اغراء به جهل: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۲
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۸: خط ۸:
==مقدمه==
==مقدمه==
«اغراء به جهل» یعنی حقیقتی را مخفی کردن و شخص را در [[جهل]] نگه داشتن، یا اظهار خلاف واقع کردن است. که این کار گاهی جایز و صحیح است مانند توریه کردن و گاهی غیرجایز و [[ناپسند]] مثل قراردادن [[معجزه]] در دست [[پیامبر دروغین]] که این قسم بر [[خداوند]] [[قبیح]] و محال است؛ چه این که این کار، [[ظلم]]، [[نقص]] و خلاف غرض به شمار می‌آید.
«اغراء به جهل» یعنی حقیقتی را مخفی کردن و شخص را در [[جهل]] نگه داشتن، یا اظهار خلاف واقع کردن است. که این کار گاهی جایز و صحیح است مانند توریه کردن و گاهی غیرجایز و [[ناپسند]] مثل قراردادن [[معجزه]] در دست [[پیامبر دروغین]] که این قسم بر [[خداوند]] [[قبیح]] و محال است؛ چه این که این کار، [[ظلم]]، [[نقص]] و خلاف غرض به شمار می‌آید.
قاعده [[قبح]] اغراء به جهل یکی از مهمترین [[قواعد]] به شمار می‌رود. تحقیق و [[پژوهش]] در گستره کاربرد این قاعده نشان خواهد داد که قاعده مذکور در [[اثبات]] مسایلی مانند [[وجوب لطف بر خداوند]]، [[لزوم]] [[تکلیف]] برای [[بشریت]]، [[ضرورت فرستادن پیامبران]]، [[ضرورت نصب امام]]، حتمیت [[عصمت پیامبر]] و [[امام]]، دلالت [[اعجاز]] بر [[راستگویی]] [[پیامبران]] و... [[کارایی]] دارد. تحقیق حاضر با روش کتابخانه‌ای و رویکرد گزارشی – تحلیلی، به تفصیل کارکردهای مختلف این قاعده را در تراث مهم [[علم کلام]] مورد کنکاش و مداقه قرار داده، و روشن ساخته که این قاعده، در ابواب و مسایل مهم [[کلامی]] کارایی دارد‌.
قاعده [[قبح]] اغراء به جهل یکی از مهمترین [[قواعد]] به شمار می‌رود. تحقیق و [[پژوهش]] در گستره کاربرد این قاعده نشان خواهد داد که قاعده مذکور در [[اثبات]] مسایلی مانند [[وجوب لطف بر خداوند]]، [[لزوم]] [[تکلیف]] برای [[بشریت]]، [[ضرورت فرستادن پیامبران]]، [[ضرورت نصب امام]]، حتمیت [[عصمت پیامبر]] و [[امام]]، دلالت [[اعجاز]] بر [[راستگویی]] [[پیامبران]] و... [[کارایی]] دارد.
و در بخش پایانی مقاله مهم‌ترین [[ادله]] قبح اغراء به جهل بر خداوند مانند قاعده سنخیت علت و معلول، قاعده [[حسن و قبح عقلی]] و قبیح و محال بودن [[نقض غرض]] مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.


اگر علم کلام، را به «قواعد و مسائلی که نتیجه‌اش، [[تسلط]] [[انسان]] بر اثبات و [[دفاع]] از [[اصول دین]] و رد و [[دفع شبهات]] با [[اقامه دلیل]] و [[برهان]]»<ref>خاتمی، احمد، فرهنگ علم کلام، ص۱۱.</ref> تعریف کنیم، [[رسالت]] مهم علم کلام، دفاع از مجموعه [[تعالیم دین]] خواهد بود<ref>نک: ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، ص۱۰۲؛ قراملکی، احدفرامرز، هندسه معرفتی کلام جدید، ص۱۰۰‌.</ref>. بر این اساس، [[ضرورت]] و اهمیت بالای بحث از قاعده قبح اغراء به جهل از آن رو ست که این قاعده از شاخص‌ترین قواعد کلامی به شمار می‌رود و پایه و اساس برخی قواعد مهم دیگر نیز تلقی می‌شود، و در [[استدلال]] بر مسایل مهم [[علم کلام]] و مسایل [[معرفتی]] نقش مهمی دارد؛ به ویژه که استدلال به آن در مسایل کلیدی و اساسی (مانند تکلیف‌، نبوت‌، [[معجزه]]، [[امامت]]، [[عصمت]] و... که قاعده اغراء به جهل در آنها نقش اساسی دارد‌) رایج است‌، و نیز [[آگاهی]] از گستره کاربردی آن می‌تواند در [[شناخت]] آثار و فواید آن در [[مقام]] [[فهم]] پژوهش‌های [[اعتقادی]] مفید افتد و پیامدهای [[ارزشمند]] آن در قلمرو مباحث [[کلامی]] روشن گردد‌. [[اندیشمندان]] کلامی از [[صدر اسلام]] تاکنون<ref>علم الهدی، علی بن الحسین، الحدود و الحقائق (رسائل الشریف المرتضی)، ج۲، ص۴۴۹؛ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام، ج۱، ص۳۸.</ref> در بسیاری از مسایل کلامی به صورت پراکنده و بدون [[انسجام]] این قاعده را مد نظر قرار داده و بدان استدلال کرده‌اند. نخستین بار که از این قاعده استفاده شده مسئله [[هدایت الهی]] در بحث [[نبوت]] و امامت است؛ به این که اگر [[خداوند متعال]] [[پیامبر]] و [[امام]] نفرستد اغراء به جهل لازم می‌آید<ref>بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۱۵.</ref>. سپس در بحث دلالت معجزه بر [[صداقت پیامبر]] مورد دقت قرار گرفته است‌؛ به این که اگر پیامبر صادق نباشد باید [[خداوند]] او را [[تکذیب]] کند و الا اغراء به جهل لازم می‌آید. و نیز در بحث [[عصمت پیامبران]] و [[امامان]] این قاعده مطرح شده است که اگر [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]] نباشند اغراء به جهل لازم می‌آید. لکن نوعاً در صدد تعریف، تحلیل و بحث درباره آن برنیامده‌اند، بلکه آن را به عنوان یک امر، مسلم شمرده و با توجه به پیش‌فرض‌های [[ذهنی]] خود درباره آن‌، آن را در جای جای [[دانش]] [[کلام]] به کار بسته‌اند. که در این [[پژوهش]] افزون بر تحلیل نوین از این قاعده و ارائه جایگاه و کارکرد آن در علم کلام، [[ادله]] [[قبح]] اغراء به جهل بر خداوند که تاکنون در بین [[متکلمان]] مورد [[غفلت]] قرار گرفته بود مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است‌.
اگر علم کلام، را به «قواعد و مسائلی که نتیجه‌اش، [[تسلط]] [[انسان]] بر اثبات و [[دفاع]] از [[اصول دین]] و رد و [[دفع شبهات]] با [[اقامه دلیل]] و [[برهان]]»<ref>خاتمی، احمد، فرهنگ علم کلام، ص۱۱.</ref> تعریف کنیم، [[رسالت]] مهم علم کلام، دفاع از مجموعه [[تعالیم دین]] خواهد بود<ref>نک: ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، ص۱۰۲؛ قراملکی، احدفرامرز، هندسه معرفتی کلام جدید، ص۱۰۰‌.</ref>. بر این اساس، [[ضرورت]] و اهمیت بالای بحث از قاعده قبح اغراء به جهل از آن رو ست که این قاعده از شاخص‌ترین قواعد کلامی به شمار می‌رود و پایه و اساس برخی قواعد مهم دیگر نیز تلقی می‌شود، و در [[استدلال]] بر مسایل مهم [[علم کلام]] و مسایل [[معرفتی]] نقش مهمی دارد؛ به ویژه که استدلال به آن در مسایل کلیدی و اساسی (مانند تکلیف‌، نبوت‌، [[معجزه]]، [[امامت]]، [[عصمت]] و... که قاعده اغراء به جهل در آنها نقش اساسی دارد‌) رایج است‌، و نیز [[آگاهی]] از گستره کاربردی آن می‌تواند در [[شناخت]] آثار و فواید آن در [[مقام]] [[فهم]] پژوهش‌های [[اعتقادی]] مفید افتد و پیامدهای [[ارزشمند]] آن در قلمرو مباحث [[کلامی]] روشن گردد‌. [[اندیشمندان]] کلامی از [[صدر اسلام]] تاکنون<ref>علم الهدی، علی بن الحسین، الحدود و الحقائق (رسائل الشریف المرتضی)، ج۲، ص۴۴۹؛ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام، ج۱، ص۳۸.</ref> در بسیاری از مسایل کلامی به صورت پراکنده و بدون [[انسجام]] این قاعده را مد نظر قرار داده و بدان استدلال کرده‌اند. نخستین بار که از این قاعده استفاده شده مسئله [[هدایت الهی]] در بحث [[نبوت]] و امامت است؛ به این که اگر [[خداوند متعال]] [[پیامبر]] و [[امام]] نفرستد اغراء به جهل لازم می‌آید<ref>بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۱۵.</ref>. سپس در بحث دلالت معجزه بر [[صداقت پیامبر]] مورد دقت قرار گرفته است‌؛ به این که اگر پیامبر صادق نباشد باید [[خداوند]] او را [[تکذیب]] کند و الا اغراء به جهل لازم می‌آید. و نیز در بحث [[عصمت پیامبران]] و [[امامان]] این قاعده مطرح شده است که اگر [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]] نباشند اغراء به جهل لازم می‌آید. لکن نوعاً در صدد تعریف، تحلیل و بحث درباره آن برنیامده‌اند، بلکه آن را به عنوان یک امر، مسلم شمرده و با توجه به پیش‌فرض‌های [[ذهنی]] خود درباره آن‌، آن را در جای جای [[دانش]] [[کلام]] به کار بسته‌اند. که در این [[پژوهش]] افزون بر تحلیل نوین از این قاعده و ارائه جایگاه و کارکرد آن در علم کلام، [[ادله]] [[قبح]] اغراء به جهل بر خداوند که تاکنون در بین [[متکلمان]] مورد [[غفلت]] قرار گرفته بود مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است‌.
برای [[تبین]] این مسئله با پرسش‌های بسیاری مواجهیم که مهمترین آنها از این قرار است:
برای [[تبین]] این مسئله با پرسش‌های بسیاری مواجهیم که مهمترین آنها از این قرار است:
قاعده اغراء به جهل چیست؟ چند قسم است و قسم [[قبیح]] آن کدام است؟ قاعده [[قبح]] اغراء به جهل چه مقدار در [[علم کلام]] تأثیر دارد؟ و دلیل قبح آن چیست؟ این مقاله کوششی برای پاسخ دادن به این پرسش‌هاست که از روش [[عقلی]] - که اصل اولی در [[اثبات]] مسایل [[کلامی]] است<ref>سبحانی، جعفر، «اقتراح»، فصل‌نامه فرهنگی اجتماعی نقد و نظر، ۱۳۷۴، ش۲، ص۳۷‌.</ref> و نیز به جهت [[دفاع]] از [[معارف دینی]]، که [[ضرورت]] به‌کارگیری منبع [[عقل]] به‌ویژه کاربرد استقلالی آن را در تبیین مبانی و [[قواعد]] کلامی دو چندان می‌کند - استفاده شده است.<ref>[[مرتضی متقی‌نژاد|متقی‌نژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۵.</ref>
قاعده اغراء به جهل چیست؟ چند قسم است و قسم [[قبیح]] آن کدام است؟ قاعده [[قبح]] اغراء به جهل چه مقدار در [[علم کلام]] تأثیر دارد؟ و دلیل قبح آن چیست؟ این مقاله کوششی برای پاسخ دادن به این پرسش‌هاست که از روش [[عقلی]] - که اصل اولی در [[اثبات]] مسایل [[کلامی]] است<ref>سبحانی، جعفر، «اقتراح»، فصل‌نامه فرهنگی اجتماعی نقد و نظر، ۱۳۷۴، ش۲، ص۳۷‌.</ref> و نیز به جهت [[دفاع]] از [[معارف دینی]]، که [[ضرورت]] به‌کارگیری منبع [[عقل]] به‌ویژه کاربرد استقلالی آن را در تبیین مبانی و [[قواعد]] کلامی دو چندان می‌کند - استفاده شده است<ref>[[مرتضی متقی‌نژاد|متقی‌نژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۵.</ref>.


==معناشناسی==
==معناشناسی==
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش