جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
'''[[پیام]] به [[خوارج]]''': وقتی که [[خوارج نهروان]] آماده [[جنگ]] با [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} شدند، [[حضرت علی]] {{ع}} [[صحابی]] بزرگ [[رسول خدا]] {{صل}} [[قیس بن سعد بن عباده]] را که در رکابش بود، به سوی [[خوارج]] فرستاد؛ ولی گفتار سعد هیچ تأثیری در [[روحیه]] خصمانه آنها نگذاشت و همچنان بر طبل [[جنگ]] و [[مخالفت]] با [[حضرت]] کوبیدند. [[امام]] {{ع}} برای [[اتمام حجت]] بیشتر، [[صحابی]] بزرگ ابوایوب انصاری را به سوی آنان فرستاد تا با صحبت و گفت و گو و [[موعظه]] و [[نصیحت]] جلو [[خونریزی]] را بگیرد. [[ابوایوب]] وقتی مقابل [[خوارج]] قرار گرفت، آنها را مخاطب قرار داد و چنین گفت: «ای [[بندگان خدا]]، ما و شما بر همان [[عهد]] و [[پیمان]] سابق پایداریم و میان ما و شما اختلافی نیست، پس چرا این گونه در برابر ما [[لشکر]] آراستهاید و کمر به [[قتل]] ما بستهاید؟!». [[خوارج]] در پاسخ او به [[دلیل]] واهی و بیمنطقی [[تمسک]] کرده و گفتند: اگر امروز هم [[فرمان]] شما را گردن نهیم و [[تابعیت]] شما را بپذیریم، باز شما چون گذشته، تن به [[حکمیت]] میدهید و [[حکم خدا]] را به غیر [[خدا]] وا میگذارید. [[ابوایوب]] در پاسخ آنها گفت: شما را به [[خداوند]] [[سوگند]] میدهم مبادا از [[ترس]] حوادثی که شاید هرگز تکرار نشود، پیشاپیش فتنهای برانگیزید و [[آتش]] [[جنگی]] را شعلهور سازید<ref>کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۴ و تاریخ طبری، ج۵، ص۸۳.</ref> | '''[[پیام]] به [[خوارج]]''': وقتی که [[خوارج نهروان]] آماده [[جنگ]] با [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} شدند، [[حضرت علی]] {{ع}} [[صحابی]] بزرگ [[رسول خدا]] {{صل}} [[قیس بن سعد بن عباده]] را که در رکابش بود، به سوی [[خوارج]] فرستاد؛ ولی گفتار سعد هیچ تأثیری در [[روحیه]] خصمانه آنها نگذاشت و همچنان بر طبل [[جنگ]] و [[مخالفت]] با [[حضرت]] کوبیدند. [[امام]] {{ع}} برای [[اتمام حجت]] بیشتر، [[صحابی]] بزرگ ابوایوب انصاری را به سوی آنان فرستاد تا با صحبت و گفت و گو و [[موعظه]] و [[نصیحت]] جلو [[خونریزی]] را بگیرد. [[ابوایوب]] وقتی مقابل [[خوارج]] قرار گرفت، آنها را مخاطب قرار داد و چنین گفت: «ای [[بندگان خدا]]، ما و شما بر همان [[عهد]] و [[پیمان]] سابق پایداریم و میان ما و شما اختلافی نیست، پس چرا این گونه در برابر ما [[لشکر]] آراستهاید و کمر به [[قتل]] ما بستهاید؟!». [[خوارج]] در پاسخ او به [[دلیل]] واهی و بیمنطقی [[تمسک]] کرده و گفتند: اگر امروز هم [[فرمان]] شما را گردن نهیم و [[تابعیت]] شما را بپذیریم، باز شما چون گذشته، تن به [[حکمیت]] میدهید و [[حکم خدا]] را به غیر [[خدا]] وا میگذارید. [[ابوایوب]] در پاسخ آنها گفت: شما را به [[خداوند]] [[سوگند]] میدهم مبادا از [[ترس]] حوادثی که شاید هرگز تکرار نشود، پیشاپیش فتنهای برانگیزید و [[آتش]] [[جنگی]] را شعلهور سازید<ref>کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۴ و تاریخ طبری، ج۵، ص۸۳.</ref> | ||
'''[[دلاوری]] ابوایوب انصاری در [[نهروان]]''': [[ابن ابی الحدید]] از ابوالعباس مبرد [[نقل]] میکند: [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} هنگامی که دریافت [[حجت]] را بر [[خوارج]] تمام کرده و آنها حاضر به [[مذاکره]] و ترک [[مخاصمه]] و [[قتال]] نیستند و همچنان بر [[جنگ]] و [[خونریزی]] [[اصرار]] میورزند، باز هم طبق روش و [[سنت]] [[رسول الله]] {{صل}} به [[یاران]] خود فرمود: «شما آغازگر [[جنگ]] نباشید تا آنان [[جنگ]] را شروع نمایند»{{متن حدیث|لاَ تَبْدَءُوهُمْ بِقِتَالٍ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ}} و ابوایوب انصاری را [[فرمانده]] [[میمنه]] [[سپاه]] خود قرار داد. در این [[جنگ]] چون [[ابوایوب]] خود را مورد حمله دید و از طرفی [[فرمان]] [[حضرت علی]] {{ع}} هم برای حمله صادر شد، | '''[[دلاوری]] ابوایوب انصاری در [[نهروان]]''': [[ابن ابی الحدید]] از ابوالعباس مبرد [[نقل]] میکند: [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} هنگامی که دریافت [[حجت]] را بر [[خوارج]] تمام کرده و آنها حاضر به [[مذاکره]] و ترک [[مخاصمه]] و [[قتال]] نیستند و همچنان بر [[جنگ]] و [[خونریزی]] [[اصرار]] میورزند، باز هم طبق روش و [[سنت]] [[رسول الله]] {{صل}} به [[یاران]] خود فرمود: «شما آغازگر [[جنگ]] نباشید تا آنان [[جنگ]] را شروع نمایند»{{متن حدیث|لاَ تَبْدَءُوهُمْ بِقِتَالٍ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ}} و ابوایوب انصاری را [[فرمانده]] [[میمنه]] [[سپاه]] خود قرار داد. در این [[جنگ]] چون [[ابوایوب]] خود را مورد حمله دید و از طرفی [[فرمان]] [[حضرت علی]] {{ع}} هم برای حمله صادر شد، دست به [[شمشیر]] برد و بر آن گروه [[نادان]] حمله کرد و دلاورانه [[شمشیر]] زد و یکی از سران [[خوارج]] به نام [[زید بن حصین]] طائی را به [[هلاکت]] رساند؛ چون [[آتش]] [[جنگ]] فرو نشست، به [[محضر امام]] {{ع}} آمد و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]، من [[زید بن حصین طائی]] را به [[قتل]] رساندم و چنان نیزه به سینهاش زدم که از پشت او خارج شد و به او گفتم: «ای [[دشمن خدا]]، [[بشارت]] باد بر تو [[آتش جهنم]]»<ref>{{عربی|ابشر یا عدو الله بالنار}}</ref> اما او در پاسخ گفت: به زودی (در [[قیامت]]) خواهی دانست کدام یک از ما به [[آتش]] سزاوارتریم. [[امام]] {{ع}} در راستای [[اطمینان]] [[قلب]] [[ابوایوب]] فرمود: «او به [[آتش جهنم]] سزاوارتر است»<ref>{{متن حدیث|هو أولی بها لیا}}، تاریخ طبری، ج۵، ص۸۷ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۶.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۵-۷۷.</ref> | ||
== صراحت و [[حق]] گویی [[ابوایوب]] در برابر [[معاویه]] == | == صراحت و [[حق]] گویی [[ابوایوب]] در برابر [[معاویه]] == |