جندب بن کعب ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سال ۳۷ هجری' به 'سال ۳۷ هجری')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
جندب [[فرزند]] کعب [[ازدی]] و به قولی عبدی یا غامدی و به [[نقل]] ابوالفرج در الاغانی، کعب [[اسدی]] از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[یاران باوفای امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>الاصابه، ج۱، ص۵۱۱ و الاغانی، ج۵، ص۱۵۶.</ref>.
جندب [[فرزند]] کعب [[ازدی]] و به قولی عبدی یا غامدی و به [[نقل]] ابوالفرج در الاغانی، کعب [[اسدی]] از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[یاران باوفای امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>الاصابه، ج۱، ص۵۱۱ و الاغانی، ج۵، ص۱۵۶.</ref>.
جندب به [[نقل]] کثیری از مؤرخان همان کسی است که در زمان [[خلیفه سوم]] ([[عثمان بن عفان]]) جادوگر [[حاکم کوفه]]، [[ولید بن عقبه]] را به [[قتل]] رساند و به [[قاتل]] جادوگر معروف گردید<ref>در کیفیت جادوگری او بدین صورت نقل شده که آن مرد جادوگر سر خود یا سر دیگری را با شمشیر می‌برید ولی به او ضرری نمی‌رسید و کعب سر این مرد جادوگر را برید. سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۲۵ و الاصابه ج۱، ص۵۱۱ و اسد الغابه، ج۱، ص۲۰۵.</ref>.
جندب به [[نقل]] کثیری از مؤرخان همان کسی است که در زمان [[خلیفه سوم]] ([[عثمان بن عفان]]) جادوگر [[حاکم کوفه]]، [[ولید بن عقبه]] را به [[قتل]] رساند و به [[قاتل]] جادوگر معروف گردید<ref>در کیفیت جادوگری او بدین صورت نقل شده که آن مرد جادوگر سر خود یا سر دیگری را با شمشیر می‌برید ولی به او ضرری نمی‌رسید و کعب سر این مرد جادوگر را برید. سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۲۵ و الاصابه ج۱، ص۵۱۱ و اسد الغابه، ج۱، ص۲۰۵.</ref>.
بعد از این حادثه، [[ولید]] او را زندانی کرد. وی هنگامی که در زندان [[کوفه]] بود، شخصی [[نصرانی]] [[رئیس]] زندان بود. وقتی دید جندب روزها [[روزه]] می‌گیرد و شبها به [[نماز]] می‌ایستد، درباره او به تحقیق پرداخت تا این که دانست جندب [[انسان]] [[وارسته]] و [[مسلمان]] واقعی است از این‌رو، [[مرد]] [[نصرانی]] [[اسلام]] آورد و می‌گفت: "[[پروردگار]] من [[پروردگار]] جندب است و [[دین]] من بر [[دین]] جندب است"<ref>{{متن حدیث|ربي رب جندب و دیني على دين جندب}}؛ الاغانی، ج۵، ص۱۵۶ و ر. ک: اسد الغابه ج۱، ص۳۰۵.</ref>.
بعد از این حادثه، [[ولید]] او را زندانی کرد. وی هنگامی که در زندان [[کوفه]] بود، شخصی [[نصرانی]] [[رئیس]] زندان بود. وقتی دید جندب روزها [[روزه]] می‌گیرد و شبها به [[نماز]] می‌ایستد، درباره او به تحقیق پرداخت تا این که دانست جندب [[انسان]] [[وارسته]] و [[مسلمان]] واقعی است از این‌رو، [[مرد]] [[نصرانی]] [[اسلام]] آورد و می‌گفت: «[[پروردگار]] من [[پروردگار]] جندب است و [[دین]] من بر [[دین]] جندب است»<ref>{{متن حدیث|ربي رب جندب و دیني على دين جندب}}؛ الاغانی، ج۵، ص۱۵۶ و ر. ک: اسد الغابه ج۱، ص۳۰۵.</ref>.
وی پس از [[آزادی]] از زندان به همراه بزرگانی از [[کوفه]] به علت [[انتقاد]] و [[عیب‌جویی]] از [[خلیفه سوم]] در سال ۳۳ [[هجری]] به [[دستور]] [[عثمان]] از [[کوفه]] به [[شام]] [[تبعید]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۶.</ref>.
وی پس از [[آزادی]] از زندان به همراه بزرگانی از [[کوفه]] به علت [[انتقاد]] و [[عیب‌جویی]] از [[خلیفه سوم]] در سال ۳۳ [[هجری]] به [[دستور]] [[عثمان]] از [[کوفه]] به [[شام]] [[تبعید]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۶.</ref>.


۲۴٬۵۵۵

ویرایش