جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[قرآن]] با اشاره به اینکه [[انتخاب]] [[عقاید]] [[باطل]] از سوی پیشینیان، از [[بیخردی]] و [[جهل]] ناشی بوده، [[اصرار]] نسلهای بعدی بر آن [[عقاید]] و نپذیرفتن [[دعوت حق]] مبنی بر [[پیروی از کتاب خدا]] و [[پیامبر]] را [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۴.</ref> [[اهل]] کتاب هرچند [[بتپرست]] نبودند، لکن به [[جهت]] [[اصرار]] بر [[آیین]] گذشته خود و نپذیرفتن [[دین اسلام]]، بر اثر [[تعصبات قومی]] و [[حسادت]]، از نگاه [[قرآن]]، به نوعی، مرتجع دانسته شدهاند {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود به آنچه خداوند (بر پیامبر اسلام) فرو فرستاده است؛ ایمان آورید؛ میگویند: ما به آنچه بر (پیامبر) خودمان فرو فرستاده شده است ایمان میآوریم؛ و جز آن را انکار میکنند با آنکه آن (قرآن)، راستین است و کتابی را که آنان دارند، راست میشمارد؛ (نیز) بگو، اگر ایمان دارید، چرا از این پیش، پیامبران خداوند را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۹۱.</ref>. برخی از آنان همکیشانشان را به پافشاری بر [[عقاید]] [[باطل]] خود و [[پیروی]] نکردن از غیر [[دین یهود]] سفارش میکردند {{متن قرآن|وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و جز به کسی که از دین شما پیروی کند اعتماد نکنید، بگو: بیگمان رهنمود، رهنمود خداوند است تا کسی نپندارد که به کسی مانند آنچه به شما دادهاند میدهند یا بتوانند با شما نزد پروردگارتان چون و چرا کنند، بگو: به راستی بخشش در دست خداوند است، به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره آل عمران، آیه ۷۳.</ref>، و برای نپذیرفتن آیینِ جدید ([[اسلام]])، به بهانههایی [[دروغین]] متوسّل میشدند {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهانها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست میگویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. | [[قرآن]] با اشاره به اینکه [[انتخاب]] [[عقاید]] [[باطل]] از سوی پیشینیان، از [[بیخردی]] و [[جهل]] ناشی بوده، [[اصرار]] نسلهای بعدی بر آن [[عقاید]] و نپذیرفتن [[دعوت حق]] مبنی بر [[پیروی از کتاب خدا]] و [[پیامبر]] را [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۴.</ref> [[اهل]] کتاب هرچند [[بتپرست]] نبودند، لکن به [[جهت]] [[اصرار]] بر [[آیین]] گذشته خود و نپذیرفتن [[دین اسلام]]، بر اثر [[تعصبات قومی]] و [[حسادت]]، از نگاه [[قرآن]]، به نوعی، مرتجع دانسته شدهاند {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود به آنچه خداوند (بر پیامبر اسلام) فرو فرستاده است؛ ایمان آورید؛ میگویند: ما به آنچه بر (پیامبر) خودمان فرو فرستاده شده است ایمان میآوریم؛ و جز آن را انکار میکنند با آنکه آن (قرآن)، راستین است و کتابی را که آنان دارند، راست میشمارد؛ (نیز) بگو، اگر ایمان دارید، چرا از این پیش، پیامبران خداوند را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۹۱.</ref>. برخی از آنان همکیشانشان را به پافشاری بر [[عقاید]] [[باطل]] خود و [[پیروی]] نکردن از غیر [[دین یهود]] سفارش میکردند {{متن قرآن|وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و جز به کسی که از دین شما پیروی کند اعتماد نکنید، بگو: بیگمان رهنمود، رهنمود خداوند است تا کسی نپندارد که به کسی مانند آنچه به شما دادهاند میدهند یا بتوانند با شما نزد پروردگارتان چون و چرا کنند، بگو: به راستی بخشش در دست خداوند است، به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره آل عمران، آیه ۷۳.</ref>، و برای نپذیرفتن آیینِ جدید ([[اسلام]])، به بهانههایی [[دروغین]] متوسّل میشدند {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهانها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست میگویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. | ||
[[منافقان]] نیز برخلاف ظاهر، خواهان [[عقاید]] [[جاهلی]] بودند؛ چنانکه خود به این امر اعتراف میکردند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند ایمان آوردهایم و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.</ref> آنها میکوشیدند تا [[مسلمانان]] را به بهانههای گوناگون به [[عقاید]] گذشته [[جاهلی]] بازگردانند که [[قرآن]] [[مسلمانان]] را از این امر [[آگاه]] ساخته، آنان را از [[پیروی]] [[منافقان]] و [[یهود]] <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۸۵۶.</ref> برحذر داشته، و [[ارتجاع]] و بازگشت به [[عقاید]] [[باطل]] پیشین را نتیجه اینگونه پیرویها دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشتهتان (در جاهلیت) باز میگردانند و از زیانکاران میگردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref> بازگشت [[منافقان]] از ظاهر [[اسلام]] به [[کفر]] در برهههای گوناگونی صورت پذیرفته که [[قرآن]] در [[آیات]] متعدّدی از آن یادکرده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref> همچنین طبق نقل [[قرآن]]، مسأله [[قبله]] یا [[تغییر]] آن <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۱۶.</ref> برای نمایاندن پدیده [[ارتجاع]] و [[شناخت]] مرتجعان از [[مؤمنان راستین]] بوده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> در ماجرای [[جنگ اُحُد]] و به دنبال شایعه [[شهادت پیامبر]] {{صل}} نیز گروهی از این افراد به ظاهر [[مسلمان]] به [[فکر]] بازگشت به [[بتپرستی]] افتادند و برخی نیز از [[دین]] | [[منافقان]] نیز برخلاف ظاهر، خواهان [[عقاید]] [[جاهلی]] بودند؛ چنانکه خود به این امر اعتراف میکردند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند ایمان آوردهایم و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.</ref> آنها میکوشیدند تا [[مسلمانان]] را به بهانههای گوناگون به [[عقاید]] گذشته [[جاهلی]] بازگردانند که [[قرآن]] [[مسلمانان]] را از این امر [[آگاه]] ساخته، آنان را از [[پیروی]] [[منافقان]] و [[یهود]] <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۸۵۶.</ref> برحذر داشته، و [[ارتجاع]] و بازگشت به [[عقاید]] [[باطل]] پیشین را نتیجه اینگونه پیرویها دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشتهتان (در جاهلیت) باز میگردانند و از زیانکاران میگردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref> بازگشت [[منافقان]] از ظاهر [[اسلام]] به [[کفر]] در برهههای گوناگونی صورت پذیرفته که [[قرآن]] در [[آیات]] متعدّدی از آن یادکرده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref> همچنین طبق نقل [[قرآن]]، مسأله [[قبله]] یا [[تغییر]] آن <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۱۶.</ref> برای نمایاندن پدیده [[ارتجاع]] و [[شناخت]] مرتجعان از [[مؤمنان راستین]] بوده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> در ماجرای [[جنگ اُحُد]] و به دنبال شایعه [[شهادت پیامبر]] {{صل}} نیز گروهی از این افراد به ظاهر [[مسلمان]] به [[فکر]] بازگشت به [[بتپرستی]] افتادند و برخی نیز از [[دین]] دست کشیدند <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۸۴۸.</ref> که آیه {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> آنان را [[سرزنش]] کرده است. همچنین پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]]، گروهی به گذشته خویش بازگشتند ر و به زنده کردن دوباره [[آداب و سنن]] [[جاهلی]] پرداختند؛ چنانکه این پدیده در [[روایات]] متعدّدی از طریق [[شیعه]] و [[اهلسنّت]] منعکس شده است<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۵۱ـ۳۵۳ و ج۲۸، ص۲۸ـ۳۷؛ جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۱۵۰ـ۱۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
== عوامل و زمینههای [[ارتجاع]] == | == عوامل و زمینههای [[ارتجاع]] == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در آیه {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> [[موسی]] {{ع}} بازگشت [[بنیاسرائیل]] را به [[بتپرستی]]، پس از [[رهایی]] از دست [[فرعون]]، بر اثر [[نادانی]] آنان میداند. همچنین طبق آیه {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref> [[مشرکان]] به [[جهت]] فراخواندن [[مسلمانان]] به [[ارتجاع]] و بازگشت به [[بتپرستی]]، [[جاهل]] خوانده شدهاند. چنانکه بادیهنشینی و دوری از [[فرهنگ]] و تمدّن که خود از زمینههای [[نادانی]] است، یکی از اسباب پافشاری بر [[عقاید]] کهنه و [[باطل]] دانسته شده: {{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref> [[مقاومت]] بیشتر این افراد در برابر [[دین حق]] به [[جهت]] [[طبیعت]] خشک، دوری از [[فرهنگ]]، [[علم]] و [[عالمان]] است که آنان را از نیکاندیشی دور ساخته است.<ref>الفرقان، ج۱۰ـ۱۱، ص۲۶۷؛ الکشاف، ج۲، ص۳۰۳.</ref> آیه {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«پس آیا در این گفتار نیندیشیدهاند یا آنچه به نیاکانشان نرسیده بود به آنان رسیده است؟» سوره مؤمنون، آیه ۶۸.</ref> [[مشرکان]] را به [[جهت]] نپذیرفتن [[اسلام]] [[سرزنش]] کرده، منشأ آن را عدم [[تدبر]] واندیشه دانسته است. چنانکه عامل اصلی [[گزینش]] چنین عقایدی نیز از سوی پیشینیان، [[جهل]] و [[بیخردی]] آنان دانسته شده است {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | در آیه {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> [[موسی]] {{ع}} بازگشت [[بنیاسرائیل]] را به [[بتپرستی]]، پس از [[رهایی]] از دست [[فرعون]]، بر اثر [[نادانی]] آنان میداند. همچنین طبق آیه {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref> [[مشرکان]] به [[جهت]] فراخواندن [[مسلمانان]] به [[ارتجاع]] و بازگشت به [[بتپرستی]]، [[جاهل]] خوانده شدهاند. چنانکه بادیهنشینی و دوری از [[فرهنگ]] و تمدّن که خود از زمینههای [[نادانی]] است، یکی از اسباب پافشاری بر [[عقاید]] کهنه و [[باطل]] دانسته شده: {{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref> [[مقاومت]] بیشتر این افراد در برابر [[دین حق]] به [[جهت]] [[طبیعت]] خشک، دوری از [[فرهنگ]]، [[علم]] و [[عالمان]] است که آنان را از نیکاندیشی دور ساخته است.<ref>الفرقان، ج۱۰ـ۱۱، ص۲۶۷؛ الکشاف، ج۲، ص۳۰۳.</ref> آیه {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«پس آیا در این گفتار نیندیشیدهاند یا آنچه به نیاکانشان نرسیده بود به آنان رسیده است؟» سوره مؤمنون، آیه ۶۸.</ref> [[مشرکان]] را به [[جهت]] نپذیرفتن [[اسلام]] [[سرزنش]] کرده، منشأ آن را عدم [[تدبر]] واندیشه دانسته است. چنانکه عامل اصلی [[گزینش]] چنین عقایدی نیز از سوی پیشینیان، [[جهل]] و [[بیخردی]] آنان دانسته شده است {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
=== [[حاکمان ظالم]] === | === [[حاکمان ظالم]] === | ||
در برخی [[آیات]]، از [[حاکمان]] و سردمداران [[ظالم]] بهصورت یکی از عوامل [[ارتجاع]] [[اقوام]] به [[عقاید]] [[باطل]]، یادشده است. [[فرعون]] برای بازگرداندن گروندگان به [[موسی]] به [[عقاید]] [[باطل]] گذشته، آنان را به قطع | در برخی [[آیات]]، از [[حاکمان]] و سردمداران [[ظالم]] بهصورت یکی از عوامل [[ارتجاع]] [[اقوام]] به [[عقاید]] [[باطل]]، یادشده است. [[فرعون]] برای بازگرداندن گروندگان به [[موسی]] به [[عقاید]] [[باطل]] گذشته، آنان را به قطع دست و پا و به [[صلیب]] کشیدن [[تهدید]] میکند: {{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ بیگمان این نیرنگی است که در این شهر به کار بردهاید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست» سوره اعراف، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت» سوره اعراف، آیه ۱۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى}}<ref>«و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟» سوره طه، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا}}<ref>«و بدینگونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشتهاید؟ گفتند: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتهایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشتهاید آگاهتر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزهتر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«که آنان اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان میکنند، یا به آیین خویش برمیگردانند و در آن صورت، هرگز، هیچگاه رستگار نخواهید شد» سوره کهف، آیه ۲۰.</ref> نیز [[بیم]] [[اصحاب کهف]] از فشار و اِعمال [[زور]] [[حاکمان]] [[کافر]] عصر خود را به [[جهت]] [[ارتداد]] و [[ارتجاع]] به [[آیین]] [[باطل]] گزارش داده است: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ}}.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
=== اشراف و مترفان === | === اشراف و مترفان === | ||
از جمله کسانیکه با [[دعوت انبیا]] [[مخالفت]] میکردند، مترفان بودند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«و ما در هیچ شهری، بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامرانان آن (شهر) گفتند: ما منکر پیام رسالت شماییم» سوره سبأ، آیه ۳۴.</ref> آنان، هم خود بر [[عقاید]] [[باطل]] گذشتگان پای میفشردند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>، و هم به زیر دستانشان سفارش میکردند که بر [[آیین]] پیشین خود بمانند و از آن دست برندارند: {{متن قرآن|وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ}}<ref>«و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند» سوره ص، آیه ۶.</ref> آنان [[مردم]] را چنین [[بیم]] میدادند که با [[پیروی از پیامبر]] و در نتیجه دست برداشتن از [[آیین]] نیاکان، زیان خواهند دید: {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید در آن صورت بیگمان زیانکار خواهید بود» سوره اعراف، آیه ۹۰.</ref> مقصود از [[خسران]] در این [[کلام]]، [[ضرر]] [[مادّی]] چون از دست دادن [[سرمایه]] یا [[هلاکت]] <ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۶۹۳؛ نمونه، ج۶، ص۲۵۸.</ref>بهدست آن مترفان [بوده یا [[ضرر]] [[معنوی]] و خسارت در [[آیین]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۸۱.</ref> گویی آنها، [[راه]] [[نجات]] را در [[بتپرستی]] میپنداشتند.<ref>نمونه، ج۶، ص۲۵۸.</ref> همچنین آنان از حربههای دیگری، مانند [[اخراج]] از [[شهر]] و آبادی برای بازگرداندن [[مؤمنان]] به [[آیین]] [[باطل]] استفاده میکردند: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref> آنان از [[شعیب]] و گروندگان به او میخواستند که به [[آیین]] [[بتپرستی]] بازگردند. گویی [[شعیب]] پیشتر بر آن [[آیین]] بوده است. برخی این [[پندار]] را ناشی از مخفیسازی و [[تقیّه]] [[شعیب]] در گذشته <ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۶۹۰.</ref> یا [[سکوت]] او و مأموریّت نداشتن وی برای [[تبلیغ]] ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۲۵۴ و ج۱۰، ص۳۰۰.</ref> دانستهاند یا اینکه خطاب، فقط [[پیروان]] [[پیامبر]] را دربرگیرد.<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۲۵۴ و ج۱۰، ص۳۰۰.</ref> برخی نیز گفتهاند که مادّه "عود" با "الی" بهمعنای بازگشت و با "فی" بهمعنای دگرگونی و [[تغییر]] حالت است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | از جمله کسانیکه با [[دعوت انبیا]] [[مخالفت]] میکردند، مترفان بودند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«و ما در هیچ شهری، بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامرانان آن (شهر) گفتند: ما منکر پیام رسالت شماییم» سوره سبأ، آیه ۳۴.</ref> آنان، هم خود بر [[عقاید]] [[باطل]] گذشتگان پای میفشردند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>، و هم به زیر دستانشان سفارش میکردند که بر [[آیین]] پیشین خود بمانند و از آن دست برندارند: {{متن قرآن|وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ}}<ref>«و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند» سوره ص، آیه ۶.</ref> آنان [[مردم]] را چنین [[بیم]] میدادند که با [[پیروی از پیامبر]] و در نتیجه دست برداشتن از [[آیین]] نیاکان، زیان خواهند دید: {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید در آن صورت بیگمان زیانکار خواهید بود» سوره اعراف، آیه ۹۰.</ref> مقصود از [[خسران]] در این [[کلام]]، [[ضرر]] [[مادّی]] چون از دست دادن [[سرمایه]] یا [[هلاکت]] <ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۶۹۳؛ نمونه، ج۶، ص۲۵۸.</ref>بهدست آن مترفان [بوده یا [[ضرر]] [[معنوی]] و خسارت در [[آیین]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۸۱.</ref> گویی آنها، [[راه]] [[نجات]] را در [[بتپرستی]] میپنداشتند.<ref>نمونه، ج۶، ص۲۵۸.</ref> همچنین آنان از حربههای دیگری، مانند [[اخراج]] از [[شهر]] و آبادی برای بازگرداندن [[مؤمنان]] به [[آیین]] [[باطل]] استفاده میکردند: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref> آنان از [[شعیب]] و گروندگان به او میخواستند که به [[آیین]] [[بتپرستی]] بازگردند. گویی [[شعیب]] پیشتر بر آن [[آیین]] بوده است. برخی این [[پندار]] را ناشی از مخفیسازی و [[تقیّه]] [[شعیب]] در گذشته <ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۶۹۰.</ref> یا [[سکوت]] او و مأموریّت نداشتن وی برای [[تبلیغ]] ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۲۵۴ و ج۱۰، ص۳۰۰.</ref> دانستهاند یا اینکه خطاب، فقط [[پیروان]] [[پیامبر]] را دربرگیرد.<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۲۵۴ و ج۱۰، ص۳۰۰.</ref> برخی نیز گفتهاند که مادّه "عود" با "الی" بهمعنای بازگشت و با "فی" بهمعنای دگرگونی و [[تغییر]] حالت است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> |