جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تکلیف | عنوان مدخل = تکلیف | مداخل مرتبط = تکلیف در قرآن - تکلیف در فقه اسلامی - تکلیف در معارف و سیره سجادی | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == "تکلیف" مصدر باب تفعیل از ریشه کلف میباشد که به معنای مشقت و سختی، به رنج...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
"تکلیف" مصدر باب تفعیل از ریشه کلف میباشد که به معنای [[مشقت]] و [[سختی]]، به [[رنج]] افکندن، به گردن گذاشتن و بر عهده گذاشتن کاری سخت به کار رفته است<ref>العین؛ مفردات؛ مجمع البحرین.</ref>. معنای دیگری که برای این ریشه بیان شده [[ترغیب]] و [[تشویق]] کردن به انجام یک کار همراه با علاقه و [[محبت]] است<ref>تاج العروس.</ref>. بنابراین باید گفت [[تکلیف]] در [[حقیقت]] کاری است که [[انسان]] در مسیر [[ادای حقوق]] [[الهی]] برای انجام آن خود را به سختی میاندازد و این نیست مگر به جهت و میل و محبت [[قلبی]] که در وجود او نسبت به [[خدای متعال]] وجود دارد<ref>قاموس قرآن.</ref>. | "تکلیف" مصدر باب تفعیل از ریشه کلف میباشد که به معنای [[مشقت]] و [[سختی]]، به [[رنج]] افکندن، به گردن گذاشتن و بر عهده گذاشتن کاری سخت به کار رفته است<ref>العین؛ مفردات؛ مجمع البحرین.</ref>. معنای دیگری که برای این ریشه بیان شده [[ترغیب]] و [[تشویق]] کردن به انجام یک کار همراه با علاقه و [[محبت]] است<ref>تاج العروس.</ref>. بنابراین باید گفت [[تکلیف]] در [[حقیقت]] کاری است که [[انسان]] در مسیر [[ادای حقوق]] [[الهی]] برای انجام آن خود را به سختی میاندازد و این نیست مگر به جهت و میل و محبت [[قلبی]] که در وجود او نسبت به [[خدای متعال]] وجود دارد<ref>قاموس قرآن.</ref>. | ||
از آنجا که انجام تکلیف همواره با [[اطاعت]] [[اوامر]] عجین است؛ با [[تأمل]] در معنای [[حقیقی]] «طاعت» به تصویر روشنتری از تکلیف | از آنجا که انجام تکلیف همواره با [[اطاعت]] [[اوامر]] عجین است؛ با [[تأمل]] در معنای [[حقیقی]] «طاعت» به تصویر روشنتری از تکلیف دست خواهیم یافت. لغتشناسان [[طاعت]] را از ریشه طَوع به معنای میل و رغبت میدانند<ref>قاموس قرآن.</ref>. در [[قرآن کریم]] هم به این معنا به کار رفته است {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}} <ref>«و هر که در آسمانها و زمین است و سایههایشان خواه و ناخواه سپیدهدمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده میبرند» سوره رعد، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>. | ||
در معنای اصلی تکلیف نیز نوعی محبت و علاقه نهفته است، لذا باید گفت عنصر اصلی [[پایبندی]] به [[تکالیف]]، وجود [[محبت]] [[خدای متعال]] در [[قلب]] [[انسان]] است که از [[معرفت]] او نشئت گرفته است و ما را در مسیر [[اطاعت]] از او ثابتقدم مینماید. پس تکالیف و [[اوامر الهی]] [[آزمون]] سنجش [[میزان]] [[طاعت]] ما هستند. همانطور که [[امام سجاد]] {{ع}} در [[مقام]] [[ستایش]] خدای متعال میفرماید: «و تا [[فرمانبرداری]] و سپاسگزاریمان بیازماید، به کارهایی [[فرمان]] داد و از کارهایی [[نهی]] فرمود»<ref>نیایش یکم.</ref>. البته روشن است که انسان همواره [[نیازمند]] [[توفیق الهی]] است تا بتواند از انجام [[تکالیف الهی]] سربلند بیرون آید و پاکیزهترین مسیر را [[انتخاب]] کند: «ای [[خداوند]]، زبانم به [[هدایت]] بگشای و [[پرهیزگاری]] را به من [[الهام]] کن و مرا به هر کاری که پاکیزهتر است [[توفیق]] ده و به هرچه [[خشنودی]] تو در آن است برگمار»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | در معنای اصلی تکلیف نیز نوعی محبت و علاقه نهفته است، لذا باید گفت عنصر اصلی [[پایبندی]] به [[تکالیف]]، وجود [[محبت]] [[خدای متعال]] در [[قلب]] [[انسان]] است که از [[معرفت]] او نشئت گرفته است و ما را در مسیر [[اطاعت]] از او ثابتقدم مینماید. پس تکالیف و [[اوامر الهی]] [[آزمون]] سنجش [[میزان]] [[طاعت]] ما هستند. همانطور که [[امام سجاد]] {{ع}} در [[مقام]] [[ستایش]] خدای متعال میفرماید: «و تا [[فرمانبرداری]] و سپاسگزاریمان بیازماید، به کارهایی [[فرمان]] داد و از کارهایی [[نهی]] فرمود»<ref>نیایش یکم.</ref>. البته روشن است که انسان همواره [[نیازمند]] [[توفیق الهی]] است تا بتواند از انجام [[تکالیف الهی]] سربلند بیرون آید و پاکیزهترین مسیر را [[انتخاب]] کند: «ای [[خداوند]]، زبانم به [[هدایت]] بگشای و [[پرهیزگاری]] را به من [[الهام]] کن و مرا به هر کاری که پاکیزهتر است [[توفیق]] ده و به هرچه [[خشنودی]] تو در آن است برگمار»<ref>نیایش بیستم.</ref>. |