سنان بن مالک نخعی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'اصحاب امیرالمؤمنین' به 'اصحاب امیرالمؤمنین') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
* [[سنان]] فزند مالک [[نخعی]] از مردان [[شجاع]] و از [[اصحاب | * [[سنان]] فزند مالک [[نخعی]] از مردان [[شجاع]] و از [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۴۴، ش۲۴.</ref> و در [[صفین]] حضور داشت و [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. | ||
* [[نصر بن مزاحم]] و دیگر مؤررخان [[نقل]] کردهاند: [[مالک اشتر]] در یکی از روزهای [[جنگ صفین]]، [[سنان بن مالک]] را فراخواند و به وی [[دستور]] داد: به نزدیک [[سپاه]] [[دشمن]] برود و [[ابو الاعور سلمی]] را برای [[مبارزه]]<ref>چون در عرب رسم بر آن بود که برای نبرد انفرادی و جنگ تن به تن همدیگر را فراخوانند در برابر دیدگان هر دو سپاه با هم میجنگیدند.</ref> فراخواند. | * [[نصر بن مزاحم]] و دیگر مؤررخان [[نقل]] کردهاند: [[مالک اشتر]] در یکی از روزهای [[جنگ صفین]]، [[سنان بن مالک]] را فراخواند و به وی [[دستور]] داد: به نزدیک [[سپاه]] [[دشمن]] برود و [[ابو الاعور سلمی]] را برای [[مبارزه]]<ref>چون در عرب رسم بر آن بود که برای نبرد انفرادی و جنگ تن به تن همدیگر را فراخوانند در برابر دیدگان هر دو سپاه با هم میجنگیدند.</ref> فراخواند. | ||
* [[سنان]] گفت آیا [[ابوالاعور]] برای [[مبارزه]] با خودم [[دعوت]] کنم و یا [[مبارزه]] با تو؟ | * [[سنان]] گفت آیا [[ابوالاعور]] برای [[مبارزه]] با خودم [[دعوت]] کنم و یا [[مبارزه]] با تو؟ |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۶
مقدمه
- سنان فزند مالک نخعی از مردان شجاع و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بود[۱] و در صفین حضور داشت و حضرت را یاری کرد.
- نصر بن مزاحم و دیگر مؤررخان نقل کردهاند: مالک اشتر در یکی از روزهای جنگ صفین، سنان بن مالک را فراخواند و به وی دستور داد: به نزدیک سپاه دشمن برود و ابو الاعور سلمی را برای مبارزه[۲] فراخواند.
- سنان گفت آیا ابوالاعور برای مبارزه با خودم دعوت کنم و یا مبارزه با تو؟
- مالک اشتر پاسخ داد: اگر تو را با او فرمان دهم، میپذیری؟ گفت: آری، به خدایی که جز او خدایی نیست، اگر مرا به مبارزه با تمام سپاه شام نیز فرماندهی، اطاعت خواهم کرد. مالک اشتر روحیه سنان را تحسین کرد و برایش دعا نمود و گفت: ای پسر برادر، خداوند عمر تورا پایدار کند، و اگرچه تو اهل شرف و با کفایتی اما از آنجا که نوجوان و کم سن هستی او حاضر به جنگ با تو نمیشود؛ بنابراین او را برای مبارزه با من دعوت کن.
- سنان به سوی خیمه گاه شامیان نزدیک شد و گفت به من امان دهید، پیام آوردهام، به او امان داند تا خود را به ابو الاعور سلمی رسانید و پیام مالک اشتر را به او ابلاغ کرد، اما ابو الاعور سلمی ترسید و بهانه تراشی نمود و حاضر به مبارزه با مالک اشتر نشد[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ رجال طوسی، ص۴۴، ش۲۴.
- ↑ چون در عرب رسم بر آن بود که برای نبرد انفرادی و جنگ تن به تن همدیگر را فراخوانند در برابر دیدگان هر دو سپاه با هم میجنگیدند.
- ↑ وقعه صفین، ص۱۵۵؛ کامل بن اثیر، ج۲، ص۳۶۳ و تاریخ طبری، ج۴، ص۵۶۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۶۹۰.