کشتار]] نفوسی بسیار، جلوگیری میکرد. آنان امّا از این کار سرباز زدند، و به جدال با [[موسی]] پرداختند. این داستان با تمامی اجزاء خود، به [[زشتی]] جدال با [[حق]] اشاره میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً... فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید... باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید * باز از پس آن، دلهایتان به سختیگرایید» سوره بقره، آیه ۶۷-۷۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۲-۱۵۳.</ref>. | ||
# '''[[دنیادوستی]]:''' در این [[آیات]]، همچنین به [[فرورفتن]] آنان در بُعد مادّی عالم اشاره شده است. گویا ذات آنان با [[آب]] [[دنیادوستی]] سرشته شده بود؛ و ازاینرو به هیچ وجه به چیزی جز آن نمیپرداختند: {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>. همین [[دنیادوستی]] بود که سرانجام آنان را به چنین عذابهایی- که در این سطور به برخی از آنها اشاره کردیم- | # '''[[دنیادوستی]]:''' در این [[آیات]]، همچنین به [[فرورفتن]] آنان در بُعد مادّی عالم اشاره شده است. گویا ذات آنان با [[آب]] [[دنیادوستی]] سرشته شده بود؛ و ازاینرو به هیچ وجه به چیزی جز آن نمیپرداختند: {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>. همین [[دنیادوستی]] بود که سرانجام آنان را به چنین عذابهایی- که در این سطور به برخی از آنها اشاره کردیم- [[مبتلا]] ساخت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۳.</ref>. | ||
# '''[[تحریف تورات]]:''' از دیگر ناسپاسیهای آنان - که نه خود، و نه هیچ بخردی به آن [[رضایت]] نمیدهد! - تحریفی بود که در متن [[کتاب آسمانی]] [[تورات]] روا داشته، معانی آن را تغییر دادند. ازاینرو دانسته به [[ضلالت]] دچار شدند؛ و آشکار است که ضلالتی که بر اساس [[دانش]] [[آدمی]] پدید آید، بسیار زشتتر از دیگر انواع ضلالتها است: {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دستهای از آنان سخن خداوند را میشنیدند و آن را پس از آنکه در مییافتند آگاهانه دگرگون میکردند؟» سوره بقره، آیه ۷۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۳-۱۵۴.</ref>. | # '''[[تحریف تورات]]:''' از دیگر ناسپاسیهای آنان - که نه خود، و نه هیچ بخردی به آن [[رضایت]] نمیدهد! - تحریفی بود که در متن [[کتاب آسمانی]] [[تورات]] روا داشته، معانی آن را تغییر دادند. ازاینرو دانسته به [[ضلالت]] دچار شدند؛ و آشکار است که ضلالتی که بر اساس [[دانش]] [[آدمی]] پدید آید، بسیار زشتتر از دیگر انواع ضلالتها است: {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دستهای از آنان سخن خداوند را میشنیدند و آن را پس از آنکه در مییافتند آگاهانه دگرگون میکردند؟» سوره بقره، آیه ۷۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۳-۱۵۴.</ref>. | ||
# [[نفاق]]: [[نفاق]] که از [[کفر]] و [[شرک]] پلیدتر بوده و در پایینترین درکات [[جهنم]] قرارد دارد نیز، از دیگر ناسپاسیهای آنان است، که بدان آلوده شدند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۴.</ref>. | # [[نفاق]]: [[نفاق]] که از [[کفر]] و [[شرک]] پلیدتر بوده و در پایینترین درکات [[جهنم]] قرارد دارد نیز، از دیگر ناسپاسیهای آنان است، که بدان آلوده شدند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۴.</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
# '''[[گزینش]] در [[تورات]]:''' از دیگر ناسپاسیهای آنان، آن بود که برخی از اجزاء [[تورات]] را به [[اختیار]] خود میپذیرفتند، و برخی از [[احکام]] آن را مردود میشمردند. سخنان [[پیامبران]] پس از [[حضرت موسی]] {{ع}} را نیز به همینگونه [[باور]] میداشتند؛ چه تنها آن بخش از این سخنان که با روش آنان سازگار بود را پذیرفته، و از پذیرش بقیّه آن سرباز میزدند. آیا ناسپاسیای [[برتر]] از این هست که [[آدمی]] در مقابل [[کلام]] [[حضرت حق]] به [[گزینش]] بپردازد، و تنها آن بخش که با [[هواهای نفسانی]] خود سازگار است را پذیرا باشد؟!: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا}}<ref>«آنان به راستی کافرند» سوره نساء، آیه ۱۵۱.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref> و {{متن قرآن|أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ}}<ref>«آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۵-۱۵۶.</ref>. | # '''[[گزینش]] در [[تورات]]:''' از دیگر ناسپاسیهای آنان، آن بود که برخی از اجزاء [[تورات]] را به [[اختیار]] خود میپذیرفتند، و برخی از [[احکام]] آن را مردود میشمردند. سخنان [[پیامبران]] پس از [[حضرت موسی]] {{ع}} را نیز به همینگونه [[باور]] میداشتند؛ چه تنها آن بخش از این سخنان که با روش آنان سازگار بود را پذیرفته، و از پذیرش بقیّه آن سرباز میزدند. آیا ناسپاسیای [[برتر]] از این هست که [[آدمی]] در مقابل [[کلام]] [[حضرت حق]] به [[گزینش]] بپردازد، و تنها آن بخش که با [[هواهای نفسانی]] خود سازگار است را پذیرا باشد؟!: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا}}<ref>«آنان به راستی کافرند» سوره نساء، آیه ۱۵۱.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref> و {{متن قرآن|أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ}}<ref>«آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۵-۱۵۶.</ref>. | ||
# '''ادّعای [[ناتوانی]] از [[درک]] سخنان [[انبیاء]] {{عم}}:''' یکی دیگر از ناسپاسیهای آنان، آن بود که ادّعا کردند: "ما نمیتوانیم سخنان [[انبیاء]] و مفادّ [[وحی]] را دریابیم". [[خداوند متعال]] در اینجا [[شهادت]] میدهد که آنان در این سخن بر افترا نبودند، و به [[حقیقت]] [[قلوب]] آنان از [[درک]] [[معارف الهی]] [[ناتوان]] بود. تمامی سخن امّا در زمینههایی است که باعث شد تا [[قلوب]] آنان قفل شده از [[درک]] [[حقیقت]] بازمانَد: {{متن قرآن|وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و گفتند: دلهای ما در پوششی (پنهان) است؛ (چنین نیست) بلکه خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است ازاینرو اندک ایمان میآورند» سوره بقره، آیه ۸۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۶.</ref>. | # '''ادّعای [[ناتوانی]] از [[درک]] سخنان [[انبیاء]] {{عم}}:''' یکی دیگر از ناسپاسیهای آنان، آن بود که ادّعا کردند: "ما نمیتوانیم سخنان [[انبیاء]] و مفادّ [[وحی]] را دریابیم". [[خداوند متعال]] در اینجا [[شهادت]] میدهد که آنان در این سخن بر افترا نبودند، و به [[حقیقت]] [[قلوب]] آنان از [[درک]] [[معارف الهی]] [[ناتوان]] بود. تمامی سخن امّا در زمینههایی است که باعث شد تا [[قلوب]] آنان قفل شده از [[درک]] [[حقیقت]] بازمانَد: {{متن قرآن|وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و گفتند: دلهای ما در پوششی (پنهان) است؛ (چنین نیست) بلکه خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است ازاینرو اندک ایمان میآورند» سوره بقره، آیه ۸۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۶.</ref>. | ||
# '''[[تکبّر]] و خویشتندوستی:''' این دو [[رذیلت اخلاقی]] نیز در شمار ناسپاسیهایِ آنان است، چه آنان چون به خویشتن [[تکبّر]] ورزیده بهسختی به [[بیماری]] خویشتن [[دوستی]] [[مبتلا]] شدند، به مکر با [[خداوند]] برخواستند؛ چه خود را [[برتر]] از دیگر [[مردمان]] دانسته میان خود و [[حضرت حق]] پیوندی [[خویشاوندی]] یافتند!. ازاینرو گویا خود را محق دانستند که به [[حضرت]] او - جلَّ و علا! - نیز [[فریب]] روا دارند!: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>. این سخن دیوانه گون - که از هیچ [[انسان]] عاقلی سر نمیزند- | # '''[[تکبّر]] و خویشتندوستی:''' این دو [[رذیلت اخلاقی]] نیز در شمار ناسپاسیهایِ آنان است، چه آنان چون به خویشتن [[تکبّر]] ورزیده بهسختی به [[بیماری]] خویشتن [[دوستی]] [[مبتلا]] شدند، به مکر با [[خداوند]] برخواستند؛ چه خود را [[برتر]] از دیگر [[مردمان]] دانسته میان خود و [[حضرت حق]] پیوندی [[خویشاوندی]] یافتند!. ازاینرو گویا خود را محق دانستند که به [[حضرت]] او - جلَّ و علا! - نیز [[فریب]] روا دارند!: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>. این سخن دیوانه گون - که از هیچ [[انسان]] عاقلی سر نمیزند- آنان را به دامهای دیگری نیز در انداخت. این دامها سخنان هرزی بود که پیاپی از آنان پدید آمد؛ [[قرآن کریم]] به برخی از این سخنان -که خود نشان از [[ناسپاسی]] آنان داشت - اشاره کرده است. برخی از این اشارات را در ادامه میبینیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۶-۱۵۷.</ref>. | ||
# '''اختصاص [[بهشت]] به آنان:''' آنان بر آن رفتند که [[بهشت]] تنها مخصوص آنان است، و تنها [[یهودیان]] و یا [[نصاری]] بدان وارد خواهند شد: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۷.</ref>. | # '''اختصاص [[بهشت]] به آنان:''' آنان بر آن رفتند که [[بهشت]] تنها مخصوص آنان است، و تنها [[یهودیان]] و یا [[نصاری]] بدان وارد خواهند شد: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
# '''ممنوعیّت بر [[آتش]]:''' آنان خود را مبرّای از ورود به جهنّم میدانستند، و بر آن بودند که اگر هم به جهنّم وارد شوند تنها ایّامی چند در آن بوده بهزودی از آن خلاصی خواهند یافت: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا}}<ref>«و گفتند آتش (دوزخ) جز چند روزی، به ما نمیرسد، بگو: آیا از خداوند پیمانی گرفتهاید» سوره بقره، آیه ۸۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۷.</ref>. | # '''ممنوعیّت بر [[آتش]]:''' آنان خود را مبرّای از ورود به جهنّم میدانستند، و بر آن بودند که اگر هم به جهنّم وارد شوند تنها ایّامی چند در آن بوده بهزودی از آن خلاصی خواهند یافت: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا}}<ref>«و گفتند آتش (دوزخ) جز چند روزی، به ما نمیرسد، بگو: آیا از خداوند پیمانی گرفتهاید» سوره بقره، آیه ۸۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۵۷.</ref>. |