آثار نفاق در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== پیامدهای نفاق == | == پیامدهای نفاق == |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۴
پیامدهای نفاق
نفاق از بیماریهای باطنی و صفات ناپسند است که آثار زیانباری دارد. از آن جمله است:
- تباهی ایمان: نفاق ایمان را میخورد و ریشههایش را میخشکاند؛ چنان که امام علی (ع) میفرماید: "نفاق، ایمان را تباه میکند"[۱].
- بینصیب ماندن از حکمت: نفاق مانع نزول حکمت بر قلب آدمی میگردد. حکمت از نعمتهای ویژه الهی است که خداوند آن را "خیر کثیر" خوانده است[۲]. امام علی (ع) میفرماید: "حکمت بر قلب منافق نمینشیند مگر آنکه زود بر میخیزد". همچنین میفرماید: "حکمت، در جستجوی جایگاه خویش، در سینه منافق بالا و پایین میرود تا سرانجام، بر زبان او بنشیند و بیرون رود و مؤمن آن را بشنود و برباید که به حکمت سزاوارتر است"[۳].
- بیآبرویی در قیامت: در قیامت چهرههای منافق آشکار میگردد و آبروی او را میریزد. منافقِ چند چهره در آن روزِ "آشکاری نهانها" با زبانهای شعلهور به زبانههای آتش به صحنه محشر در میآید و آن گاه ندا سر میدهند: "این همان است که در دنیا دو روی و دو زبان داشته است"[۴]. امام علی (ع) به پیروان خویش هشدار میدهد و میفرماید: "از نفاق بر حذر باشید که هر کس دو روی دارد، پیش خدا آبرو ندارد"[۵].
- بیاعتمادی مردمان: از آسیبهای اجتماعی نفاق آن است که مردم به هر کس دو زبان و دو روی دارد، اعتماد نمیکنند و به او دل نمیسپارند: "آن که نفاقش بیشتر است، وفاقش معلوم نگردد"[۶].
- زشت خویی: نفاق خُلق و خوی آدمی را زشت میکند و فضیلتهای اخلاقی او را از میان میبرد. امام علی (ع) میفرماید: "نفاق، زشتترین خصلت اخلاقی است"[۷].[۸]
نشانههای نفاق
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که نفاق چهار نشانه دارد: سنگ دلی، چشم خشکی، پای فشاری بر گناه و آزمندی در دنیا[۹]. نیز همان امام (ع) میفرماید: "سه چیز نشانه منافق است: زبان و درونش با هم مخالفاند و قلب و عملش همراه نیستند و ظاهر و باطنش دگرگوناند"[۱۰] و پیامبر اسلام (ص) سه نشانه برای نفاق بر میشمارد:دروغ در سخن گفتن، وعده را شکستن و در امانت خیانت ورزیدن[۱۱]. همچنین در جایی دیگر چند نشانه دیگر را نیز بر میشمارد: لعنت فرستادن به جای سلام گفتن، پرخوری و شکمبارگی، غنائم را ربودن، از مساجد گریختن، نماز را به تأخیر انداختن، خویشتن را از دیگران برتر دیدن، شبانگاهان مانند چوب خشک افتادن و روز را به جر و بحث گذراندن[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ غرر الحکم، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾؛ سوره بقره، آیه ۲۶۹.
- ↑ امالی، طوسی، ص۶۲۵.
- ↑ غرر الحکم، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ غرر الحکم، ج۵، ص۲۳۵.
- ↑ غرر الحکم، ج۵، ص۲۳۵.
- ↑ میزان الحکمة، ج۴، ص۳۳۳۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۷-۳۸.
- ↑ میزان الحکمة، ج۴، ص۳۳۳۹.
- ↑ میزان الحکمة، ج۴، ص۳۳۴۰.
- ↑ میزان الحکمة، ج۴، ص۳۳۳۹.
- ↑ میزان الحکمة، ج۴، ص۳۳۴۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۸-۳۹.