لات: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== بتی بود از آن بنی ثقیف در طائف<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.</ref> که ظاهراً از نَبَطیان به ایشان رسیده بود.<ref>رجوع کنید به سال...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بتی بود از آن [[بنی ثقیف]] در [[طائف]]<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.</ref> که ظاهراً از نَبَطیان به ایشان رسیده بود.<ref>رجوع کنید به سالم، تاریخ العرب فی عصرالجاهلیه، ص۳۷۶ـ ۳۷۸.</ref> [[لات]] هیبتی به شکل تخته سنگ چهار گوش سفید<ref>قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۴۰۰؛ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۹۱.</ref> و یا صخرهای که هیئت طبیعی آن به یک پیکر جاندار شباهت داشت، بود و [[عبادت]] آن به قولی از [[زمان]] [[عمرو بن لحی]]، آغاز شده بود.<ref>قزوینی، آثار البلاد، ص۹۸؛ قس: ابن کلبی، الاصنام، ص۱۶.</ref> گفته شده که در ثقیف صخرهای بود که تنی چند از [[یهود]] - از جمله مردی از ثقیف به نام «لات» - نزد آن سبوس میکوبیدند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> چون لات درگذشت (یا مفقود شد)، عَمْرو بن لُحیّ به ثقیف گفت که او نمرده، بلکه در این [[صخره]] داخل شده است. پس ثقیف به دستور پسر لُحیّ بر روی آن صخره بنایی ساختند و نام «[[لات]]» (نام آن مرد) را بر آن گذاشتند. این خبر اینگونه شایع شد که [[خدا]] در تخته سنگ لات فرو رفته است.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵.</ref> بنابر این، [[ثقفیان]] بنایی بر آن ساخته، پردهای بر آن انداخته و بر گرد آن [[طواف]] میکردند.<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵؛ کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱.</ref> آنان [[معتقد]] بودند خدایشان در تابستان نزد لات و در زمستان نزد [[عزّی]] میآید.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶.</ref> پرده داران و [[کارگزاران]] این [[بت]] مردمی از [[بنی عتاب بن مالک]] - از تیرههای [[قبیله ثقیف]] -<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آل ابی العاص بن ابی یسار بن مالک]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴.</ref> بودند. این بت، نه تنها نزد [[بنی ثقیف]] بلکه مورد [[احترام]] همه [[قبایل عرب]] - از جمله [[قریش]] و ساکنان [[حجاز]] - بود و آنان از گذشته دور [[فرزندان]] خویش را به نام آن مینامیدند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> ثقفیان، [[مردم]] را به [[زیارت]]، [[حج]] گزاری و [[قربانی]] برای آن فرا میخواندند و شبیه همان آدابی که در [[مکه]] برای [[کعبه]] انجام میشد برای لات انجام میدادند.<ref>«...یضاهؤن بها بیت الله الحرام بمکه» (کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱)</ref> آنان موسمی برای حج لات تعیین کرده بودند و درّه اطراف آن را [[حریم]] میدانستند.<ref>صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.</ref> همه [[قبایل]] در این دره [[اجتماع]] کرده، لات را گرامی میداشتند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶ - ۱۷؛ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.</ref> به نام این بت که دومین بت معروف [[عرب]]، به شمار میرفت و در [[شأن]] و [[مرتبت]] بعد از [[منات]] و پیش از [[عزّی]] قرار داشت<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> و به آن «ربّة» یا «ربّة الطائف» میگفتند،<ref>صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۳؛ توفیق بروّ، تاریخ العرب القدیم، ص۲۹۴. هیرودت لات را به خدای سامیان شمالی عشتروت و نیز به (آلهة الفلک) تشبیه کرده و آن نظیر مادری بزرگ برای آلهه است.</ref> در [[قرآن مجید]] اشاره شده است.<ref>«أفریتم اللات و العزی و مناة الثالثة الاخری». (النجم آیه ۱۹ - ۲۰.)</ref> محل نگهداری [[لات]]، امروزه در غرب [[مسجد]] [[ابن عباس]] واقع است.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۷۱.</ref> | «لات» بتی بود از آن [[بنی ثقیف]] در [[طائف]]<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.</ref> که ظاهراً از نَبَطیان به ایشان رسیده بود.<ref>رجوع کنید به سالم، تاریخ العرب فی عصرالجاهلیه، ص۳۷۶ـ ۳۷۸.</ref> [[لات]] هیبتی به شکل تخته سنگ چهار گوش سفید<ref>قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۴۰۰؛ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۹۱.</ref> و یا صخرهای که هیئت طبیعی آن به یک پیکر جاندار شباهت داشت، بود و [[عبادت]] آن به قولی از [[زمان]] [[عمرو بن لحی]]، آغاز شده بود.<ref>قزوینی، آثار البلاد، ص۹۸؛ قس: ابن کلبی، الاصنام، ص۱۶.</ref> گفته شده که در ثقیف صخرهای بود که تنی چند از [[یهود]] - از جمله مردی از ثقیف به نام «لات» - نزد آن سبوس میکوبیدند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> چون لات درگذشت (یا مفقود شد)، عَمْرو بن لُحیّ به ثقیف گفت که او نمرده، بلکه در این [[صخره]] داخل شده است. پس ثقیف به دستور پسر لُحیّ بر روی آن صخره بنایی ساختند و نام «[[لات]]» (نام آن مرد) را بر آن گذاشتند. این خبر اینگونه شایع شد که [[خدا]] در تخته سنگ لات فرو رفته است.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵.</ref> بنابر این، [[ثقفیان]] بنایی بر آن ساخته، پردهای بر آن انداخته و بر گرد آن [[طواف]] میکردند.<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵؛ کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱.</ref> آنان [[معتقد]] بودند خدایشان در تابستان نزد لات و در زمستان نزد [[عزّی]] میآید.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶.</ref> پرده داران و [[کارگزاران]] این [[بت]] مردمی از [[بنی عتاب بن مالک]] - از تیرههای [[قبیله ثقیف]] -<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آل ابی العاص بن ابی یسار بن مالک]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴.</ref> بودند. این بت، نه تنها نزد [[بنی ثقیف]] بلکه مورد [[احترام]] همه [[قبایل عرب]] - از جمله [[قریش]] و ساکنان [[حجاز]] - بود و آنان از گذشته دور [[فرزندان]] خویش را به نام آن مینامیدند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> ثقفیان، [[مردم]] را به [[زیارت]]، [[حج]] گزاری و [[قربانی]] برای آن فرا میخواندند و شبیه همان آدابی که در [[مکه]] برای [[کعبه]] انجام میشد برای لات انجام میدادند.<ref>«...یضاهؤن بها بیت الله الحرام بمکه» (کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱)</ref> آنان موسمی برای حج لات تعیین کرده بودند و درّه اطراف آن را [[حریم]] میدانستند.<ref>صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.</ref> همه [[قبایل]] در این دره [[اجتماع]] کرده، لات را گرامی میداشتند.<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶ - ۱۷؛ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.</ref> به نام این بت که دومین بت معروف [[عرب]]، به شمار میرفت و در [[شأن]] و [[مرتبت]] بعد از [[منات]] و پیش از [[عزّی]] قرار داشت<ref>ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.</ref> و به آن «ربّة» یا «ربّة الطائف» میگفتند،<ref>صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۳؛ توفیق بروّ، تاریخ العرب القدیم، ص۲۹۴. هیرودت لات را به خدای سامیان شمالی عشتروت و نیز به (آلهة الفلک) تشبیه کرده و آن نظیر مادری بزرگ برای آلهه است.</ref> در [[قرآن مجید]] اشاره شده است.<ref>«أفریتم اللات و العزی و مناة الثالثة الاخری». (النجم آیه ۱۹ - ۲۰.)</ref> محل نگهداری [[لات]]، امروزه در غرب [[مسجد]] [[ابن عباس]] واقع است.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۷۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۶
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
«لات» بتی بود از آن بنی ثقیف در طائف[۱] که ظاهراً از نَبَطیان به ایشان رسیده بود.[۲] لات هیبتی به شکل تخته سنگ چهار گوش سفید[۳] و یا صخرهای که هیئت طبیعی آن به یک پیکر جاندار شباهت داشت، بود و عبادت آن به قولی از زمان عمرو بن لحی، آغاز شده بود.[۴] گفته شده که در ثقیف صخرهای بود که تنی چند از یهود - از جمله مردی از ثقیف به نام «لات» - نزد آن سبوس میکوبیدند.[۵] چون لات درگذشت (یا مفقود شد)، عَمْرو بن لُحیّ به ثقیف گفت که او نمرده، بلکه در این صخره داخل شده است. پس ثقیف به دستور پسر لُحیّ بر روی آن صخره بنایی ساختند و نام «لات» (نام آن مرد) را بر آن گذاشتند. این خبر اینگونه شایع شد که خدا در تخته سنگ لات فرو رفته است.[۶] بنابر این، ثقفیان بنایی بر آن ساخته، پردهای بر آن انداخته و بر گرد آن طواف میکردند.[۷] آنان معتقد بودند خدایشان در تابستان نزد لات و در زمستان نزد عزّی میآید.[۸] پرده داران و کارگزاران این بت مردمی از بنی عتاب بن مالک - از تیرههای قبیله ثقیف -[۹] و به نقلی دیگر آل ابی العاص بن ابی یسار بن مالک[۱۰] بودند. این بت، نه تنها نزد بنی ثقیف بلکه مورد احترام همه قبایل عرب - از جمله قریش و ساکنان حجاز - بود و آنان از گذشته دور فرزندان خویش را به نام آن مینامیدند.[۱۱] ثقفیان، مردم را به زیارت، حج گزاری و قربانی برای آن فرا میخواندند و شبیه همان آدابی که در مکه برای کعبه انجام میشد برای لات انجام میدادند.[۱۲] آنان موسمی برای حج لات تعیین کرده بودند و درّه اطراف آن را حریم میدانستند.[۱۳] همه قبایل در این دره اجتماع کرده، لات را گرامی میداشتند.[۱۴] به نام این بت که دومین بت معروف عرب، به شمار میرفت و در شأن و مرتبت بعد از منات و پیش از عزّی قرار داشت[۱۵] و به آن «ربّة» یا «ربّة الطائف» میگفتند،[۱۶] در قرآن مجید اشاره شده است.[۱۷] محل نگهداری لات، امروزه در غرب مسجد ابن عباس واقع است.[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.
- ↑ رجوع کنید به سالم، تاریخ العرب فی عصرالجاهلیه، ص۳۷۶ـ ۳۷۸.
- ↑ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۴۰۰؛ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۹۱.
- ↑ قزوینی، آثار البلاد، ص۹۸؛ قس: ابن کلبی، الاصنام، ص۱۶.
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵.
- ↑ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۵؛ کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ص۱۲۶.
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴.
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.
- ↑ «...یضاهؤن بها بیت الله الحرام بمکه» (کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۵۱)
- ↑ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶ - ۱۷؛ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۲ - ۵۳.
- ↑ ابن کلبی، الأصنام، ص۱۶.
- ↑ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۵۳؛ توفیق بروّ، تاریخ العرب القدیم، ص۲۹۴. هیرودت لات را به خدای سامیان شمالی عشتروت و نیز به (آلهة الفلک) تشبیه کرده و آن نظیر مادری بزرگ برای آلهه است.
- ↑ «أفریتم اللات و العزی و مناة الثالثة الاخری». (النجم آیه ۱۹ - ۲۰.)
- ↑ بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۷۱.