تقیه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۹۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۸۹: خط ۸۹:
'''نکات:'''
'''نکات:'''
در [[آیه]] نخست مسئله ابراز [[مخالفت ظاهری با پیامبر]] در صورت فشار و [[ترس]] آمده<ref>در [[درالمنثور]] (ج ۴، ص۱۳۲) ذیل این آیه روایاتی دلیل بر تقیه مربوط به داستان عمار و سمیه و یا بلال نقل شده که عمار از آن حرفی که زده بود سخت ناراحت بود، حضرت فرمود: دلت در آن موقعی که این حرف را زدی چگونه بود، آیا به آنچه گفتی راضی بود یا نه‌؟ عرض کرد: نه، فرمود: خدای تعالی این آیه را نازل فرموده: «{{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ}} «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> و جمله: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> استثنایی است از عموم شرط، و مراد از «[[اکراه]]»، مجبور شدن به گفتن کلمه [[کفر]] و [[تظاهر]] به آن است؛ زیرا [[قلب]] هیچ وقت اکراه نمی‌شود، این اعضای دیگر است که می‌شود آن را مجبور کرد و حاصل مقصود این است: کسانی که بعد از [[ایمان]] تظاهر به کفر می‌کنند و مجبور به گفتن کلمه کفر می‌شوند، ولی دلهایشان مطمئن به ایمان و از [[غضب خدا]] دور است، نباید نگران شوند؛ زیرا مجبور بوده‌اند و در [[آیه]] دوم [[حرمت]] [[تقیه]] بر [[پیامبر اسلام]] در تداوم [[مرجعیت دینی]] و اعلام [[جانشینی]] [[علی بن ابی طالب]] آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> و [[تقیه]] از ماده «وقایه» در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری چیزی از [[آزار]] و [[اذیت]] دیگران است <ref>مفردات راغب، ص۸۸۱، ماده وقی.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص۳۳۱.</ref>
در [[آیه]] نخست مسئله ابراز [[مخالفت ظاهری با پیامبر]] در صورت فشار و [[ترس]] آمده<ref>در [[درالمنثور]] (ج ۴، ص۱۳۲) ذیل این آیه روایاتی دلیل بر تقیه مربوط به داستان عمار و سمیه و یا بلال نقل شده که عمار از آن حرفی که زده بود سخت ناراحت بود، حضرت فرمود: دلت در آن موقعی که این حرف را زدی چگونه بود، آیا به آنچه گفتی راضی بود یا نه‌؟ عرض کرد: نه، فرمود: خدای تعالی این آیه را نازل فرموده: «{{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ}} «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> و جمله: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> استثنایی است از عموم شرط، و مراد از «[[اکراه]]»، مجبور شدن به گفتن کلمه [[کفر]] و [[تظاهر]] به آن است؛ زیرا [[قلب]] هیچ وقت اکراه نمی‌شود، این اعضای دیگر است که می‌شود آن را مجبور کرد و حاصل مقصود این است: کسانی که بعد از [[ایمان]] تظاهر به کفر می‌کنند و مجبور به گفتن کلمه کفر می‌شوند، ولی دلهایشان مطمئن به ایمان و از [[غضب خدا]] دور است، نباید نگران شوند؛ زیرا مجبور بوده‌اند و در [[آیه]] دوم [[حرمت]] [[تقیه]] بر [[پیامبر اسلام]] در تداوم [[مرجعیت دینی]] و اعلام [[جانشینی]] [[علی بن ابی طالب]] آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> و [[تقیه]] از ماده «وقایه» در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری چیزی از [[آزار]] و [[اذیت]] دیگران است <ref>مفردات راغب، ص۸۸۱، ماده وقی.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص۳۳۱.</ref>
==[[تقیه در قرآن]]==
در [[قرآن]] [[آیات]] متعددی وجود دارد که به [[مسلمانان]] در شرایط خاصی [[اجازه]] می‌دهد تا در صورت در خطر افتادن [[جان]]، [[مال]] و [[ناموس]] از سپر [[تقیه]] استفاده کنند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌گردد:
{{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>.
[[مفسرین]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[شأن نزول]] این [[آیه]] را عمل [[عمار یاسر]] می‌دانند. عمار یاسر پس از [[تحمل]] شکنجه‌های فراوان و [[مشاهده]] صحنه [[شهادت]] والدینش، [[یاسر]] و [[سمیه]]، در مقابل [[اصرار]] [[کفار]] بر اظهار [[کفر]] [[تسلیم]] شد و بر حسب ظاهر دست از [[اسلام]] برداشت<ref>قسطلانی، إرشاد الساری، ج۱۰، ص۹۳؛ سرخسی، المبسوط، ج۲۴، ص۴۵.</ref>. وقتی [[رسول الله]]{{صل}} حادثه شهادت یاسر و سمیه را شنید، آن دو را در زمره [[شهدا]] شمرد و [[اشک]] را از چشمان [[عمار]] [[پاک]] نمود و فرمود: {{متن حدیث|إِنْ عَادُوا لَكَ بِمِثْلِ ذَلِکَ فَعُدْ لَهُمْ‌}}<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۸.</ref>؛ «اگر باز تو را مجبور کردند، تو نیز همان کلمات را تکرار کن».
طبق نقل [[آلوسی]] [[مشرکان]] عمار را به چاهی انداخته بودند و [[تهدید]] می‌کردند که اگر به خواسته آنان عمل نکند، سر [[چاه]] را خواهد انباشت و او را زنده به [[گور]] خواهند کرد. عمار از روی تقیه، به ظاهر از [[پیامبر]]{{صل}} برگشت و از [[خدایان]] آنان به [[نیکی]] یاد نمود.
وقتی به رسول الله{{صل}} خبر دادند که عمار [[کافر]] شده است، رسول الله{{صل}} فرمود:
{{متن حدیث|كَلَّا إِنَّ عَمَّاراً مَلِي‌ءٌ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اخْتَلَطَ الْإِيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ}}<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۷، ص۴۷۳.</ref>.
هرگز! همانا [[عمار]]، از سر تا به پایش، مملو از [[ایمان]] است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است.
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید:
#{{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ...}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند - نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref>. [[شأن نزول]] این [[آیه]] را نیز [[مفسران]] در مورد [[عمار یاسر]] دانسته‌اند. [[ابن کثیر]] در [[تفسیر آیه]] می‌گوید: این آیه درباره کسی است که در گفتار با [[مشرکان]] موافقت کرد؛ چون او را کتک می‌زدند و [[اذیت]] می‌کردند. ولی قلبش بر خلاف زبانش بود؛ قلبش ابا داشت از آنچه به زبان جاری می‌کرد<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۶۰۵.</ref>. این [[آیه مبارکه]] در [[مکه]] و در زمانی نازل شد که شمار [[مسلمانان]] بسیار اندک بود و دلالت می‌کند بر اینکه [[تشریع]] [[تقیه]]، از آغاز پیدایش [[اسلام]] بوده است؛ هر چند پیش از اسلام، در [[زمان]] [[حضرت موسی]]<ref>روح المعانی، ج۱۲، ص۳۱.</ref> و [[ابراهیم]]{{ع}}<ref>ابن حزم، الفصل فی الملل و الأهواء والنحل، ج۴، ص۵. </ref> نیز تقیه وجود داشته است و اسلام تنها مهر [[تأیید]] بر [[مشروعیت]] آن زده است.
#{{متن قرآن|وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ}}<ref>«و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>.
در این آیه سخن از [[منزلت]] و [[شأن]] فردی از [[آل فرعون]] است که به خاطر [[مصالح]] مهم‌تر، راه تقیه را در پیش گرفت و در برابر [[فرعون]] و یارانش، ایمان و [[عقیده]] خویش را طی سال‌های مدیدی پنهان نمود<ref>ر.ک: آلوسی، روح المعانی، ج۱۲، ص۳۱؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[ائمه و دعوت به تقیه (مقاله)|مقاله «ائمه و دعوت به تقیه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]] ص ۱۵۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۹۴: خط ۱۰۸:
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000059.jpg|22px]] [[حسین رحیمیان|رحیمیان، حسین]]، [[تقیه - رحیمیان (مقاله)|مقاله «رحیمیان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۸''']]
# [[پرونده:000059.jpg|22px]] [[حسین رحیمیان|رحیمیان، حسین]]، [[تقیه - رحیمیان (مقاله)|مقاله «رحیمیان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۸''']]
# [[پرونده:IM009896.jpg|22px]] [[ائمه و دعوت به تقیه (مقاله)|مقاله «ائمه و دعوت به تقیه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۷''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۵٬۸۷۱

ویرایش