بصره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶: خط ۶:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری [[عراق]] در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر است و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار<ref>درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره</ref> معنای لغوی بصره، [[زمین]] سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به [[کوفه]] و بصره، عراقین هم می‌گفتند. بصره در سال ۱۴ [[هجری]]، در زمان [[عمر بن خطاب]] بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از [[کوفه]] بود. مدتی هم پایتخت [[امویان]] شد. لقب‌های قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن داده‌اند.
بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری [[عراق]] در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار است<ref>درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره</ref>. معنای لغوی بصره، [[زمین]] سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به [[کوفه]] و بصره، عراقین هم می‌گفتند. بصره در سال ۱۴ [[هجری]]، در زمان [[عمر بن خطاب]] بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از [[کوفه]] بود. مدتی هم پایتخت [[امویان]] شد. لقب‌های قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن داده‌اند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>.


[[امام علی|علی]] در زمان [[خلافت]] خویش با [[شورشیان]] بصره جنگید و آن درگیری به [[جنگ جمل]] [[شهرت]] یافت. در [[نهج البلاغه]]، در موارد متعددی [[امام علی|امیر المؤمنین]] از بصره و [[مردم]] آن [[مذمت]] کرده است، از جمله: {{متن حدیث| "لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ {{صل}} وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا"}}<ref>سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر</ref> که نشان‌دهنده [[تفکرات]] [[انحرافی]] و موضعگیری‌های مخالف با [[اهل بیت]] است. بصره در آغاز مرکز طرفداران [[عثمان]] بود، ولی پس از [[خلافت]] [[امام علی|علی]] مرکز [[تشیع]] شد، اما همچنان کسانی در آنجا نسبت به [[آل علی]]، عناد داشتند. [[امام صادق]] در [[حدیثی]] فرموده است: پس از کشته شدن [[امام حسین|حسین بن علی]] همه چیزو همه کس بر آن [[حضرت]] گریست، مگر سه چیز: بصره، [[دمشق]] و [[آل]] [[حکم]] بن عاص<ref>بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۰۵</ref> واین [[کلام]] [[علی]] معروف است که به [[ابن عباس]]، [[والی]] آن [[حضرت]] بر بصره، نوشت: {{متن حدیث|"َ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ "}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۴۹۲، نهج البلاغه(صبحی صالح)نامه ۱۸</ref> بدان که بصره، فرودگاه [[شیطان]] و کشتارگاه فتنه‌هاست.
[[بصره]] شهری ساحلی است و نسبت به شهرهای منطقه ارتفاع کمتری دارد. این وضعیت [[مشکلات]] خاصی برای ساکنان آن ایجاد کرده است. برای نمونه می‌توان به [[آب]] آن [[شهر]] اشاره کرد که به خاطر نزدیک بودن به دریا و مخلوط شدن با آن، شور و بدمزه بوده و بیماری‌های فراوانی از جمله کندذهنی، [[سفاهت]] و خستگی، سوءهاضمه، [[فساد]] طحال و امراض پوستی را برای [[مردمان]] ایجاد کرده است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۶۷.</ref>.


در [[نهضت]] [[عاشورا]]، [[امام حسین]] به شش نفر از شخصیت‌های بصره [[نامه]] نوشت و آنان را به [[یاری]] خویش برای گرفتن [[حق]]، [[دعوت]] کرد. این شش نفر که هر کدام، [[رئیس]] گروهی بودند، عبارت بودند از: [[مالک بن مسمع]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم]] و [[عمر بن عبیدالله]]. نامه‌رسان و پیک [[امام حسین]] {{ع}} برای رساندن این [[پیام]]، غلامش [[سلیمان]] بود. برخی از اینان، به [[امام]] جواب سرد دادند، برخی فرستاده [[امام]] را نزد [[ابن زیاد]] فرستادند. از شخصیت‌های بصره، [[یزید]] بن مسعود به ندای [[امام]] لبیک گفت و با تشکیل جلسه، [[قبایل]] [[عرب]] را به [[یاری]] آن [[حضرت]] [[دعوت]] کرد، آنان نیز خوشحال شده، اعلام [[حمایت]] کردند. در پی آن نامه‌ای به [[امام]] نوشت و اعلام هر گونه [[حمایت]] و [[یاری]] کرد. ولی [[نامه]]، [[روز عاشورا]] وقتی به دست [[امام حسین]] رسید که [[اصحاب]] و یارانش [[شهید]] شده بودند. از سوی دیگر، [[یزید]] بن مسعود وقتی آماده [[یاری]] [[امام]] شده بود که خبر [[شهادت]] آن [[حضرت]] به بصره رسید<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۷</ref> [[یزید بن نبیط بصری]] نیز به اتفاق دو پسر و غلامش به ندای [[امام]] لبیک گفته، خود را به [[مکه]] رساندند و از آنجا همراه [[امام]] به [[کربلا]] آمدند و [[شهید]] شدند<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۸</ref>. گرچه برخی از [[شهدای کربلا]] از [[شیعیان]] بصره بودند، اما بصره در مجموع، موضع شایسته‌ای در برابر [[امام حسین|ابا عبدالله]] و [[نهضت]] او نداشت. سابقه‌اش نیز در [[حمایت]] از [[اهل بیت]]، خوب نبود. امروز، [[مردم بصره]] اغلب [[شیعه]] [[اثناعشریه|اثنی عشری‌]]اند و بخشی هم اخباری. از [[غلات]] شیعه هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند<ref>ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} در زمان [[خلافت]] خویش با [[شورشیان]] بصره جنگید و آن درگیری به [[جنگ جمل]] [[شهرت]] یافت. در [[نهج البلاغه]]، در موارد متعددی [[امام علی|امیر المؤمنین]] از بصره و [[مردم]] آن [[مذمت]] کرده است، از جمله: {{متن حدیث|لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ {{صل}} وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا}}<ref>سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر.</ref> که نشان دهنده [[تفکرات]] [[انحرافی]] و موضع‌گیری‌های مخالف با [[اهل بیت]] است.
 
امروز، [[مردم بصره]] اغلب [[شیعه]] [[اثناعشریه|اثنی عشری‌]]اند و بخشی هم اخباری. از [[غلات]] شیعه هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند<ref>ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>
 
== بصره در دوران ظهور ==
یکی از [[نشانه‌های ظهور]] که [[خداوند]] در [[معراج]] به پیامبرش نشان داد، [[خرابی بصره]] است که توسط یکی از [[فرزندان پیامبر]] انجام می‌شود و ساکنان زنگبار<ref>زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.</ref> از او [[پیروی]] می‌کنند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به [[ابن‌عباس]] فرمودند: سه [[فتنه]] روی خواهد داد... [[فتنه]] سوم در [[بصره]] است و آن از جانب شخصی بی‌رگ و ریشه است که برانگیزاننده [[آشوب]] و بلواست. [[مردم]] دو گروه می‌شوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سال‌هایی بر آنان [[حکومت]] خواهد کرد. سپس [[پادشاهی]] تندخوی و [[خشن]] بر آنها [[حکومت]] کند که نام او در [[آسمان]] [[قتال]] (بسیار کشنده) و در [[زمین]] جبار ([[ستمگر]]) است، آن‌قدر [[خونریزی]] کند که [[آب]] را [[آلوده]] کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس [[اعراب]] بر او [[هجوم]] می‌آورند و او را می‌کشند، در این زمان [[ستم]] و [[فساد]] رواج می‌یابد<ref>ملاحم، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref>
 
در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه [[هنگام ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز [[بصره]] که حتی یک نفر از آن [[شهر]]، با حضرت نباشد<ref>همان، ص ۱۹۴.</ref>. در روایتی آمده است که [[قائم]] [[ظهور]] نمی‌کند جز اینکه دو [[نامه]] خوانده شود: یکی در [[بصره]]، دیگری در [[کوفه]] که در هردو [[نامه]]، از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} اظهار [[برائت]] می‌شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۰: خط ۳۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شهرهای عراق]]
[[رده:شهرها]]

نسخهٔ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۰

بصره
تصویر قدیمی از بصره

بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار است. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشری‌اند و بخشی هم اخباری.

مقدمه

بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار است[۱]. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، عراقین هم می‌گفتند. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از کوفه بود. مدتی هم پایتخت امویان شد. لقب‌های قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن داده‌اند[۲].

بصره شهری ساحلی است و نسبت به شهرهای منطقه ارتفاع کمتری دارد. این وضعیت مشکلات خاصی برای ساکنان آن ایجاد کرده است. برای نمونه می‌توان به آب آن شهر اشاره کرد که به خاطر نزدیک بودن به دریا و مخلوط شدن با آن، شور و بدمزه بوده و بیماری‌های فراوانی از جمله کندذهنی، سفاهت و خستگی، سوءهاضمه، فساد طحال و امراض پوستی را برای مردمان ایجاد کرده است[۳].

امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. در نهج البلاغه، در موارد متعددی امیر المؤمنین از بصره و مردم آن مذمت کرده است، از جمله: «لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ (ص) وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا»[۴] که نشان دهنده تفکرات انحرافی و موضع‌گیری‌های مخالف با اهل بیت است.

امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشری‌اند و بخشی هم اخباری. از غلات شیعه هم چون شیخیه و صوفیه در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، ایرانی تبارند و فارسی و ترکی را هم مثل عربی می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند[۵].[۶]

بصره در دوران ظهور

یکی از نشانه‌های ظهور که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است که توسط یکی از فرزندان پیامبر انجام می‌شود و ساکنان زنگبار[۷] از او پیروی می‌کنند[۸]. امیرمؤمنان (ع) به ابن‌عباس فرمودند: سه فتنه روی خواهد داد... فتنه سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بی‌رگ و ریشه است که برانگیزاننده آشوب و بلواست. مردم دو گروه می‌شوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سال‌هایی بر آنان حکومت خواهد کرد. سپس پادشاهی تندخوی و خشن بر آنها حکومت کند که نام او در آسمان قتال (بسیار کشنده) و در زمین جبار (ستمگر) است، آن‌قدر خونریزی کند که آب را آلوده کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس اعراب بر او هجوم می‌آورند و او را می‌کشند، در این زمان ستم و فساد رواج می‌یابد[۹].[۱۰]

در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی (ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۱۱]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمی‌کند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب (ع) اظهار برائت می‌شود[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۷.
  4. سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر.
  5. ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
  7. زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
  8. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
  9. ملاحم، ص۱۲۵.
  10. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.
  11. همان، ص ۱۹۴.
  12. غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.
  13. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.