ذعلب یمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
عنوان "ذِعلِب" به کسر ذال و لام که گاهی "ذِعلَب" به [[فتح]] لام خوانده می‌شود به‌عنوان [[لقب]] شخصی، در دو جا از [[نهج البلاغه]] شریف بر حسب چاپ‌ها و نسخه‌هایی که در دسترسی [[مردم]] قرار دارد، دیده می‌شود: یکی از [[خطبه]] ۱۷۹ برابر نسخه همراه با ترجمه مرحوم [[محمد دشتی]] و ۱۷۸ بر اساس چاپ مرحوم [[فیض]] الاسلام با این مضمون که [[ذعلب یمانی]] در میان جمعی به‌پا خاست و از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} پرسید: "ای [[امیرمؤمنان]]، آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" و [[حضرت]] پاسخ او را می‌دهد؛ دیگری در [[خطبه]] ۲۳۴ برحسب چاپ مرحوم دشتی و ۲۲۵ بر اساس چاپ [[فیض]] الاسلام. نام این شخص در آثار اولیه رجالی دیده نمی‌شود.
عنوان «ذِعلِب» به کسر ذال و لام که گاهی «ذِعلَب» به [[فتح]] لام خوانده می‌شود به‌عنوان [[لقب]] شخصی، در دو جا از [[نهج البلاغه]] شریف بر حسب چاپ‌ها و نسخه‌هایی که در دسترسی [[مردم]] قرار دارد، دیده می‌شود: یکی از [[خطبه]] ۱۷۹ برابر نسخه همراه با ترجمه مرحوم [[محمد دشتی]] و ۱۷۸ بر اساس چاپ مرحوم [[فیض]] الاسلام با این مضمون که [[ذعلب یمانی]] در میان جمعی به‌پا خاست و از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} پرسید: «ای [[امیرمؤمنان]]، آیا پروردگارت را دیده‌ای؟» و [[حضرت]] پاسخ او را می‌دهد؛ دیگری در [[خطبه]] ۲۳۴ برحسب چاپ مرحوم دشتی و ۲۲۵ بر اساس چاپ [[فیض]] الاسلام. نام این شخص در آثار اولیه رجالی دیده نمی‌شود.
[[شیخ طوسی]] از وی در بخش [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[رجال]] خود نام نمی‌برد.
[[شیخ طوسی]] از وی در بخش [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[رجال]] خود نام نمی‌برد.
وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان [[لقب]] یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات [[امام]] {{ع}}، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با [[استنباط]] از آنچه در این [[خطبه]] و مانند آن به‌دست آمده، وی را از [[اصحاب امام]] بدانند و در مورد او [[داوری]] کنند.
وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان [[لقب]] یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات [[امام]] {{ع}}، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با [[استنباط]] از آنچه در این [[خطبه]] و مانند آن به‌دست آمده، وی را از [[اصحاب امام]] بدانند و در مورد او [[داوری]] کنند.


مرحوم [[مامقانی]] و بعضی از دیگر بزرگان براساس [[روایات]] وارد شده در مضمون [[خطبه]] موجود در [[نهج البلاغه]]، وی را به [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]] [[قلب]] ستوده‌اند. در حالی‌ که [[علامه شوشتری]] با استناد به عباراتی از [[روایت]] مذکور در [[توحید]] [[صدوق]] به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این [[استدلال]] که وقتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گستره [[دانش]] خود را در زمینه [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من [[امام]] را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: "آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" از بخش‌های دیگر [[روایت]] روشن می‌شود که ذعلب در پایان [[سخن امام]] چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی [[زمین]] می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا [[سوگند]] تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا [[سوگند]] هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان [[توبه]] و [[استبصار]] و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۰۹.</ref>.
مرحوم [[مامقانی]] و بعضی از دیگر بزرگان براساس [[روایات]] وارد شده در مضمون [[خطبه]] موجود در [[نهج البلاغه]]، وی را به [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]] [[قلب]] ستوده‌اند. در حالی‌ که [[علامه شوشتری]] با استناد به عباراتی از [[روایت]] مذکور در [[توحید]] [[صدوق]] به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این [[استدلال]] که وقتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گستره [[دانش]] خود را در زمینه [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من [[امام]] را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: «آیا پروردگارت را دیده‌ای؟» از بخش‌های دیگر [[روایت]] روشن می‌شود که ذعلب در پایان [[سخن امام]] چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی [[زمین]] می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا [[سوگند]] تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا [[سوگند]] هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان [[توبه]] و [[استبصار]] و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۰۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۱

ذعلب یمانی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملذعلب یمانی
جنسیتمرد
از اصحابامام علی


مقدمه

عنوان «ذِعلِب» به کسر ذال و لام که گاهی «ذِعلَب» به فتح لام خوانده می‌شود به‌عنوان لقب شخصی، در دو جا از نهج البلاغه شریف بر حسب چاپ‌ها و نسخه‌هایی که در دسترسی مردم قرار دارد، دیده می‌شود: یکی از خطبه ۱۷۹ برابر نسخه همراه با ترجمه مرحوم محمد دشتی و ۱۷۸ بر اساس چاپ مرحوم فیض الاسلام با این مضمون که ذعلب یمانی در میان جمعی به‌پا خاست و از امیرالمؤمنین (ع) پرسید: «ای امیرمؤمنان، آیا پروردگارت را دیده‌ای؟» و حضرت پاسخ او را می‌دهد؛ دیگری در خطبه ۲۳۴ برحسب چاپ مرحوم دشتی و ۲۲۵ بر اساس چاپ فیض الاسلام. نام این شخص در آثار اولیه رجالی دیده نمی‌شود. شیخ طوسی از وی در بخش اصحاب امیرالمؤمنین (ع) از رجال خود نام نمی‌برد. وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان لقب یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات امام (ع)، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با استنباط از آنچه در این خطبه و مانند آن به‌دست آمده، وی را از اصحاب امام بدانند و در مورد او داوری کنند.

مرحوم مامقانی و بعضی از دیگر بزرگان براساس روایات وارد شده در مضمون خطبه موجود در نهج البلاغه، وی را به فصاحت و بلاغت و شجاعت قلب ستوده‌اند. در حالی‌ که علامه شوشتری با استناد به عباراتی از روایت مذکور در توحید صدوق به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این استدلال که وقتی امیرالمؤمنین (ع) گستره دانش خود را در زمینه تورات و انجیل و قرآن بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من امام را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: «آیا پروردگارت را دیده‌ای؟» از بخش‌های دیگر روایت روشن می‌شود که ذعلب در پایان سخن امام چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی زمین می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا سوگند تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا سوگند هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان توبه و استبصار و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود[۱].

منابع

پانویس