حارث بن مره عبدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| اهل = | | اهل = | ||
| از قبیله = | | از قبیله = [[بنیعبدالقیس]] | ||
| از تیره = | | از تیره = | ||
| پدر = | | پدر = | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[طبری]] و دیگران [[نقل]] میکنند: هنگامی که به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} خبر دادند که [[خوارج نهروان]] افرادی بیگناه را به [[قتل]] رساندهاند و مانند [[عبدالله بن خباب]] [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} را به [[جرم]] [[حق]] گویی سر بریده و شکم همسرش را پاره کردند و [[فرزند]] در رحم او را نیز به [[قتل]] رساندهاند و سه [[زن]] از [[طایفه]] طی و [[ام سنان]] صیداویه را به ناحق کشتهاند، [[حضرت]] سخت [[اندوهگین]] شد و حارث بن مزه عبدی را به عنوان سفیر خود، برای [[دعوت]] آنان به [[پرهیز]] از [[جنگ]] و بازگشت آنها به اردوی [[سپاه اسلام]] و [[دست]] برداشتن از [[قتل]] و [[فتنه]] فرستاد، متأسفانه وقتی [[حارث]] به نزد [[خوارج]] در کنار نهر رفت آن مردان [[نادان]] و [[جاهل]]، [[حارث]] سفیر [[حضرت]] را بدون هیچ [[جرم]] و گناهی و بر خلاف تمام [[موازین]] رسمی آن روز و امروز، به [[قتل]] رساندند، و با این جنایت بر [[جرائم]] خود افزودند. وقتی این خبر وحشتناک به [[مردم]] رسید در [[کوفه]] [[اجتماع]] کردند و از [[حضرت]] خواستند که حرکت کند و این گروه [[نادان]] و احمق را ریشه کن سازد، [[امام]] که [[حجت]] بر او تمام بود و هیچ دلیلی بر تعلل و عدم مقابله با آن گروه لجوج و بی [[منطق]] نمیدید برای [[حفظ]] [[خون]] بی[[گناهان]] حرکت کرد و با نهروانیان به [[جنگ]] پرداخت<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۸۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵ و کامل ابن اثیر، ج۲، حوادث سال ۳۹، ص۴۲۹.</ref>. و تمامی آنها به جز نه نفرشان، همه را به [[هلاکت]] رساند. | [[طبری]] و دیگران [[نقل]] میکنند: هنگامی که به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} خبر دادند که [[خوارج نهروان]] افرادی بیگناه را به [[قتل]] رساندهاند و مانند [[عبدالله بن خباب]] [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} را به [[جرم]] [[حق]] گویی سر بریده و شکم همسرش را پاره کردند و [[فرزند]] در رحم او را نیز به [[قتل]] رساندهاند و سه [[زن]] از [[طایفه]] طی و [[ام سنان]] صیداویه را به ناحق کشتهاند، [[حضرت]] سخت [[اندوهگین]] شد و حارث بن مزه عبدی را به عنوان سفیر خود، برای [[دعوت]] آنان به [[پرهیز]] از [[جنگ]] و بازگشت آنها به اردوی [[سپاه اسلام]] و [[دست]] برداشتن از [[قتل]] و [[فتنه]] فرستاد، متأسفانه وقتی [[حارث]] به نزد [[خوارج]] در کنار نهر رفت آن مردان [[نادان]] و [[جاهل]]، [[حارث]] سفیر [[حضرت]] را بدون هیچ [[جرم]] و گناهی و بر خلاف تمام [[موازین]] رسمی آن روز و امروز، به [[قتل]] رساندند، و با این جنایت بر [[جرائم]] خود افزودند. وقتی این خبر وحشتناک به [[مردم]] رسید در [[کوفه]] [[اجتماع]] کردند و از [[حضرت]] خواستند که حرکت کند و این گروه [[نادان]] و احمق را ریشه کن سازد، [[امام]] که [[حجت]] بر او تمام بود و هیچ دلیلی بر تعلل و عدم مقابله با آن گروه لجوج و بی [[منطق]] نمیدید برای [[حفظ]] [[خون]] بی[[گناهان]] حرکت کرد و با نهروانیان به [[جنگ]] پرداخت<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۸۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵ و کامل ابن اثیر، ج۲، حوادث سال ۳۹، ص۴۲۹.</ref>. و تمامی آنها به جز نه نفرشان، همه را به [[هلاکت]] رساند. | ||
آری [[حارث]] بن مرّه بدون هیچ گناهی به [[دست]] [[خوارج]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۴.</ref> | آری [[حارث]] بن مرّه بدون هیچ گناهی به [[دست]] [[خوارج]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[بنیعبدالقیس]] (قبیله) | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۹: | ||
[[رده:اصحاب امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:قبیله بنیعبدالقیس]] |
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۴۹
حارث بن مره عبدی | |
---|---|
نام کامل | حارث بن مره عبدی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | بنیعبدالقیس |
از اصحاب | امام علی |
حضور در جنگ | جنگ صفین |
مقدمه
حارث بن مره از یاران علی (ع) بود که در جنگ صفین به فرماندهی پیاده نظام میسره (طرف چپ) سپاه امیرمؤمنان (ع) منصوب شد[۱]. و قبل از آغاز جنگ نهروان به دست خوارج بدون هیچ گناهی به شهادت رسید. طبری و دیگران نقل میکنند: هنگامی که به امیرالمؤمنین (ع) خبر دادند که خوارج نهروان افرادی بیگناه را به قتل رساندهاند و مانند عبدالله بن خباب صحابی رسول خدا (ص) را به جرم حق گویی سر بریده و شکم همسرش را پاره کردند و فرزند در رحم او را نیز به قتل رساندهاند و سه زن از طایفه طی و ام سنان صیداویه را به ناحق کشتهاند، حضرت سخت اندوهگین شد و حارث بن مزه عبدی را به عنوان سفیر خود، برای دعوت آنان به پرهیز از جنگ و بازگشت آنها به اردوی سپاه اسلام و دست برداشتن از قتل و فتنه فرستاد، متأسفانه وقتی حارث به نزد خوارج در کنار نهر رفت آن مردان نادان و جاهل، حارث سفیر حضرت را بدون هیچ جرم و گناهی و بر خلاف تمام موازین رسمی آن روز و امروز، به قتل رساندند، و با این جنایت بر جرائم خود افزودند. وقتی این خبر وحشتناک به مردم رسید در کوفه اجتماع کردند و از حضرت خواستند که حرکت کند و این گروه نادان و احمق را ریشه کن سازد، امام که حجت بر او تمام بود و هیچ دلیلی بر تعلل و عدم مقابله با آن گروه لجوج و بی منطق نمیدید برای حفظ خون بیگناهان حرکت کرد و با نهروانیان به جنگ پرداخت[۲]. و تمامی آنها به جز نه نفرشان، همه را به هلاکت رساند. آری حارث بن مرّه بدون هیچ گناهی به دست خوارج به شهادت رسید.[۳]
جستارهای وابسته
- بنیعبدالقیس (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ وقعة صفين، ص۲۰۵.
- ↑ ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۸۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵ و کامل ابن اثیر، ج۲، حوادث سال ۳۹، ص۴۲۹.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۴.