فعل الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[فعل الهی در کلام اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بر اساس [[جهانبینی توحیدی]]، همه موجودات و پدیدههای هستی، به صورت بیواسطه یا باواسطه، [[افعال خداوند]] هستند. [[متکلمان اسلامی]] پس از مباحث مربوط به ذات و [[صفات خداوند]]، به بحث درباره افعال الهی پرداختهاند، آنان در این باره مسائل مهم و گستردهای را بررسی کردهاند که در [[حقیقت]] به [[عدالت]] و [[حکمت خداوند]] باز میگردد، [[حسن و قبح عقلی]]، [[قضا و قدر الهی]]، [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[غایت]] و غرض در افعال الهی و... از مهمترین مسائلی است که در مبحث مربوط به افعال خداوند مطرح شده است<ref>دانشنامه کلام اسلامی.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۲۸.</ref> | بر اساس [[جهانبینی توحیدی]]، همه موجودات و پدیدههای هستی، به صورت بیواسطه یا باواسطه، [[افعال خداوند]] هستند. [[متکلمان اسلامی]] پس از مباحث مربوط به ذات و [[صفات خداوند]]، به بحث درباره افعال الهی پرداختهاند، آنان در این باره مسائل مهم و گستردهای را بررسی کردهاند که در [[حقیقت]] به [[عدالت]] و [[حکمت خداوند]] باز میگردد، [[حسن و قبح عقلی]]، [[قضا و قدر الهی]]، [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[غایت]] و غرض در افعال الهی و... از مهمترین مسائلی است که در مبحث مربوط به افعال خداوند مطرح شده است<ref>دانشنامه کلام اسلامی.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۲۸.</ref> |
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۱
مقدمه
بر اساس جهانبینی توحیدی، همه موجودات و پدیدههای هستی، به صورت بیواسطه یا باواسطه، افعال خداوند هستند. متکلمان اسلامی پس از مباحث مربوط به ذات و صفات خداوند، به بحث درباره افعال الهی پرداختهاند، آنان در این باره مسائل مهم و گستردهای را بررسی کردهاند که در حقیقت به عدالت و حکمت خداوند باز میگردد، حسن و قبح عقلی، قضا و قدر الهی، هدایت و ضلالت، غایت و غرض در افعال الهی و... از مهمترین مسائلی است که در مبحث مربوط به افعال خداوند مطرح شده است[۱].[۲]
حکمت و غایتمندی
یکی از مسائلی که درباره افعال الهی مورد بحث قرار میگیرد، حکمت و غایتمندی افعال الهی است به این معنی که آیا افعال خداوند دارای غرض و غایت خاصی هستند یا آنکه بدون هیچگونه هدف و غایت خاصی انجام میپذیرند؟ متکلمان امامیه و معتزله افعال الهی را دارای غایت میدانند، اما اشاعره غایتمند بودن افعال الهی را ممتنع دانستهاند. خداوند از دیدگاه مقام معظم رهبری، آسمانها و زمین را به حق و با سرآمدی مشخص خلق نموده است و جهان آفرینش همچون کاروانی است که رهروان آن همانند حلقههای زنجیر به هم پیوسته هستند و همچون اجزاء یک دستگاه هستند که در یک جهت در کار و تلاشاند و هر جزئی با توجه به جایگاهش در این ارگانیسم، معنی واقعی خود را پیدا میکند و وظیفهاش روشن میشود. در این مجموعه همه اجزاء کمککار و تکمیل کننده یکدیگرند و هیچ جزء زائدی وجود ندارد. هرگونه انحراف و توقفی سبب کندی و ناهنجاری در جهت همه مجموعه میشود. بین اجزاء این مجموعه، یک پیوند معنوی و عمیق وجود دارد که اجزاء را به یکدیگر متصل میسازد که به معنای هدفداری آفرینش و حسابشدگی جهان خلقت و نشان دهنده وجود معنا و روح در تک تک این اجزاء میباشد. از آنجا که آفریننده نظام خلقت حکیم است در اصل وجود خلقت نیز حکمتی وجود دارد و آفریدگار حکیم آن، از آفرینش آن غایت و جهت و هدفی را دنبال میکند. بنابراین مجموعه جهان آفرینش یک مجموعه سرگردان و بیهدف نیست[۳]. ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ﴾[۴]. مطابق این بینش، خالق آسمانها و زمین، شخصی حکیم و آفرینش او هدفمند است. بنابراین هر موجودی را از روی حکمت و در جایگاه مناسب خود آفریده است و این خود عدالت آفریننده را نشان میدهد؛ چراکه عدل به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه مناسب آن میباشد.[۵]
حکمت الهی و بلایا و شرور
یکی از واقعیتهای انکارناپذیر در جهان پیرامون ما، بلایا و مصائب ناشی از حوادث طبیعی از قبیل سیل، زلزله، طوفان، بیماریها، مرگ، درد، رنج و... میباشد. ممکن است در نگاه ابتدایی این گونه به نظر برسد که این گونه مسائل برخلاف مصالح انسانی است و با حکمت الهی و غایتمندی در افعال خداوند منافات دارند؛ چراکه هدف از آفرینش نفع رساندن به مخلوقات است، در حالی که این مسائل بر خلاف منافع بندگان است، بنابراین خداوند با تجویز این امور و جلوگیری نکردن از آنها نقض غرض کرده است و این با حکمت الهی ناسازگار است. متکلمان و حکیمان اسلامی با توجه دادن به محدودیت علم انسان و نیز نقش انسان در پدید آمدن برخی از این بلایا و نیز غایت نهایی انسان و نقش مصائب و بلایا در این زمینه، به تبیین رابطه بلایا و شرور و حکمت الهی پرداختهاند و حکمتهایی از قبیل شکوفا شدن استعدادها، آزمون و امتحان، هشدار و بیداری و قدرشناسی از نعمتها، برای این امور ذکر کردهاند[۶]. مقام معظم رهبری در این زمینه معتقدند که در دل این مصائب، رحمت و برکات الهی وجود دارد. اگر مصائب و بلایای طبیعی بتواند روح توکل، ارتباط با خدا، روح تلاش، عبرتگیری را در انسان زنده کند و نیرو و نشاط و عزم و اراده را برای از سرگیری زندگی و سازندگی در انسان تقویت کند، تبدیل به نعمت خواهد شد و از دل آن رحمت و برکات الهی بیرون خواهد آمد. انسان مؤمن از هر حادثه تلخ وسیلهای برای تعالی و تکامل فراهم میآورد[۷]. ایشان معتقدند یکی از حکمتهای بلایا و مشکلات این است که سبب تضرع و توجه و خشوع انسان میگردد. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ﴾[۸] و این تضرع، انسان را با خدا آشنا کرده، دل را از عشق به خدا سرشار میگرداند و از خودبینی و خودنگری فسادانگیز تهی میکند[۹].[۱۰]
هدایت و اضلال
یکی از افعال خداوند متعال که در متون دینی نیز به آن اشاره شده است، هدایت و اضلال است، یعنی خداوند گروهی را هدایت و گروهی را گمراه میکند. «يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ». باید توجه داشت که خداوند یک هدایت عام دارد و یک هدایت خاص. هدایت عام خداوند، هدایتی است که شامل همه انسانها میگردد و خداوند از طریق عقل، وحی و فطرت همه انسانها را به راه راست هدایت نموده است. هدایت خاص خداوند، آن هدایت ویژهای است که خداوند برای بندگانی در نظر میگیرد که شکر هدایتهای عام را به جا آورده و در مسیر آن هدایتها قرار میگیرند. اضلال خداوند نیز به این معناست که خداوند کسانی را که نسبت به هدایتهای عام کفران میورزند و در مسیر گمراهی قرار میگیرند، از هدایتهای خاص خود محروم مینماید و آنها را در گمراهی خود باقی میگذارد[۱۱]. یکی دیگر از افعال خداوند متعال از منظر حضرت آیتالله خامنهای، هدایتگری خداوند است. «خداوند کسانی را که به ایمان بیاورند هدایت کرده و به راههای سلم و همزیستی سوق میدهد»[۱۲]. و نیز «خداوند متعال کسانی را که در راه او گام بر میدارند یاری کرده و نصرت خود را بر آنها نازل میکند»[۱۳].[۱۴]
قضا و قدر و اختیار انسان
یکی از مباحث بسیار مهم کلامی که به افعال خداوند متعال ارتباط دارد، مسأله «قضا و قدر» است که از قدیم الایام مورد بحث اندیشمندان قرار گرفته است و ذهن و فکر بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است. برخی مسأله قضا و قدر الهی را با اختیار انسان ناسازگار دانستهاند، از این رو به مجبور بودن انسان باور داشتهاند. گروه دیگر که قائل به اختیار انسان بودهاند، قضا و قدر الهی را انکار کردهاند. دانشمندان امامیه در سایه تعلیمات اهل بیت(ع) با موشکافیهای ظریف و دقیق همنشینی قضا و قدر الهی و اختیار انسان را به خوبی تبیین کردهاند و سازگاری آنها را به خوبی آفتابی کردهاند[۱۵]. مقام معظم رهبری، قضا و قدر را امر درست و حق و سازگار با اختیار و انتخاب انسان و مکمل یکدیگر میداند. ایشان در تبیین این مسأله میفرمایند: «قدر یا تقدیر به معنای اندازهگیری و تعیین اندازه و مشخص کردن قوانین عالم و فهمیدن علتها و معلولها و رابطه بین آنها و قضا به معنای حکم و حتم است. در معنای قضا حتمیت و قطعیت وجود دارد. خداوند متعال علل و اسبابی را به وجود آورده است و بر این علل و اسباب، معلولات و مسبباتی را مترتب نموده است. انسان هر سبب و علتی را انتخاب کند، متناسب با آن سبب و علت، مسبب و معلولی برای او مقدر میشود. چیزی که میتواند هر تقدیری را به قضا تبدیل کند، اراده انسان است. تقدیر، ترسیم شده است؛ اما این تقدیر درباره انسان حتمیت ندارد؛ این انسان است که با اراده و انتخاب و اقدام خود به آن تقدیر حتمیت میبخشد»[۱۶]. البته در اینجا نقش عوامل معنوی را نیز نباید فراموش کرد و هدایت و کمک الهی را حتماً باید در نظر داشت، «اگر انسان از خدا بخواهد که به او نیرو دهد و او را دستگیری و هدایت کند، خداوند به او نیرو میدهد و از او دستگیری مینماید و او را هدایت میکند و اگر کسی این امور را از خداوند نخواهد، از این امور محروم میماند»[۱۷]. حضرت آیتالله خامنهای معتقدند «شرایط گوناگون، تأثیرات گوناگونی بر روی انسانها میگذارد، اما این تأثیرات به گونهای نیستند که اختیار را از انسان سلب کرده و راه دگرگونی و انتخاب را بر او ببندد»[۱۸]. بنابراین عواملی مانند وراثت، محیط، تاریخ و... بر روی اراده انسان تأثیر میگذارند، ولی هیچگاه این عوامل، اختیار را از انسان سلب نمیکند.[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ رودبندی زاده، مهدی، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۲۸.
- ↑ روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۶.
- ↑ «و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریدهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.
- ↑ رودبندی زاده، مهدی، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۲۸.
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۱۴۷- ۲۱۲؛ عبدالله جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۴۰۷ به بعد.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان بم در سال ۱۳۸۴؛ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مردم زلزلهزده روستای داهویه سال ۱۳۸۴.
- ↑ «و به یقین برای امّتهایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران در سال ۱۳۷۳.
- ↑ رودبندی زاده، مهدی، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۲۹.
- ↑ جعفر سبحانی، الهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ج۲، ص۳۸۸-۳۹۵؛ عبدالله جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۴۶۶ - ۴۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از دانشگاهیان و طلاب حوزههای علمیه سال ۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت مدرسان، فضلا و طلاب حوزه علمیه مشهد، به همراه نماینده ولی فقیه در خراسان و تولیت آستان قدس رضوی در سال ۱۳۶۸؛ بیانات در دیدار با گروه کثیری از آزادگان سال ۱۳۶۹.
- ↑ رودبندی زاده، مهدی، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۳۰.
- ↑ جعفر سبحانی، الالهیات، الجزء الثانی، ص۱۵۷-۱۶۹؛ نیز: ر.ک: استاد شهید مرتضی مطهری، عدل الهی؛ نیز: همو، انسان و سرنوشت.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان در سال ۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان در سال ۱۳۸۳.
- ↑ روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۹-۱۰.
- ↑ رودبندی زاده، مهدی، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۳۱.