جبله بن عطیه ذهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[جبله بن عطیه ذهلی در تاریخ اسلامی]] - [[جبله بن عطیه ذهلی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = جبله بن عطیه ذهلی | مداخل مرتبط = [[جبله بن عطیه ذهلی در تاریخ اسلامی]] - [[جبله بن عطیه ذهلی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = جبله بن عطیه ذهلی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر نمادین جنگ صفین.jpg               
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر نمادین جنگ صفین                       
| نام کامل = جبله بن عطیه ذهلی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = [[ابوعرفه]] 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = 
| از تیره = 
| پدر = [[عطيه ذهلی رقاشی]] 
| مادر = 
| همسر =
| پسر = 
| دختر = 
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی =     
| تاریخ درگذشت =   
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت =
| طول عمر =
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[امام علی]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ صفین]]
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =   
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* جبله [[فرزند]] [[عطيه ذهلی رقاشی]] کنیه‌اش ابوعرفه يا [[ابو عرفاء]] از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است<ref>رجال طوسی، ص۳۷، ش۱۲.</ref> که در [[جنگ صفین]] [[حضرت]] را [[یاری]] نمود و سرانجام پس از [[نبرد]] بسیار دلاورانه‌ای به [[فیض]] [[شهادت]] رسید.
جبله [[فرزند]] [[عطيه ذهلی رقاشی]] کنیه‌اش ابوعرفه يا [[ابو عرفاء]] از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است<ref>رجال طوسی، ص۳۷، ش۱۲.</ref> که در [[جنگ صفین]] [[حضرت]] را [[یاری]] نمود و سرانجام پس از [[نبرد]] بسیار دلاورانه‌ای به [[فیض]] [[شهادت]] رسید.
* [[نصر بن مزاحم]] در دلاوری‌ها و [[شهادت]] جبلة بن عطيه از [[عمرو بن زبیر]] چنین [[نقل]] می‌کند که گفت: خودم از [[حضین بن منذر رقاشی]] شنیدم که می‌گفت: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در آن روز (یکی از روزهای سخت [[جنگ صفین]] پس از [[قتل]] [[ذوالکلاع]] از دلاوران [[سپاه معاویه]]) [[پرچم]] [[قبیله]] [[ربیعه]] را به من سپرد و فرمود: "ای حضین در [[پناه]] [[نام خدا]] حرکت کن و بدان که هرگز پرچمی مانند این [[پرچم]] بر فراز سرت به اهتزاز نیامده است؛ زیرا که این [[پرچم]] [[رسول خدا]] {{صل}} است". حضين می‌گوید: [[ابو عرفاء]] جبلة بن عطيه ذهلی پیش من آمد و گفت: آیا موافقی [[پرچم]] خود را به من بدهی که بر دوش گیرم و ثوابش برای من و [[شهرت]] و [[افتخار]] [[پرچم]] داری برای تو باشد؟ گفتم: ای عمو [[جان]]، مرا به [[شهرت]] بدون [[اجر]] و [[ثواب]] نیازی نیست. جبله گفت: در عین حال از این کار هم بی‌نیاز نیستی، اینک [[لطف]] کن و پرچمت را ساعتی به من عاريه بده که به زودی به تو باز می‌گردد. در این جا "حضین" می‌گوید: من دانستم که "جبله" برای [[شهادت]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آماده شده است، و می‌خواهد در [[راه خدا]] کشته شود. لذا به او گفتم: بسیار خوب این [[پرچم]] را بگیر، و هرگونه که می‌خواهی، عمل کن، جبله [[پرچم]] را به [[دست]] گرفت و به [[یاران]] خود چنین گفت: ای [[اهل]] این [[پرچم]]! بدانید که کارهای [[بهشت]] همگی ناگوار و سنگین و کارهای [[جهنم]] همگی سبک و خواستنی است. و به [[بهشت]] [[راه]] نخواهد یافت مگر افراد [[صابر]] و [[شکیبا]] که در آنجام [[فرایض]] و [[اوامر]] [[خداوند]] پایدار و کوشا هستند و هیچ یک از [[اوامر]] و [[فرایض خدا]] بر [[بندگان]] سخت‌تر از [[جهاد]] در [[راه]] او نیست و [[پاداش]] [[جهاد]] در [[راه خدا]] هم از همه عبادت‌ها [[برتر]] است. از این رو، هنگامی که دیدید من حمله کردم، شما نیز حمله کنید، [[عجب]] از شما، آیا مگر شما [[مشتاق]] [[بهشت]] نیستید؟ مگر [[دوست]] ندارید که [[خداوند]] شما را بیامرزد؟
[[نصر بن مزاحم]] در دلاوری‌ها و [[شهادت]] جبلة بن عطيه از [[عمرو بن زبیر]] چنین [[نقل]] می‌کند که گفت: خودم از [[حضین بن منذر رقاشی]] شنیدم که می‌گفت: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در آن روز (یکی از روزهای سخت [[جنگ صفین]] پس از [[قتل]] [[ذوالکلاع]] از دلاوران [[سپاه معاویه]]) [[پرچم]] [[قبیله]] [[ربیعه]] را به من سپرد و فرمود: "ای حضین در [[پناه]] [[نام خدا]] حرکت کن و بدان که هرگز پرچمی مانند این [[پرچم]] بر فراز سرت به اهتزاز نیامده است؛ زیرا که این [[پرچم]] [[رسول خدا]] {{صل}} است". حضين می‌گوید: [[ابو عرفاء]] جبلة بن عطيه ذهلی پیش من آمد و گفت: آیا موافقی [[پرچم]] خود را به من بدهی که بر دوش گیرم و ثوابش برای من و [[شهرت]] و [[افتخار]] [[پرچم]] داری برای تو باشد؟ گفتم: ای عمو [[جان]]، مرا به [[شهرت]] بدون [[اجر]] و [[ثواب]] نیازی نیست. جبله گفت: در عین حال از این کار هم بی‌نیاز نیستی، اینک [[لطف]] کن و پرچمت را ساعتی به من عاريه بده که به زودی به تو باز می‌گردد. در این جا "حضین" می‌گوید: من دانستم که "جبله" برای [[شهادت]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آماده شده است، و می‌خواهد در [[راه خدا]] کشته شود. لذا به او گفتم: بسیار خوب این [[پرچم]] را بگیر، و هرگونه که می‌خواهی، عمل کن، جبله [[پرچم]] را به [[دست]] گرفت و به [[یاران]] خود چنین گفت: ای [[اهل]] این [[پرچم]]! بدانید که کارهای [[بهشت]] همگی ناگوار و سنگین و کارهای [[جهنم]] همگی سبک و خواستنی است. و به [[بهشت]] [[راه]] نخواهد یافت مگر افراد [[صابر]] و [[شکیبا]] که در آنجام [[فرایض]] و [[اوامر]] [[خداوند]] پایدار و کوشا هستند و هیچ یک از [[اوامر]] و [[فرایض خدا]] بر [[بندگان]] سخت‌تر از [[جهاد]] در [[راه]] او نیست و [[پاداش]] [[جهاد]] در [[راه خدا]] هم از همه عبادت‌ها [[برتر]] است. از این رو، هنگامی که دیدید من حمله کردم، شما نیز حمله کنید، [[عجب]] از شما، آیا مگر شما [[مشتاق]] [[بهشت]] نیستید؟ مگر [[دوست]] ندارید که [[خداوند]] شما را بیامرزد؟
* حضین گوید: ابو عرفا، پس از این سخنان، در حالی که [[پرچم]] مرا در [[دست]] داشت به [[سپاه معاویه]] حمله کرد و یارانش نیز به [[دشمن]] حمله بردند و [[جنگ]] [[سختی]] به [[راه]] انداختند.
حضین گوید: ابو عرفا، پس از این سخنان، در حالی که [[پرچم]] مرا در [[دست]] داشت به [[سپاه معاویه]] حمله کرد و یارانش نیز به [[دشمن]] حمله بردند و [[جنگ]] [[سختی]] به [[راه]] انداختند.
* گروه [[ربیعه]] به همراه جبله به [[نبرد]] خویش ادامه دادند تا آن‌که [[خوف]] و خشیتی در اردوگاه [[معاویه]] به وجود آوردند به طوری که [[معاویه]] با [[عمرو عاص]] برای چاره جویی به مشاوره پرداختند، اما سرآنجام جبله در این [[نبرد]] شربت [[شهادت]] نوشید و به آرزوی خود رسید و [[روح]] مطهرش به [[ملکوت]] اعلی پیوست<ref>وقعة صفين، ص۳۰۴ و ۳۰۵؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۳۹ و اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>
 
گروه [[ربیعه]] به همراه جبله به [[نبرد]] خویش ادامه دادند تا آن‌که [[خوف]] و خشیتی در اردوگاه [[معاویه]] به وجود آوردند به طوری که [[معاویه]] با [[عمرو عاص]] برای چاره جویی به مشاوره پرداختند، اما سرآنجام جبله در این [[نبرد]] شربت [[شهادت]] نوشید و به آرزوی خود رسید و [[روح]] مطهرش به [[ملکوت]] اعلی پیوست<ref>وقعة صفين، ص۳۰۴ و ۳۰۵؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۳۹ و اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۰

جبله بن عطیه ذهلی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملجبله بن عطیه ذهلی
جنسیتمرد
کنیهابوعرفه
پدرعطيه ذهلی رقاشی
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ صفین

مقدمه

جبله فرزند عطيه ذهلی رقاشی کنیه‌اش ابوعرفه يا ابو عرفاء از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) است[۱] که در جنگ صفین حضرت را یاری نمود و سرانجام پس از نبرد بسیار دلاورانه‌ای به فیض شهادت رسید. نصر بن مزاحم در دلاوری‌ها و شهادت جبلة بن عطيه از عمرو بن زبیر چنین نقل می‌کند که گفت: خودم از حضین بن منذر رقاشی شنیدم که می‌گفت: امیرالمؤمنین (ع) در آن روز (یکی از روزهای سخت جنگ صفین پس از قتل ذوالکلاع از دلاوران سپاه معاویه) پرچم قبیله ربیعه را به من سپرد و فرمود: "ای حضین در پناه نام خدا حرکت کن و بدان که هرگز پرچمی مانند این پرچم بر فراز سرت به اهتزاز نیامده است؛ زیرا که این پرچم رسول خدا (ص) است". حضين می‌گوید: ابو عرفاء جبلة بن عطيه ذهلی پیش من آمد و گفت: آیا موافقی پرچم خود را به من بدهی که بر دوش گیرم و ثوابش برای من و شهرت و افتخار پرچم داری برای تو باشد؟ گفتم: ای عمو جان، مرا به شهرت بدون اجر و ثواب نیازی نیست. جبله گفت: در عین حال از این کار هم بی‌نیاز نیستی، اینک لطف کن و پرچمت را ساعتی به من عاريه بده که به زودی به تو باز می‌گردد. در این جا "حضین" می‌گوید: من دانستم که "جبله" برای شهادت در رکاب امیرالمؤمنین (ع) آماده شده است، و می‌خواهد در راه خدا کشته شود. لذا به او گفتم: بسیار خوب این پرچم را بگیر، و هرگونه که می‌خواهی، عمل کن، جبله پرچم را به دست گرفت و به یاران خود چنین گفت: ای اهل این پرچم! بدانید که کارهای بهشت همگی ناگوار و سنگین و کارهای جهنم همگی سبک و خواستنی است. و به بهشت راه نخواهد یافت مگر افراد صابر و شکیبا که در آنجام فرایض و اوامر خداوند پایدار و کوشا هستند و هیچ یک از اوامر و فرایض خدا بر بندگان سخت‌تر از جهاد در راه او نیست و پاداش جهاد در راه خدا هم از همه عبادت‌ها برتر است. از این رو، هنگامی که دیدید من حمله کردم، شما نیز حمله کنید، عجب از شما، آیا مگر شما مشتاق بهشت نیستید؟ مگر دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد؟ حضین گوید: ابو عرفا، پس از این سخنان، در حالی که پرچم مرا در دست داشت به سپاه معاویه حمله کرد و یارانش نیز به دشمن حمله بردند و جنگ سختی به راه انداختند.

گروه ربیعه به همراه جبله به نبرد خویش ادامه دادند تا آن‌که خوف و خشیتی در اردوگاه معاویه به وجود آوردند به طوری که معاویه با عمرو عاص برای چاره جویی به مشاوره پرداختند، اما سرآنجام جبله در این نبرد شربت شهادت نوشید و به آرزوی خود رسید و روح مطهرش به ملکوت اعلی پیوست[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. رجال طوسی، ص۳۷، ش۱۲.
  2. وقعة صفين، ص۳۰۴ و ۳۰۵؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۳۹ و اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۶.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۲.