صبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] == | == روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] == | ||
روش قرآن کریم در دعوت به صبر را، بر اساس [[آیات]] این کتاب [[نورانی]] میتوان در این چند بند خلاصه نمود: | روش قرآن کریم در دعوت به صبر را، بر اساس [[آیات]] این کتاب [[نورانی]] میتوان در این چند بند خلاصه نمود: | ||
# [[قرآن کریم]]، نخست [[مردمان]] را امر میفرماید که از صبر | # [[قرآن کریم]]، نخست [[مردمان]] را امر میفرماید که از صبر کمک گیرند. در اینگونه از [[آیات]]، "آنچه بر آن صبر میشود" معمولاً حذف شده است، تا بر اساس قواعد زبان [[عرب]]، عمومیّت آن را به اشاره گیرد. از اینرو میتوان از صبر کمک گرفت و به واسطه آن [[یاری]] جست، تا در سیر و سلوک، در حلّ مشکلات و باز شدن دربهای [[مقامات]] عالی، [[آدمی]] فرونمانده به [[سعادت]] دو جهانی نائل شود. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>. | ||
# زان پس [[وعده]] میفرماید که [[خداوند متعال]] با [[صابران]] است، و تأکید مینماید که این مسأله باعث میشود تا [[عنایت ویژه]] او شامل حال آنان شود. این [[وعده]] در بسیاری از [[آیات]] این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جانهای مشتاقْ بهسوی تحصیل [[فضیلت]] صبر و صبرورزی، بسیار [[نافع]] است. | # زان پس [[وعده]] میفرماید که [[خداوند متعال]] با [[صابران]] است، و تأکید مینماید که این مسأله باعث میشود تا [[عنایت ویژه]] او شامل حال آنان شود. این [[وعده]] در بسیاری از [[آیات]] این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جانهای مشتاقْ بهسوی تحصیل [[فضیلت]] صبر و صبرورزی، بسیار [[نافع]] است. | ||
# [[خداوند متعال]] نکتهای لطیف را به یادآوری میگیرد؛ و آن اینکه آزمایشها و ابتلاهای [[دنیایی]]، از لوازم جداییناپذیر موجودات این [[دنیا]] و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایشها و [[گرفتاریها]] است. [[آدمی]] در این میان با [[اختیار]] خود به این وسیله [[تکامل]] مییابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست مییابند. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. [[انسان]]، یگانه موجودی است که در این آزمایشها و [[گرفتاریها]] [[اختیار]] داشته، میتواند روش خود را [[انتخاب]] نماید؛ از اینرو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم صبر کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و [[ثواب]]، [[رنج]] برَد؛ و یا آنکه در آن امتحانها پیروز شده به درجات بلند و [[مقامات]] رفیع دست یابد. در این صورت این [[بلاها]] او را تصفیه کرده به شفافیت [[روحانی]] میرساند، همانگونه که سنگ طلا نیز در [[آتش]] نهاده میشود، تا [[آتش]] ناخالصیهای آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>. | # [[خداوند متعال]] نکتهای لطیف را به یادآوری میگیرد؛ و آن اینکه آزمایشها و ابتلاهای [[دنیایی]]، از لوازم جداییناپذیر موجودات این [[دنیا]] و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایشها و [[گرفتاریها]] است. [[آدمی]] در این میان با [[اختیار]] خود به این وسیله [[تکامل]] مییابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست مییابند. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. [[انسان]]، یگانه موجودی است که در این آزمایشها و [[گرفتاریها]] [[اختیار]] داشته، میتواند روش خود را [[انتخاب]] نماید؛ از اینرو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم صبر کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و [[ثواب]]، [[رنج]] برَد؛ و یا آنکه در آن امتحانها پیروز شده به درجات بلند و [[مقامات]] رفیع دست یابد. در این صورت این [[بلاها]] او را تصفیه کرده به شفافیت [[روحانی]] میرساند، همانگونه که سنگ طلا نیز در [[آتش]] نهاده میشود، تا [[آتش]] ناخالصیهای آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>. | ||
# پس از آن، گه گاه اشاره میفرماید که به دست آوردن ملکه [[تقوی]]، در گرو صبر است. از اینرو هرکس بر [[مصائب]] و [[سختیها]] صبر نورزد، به [[گناهان]] گرفتار میشود؛ همانگونه که کسی که بر انجام [[طاعات]] [[الهی]] صبر نکند، سرانجام به [[گناهان]] [[مبتلا]] میشود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل [[تقوی]] قرار دارد. [[آیه]] زیرین در شمار این [[آیات]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | # پس از آن، گه گاه اشاره میفرماید که به دست آوردن ملکه [[تقوی]]، در گرو صبر است. از اینرو هرکس بر [[مصائب]] و [[سختیها]] صبر نورزد، به [[گناهان]] گرفتار میشود؛ همانگونه که کسی که بر انجام [[طاعات]] [[الهی]] صبر نکند، سرانجام به [[گناهان]] [[مبتلا]] میشود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل [[تقوی]] قرار دارد. [[آیه]] زیرین در شمار این [[آیات]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | ||
# در مرتبه پنجم نیز، [[راهنمائی]] میفرماید که [[صابران]] مورد [[محبّت]] [[الهی]] هستند؛ و میدانیم که هرکس مشمول [[محبّت]] [[الهی]] گردد، بدون تردید به خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یافته است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.</ref>. در برخی از [[آیات]] همین [[کتاب الهی]]، به ثوابهای دو جهانی که برای [[صابران]] فراهم شده، اشاره میشود. در شمار آیاتی که [[ثواب]] این جهانی آنان را روشن میفرماید، میتوان به این [[آیه]] اشاره کرد: {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.</ref>. درباره [[ثواب]] [[اخروی]] اینان نیز، میتوان گفت که هر عملی در [[قیامت]] از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ [[صابران]] اما ثوابی غیر محدود در مییابند، که بر خلاف دیگر ثوابها از اندازهای مشخص بهرهمند نیست: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref>. | # در مرتبه پنجم نیز، [[راهنمائی]] میفرماید که [[صابران]] مورد [[محبّت]] [[الهی]] هستند؛ و میدانیم که هرکس مشمول [[محبّت]] [[الهی]] گردد، بدون تردید به خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یافته است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.</ref>. در برخی از [[آیات]] همین [[کتاب الهی]]، به ثوابهای دو جهانی که برای [[صابران]] فراهم شده، اشاره میشود. در شمار آیاتی که [[ثواب]] این جهانی آنان را روشن میفرماید، میتوان به این [[آیه]] اشاره کرد: {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.</ref>. درباره [[ثواب]] [[اخروی]] اینان نیز، میتوان گفت که هر عملی در [[قیامت]] از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ [[صابران]] اما ثوابی غیر محدود در مییابند، که بر خلاف دیگر ثوابها از اندازهای مشخص بهرهمند نیست: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref>. | ||
# در مرتبه ششم نیز، اشاره میفرماید که [[تهذیب نفس]] متوقّف بر صبر میباشد، و [[پاکیزگی]] [[نفس]] [[انسان]] بدون چنگ انداختن در [[فضیلت]] صبر به دست نخواهد آمد؛ همانگونه که [[قلب]] سلیم نیز -که به [[شهادت]] [[کتابهای آسمانی]] و [[تصدیق]] [[انبیاء]] {{عم}}، میتواند به [[ایمان]] دست یابد و محلّ آن گردد- تنها در سایه صبر به دست میآید و بس: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.</ref>. ورنه [[انسان]] لجوج عنادورز، که [[محبّت]] [[مال]] و | # در مرتبه ششم نیز، اشاره میفرماید که [[تهذیب نفس]] متوقّف بر صبر میباشد، و [[پاکیزگی]] [[نفس]] [[انسان]] بدون چنگ انداختن در [[فضیلت]] صبر به دست نخواهد آمد؛ همانگونه که [[قلب]] سلیم نیز -که به [[شهادت]] [[کتابهای آسمانی]] و [[تصدیق]] [[انبیاء]] {{عم}}، میتواند به [[ایمان]] دست یابد و محلّ آن گردد- تنها در سایه صبر به دست میآید و بس: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.</ref>. ورنه [[انسان]] لجوج عنادورز، که [[محبّت]] [[مال]] و مقام را در [[دل]] داشته به واسطه آنها فریفته شده است، هرگز نمیتواند [[حق]] را بپذیرد و آن را در خانه [[قلب]] خود جای دهد: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>. بدین ترتیب آشکار میشود، که به واسطه [[تهذیب نفس]] است که برکندن ریشههای این درخت آلوده از [[جان]] [[آدمی]]، ممکن میشود؛ [[حضرت حق]] با اشاره به اهمیّت صبر در زمینه [[هدایت]] و [[هدایتگری]]، میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«و به راستی موسی را با نشانههای خویش فرستادیم (و گفتیم) که قومت را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون بر و روزهای خداوند را به آنان گوشزد کن، بیگمان در آن نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.</ref> | ||
# [[قرآن کریم]] به گونه مکرّر یادآوری میفرماید، که صبر تنها سلاحی است که [[پیامبران]] بزرگوار [[الهی]] {{عم}} در مسیر [[هدایتگری]] و [[تبلیغ]] [[آیین]]، به کار میبردهاند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - [[پیامبر خاتم]] {{صل}} را نیز امر میفرماید، که با [[پیروی]] از [[پیامبران پیشین]] چنین کند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ}}<ref>«بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.</ref>. نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>. | # [[قرآن کریم]] به گونه مکرّر یادآوری میفرماید، که صبر تنها سلاحی است که [[پیامبران]] بزرگوار [[الهی]] {{عم}} در مسیر [[هدایتگری]] و [[تبلیغ]] [[آیین]]، به کار میبردهاند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - [[پیامبر خاتم]] {{صل}} را نیز امر میفرماید، که با [[پیروی]] از [[پیامبران پیشین]] چنین کند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ}}<ref>«بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.</ref>. نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>. | ||
# [[قرآن کریم]] در حکایت داستان [[حضرت موسی]] {{ع}} و [[عبد]] [[صالح]]، [[تبیین]] میفرماید که تحصیل [[فضائل]] - و از آن جمله [[علوم]] مربوط به [[معرفت]] [[الله]] - به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختیهای خاصّ این مسیر، صبر ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بندهای [[صالح]] که خود به [[مرتبت]] استادی رسیده باشد، [[تسلیم]] شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه [[تواضع]]، تقیُّد به [[شرع]] در تمامی زمینههای آن حتّی زمینههای ظاهریش، [[ثبات]] و [[استقامت]] در تحصیل کمال، | # [[قرآن کریم]] در حکایت داستان [[حضرت موسی]] {{ع}} و [[عبد]] [[صالح]]، [[تبیین]] میفرماید که تحصیل [[فضائل]] - و از آن جمله [[علوم]] مربوط به [[معرفت]] [[الله]] - به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختیهای خاصّ این مسیر، صبر ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بندهای [[صالح]] که خود به [[مرتبت]] استادی رسیده باشد، [[تسلیم]] شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه [[تواضع]]، تقیُّد به [[شرع]] در تمامی زمینههای آن حتّی زمینههای ظاهریش، [[ثبات]] و [[استقامت]] در تحصیل کمال، کمک کردن به [[مردم]] در اموری که بر آنان سنگین میآید، درخواست [[یاری]] نمودن از [[حضرت حق]] هم به زبان حال و هم به زبان قال؛ همه این امور - و دیگر اموری که از آن یاد نکردیم- سخت [[نیازمند]] صبر است؛ طُرفه آنکه تحصیل [[فضیلت]] صبر نیز، خود [[نیازمند]] به صبر است!. در همین حکایت، لطایف دیگری نهفته است، که بسیاری از مشکلات [[علمی]] - که [[علم]]، خود از حلّ آن [[ناتوان]] است - را، باز میگشاید. مسأله [[قضاء و قدر]]، [[جبر و تفویض]]، امر بین الأمرین، مصالحی که در عالم واقع در مورد هر یک از [[احکام شریعت]] نهفته است، منوط بودن [[افعال]] و ارادههای [[الهی]] به همین [[مصالح]]؛ و دیگر مسائلی که در اینجا در صدد تحقیق آنها نیستیم، به وسیله این داستان مورد تحلیل واقع میشود. آنچه با موضوع کتاب ما در پیوند بوده به فصل حاضر مربوط میباشد، آن است که تحصیل [[فضائل اخلاقی]] و [[معارف الهی]]، خود در گرو صبر بوده بدان [[نیازمند]] است. در این حکایت، [[عبد]] [[صالح]] به وضوح به [[حضرت موسی]] {{ع}} خطاب مینماید که: {{متن قرآن|قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا }}<ref>«گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۷ -۶۸.</ref>؛ و [[موسی]] {{ع}} در پاسخ او میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref>. | ||
# این [[کتاب آسمانی]]، یکی از [[سنّتهای الهی]] - که در بسیاری از [[آیات]] بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به [[تبیین]] میگیرد. آن [[سنّت]] آن است که دستیابی به [[هدف]]، تنها پس از تلاش فراوان روی میدهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از [[رنج]] و [[سختی]] قرار دارد؛ به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.</ref> | # این [[کتاب آسمانی]]، یکی از [[سنّتهای الهی]] - که در بسیاری از [[آیات]] بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به [[تبیین]] میگیرد. آن [[سنّت]] آن است که دستیابی به [[هدف]]، تنها پس از تلاش فراوان روی میدهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از [[رنج]] و [[سختی]] قرار دارد؛ به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.</ref> | ||
# نیز نشان میدهد که حضرت [[خلیل]] الرحمن {{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از صبر را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] | # نیز نشان میدهد که حضرت [[خلیل]] الرحمن {{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از صبر را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] مقام ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>. | ||
توضیح اجمالی این مطلب آنکه، [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} نخست در شمار [[انبیاء]] عظام {{عم}} بود، و زان پس در شمار [[رسولان]] {{عم}} و آنگاه [[رسولان]] [[اولی العزم]] قرار گرفت؛ از اینرو چون تمامی کره [[زمین]] در حیطه [[بعثت]] او قرار گرفت، خود بر تمامی [[انبیاء]] آن روزگار [[ولایت]] یافت، زان پس امّا به مرتبه [[امامت]] دست یافت: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | توضیح اجمالی این مطلب آنکه، [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} نخست در شمار [[انبیاء]] عظام {{عم}} بود، و زان پس در شمار [[رسولان]] {{عم}} و آنگاه [[رسولان]] [[اولی العزم]] قرار گرفت؛ از اینرو چون تمامی کره [[زمین]] در حیطه [[بعثت]] او قرار گرفت، خود بر تمامی [[انبیاء]] آن روزگار [[ولایت]] یافت، زان پس امّا به مرتبه [[امامت]] دست یافت: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن [[فیض]] به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خواندهاند، و [[قرآن کریم]] از آن به "اَمر" تعبیر میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ [[عارفان]] [[مسلمان]]، همین [[فیض]] را "کُن رحمانی" / امر وجودی [[حضرت حق]]، میخوانند. [[آیه]] پیشگفته، به وضوح دلالت مینماید که آن حضرت، به این | این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن [[فیض]] به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خواندهاند، و [[قرآن کریم]] از آن به "اَمر" تعبیر میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ [[عارفان]] [[مسلمان]]، همین [[فیض]] را "کُن رحمانی" / امر وجودی [[حضرت حق]]، میخوانند. [[آیه]] پیشگفته، به وضوح دلالت مینماید که آن حضرت، به این مقام بلند دست نیافت مگر آنکه صبر ورزید و در مسیر خویش [[استقامت]] نمود؛ مشکلاتی همچون وانهادن [[همسر]] و [[فرزند]] شیرخوار در بیابانی خشک و سوزان، آماده کردن خویشتن برای [[ذبح فرزند]] [[جوان]] رشیدی که به تمامی [[محاسن]] ظاهری و [[باطنی]] آراسته شده، و... در این شمار است؛ که تنها با صبر بیمانند آن حضرت میتوان سربلند از آن خارج شد. | ||
آری! با این همه [[ولایت تکوینی]] آن حضرت در مقابل [[ولایت تکوینی]] [[رسول]] خاتم {{صل}} و [[اوصیاء]] معصومینش {{عم}} جز قطرهای در مقابل دریا نبود!؛ [[حضرت حق]] خود این مطلب را اینگونه به اشارت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | آری! با این همه [[ولایت تکوینی]] آن حضرت در مقابل [[ولایت تکوینی]] [[رسول]] خاتم {{صل}} و [[اوصیاء]] معصومینش {{عم}} جز قطرهای در مقابل دریا نبود!؛ [[حضرت حق]] خود این مطلب را اینگونه به اشارت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پُر واضح است که [[ولایت]] مقیّد به زمانی خاص، با [[ولایتی]] که به [[ولایت الهی]] پیوند خورده باشد، فاصلهای بلند همچون فاصله میان [[زمین]] و [[آسمان]] خواهد داشت! | پُر واضح است که [[ولایت]] مقیّد به زمانی خاص، با [[ولایتی]] که به [[ولایت الهی]] پیوند خورده باشد، فاصلهای بلند همچون فاصله میان [[زمین]] و [[آسمان]] خواهد داشت! | ||
کوتاه سخن آنکه، سخن فعلی ما در آن است که حضرت [[خلیل]] الرَّحمن و نیز حضرت [[روح الله]] {{ع}} تنها با صبر ورزیدن در مشکلات، [[سختیها]] و امتحانهای دشوار، به آن | کوتاه سخن آنکه، سخن فعلی ما در آن است که حضرت [[خلیل]] الرَّحمن و نیز حضرت [[روح الله]] {{ع}} تنها با صبر ورزیدن در مشکلات، [[سختیها]] و امتحانهای دشوار، به آن مقام بلند دست یافتند؛ و اگر نبود صبری که از خود نمودند، هرگز به آن مراتب والا نائل نمیگشتند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی میگرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیدهایم و بیگمان او در جهان واپسین از شایستگان است آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. | ||
از همین [[آیه شریفه]] و دیگر نمونههای آن، میتوان به نکتهای دیگر نیز دست یافت. آن نکته که سالکان کوی کمال را هر لحظه به کار میآید، آن است که تمامی [[مردمان]] با صبر ورزیدن بر مشکلات، میتوانند به | از همین [[آیه شریفه]] و دیگر نمونههای آن، میتوان به نکتهای دیگر نیز دست یافت. آن نکته که سالکان کوی کمال را هر لحظه به کار میآید، آن است که تمامی [[مردمان]] با صبر ورزیدن بر مشکلات، میتوانند به مقام [[ولایت تکوینی]] دست یابند. اینان بنا بر استعدادی که در خمیرمایه [[جان]] خویش نهفته دارند، و به اندازه صبری که در مقابل مشکلات [[سلوک]] به خرج میدهند، میتوانند به [[ولایت الهی]] دست یافته در مراتب هستی به تصرّف پردازند. | ||
در برخی از روایاتی که در [[تفسیر]] این [[آیه شریفه]] وارد شده، چنان آمده که جناب [[آصف بن برخیا]]، [[تخت بلقیس]] را از سرزمین [[یمن]] در زمانی کوتاهتر از زمان گردانیدن چشم، به محضر [[حضرت سلیمان]] {{ع}} آورد؛ چه او به بهرهای اندک از [[دانش]] [[قرآن]] دست یافته بود، این بهره او در مقابل تمامی [[علم قرآن]] تنها قطرهای بود در مقابل اقیانوس محیط، و ذرّهای در مقابل بیکران هستی. | در برخی از روایاتی که در [[تفسیر]] این [[آیه شریفه]] وارد شده، چنان آمده که جناب [[آصف بن برخیا]]، [[تخت بلقیس]] را از سرزمین [[یمن]] در زمانی کوتاهتر از زمان گردانیدن چشم، به محضر [[حضرت سلیمان]] {{ع}} آورد؛ چه او به بهرهای اندک از [[دانش]] [[قرآن]] دست یافته بود، این بهره او در مقابل تمامی [[علم قرآن]] تنها قطرهای بود در مقابل اقیانوس محیط، و ذرّهای در مقابل بیکران هستی. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در [[روایات]] بسیاری که بخشی از آن در کتاب [[شریف]] "کافی" آمده است، چنین آمده که [[بنده]] میتواند به واسطة ریاضتهای [[مشروع]] به [[مقام قرب الهی]] رسد؛ در این صورت هر آنچه که از امور غیر عادی [[اراده]] نماید، پدید خواهد آمد؛ {{عربی|طی الأرض طی اللسان}} و دیگر خوارق [[نقل]] شده از [[اهل دل]]، در شمار همین امور است. | در [[روایات]] بسیاری که بخشی از آن در کتاب [[شریف]] "کافی" آمده است، چنین آمده که [[بنده]] میتواند به واسطة ریاضتهای [[مشروع]] به [[مقام قرب الهی]] رسد؛ در این صورت هر آنچه که از امور غیر عادی [[اراده]] نماید، پدید خواهد آمد؛ {{عربی|طی الأرض طی اللسان}} و دیگر خوارق [[نقل]] شده از [[اهل دل]]، در شمار همین امور است. | ||
آوردهاند که [[شیخ]] عارفْ [[شیخ]] [[حسنعلی نخودکی اصفهانی]] از روستای نخودک به قصد [[زیارت]] [[حرم]] [[امام رضا|حضرت ثامن الحجج]] {{ع}} پیاده حرکت مینمود، فاصله نخودک تا [[مشهد]] چهار فرسخ بود و طی کردن این مسیر به صورت طبیعی به زمانی چندین ساعته [[نیاز]] داشت. [[شیخ]] امّا تنها دقایقی چند در راه بود، و طُرفه آنکه در رفت و برگشت خود، [[قرآن کریم]] را نیز ختم مینمود. او هم از | آوردهاند که [[شیخ]] عارفْ [[شیخ]] [[حسنعلی نخودکی اصفهانی]] از روستای نخودک به قصد [[زیارت]] [[حرم]] [[امام رضا|حضرت ثامن الحجج]] {{ع}} پیاده حرکت مینمود، فاصله نخودک تا [[مشهد]] چهار فرسخ بود و طی کردن این مسیر به صورت طبیعی به زمانی چندین ساعته [[نیاز]] داشت. [[شیخ]] امّا تنها دقایقی چند در راه بود، و طُرفه آنکه در رفت و برگشت خود، [[قرآن کریم]] را نیز ختم مینمود. او هم از مقام طیُّ الأرض برخوردار بود و هم از مقام طیُّ اللسان. در این دو مقام، نه عبور از فاصلههای دور [[نیازمند]] به زمان است، و نه [[خواندن]] اذکار، اوراد و سُوَر بسیار به [[گذشت]] زمان [[نیازمند]] خواهد بود. آری! اگر کسی حالات [[اهل دل]] را نیز برنتابد و این سخنان را یاوه انگارد، باز نمیتواند [[آیه شریفه]] [[قرآنی]] که حکایت از [[سیره]] جناب [[آصف]] داشت را [[انکار]] نماید: {{متن قرآن|أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. | ||
روایتی صحیح در "کافی" [[شریف]] به چشم میآید، که بر اساس آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}}- به [[روایت]] [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} - از [[حضرت حق]] [[روایت]] میفرماید که: "[[بنده]] با [[مستحبات]] به من نزدیک میشود، تا آنگاه که من او را [[دوست]] خواهم داشت؛ در این حال من [[شنوایی]] او خواهم بود که بدان میشنود، و [[بینایی]] او که به آن میبیند، و گویایی او که به آن سخن میکند، و [[توانایی]] او که بدان انجام میدهد" <ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. | روایتی صحیح در "کافی" [[شریف]] به چشم میآید، که بر اساس آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}}- به [[روایت]] [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} - از [[حضرت حق]] [[روایت]] میفرماید که: "[[بنده]] با [[مستحبات]] به من نزدیک میشود، تا آنگاه که من او را [[دوست]] خواهم داشت؛ در این حال من [[شنوایی]] او خواهم بود که بدان میشنود، و [[بینایی]] او که به آن میبیند، و گویایی او که به آن سخن میکند، و [[توانایی]] او که بدان انجام میدهد" <ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۷
معناشناسی لغوی
صبر نقیض جزع[۱] = "بیتابی" و در لغت به سه معنا آمده است: حبس و نگهداری؛ قسمت بالای یک چیز؛ نوعی از سنگ سخت.
به عبارت دیگر: صبر عبارت است از امساک در تنگناها و خویشتن داری به مقتضای عقل و شرع یا حبس نفس از چیزی که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند[۲].[۳]
روش قرآن کریم در دعوت به صبر
روش قرآن کریم در دعوت به صبر را، بر اساس آیات این کتاب نورانی میتوان در این چند بند خلاصه نمود:
- قرآن کریم، نخست مردمان را امر میفرماید که از صبر کمک گیرند. در اینگونه از آیات، "آنچه بر آن صبر میشود" معمولاً حذف شده است، تا بر اساس قواعد زبان عرب، عمومیّت آن را به اشاره گیرد. از اینرو میتوان از صبر کمک گرفت و به واسطه آن یاری جست، تا در سیر و سلوک، در حلّ مشکلات و باز شدن دربهای مقامات عالی، آدمی فرونمانده به سعادت دو جهانی نائل شود. به این آیه شریفه بنگرید: ﴿اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۴].
- زان پس وعده میفرماید که خداوند متعال با صابران است، و تأکید مینماید که این مسأله باعث میشود تا عنایت ویژه او شامل حال آنان شود. این وعده در بسیاری از آیات این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جانهای مشتاقْ بهسوی تحصیل فضیلت صبر و صبرورزی، بسیار نافع است.
- خداوند متعال نکتهای لطیف را به یادآوری میگیرد؛ و آن اینکه آزمایشها و ابتلاهای دنیایی، از لوازم جداییناپذیر موجودات این دنیا و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایشها و گرفتاریها است. آدمی در این میان با اختیار خود به این وسیله تکامل مییابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست مییابند. به این دو آیه شریفه بنگرید: ﴿ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ﴾[۵]؛ ﴿مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۶]. انسان، یگانه موجودی است که در این آزمایشها و گرفتاریها اختیار داشته، میتواند روش خود را انتخاب نماید؛ از اینرو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم صبر کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و ثواب، رنج برَد؛ و یا آنکه در آن امتحانها پیروز شده به درجات بلند و مقامات رفیع دست یابد. در این صورت این بلاها او را تصفیه کرده به شفافیت روحانی میرساند، همانگونه که سنگ طلا نیز در آتش نهاده میشود، تا آتش ناخالصیهای آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾[۷].
- پس از آن، گه گاه اشاره میفرماید که به دست آوردن ملکه تقوی، در گرو صبر است. از اینرو هرکس بر مصائب و سختیها صبر نورزد، به گناهان گرفتار میشود؛ همانگونه که کسی که بر انجام طاعات الهی صبر نکند، سرانجام به گناهان مبتلا میشود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل تقوی قرار دارد. آیه زیرین در شمار این آیات قرار دارد: ﴿وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۸]
- در مرتبه پنجم نیز، راهنمائی میفرماید که صابران مورد محبّت الهی هستند؛ و میدانیم که هرکس مشمول محبّت الهی گردد، بدون تردید به خیر دنیا و آخرت دست یافته است: ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۹]. در برخی از آیات همین کتاب الهی، به ثوابهای دو جهانی که برای صابران فراهم شده، اشاره میشود. در شمار آیاتی که ثواب این جهانی آنان را روشن میفرماید، میتوان به این آیه اشاره کرد: ﴿إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۰]. درباره ثواب اخروی اینان نیز، میتوان گفت که هر عملی در قیامت از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ صابران اما ثوابی غیر محدود در مییابند، که بر خلاف دیگر ثوابها از اندازهای مشخص بهرهمند نیست: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[۱۱].
- در مرتبه ششم نیز، اشاره میفرماید که تهذیب نفس متوقّف بر صبر میباشد، و پاکیزگی نفس انسان بدون چنگ انداختن در فضیلت صبر به دست نخواهد آمد؛ همانگونه که قلب سلیم نیز -که به شهادت کتابهای آسمانی و تصدیق انبیاء (ع)، میتواند به ایمان دست یابد و محلّ آن گردد- تنها در سایه صبر به دست میآید و بس: ﴿وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ﴾[۱۲]. ورنه انسان لجوج عنادورز، که محبّت مال و مقام را در دل داشته به واسطه آنها فریفته شده است، هرگز نمیتواند حق را بپذیرد و آن را در خانه قلب خود جای دهد: ﴿وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۳]. بدین ترتیب آشکار میشود، که به واسطه تهذیب نفس است که برکندن ریشههای این درخت آلوده از جان آدمی، ممکن میشود؛ حضرت حق با اشاره به اهمیّت صبر در زمینه هدایت و هدایتگری، میفرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾[۱۴]
- قرآن کریم به گونه مکرّر یادآوری میفرماید، که صبر تنها سلاحی است که پیامبران بزرگوار الهی (ع) در مسیر هدایتگری و تبلیغ آیین، به کار میبردهاند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - پیامبر خاتم (ص) را نیز امر میفرماید، که با پیروی از پیامبران پیشین چنین کند: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ﴾[۱۵]. نیز میفرماید: ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾[۱۶].
- قرآن کریم در حکایت داستان حضرت موسی (ع) و عبد صالح، تبیین میفرماید که تحصیل فضائل - و از آن جمله علوم مربوط به معرفت الله - به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختیهای خاصّ این مسیر، صبر ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بندهای صالح که خود به مرتبت استادی رسیده باشد، تسلیم شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه تواضع، تقیُّد به شرع در تمامی زمینههای آن حتّی زمینههای ظاهریش، ثبات و استقامت در تحصیل کمال، کمک کردن به مردم در اموری که بر آنان سنگین میآید، درخواست یاری نمودن از حضرت حق هم به زبان حال و هم به زبان قال؛ همه این امور - و دیگر اموری که از آن یاد نکردیم- سخت نیازمند صبر است؛ طُرفه آنکه تحصیل فضیلت صبر نیز، خود نیازمند به صبر است!. در همین حکایت، لطایف دیگری نهفته است، که بسیاری از مشکلات علمی - که علم، خود از حلّ آن ناتوان است - را، باز میگشاید. مسأله قضاء و قدر، جبر و تفویض، امر بین الأمرین، مصالحی که در عالم واقع در مورد هر یک از احکام شریعت نهفته است، منوط بودن افعال و ارادههای الهی به همین مصالح؛ و دیگر مسائلی که در اینجا در صدد تحقیق آنها نیستیم، به وسیله این داستان مورد تحلیل واقع میشود. آنچه با موضوع کتاب ما در پیوند بوده به فصل حاضر مربوط میباشد، آن است که تحصیل فضائل اخلاقی و معارف الهی، خود در گرو صبر بوده بدان نیازمند است. در این حکایت، عبد صالح به وضوح به حضرت موسی (ع) خطاب مینماید که: ﴿قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴾[۱۷]؛ و موسی (ع) در پاسخ او میفرماید: ﴿قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا﴾[۱۸].
- این کتاب آسمانی، یکی از سنّتهای الهی - که در بسیاری از آیات بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به تبیین میگیرد. آن سنّت آن است که دستیابی به هدف، تنها پس از تلاش فراوان روی میدهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از رنج و سختی قرار دارد؛ به این دو آیه شریفه بنگرید: ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾[۱۹]
- نیز نشان میدهد که حضرت خلیل الرحمن (ع)، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از صبر را گذرانید، به مرتبه امامت- که برترین مقام ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۲۰]؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا﴾[۲۱].
توضیح اجمالی این مطلب آنکه، ابراهیم خلیل (ع) نخست در شمار انبیاء عظام (ع) بود، و زان پس در شمار رسولان (ع) و آنگاه رسولان اولی العزم قرار گرفت؛ از اینرو چون تمامی کره زمین در حیطه بعثت او قرار گرفت، خود بر تمامی انبیاء آن روزگار ولایت یافت، زان پس امّا به مرتبه امامت دست یافت: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۲۲].
این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن فیض به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خواندهاند، و قرآن کریم از آن به "اَمر" تعبیر میفرماید: ﴿وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ﴾[۲۳]؛ ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۲۴]؛ عارفان مسلمان، همین فیض را "کُن رحمانی" / امر وجودی حضرت حق، میخوانند. آیه پیشگفته، به وضوح دلالت مینماید که آن حضرت، به این مقام بلند دست نیافت مگر آنکه صبر ورزید و در مسیر خویش استقامت نمود؛ مشکلاتی همچون وانهادن همسر و فرزند شیرخوار در بیابانی خشک و سوزان، آماده کردن خویشتن برای ذبح فرزند جوان رشیدی که به تمامی محاسن ظاهری و باطنی آراسته شده، و... در این شمار است؛ که تنها با صبر بیمانند آن حضرت میتوان سربلند از آن خارج شد.
آری! با این همه ولایت تکوینی آن حضرت در مقابل ولایت تکوینی رسول خاتم (ص) و اوصیاء معصومینش (ع) جز قطرهای در مقابل دریا نبود!؛ حضرت حق خود این مطلب را اینگونه به اشارت میگیرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲۵].
چه در این آیه، نخست از ولایت الهی سخن رفته، و زان پس از ولایت پیامبر اکرم (ص) و امیرمؤمنان؛ حال عطف ولایت اینان بر او - جلَّ وعلا! - نشان از آن دارد که همانگونه که ولایت الهی در بالاترین مرتبه ممکن است، ولایت اینان نیز همینگونه است.
تفاوت در این میان، تنها در آن است که ولایت الهی ذاتی است، امّا ولایت معصومان عرضی بوده از منبع ولایت - که همان ذات بیپایان الهی است - بهدست میآید. در باره حضرت ابراهیم (ع) امّا، آیه شریفه دلالت میفرماید که ولایت او، تنها تا موقعی است که در میان مردمان به سر میبرد: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۲۶].
درباره حضرت عیسی بن مریم (ع) نیز، حکایت ولایت ایشان حکایتی همینگونه است؛ چه آیه شریفه به روشنی نشان میدهد که ولایت ایشان، تنها تا زمان حضور آن پیامبر عظیمالشَّأن در میان مردمان امتداد خواهد داشت: ﴿ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ﴾[۲۷].
پُر واضح است که ولایت مقیّد به زمانی خاص، با ولایتی که به ولایت الهی پیوند خورده باشد، فاصلهای بلند همچون فاصله میان زمین و آسمان خواهد داشت!
کوتاه سخن آنکه، سخن فعلی ما در آن است که حضرت خلیل الرَّحمن و نیز حضرت روح الله (ع) تنها با صبر ورزیدن در مشکلات، سختیها و امتحانهای دشوار، به آن مقام بلند دست یافتند؛ و اگر نبود صبری که از خود نمودند، هرگز به آن مراتب والا نائل نمیگشتند: ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۸]؛ ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۲۹].
از همین آیه شریفه و دیگر نمونههای آن، میتوان به نکتهای دیگر نیز دست یافت. آن نکته که سالکان کوی کمال را هر لحظه به کار میآید، آن است که تمامی مردمان با صبر ورزیدن بر مشکلات، میتوانند به مقام ولایت تکوینی دست یابند. اینان بنا بر استعدادی که در خمیرمایه جان خویش نهفته دارند، و به اندازه صبری که در مقابل مشکلات سلوک به خرج میدهند، میتوانند به ولایت الهی دست یافته در مراتب هستی به تصرّف پردازند.
در برخی از روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده، چنان آمده که جناب آصف بن برخیا، تخت بلقیس را از سرزمین یمن در زمانی کوتاهتر از زمان گردانیدن چشم، به محضر حضرت سلیمان (ع) آورد؛ چه او به بهرهای اندک از دانش قرآن دست یافته بود، این بهره او در مقابل تمامی علم قرآن تنها قطرهای بود در مقابل اقیانوس محیط، و ذرّهای در مقابل بیکران هستی.
در برخی از احادیث قدسی اینگونه آمده است که: "بنده من! مرا اطاعت کن تا تو را مانند- و یا نمونه - خود قرار دهم، چه من چون بگویم باش خواهد بود، تو نیز چون گویی باش خواهد بود" [۳۰].
در روایات بسیاری که بخشی از آن در کتاب شریف "کافی" آمده است، چنین آمده که بنده میتواند به واسطة ریاضتهای مشروع به مقام قرب الهی رسد؛ در این صورت هر آنچه که از امور غیر عادی اراده نماید، پدید خواهد آمد؛ طی الأرض طی اللسان و دیگر خوارق نقل شده از اهل دل، در شمار همین امور است.
آوردهاند که شیخ عارفْ شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی از روستای نخودک به قصد زیارت حرم حضرت ثامن الحجج (ع) پیاده حرکت مینمود، فاصله نخودک تا مشهد چهار فرسخ بود و طی کردن این مسیر به صورت طبیعی به زمانی چندین ساعته نیاز داشت. شیخ امّا تنها دقایقی چند در راه بود، و طُرفه آنکه در رفت و برگشت خود، قرآن کریم را نیز ختم مینمود. او هم از مقام طیُّ الأرض برخوردار بود و هم از مقام طیُّ اللسان. در این دو مقام، نه عبور از فاصلههای دور نیازمند به زمان است، و نه خواندن اذکار، اوراد و سُوَر بسیار به گذشت زمان نیازمند خواهد بود. آری! اگر کسی حالات اهل دل را نیز برنتابد و این سخنان را یاوه انگارد، باز نمیتواند آیه شریفه قرآنی که حکایت از سیره جناب آصف داشت را انکار نماید: ﴿أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۳۱].
روایتی صحیح در "کافی" شریف به چشم میآید، که بر اساس آن پیامبر اکرم (ص)- به روایت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) - از حضرت حق روایت میفرماید که: "بنده با مستحبات به من نزدیک میشود، تا آنگاه که من او را دوست خواهم داشت؛ در این حال من شنوایی او خواهم بود که بدان میشنود، و بینایی او که به آن میبیند، و گویایی او که به آن سخن میکند، و توانایی او که بدان انجام میدهد" [۳۲].
بر این اساس، میتوان دریافت که هرکس حضرت حق، خود امر پایش را بر عهده گیرد، از طیِّ زمین و زمان ناتوان نخواهد بود؛ و هرکس حضرت حق ولایت زبانش را برعهده گیرد، طیّ اللّسان برایش از همه امور آسانتر خواهد بود.
- بسیاری از بزرگان نامور عالم تشیّع – همچون محقّق طوسی و علامه مجلسی – به این مطلب اقرار و بر درستی ان تأکید کردهاند[۳۳].
آثار صبر
- صبر وسیله آسان شدن سختیها: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ﴾[۳۴]، ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۳۵].
- شکیبایی زمینهساز اجتناب از اتّکا به ستمگران: ﴿وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۶].
- صبرپیشگی عامل رعایت اعتدال در انفاق و پرهیز از بخل و اسراف در آن: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۳۷]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۳۸].
- صبرپیشگی زمینهساز اجتناب از باطل و امور بیهوده: ﴿وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾[۳۹]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۴۰][۴۱].
- شکیبایی عامل اجتناب از مجالس باطل و بیهوده: ﴿وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾[۴۲]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۴۳][۴۴].
- صبر از عوامل پرهیز از بخلورزی: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۴۵]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۴۶].
- صبر عامل اجتناب از طغیان: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۴۷]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴾[۴۸].
- صبر پیشگی زمینهساز پرهیز از قتلهای ناحق: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۴۹]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾[۵۰].
- صبر زمینهساز استحکام پیوندهای اجتماعی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۵۱][۵۲].
- شکیبایی از عوامل استقامت بر طریق حق: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۵۳]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴾[۵۴].
- صبر زمینهساز اطاعت از خدا: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾[۵۵].
- میسّر بودن اطاعت از رسول خدا (ص) در سایه شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾[۵۶].
- صبر زمینهساز اقامه نماز و مواظبت بر آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۵۷][۵۸]، ﴿وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۵۹]، ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۶۰]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾[۶۱].
- صبر زمینه بهرهمندی از امداد الهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۶۲]، ﴿وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۶۳]، ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ﴾[۶۴]، ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾[۶۵]، ﴿فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۶۶]، ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۶۷]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ﴾[۶۸].
- صبر مجاهدان از عوامل فرود آمدن فرشتگان امدادگر به هنگام یورش شتابان دشمن: ﴿بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾[۶۹].
- صبر انبیا در برابر تکذیبها و اذیت و آزار دشمنان موجب بهرهمندی آنان از نصرت خدا: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ﴾[۷۰].
- بهرهمندی از امداد الهی در صورت صبر، سنّتی الهی و تغییرناپذیر: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ﴾[۷۱].
- صبر وسیلهای کارساز در انجام دستورهای الهی: ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾[۷۲]، ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۷۳].
- میسّر بودن انجام اعمال صالح در سایه شکیبایی: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۷۴].
- امکان انفاق در سایه صبر و شکیبایی: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۷۵]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۷۶]، ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۷۷].
- صبر و شکیبایی موجب ایمن ماندن از توطئههای دشمن: ﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴾[۷۸].
- صبر از عوامل سالم ماندن از اذیت و آزار دشمنان: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ﴾[۷۹].
- صبر و شکیبایی در برابر حوادث و ناملایمات درپی دارنده بشارت الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۸۰]﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾[۸۱].
- صبر عامل دستیابی به مقام بندگی خدا: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۸۲]، ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا﴾[۸۳].
- صبر از عوامل دستیابی به رحمت الهی: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۸۴]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۸۵].
- صبر از اسباب بهرهمندی از رحمت خاصّ خدا: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۸۶]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾[۸۷]، ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴾[۸۸]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[۸۹].
- صبر زمینهساز بهرهمندی از مکان و جایگاه نیکو در دنیا: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۹۰][۹۱].
- امکان پایداری بر پاکدامنی و اجتناب از آلودگیهای جنسی در سایه صبرپیشگی: ﴿وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۹۲]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾[۹۳].
- صبر در برابر ستمگریها، موجب پیروزی بر دشمن ستمگر: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ﴾[۹۴].
- شکیبایی درپی دارنده پیروزی بر دشمن در میدان جهاد: ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۹۵]، ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۹۶]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ﴾[۹۷].
- امکان پیروزی صد نفر از مؤمنان بر هزار نفر از کافران در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ﴾[۹۸].
- امکان پیروزی بیست نفر از مؤمنان بر دویست نفر از کافران در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ﴾[۹۹].
- امکان پیروزی یک مؤمن بر دو نفر کافر در سایه شکیبایی: ﴿الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۰۰].
- امکان پیروز شدن گروه کوچک در برابر گروه بزرگتر در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۰۱]، ﴿وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۰۲].
- پیروزی نتیجه صبر انبیا در برابر تکذیب و آزار مخالفان: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ﴾[۱۰۳]، ﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ﴾[۱۰۴].
- صبر درپی دارنده موفقیت و پیروزی در برابر مشکلات و ناملایمات: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۱۰۵]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۰۶].
- صبر در راه ایمان مقدّمه پیروزی و مایه فرا رسیدن فرج از جانب خداوند: ﴿وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴾[۱۰۷][۱۰۸].
- صبر بر دادههای خدا تأمین کننده خیر و مصلحت انسان: ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاؤُواْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ﴾[۱۰۹].
- صبر عامل قرار گرفتن در زمره متقین: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۱۱۰]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ﴾[۱۱۱][۱۱۲]، ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۱۳]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۱۴]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾[۱۱۵].
- امکان دستیابی به تواضع و فروتنی در سایه صبر: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۱۱۶]، ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا﴾[۱۱۷].
- امکان پایداری بر توحید و دوری از شرک و چندگانه پرستی در سایه شکیبایی: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۱۱۸]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾[۱۱۹].
- شکیبایی درپی دارنده ثبات قدم بر حق: ﴿وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۱۲۰].
- صبر، یاری دهنده مؤمنان برای جهاد و شهادت در راه خدا: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ﴾[۱۲۱]، ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۱۲۲]، ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۲۳].
- صبر از عوامل دستیابی به حاکمیت بر سرنوشت خویش و رهایی از حکومت ستمگران: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۲۴]، ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ﴾[۱۲۵].
- امکان حفظ اتّحاد و ابهت جامعه ایمانی در سایه شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾[۱۲۶].
- حفاظت از مرزهای کشور اسلامی در گرو صبر و شکیبایی مسلمانان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۲۷].[۱۲۸].
- صبر مایه رشد معرفت آدمی و درک بهتر آیات و نشانههای خدا: ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾[۱۲۹]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴾[۱۳۰]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴾[۱۳۱]، ﴿إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾[۱۳۲].
- صبر درپی دارنده درک صحیح نسبت به زخارف دنیا و پاداشهای الهی: ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ﴾[۱۳۳].
- صبر در برابر مشکلات و سختیها درپی دارنده صلوات و درود خدا: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾[۱۳۴].
- صبر از عوامل جلب محبّت خدا: ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ﴾[۱۳۵].
- صبر زمینه رسیدن به فلاح و رستگاری: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۳۶]، ﴿إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ﴾[۱۳۷].
- صبرپیشگی عامل رفتار نیک در برابر برخوردهای جاهلان: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا﴾[۱۳۸]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۱۳۹].
- صبر درپی دارنده زهد و چشم پوشی از زخارف دنیا: ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ﴾[۱۴۰].
- صبر در برابر ظلم ظالمان درپی دارنده نیک بختی و خوشی در دنیا: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۱۴۱].
- امکان شب زندهداری در سایه صبر و شکیبایی: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا﴾[۱۴۲]، ﴿وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا﴾[۱۴۳].
- صبر درپی دارنده شکر و سپاس: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۴۴]، ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾[۱۴۵][۱۴۶]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴾[۱۴۷]،﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴾[۱۴۸]، ﴿إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾[۱۴۹].
- صبر در برابر محرومیتها و سختیها از اسباب رسیدن به راستی و صداقت: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۱۵۰].
- صبرپیشگی زمینه ساز عفو و گذشت از بدی دیگران: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ﴾[۱۵۱].
- مردن با حال تسلیم و انقیاد در برابر خدا در گرو صبر در مقابل تهدیدهای دشمنان ایمان: ﴿قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ﴾[۱۵۲].
- مرگ مؤمنان نیکوکردار مرگی با سعادت در سایه صبر و توکل: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۱۵۳].
- صبر از عوامل مصونیت از فخرفروشی در صورت بهرهمندی از نعمت الهی پس از سختیها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۵۴].
- صبر از عوامل مصونیت از شادیهای بیمورد و سرمستی در صورت بهرهمندی از نعمت الهی: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۵۵].
- صبر، عامل مصونیت از کفران و ناسپاسی در صورت از دست دادن نعمتها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۵۶].
- صبر عامل مصونیت از یأس و ناامیدی در صورت از دست دادن نعمتها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۵۷].
- صبر از عوامل دستیابی به آمرزش الهی: ﴿وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۱۵۸]، ﴿إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۵۹].[۱۶۰]، ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۱۶۱]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۱۶۲].[۱۶۳].
- صبرپیشگی به جای مقابله به مثل در برابر بدی دیگران درپی دارنده منفعت برتر: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ﴾[۱۶۴].
- صبر از عوامل موفقیت در آزمایشهای الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۱۶۵]، ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۱۶۶]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ﴾[۱۶۷]، ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۶۸]، ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۶۹]، ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا﴾[۱۷۰].
- صبر از عوامل نجات از اذیت: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴾[۱۷۱].
- صبر از عوامل نجات از استبداد: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۷۲].
- صبر از عوامل نجات از استثمار: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۷۳].
- صبر از اسباب نیک فرجامی: ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۷۴]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۷۵]، ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۱۷۶]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾[۱۷۷].
- صبرپیشگی عامل نیکی در برابر بدی دیگران: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۱۷۸]، ﴿وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ﴾[۱۷۹].
- شکیبایی از عوامل رسیدن به مقام ابرار: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۱۸۰]، ﴿إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا﴾[۱۸۱]، ﴿وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا﴾[۱۸۲].
- شکیبایی برخی افراد بنی اسرائیل از عوامل دستیابی آنها به مقام امامت و پیشوایی از سوی خدا: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ ﴾[۱۸۳].
- صبر زمینه ساز دستیابی به مقام رضا: ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى﴾[۱۸۴].
- صبر در برابر مشکلات و سختیها سبب قرار گرفتن در زمره نیکوکاران: ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۸۵]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴾[۱۸۶]، ﴿قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنَّ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴾[۱۸۷]،﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ ﴾[۱۸۸].
- صبر و شکیبایی در برابر حوادث و سختیها زمینه راهیابی به هدایت الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۱۸۹]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴾[۱۹۰].
- صبر، یاری دهنده انسان برای یاد خدا: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱۹۱].
- لزوم صبرپیشگی تنها برای خدا: ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴾[۱۹۲].
- صبرپیشگی به انگیزه رسیدن به خشنودی خدا درپی دارنده سعادت و ستایش الهی: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۱۹۳].
- صبر خالصانه سبب ورود به بهشت عدن به همراه پدران، همسران و فرزندان صالح: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ﴾[۱۹۴].
- صبر خالصانه درپی دارنده سلام و ستایش فرشتگان در بهشت عدن: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ﴾[۱۹۵].
- صبر و استقامت برای کسب رضایت خدا از ویژگیهای خردمندان: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۱۹۶]، ﴿أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۱۹۷].
- صبر خالصانه حضرت یعقوب (ع) در فراق فرزندانش: ﴿قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۱۹۸][۱۹۹]، ﴿ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ﴾[۲۰۰]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴾[۲۰۱].
- دعوت خدا از پیامبر (ص) به صبر خالصانه: ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلا﴾[۲۰۲].
- اخلاص در صبر ملاک ارزشمندی آن: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾[۲۰۳]، ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴾[۲۰۴].[۲۰۵]
ارزش صبر
- صبر در برابر حوادث و مشکلات خصلتی نیکو، زیبا و ارجمند: ﴿وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۲۰۶]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴾[۲۰۷].
- صبر و شکیبایی مفیدتر و ارزشمندتر از قصاص و مقابله به مثل: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ﴾[۲۰۸]، ﴿وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ﴾[۲۰۹]، ﴿وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ ﴾[۲۱۰]، ﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ﴾[۲۱۱].
- صبر از ملاکهای امتیاز و ارزش: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ﴾[۲۱۲]، ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ﴾[۲۱۳].
- صبر برای دیدار و ملاقات با پیامبر (ص) امری ارزشمند: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۲۱۴].[۲۱۵]
استعانت از صبر
- توصیه خدا به مؤمنان مبنی بر استمداد و استعانت از صبر: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۲۱۶][۲۱۷]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۲۱۸].
- استعانت از صبر (برای انجام تکالیف الهی) از توصیه های خدا به اهل کتاب: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۲۱۹].[۲۲۰]
- توجّه و ایمان به حمایت خدا از صابران زمینه ساز استعانت از صبر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۲۲۱].
- استمداد از صبر امری دشوار جز برای خاشعان معاد باور: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۲۲۲].[۲۲۳]
- استعانت از صبر، دارای اهمّیتی بیشتر نسبت به استعانت از نماز: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۲۲۴]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۲۲۵].[۲۲۶]
نقش اسوههای صبر
توجّه به اسوههای صبر، تقویت کننده روحیه شکیبایی در انسان: ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۲۲۷]، ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ﴾[۲۲۸]، ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴾[۲۲۹]، ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ ﴾[۲۳۰]، ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[۲۳۱]، ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴾[۲۳۲]، ﴿وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[۲۳۳]، ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۲۳۴].[۲۳۵]
جایگاه صبر در دعوت پیامبر
- ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۲۳۶].
- ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ﴾[۲۳۷].
- ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[۲۳۸]. نکته: در این آیه خداوند به پیامبر دستور داده که با چه گروه اجتماعی باید باشد که همین بودن نیاز به بردباری و صبر و مقاومت دارد و با چه گروهی نباید باشد و تسامح نکند که آن هم نیز نیاز به صبر و مقاومت و بردباری دارد.
- ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ﴾[۲۳۹].
- ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ﴾[۲۴۰].
- ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾[۲۴۱]. نکته:بردباری و صبر پیامبر در مقابل رفتار منافقان و به دل نگرفتن و ناراحت نشدن از توصیههای خداوند به پیامبر است، که با کلمه: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ﴾[۲۴۲] بیان شده است[۲۴۳]. یعنی با تسامح از کنار آنان بگذر، چنانکه در داستان یوسف همین تعبیر (اَعْرِضْ عَنْ هذا) آمده و لذا به پیامبر توصیه شده است، که موعظه کن آنها را و پیام را به صورت رسا، به آنها برسان.
- ﴿وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا﴾[۲۴۴] نکته: در این آیه مسئله تطیر (فال بدزدن) مطرح است که مخالفان حوادث و پیشآمدهای بد را به پیامبر نسبت میدهند و ایشان را اذیت میکنند و خداوند برای تسلی دل و دعوت ایشان به صبر در مقابل این حرکت ایذایی میفرماید: به آنها بگو که همه آنچه هست مربوط به خدا است و این موضعگیری مخالفان را از روی نادانی آنها اعلام میکند. البته این موضوع تطیر در باره پیامبران پیشین هم بوده است.
- ﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا﴾[۲۴۵]. نکته: در این آیه رنج پیامبر از نفاق و نفوذیها، مطرح شده و خداوند به پیامبر توصیه میکند به دِل نگیرد و توکل کند که خداوند او را کفایت خواهد کرد.
- ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾[۲۴۶].
- ﴿وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۴۷]. نکته: در این آیه خداوند میخواهد که غصهها و آلام پیامبر را تخفیف دهد؛ و بردباری او را بالا ببرد که اگر مشرکان (اسیران آزادشده جنگ بدر) میخواهند به او خیانت کنند، پیش از این به خدا هم خیانت کردهاند و نتیجه آن را دیدهاند که خداوند نتایج خیانت آنها را از میان برد و قدرت او بر آنها مسلط است. در مقابل خیانت به رسول خدا هم خداوند علیم وحکیم است و آن را خنثی و پیامبر را پیروز خواهد کرد؛ لذا پیامبر نباید ناراحت باشد و غصه به خود راه ندهد.
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾[۲۴۸].
- ﴿لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ﴾[۲۴۹].
- ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ﴾[۲۵۰].
- ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ * إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ﴾[۲۵۱]. نکته: در این آیات: خداوند، رنج پیامبر را از راحتطلبان و فرصتطلبان، فراری از جهاد و اجازه گرفتنهای مکرر آنان برای شرکت نکردن در جهاد، که باعث اذیت وی شده را مطرح میکند و این که آنها راه به جائی نمیبرند، هرچند در سپر سوگندها مخفی شوند، و خودشان را نابود میکنند. پس پیامبر باید بردبار باشد و به خود رنج الم راه ندهد و خداوند درباره عذرآورندگان برای شرکت در جهاد قانونی را ذکر میکند و به پیامبر میفرماید آنهایی که از تو اجازه خروج از جهاد میخواهند در توجیهاتی که ذکر میکنند صادق نیستند و در آیه ۴۷ سوره توبه به پیامبر میگوید نبودن آنها همراه تو بهتر است، چون اگر در میان شما باشند فتنه و جاسوسی میکنند. ﴿لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴾[۲۵۲] اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد برای شما نمیافزودند و به سرعت خود را در میان شما میانداختند و در حق شما فتنه میکردند و در میان شما جاسوسانی دارند که به نفع آنان «اقدام میکنند» و خدا به حال ستمکاران، دانا است.
- ﴿وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ * لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَوَلَّوْا إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ * وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ * وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ﴾[۲۵۳] نکته: در این آیات اذیتهایی که از سوی افراد ترسو و پرتوقع ـ از نظر اقتصادی ـ به پیامبر (ص) میرسیده، مطرح شده است و میفرماید اگر آنها اینگونه پیامبر را اذیت نمیکردند و انتظارات زیادی نداشتند، برای سعادت آنها بهتر بود.
- ﴿وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۲۵۴]. نکته: این آیه نشان میدهد که مخالفان، با سخنان کوتاه و بیهدف خود که مطرح میکردند میخواستند پیامبر به آنها جواب دهد و او را از مسائل مهم باز دارند و خداوند میفرماید اگر او گوش است و به هر سخن پاسخ نمیدهد گوش خیر است برای پرداختن به مسائل مهمتر و در حقیقت اوج بردباری اوست، نه اینکه زود باور است و خداوند اذیتکنندگان به پیامبر را دوست ندارد. (تفصیل بیشتر را در مدخل اخلاق پیامبر که از آن تعبیر به خلق عظیم، شده مییابید).
- ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ﴾[۲۵۵]. نکته: مسخره و شوخی گرفتن، و بازی کردن، با رسول الله و پیامش برای پیامبر رنجی بزرگ است، که نیاز به بردباری زیاد دارد، و لذا میفرماید: آیا خدا و آیات و رسولش را مسخره میکنید؟
- ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۲۵۶] نکته: وفا نکردن به پیمانها، مخصوصاً عهد و پیمانهای اقتصادی، امری است که هر رهبری باید نگران آن باشد و خداوند نگرانی، رسول خدا و رنج او را از این مسئله ذکر میکند؛ زیرا وفا نکردن به عهد و پیمانها هر جدیت را در جامعه تبدیل به شوخی میکند؛ و هیچ ملاکی برای استقرار و ثبات روابط اجتماعی باقی نمیگذارد. اضافه بر این که از نظر شخصی کسانی که به پیمانها عمل نمیکنند، فاقد مروت و خصال حمیده هستند[۲۵۷].
- ﴿الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۲۵۸]. نکته: بودن گروهی در جامعه، که با ملامت، و سرزنش و مسخره کردن، نیکوکاران را از کار خیر باز میدارند؛ یکی از دغدغههای فکری و رنج پیامبر است؛ زیرا این گروه برهم زننده فصای تعاون اجتماعی و همبستگی مردم هستند.
- ﴿فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ﴾[۲۵۹].
- ﴿وَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ مَعَ الْقَاعِدِينَ﴾[۲۶۰]. نکته: یکی از سختیها و رنجهای پیامبر این بود که افراد قدرتمند و دارای توان جسمی و مالی: ﴿أُولُو الطَّوْلِ﴾ از پیامبر اجازه میخواستند که در جهاد مشارکت نکنند، در حالی که توقع این بود که آنها بیشتر پیامبر را یاری کنند و حال آنکه شانه خالی میکردند و ایشان را دچار محنت میکردند با این همه حضرت با بردباری آنان را تحمل میفرمود.
- ﴿وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * وَلَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنْفِقُونَ﴾[۲۶۱]. نکته: رنج پیامبر از عذر آورندگان، صاحب مال و امکانات و مجاهدین بدون امکانات و مال است که قادر به شرکت در جهاد نیستند و پیامبر وقتی که گریه داوطلبان را میبیند که بدلیل فقد امکانات مادی، (که در آن عصر تجهیزات رزم مانند شمشیر و سپر و اسب به عهده رزمنده بود) قادر نیست آنها را وارد صف مجاهدین کند، رنج و سختی میبرد.
- ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۲۶۲].
- ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ﴾[۲۶۳]. نکته: در این دو آیه رنج و سختی پیامبر این است که با افراد منافق و مجهول روبهرو است که دشمنی خود را پنهان و به هر شکل به صورت مخفی بر علیه مؤمنین فعالیت میکنند و خدا میفرماید هر چند آنها برای تو مخفی، و مجهولند، ولی ما آنها را میشناسیم، و بهزودی آنها را برای جزای کارهایشان عذاب خواهیم کرد.
- ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۲۶۴]. نکته: عدهای به فکر استفاده ابزاری از مسجد افتادند و پیامبر را به شدت ناراحت کرد؛ زیرا مسجد کانون معنویت و اخلاص و وسیله ایجاد اتحاد مسلمانان بود، اکنون عامل تفرقه و کمینگاه دشمنان خدا گردیده بود و لذا از آغاز ساخته شدن مسجد ضرار تا تخریب آن با وحی، از این که دستور میدهد مسجدی خراب شود، رنج میبرد.
- ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۲۶۵]. نکته: این آیه در باره غزوه تبوک و تحمل سختی آن از طرف پیامبر و مؤمنین است، و همچنین توبه کردن متخلفین از شرکت در جهاد، و پذیرفته شدن توبه آنان از سوی خداوند است.
- ﴿وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ﴾[۲۶۶]. نکته: به هنگام نزول قرآن، دشمنان بهگونهای، علامت انکار را نشان میدهند و از پیش پیامبر میروند و پیامبر از این موضعگیری و حرکات آنها سختی زیادی را تحمل میکند، جنگهای تحمیلی و دفاع از اسلام، سپاه میخواهد و برخی از مردم مدینه عذر میآوردند و به جهاد نمیرفتند و پیامبر از این موضوع رنج میبرد.
- ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ * فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ﴾[۲۶۷]. نکته: این آیه بهطور واضح رنج پیامبر را توضیح میدهد که چگونه انحراف و مشکلات و غصههای مردم برای پیامبر بار بسیار بزرگی است، که باید با بردباری آن را تحمل کند، در حالی که امت در غفلت بهسر میبرند.
- ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۲۶۸]. نکته: در این آیه نمایشی از شدت غصه و همّ و غمّ رسول خدا در جایگاه دعوت به خدا و دین حق است که با شهادت خدایی و صادقانه انجام گرفته؛ و به حقیقت مهم اشاره دارد که پیامبر به شدت حریص در دعوت و مبارزه با انحرافها بود و برای او اصرار آنان برعبادت غیر خدا غصه بزرگی بود که با بردباری آن را تحمل میکرد.
- ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۶۹] نکته: بهانهگیری و جدلهای عنادی مخالفان، باعث رنج و زحمت پیامبر است و جواب پیامبر محکم است که من از طرف خودم نمیتوانم قرآن را تغییر دهم، و این خداوند است که قرآن را بر من نازل کرده و اگر من چیزی را تغییر دهم دچار عذاب خواهم شد.
- ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ * وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ﴾[۲۷۰] نکته: در این دو آیه مراد گوش دادن و دیدن ظاهری نیست، بلکه تفکر و تعقل و درک کردن و زمینه و ظرفیت داشتن برای گرفتن پیام است و پیامبر محزون میشد و رنج زیادی تحمل میکرد که افرادی هر چه پیامبر تلاش میکرد پیام را نمیگرفتند و تعقل نمیکردند.
- ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۲۷۱]. نکته: در این آیه بیان شده که خداوند میداند تلاشهای زیاد و رنج و سختیهای پیامبر را برای رسالت، و بردباری و تحمل و صبر او را و همه آنها در کتاب مبین ثبت میشود و به هدر نمیرود.
- ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ﴾[۲۷۲]. نکته: در این آیه، دلتنگی پیامبر و رنج او از کوتاه فکری مخاطبین (پیام توحید و نشان دادن راه رستگاری)، که از او گنج میخواهند و یا دنبال فرشته میگردند، مطرح شده است.
- ﴿أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾[۲۷۳] نکته: در این آیه اشتیاق پیامبر برای هدایت مردم و حسرت خوردن و ناراحتی کشیدن حضرت را متذکر میشود و حتی میفرماید: جان خودت را از ناراحتی به خطر نیانداز که این خداوند است که هر که را میخواهد هدایت میکند و خدا از کارهای مخالفان آگاه است.
- ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾[۲۷۴]. نکته: این آیه نیز به صراحت مطرح میکند که گروهی از مسلمانان به نماز جمعه حاضر میشدند و پیامبر در حال خواندن خطبه شاهد ترک نماز جمعه از سوی آنان برای قافله تجاری بود که با موسیقی و صدای طبل حضور خود را اعلام میکرد و این رفتار موجب ناراحتی و رنج زیادی میشد و حضرت با بردباری چنین حالتی را تحمل میکرد و خداوند به آنان میفرماید، به آنها بگو که آنچه پیش خداست، بهتر از لهو و تجارتی است که شما به دنبال آن میروید.
- ﴿وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا﴾[۲۷۵]. نکته: در این آیه رنج و تحمل سختی برای پیامبر را در مبارزه با سنتهای جاهلی یاد آور میشود، که در جاهلیت پسر خوانده خود را مثل پسر میدانسته و با زنهای آنها پس از طلاق از شوهرشان هم ازدواج نمیکردند و خداوند به پیامبر دستور داده، که با زن زید پسر خوانده خویش پس از طلاق، ازدواج کند؛ و به هنگامی که زید میخواست زنش را طلاق دهد، پیامبر به او میگفت زنت را طلاق نده و خدا میفرماید: چرا این موضوع را پنهان میکنی و نگران مردم هستی، از خدا بترس و با او ازدواج کن تا برای همیشه این سنت جاهلی شکسته شود[۲۷۶].[۲۷۷]
پیامبر و مؤمنان مامور به صبر از سوی خداوند
- ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۲۷۸].
- ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ * وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۲۷۹]
- ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾[۲۸۰].
- ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾[۲۸۱].
- ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا﴾[۲۸۲].
- ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ﴾[۲۸۳].
- ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۸۴].
- ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ﴾[۲۸۵]
- ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۲۸۶] و ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۸۷].
- ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴾[۲۸۸].
- ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾[۲۸۹].
- ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...﴾[۲۹۰]. نکته: خداوند به پیامبر میفرماید درمقابل سخنان غیرمسئولانه مخالفان دعوت که از روی ناراحتی و احساس بیان میکنند صبرکن؛ زیرا سخنان آنان ازروی ضعف است و تاثیری در مقابله با گسترش دعوت توحیدی ندارد و به زودی حقیقت و حق بر زندگی و حیات غالب خواهد شد و این صبر یک عامل مثبت است در برابر مخالفان دعوت که همه شیوههای گفتاری و رفتاری خود را بهکار میگیرند و در نهایت در مقابل پیامبر و دعوت توحیدی او تسلیم میشوند[۲۹۱].
- ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ﴾[۲۹۲]. نکته: خداوند به پیامبر میفرماید در امر دعوت در برابر همه حوادث، همه آزارها و کارشکنیها و نسبتهای ناروا، صبر کن و اصحاب و پیروانت باید شکیبا باشنند ﴿فَاصْبِرْ﴾[۲۹۳] زیرا نتیجه نهایی در جهت پیروزی توحید بر شرک است ﴿إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ﴾[۲۹۴] کلمه «وعد» در اینجا اشاره به وعدههای مکرری است که در قرآن در مورد پیروزی مؤمنان داده شده است، از جمله در همین سوره میخوانیم ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۹۵] و در سوره غافر ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾[۲۹۶] و در سوره مائده میگوید: ﴿فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۲۹۷] و دومین دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در این مبارزه سخت و پیگیر است، میفرماید: «هرگز نباید کسانی که ایمان ندارند تو را خشمگین و عصبانی کنند و کسانی که یقین به وعده خدای سبحان ندارند، تو را سست نسازند». و ﴿وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ﴾[۲۹۸] وظیفه تو بردباری و تحمل و حوصله هر چه بیشتر و حفظ متانتی که شایسته یک رهبر در برابر اینگونه افراد است، میباشد. ﴿وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ﴾ از ماده «خفت» به معنی سبکی است، یعنی آن چنان سنگین و پا بر جا باش که این افراد نتوانند تو را سبک بشمرند و از جا تکان دهند، در مسیرت استوار و محکم بایست، چرا که آنها یقین ندارند و تو کانون یقین و ایمانی[۲۹۹].
- ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...﴾[۳۰۰]. نکته: خداوند رسول گرامی خود را امر به صبر میکند و سفارش میفرماید یاوهگوییهای کفار او را متزلزل نکند، و عزم او را سست نسازد. ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...﴾[۳۰۱] و نیز سرگذشت جمعی از بندگان اواب خدا را به یاد آورد که همواره در هنگام هجوم حوادث ناملایم، به خدا مراجعه میکردند. ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[۳۰۲] و از این عده نام نه نفر از انبیای گرامی خود را ذکر کرده که عبارتند از: ۱. داوود؛ ۲.سلیمان؛ ۳. ایوب؛ ۴. ابراهیم؛ ۵. اسحاق؛ ۶. یعقوب؛ ۷. اسماعیل؛ ۸. الیسع؛ ۹.ذوالکفل (ع) که ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتی از داستانهای او اشاره میفرماید[۳۰۳].
- ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ...﴾[۳۰۴].
- ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۳۰۵].
- ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ﴾[۳۰۶].
- ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا﴾[۳۰۷].
- ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا﴾[۳۰۸]. نکته: خداوند به رسول گرامیاش میفرماید در برابر دشواریها و مشکلاتی که در امر تبلیغ رسالت برایت ایجاد میکنند شکیبا باش و در مقابل کسانی که با تهدید و یا تطمیع میخواهند تو را از امر رسالت منحرف کنند صبور باش ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ﴾[۳۰۹] و پیامبر را از هر گونه سازش با منحرفان بر حذر داشته میگوید: «از هیچ گنهکار و کافری از آنها اطاعت مکن ﴿وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا﴾[۳۱۰] (در حقیقت این حکم دوم تأکیدی است بر حکم اول چرا که جمعیت دشمنان تلاش میکردند که از طرق مختلف پیامبر (ص) در مسیر باطل به سازش بکشانند، چنان که نقل شده که «عتبة بن ربیعه» و ولید بن مغیره به پیامبر (ص) میگفتند از دعوت خود باز گرد، ما آن قدر ثروت در اختیار تو میگذاریم که راضی شوی، و زیباترین دختران عرب را به همسری تو در میآوریم، و پیشنهادهای دیگری از این قبیل، و پیامبر (ص) به عنوان یک رهبر بزرگ راستین باید در برابر این وسوسههای شیطانی، یا تهدیداتی که بعد از بیاثر ماندن این تطمیعها عنوان میشود، صبر و استقامت به خرج دهد، نه تسلیم تطمیع گردد، و نه تهدید. درست است که پیامبر اسلام (ص) هرگز تسلیم نشد، ولی این تأکیدی است بر اهمیت این موضوع در مورد آن حضرت (ص) و سرمشقی است جاودانی برای سایر رهبران راه خدا. گرچه بعضی از مفسران «اثم» را به «عتبة بن ربیعه» و «کفور» را به «ولید بن مغیره» یا «ابو جهل» که هر سه از مشرکان عرب بودند تفسیر کردهاند، ولی روشن است که «اثم» (گنهکار) و «کفور» (کافر و کفرانکننده) مفهوم وسیع و گستردهای دارد که همه مجرمان و مشرکان را شامل میگردد، هر چند این سه نفر از مصداقهای روشن آن بودند. این نکته نیز قابل توجه است که «اثم» مفهوم عامی دارد که «کفور» را نیز شامل میشود، بنابراین ذکر «کفور» از قبیل ذکر «خاص» بعد از «عام» و برای تأکید است[۳۱۱].
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ * الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۳۱۲].
- ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا﴾[۳۱۳]
- ﴿وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا * إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۳۱۴].
- ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۱۵].
- ﴿قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[۳۱۶].
نتیجه: در آیات فوق این موضوعات در رابطه با پیامبر و صبر مطرح گردیده است:
- میسّر بودن اطاعت از رسول خدا در سایه صبر و شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۳۱۷]؛
- صبر زمینهساز اقامه کامل فرائض و نماز و توصیه بر مواظبت بر آن برای پیامبر و اهل بیت (ع): ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ﴾[۳۱۸]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۱۹]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾[۳۲۰].
- دعوت خدا از پیامبر به صبرخالصانه و زیبا: ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا﴾[۳۲۱].
- صبر برای دیدار و ملاقات با پیامبر امری ارزشمند: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ...﴾[۳۲۲].
- تشویق پیامبر و مؤمنان به صبر از اهداف بیان سرگذشت نوح در قرآن: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ...﴾[۳۲۳]، ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ﴾[۳۲۴].
- دستورخداوند به پیامبر (ص) به اینکه تنها تابع آن فرامینی باشد که به خود او وحی میشود، ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ﴾[۳۲۵] و در برابر هر مصیبت و رنجی که در راه این تبعیت خواهد دید صبر کند ﴿وَاصْبِرْ﴾[۳۲۶] و خدای سبحان به زودی بین او و قومش حکم خواهد کرد، و او حکم نمیکند جز به نحوی که مایه روشنی چشم آن حضرت باشد. ﴿حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴾[۳۲۷].
- خداوند پیامبرش را امر به صبر و شکیبایی میکند و میفرماید این شکیبائی در صورتی اثر قطعی خواهد گذارد که بدون هیچ چشمداشتی انجام پذیرد یعنی فقط به خاطر خدا باشد، ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾[۳۲۸]. (علامه طباطبایی درباره این آیه وجه دیگری را مطرح میکند و میگوید در این جمله رسول خدا (ص) را امر به صبر داده، بشارتش میدهد که این نیرو و توانایی که بر صبر دارد و میتواند این همه تلخیها را در راه خدا بچشد، از خدای تعالی است، آری هر امری وقتی قابل امتثال است که مأمور، قدرت بر امتثال آن را داشته باشد، خدای تعالی بعد از امر به صبرش خاطر نشان میسازد که قدرت بر این صبر داری، چون حول و قوه تو همه از پروردگار تو است، پس در اینکه فرمود: ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾[۳۲۹] اشاره به همین است که غم مخور، خدا تو را بر چنین صبری نیرو داده است[۳۳۰].
- خداوند به پیامبر (ص) میفرماید اکنون که بنا نیست این بدکاران فورا مجازات شوند تو در برابر آنچه آنها میگویند صابر و شکیبا باش ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ﴾[۳۳۱] و این دستور خود را متفرع بر مطالب قبل کرده، گویا فرموده است: وقتی یکی از قضاهای رانده شده خدایی باشد که عذاب کفار را تاخیر بیندازد، و از آنان در برابر سخنان کفرآمیزی که میگویند انتقام نگیرد، ﴿وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى﴾[۳۳۲] دیگر جز صبر راهی برای تو نمیماند، باید به قضای خدا راضی شوی، و او را از آنچه در بارهاش از کلمات شرک میگویند منزه بداری، و در برابر عکسالعملهای بدی که نشان میدهند صبر کنی و در ازای آثار قضای او حمد خدا گویی، چون آثار قضای او جز اثر جمیل نخواهد بود، پس بر آنچه میگویند صبر کن، و به حمد پروردگارت تسبیح گوی، باشد که خوشنود گردی[۳۳۳].
- خداوند به پیامبرش میفرماید: در برابر انکار این کفار صبر کن و از اینکه به معاد ایمان نمیآورند حوصله به خرج ده، همانطور که رسولان اولوا العزم چنین کردند ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ﴾[۳۳۴] و در طلب عذاب برای آنان عجله مکن ﴿وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ﴾[۳۳۵] که به زودی آن روز را با عذابهایی که دارد دیدار خواهند کرد، چون روز قیامت خیلی دور نیست، هر چند که اینان آن را دور میپندارند. ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ﴾[۳۳۶].
- خداوند به پیامبرش صبری هدفمند با روش - هَجرِ جَمِیل - را میآموزد ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا﴾[۳۳۷]. به این معنی که میفرماید در مواجهه با اذیتهای گفتاری، تمسخرها و تهمتها مخالفان دعوت توحیدی ازآنها فاصله بگیر و درگیر نشو به گونهای که زمینه دعوت به حق ازطرف تو وجود داشته باشد و برای مشرکان هم زمینه رجوع و نزدیکی برای شنیدن دعوت وجود داشته باشد و اصولاً خُلق عظیم پیامبر و نرمی اخلاق او باعث میشود که در مقابل مخالفان همین روش ـ هَجر جَمیل - دوری کردن به روشی زیبا را داشته باشد.
- تخفیف یافتن تکلیف صابران مبنی بر مقابله یک با ده نفر به مقابله یک با دو نفر و ضعف بصیرت مؤمنان صابر علت تخفیف تکلیف آنان: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ * الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا...﴾[۳۳۸]
- صبر اهل بیت پیامبر بر سختی گرسنگی و اطعام به نیازمندان سبب بهرهمندی آنان از بهشت و نعمتهای آن: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا﴾[۳۳۹].
- صبر و استقامت مشرکان بر بتها و پرستش آن به رغم دعوت پیامبر از آنان به توحید: ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا﴾[۳۴۰].
- صبر بر هجرت و ترک وطن مورد تشویق خداوند: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا...﴾[۳۴۱]، ﴿وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[۳۴۲].[۳۴۳]
منابع
پانویس
- ↑ ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر».
- ↑ مفردات، ص ۴۷۴، «صبر».
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ «از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ «سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.
- ↑ «هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
- ↑ «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.
- ↑ «و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.
- ↑ «چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.
- ↑ «پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
- ↑ «و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.
- ↑ «و به راستی موسی را با نشانههای خویش فرستادیم (و گفتیم) که قومت را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون بر و روزهای خداوند را به آنان گوشزد کن، بیگمان در آن نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.
- ↑ «بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
- ↑ «گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۷ -۶۸.
- ↑ «گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.
- ↑ «به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و تا در میان ایشان بهسر میبردم بر آنها گواه بودم» سوره مائده، آیه ۱۱۷.
- ↑ «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی میگرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیدهایم و بیگمان او در جهان واپسین از شایستگان است آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۱.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «عبدي أطعني حَتَّى أَجْعَلَكَ مثلى أو مثلى اقول كن فیکون تَقُولَ كُنْ فَيَكُونُ».
- ↑ «من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۱۱ ـ ۲۲۲.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵ و ۱۵۳.
- ↑ و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
- ↑ و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد. و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد؛ سوره هود، آیه۱۱۳ – ۱۱۵.
- ↑ و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ امر به استعانت به صبر برای این است که صبر ملاک هدایت است و به واسطه آن پیروی از حق آسان میشود؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۱، جزء ۱، ص ۴۷۷.
- ↑ و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ طبق یک احتمال "الزُّورَ" به معنای لهو باطل مانند غنا و امثال آن و مقصود از "لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ" این است که در مجالس باطل حضور نمی یابند؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۴۴.
- ↑ و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره هود، آیه۱۱۲.
- ↑ و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
- ↑ بیان لزوم ارتباط و هماهنگی افراد با یکدیگر پس از طرح ضرورت صبر و شکیبایی می تواند اشاره به نقش صبر در ایجاد ارتباط و پیوند بین افراد جامعه ایمانی داشته باشد. شایان ذکر است که برخی مفسّران "رَابِطُواْ" را به ایجاد گروه و ارتباط میان نیروها و کارهایشان در تمام امور زندگی دینی چه در حال سختی چه در حال راحتی تفسیر کردهاند؛ المیزان، ج ۴، ص ۹۲.
- ↑ پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره هود، آیه۱۱۲.
- ↑ و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
- ↑ و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
- ↑ و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
- ↑ برخی مفسّران با توجّه به اینکه در زمان پیامبر اسلام (ص) و نزول آیه مرزبانی وجود نداشت "رَابِطُواْ" را به انتظار نماز پس از نماز تفسیر کردهاند؛ جامع البیان، ج ۳، جزء ۴، ص ۲۹۳. و در روایتی پیامبر (ص)فرمود: مقصود از "رباط" "رَابِطُواْ" وضوی کامل، زیاد رفتن به مسجد و انتظار نماز پس از نماز است؛ جامع البیان، ج ۳، جزء ۴، ص ۲۹۳.
- ↑ نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد؛ سوره هود، آیه۱۱۴ – ۱۱۵.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۲۴۹.
- ↑ و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
- ↑ و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
- ↑ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز میشوند و خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۶۶.
- ↑ سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
- ↑ بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه۵۵.
- ↑ چرا؛ (بیگمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۵.
- ↑ و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
- ↑ و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
- ↑ ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید. و به آنچه فرو فرستادهام، که کتاب نزد شما را راست میشمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید. و حق را با باطل میامیزید و آگاهانه حقپوشی مکنید. و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید؛ سوره بقره، آیه ۴۰ – ۴۳.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
- ↑ و آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند در غرفههایی از بهشت که از بن آنها جویباران روان است جا میدهیم، جاودانه در آنند؛ پاداش اهل کردار نیکو (پاداشی) است همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکل میکنند؛ سوره عنکبوت، آیه۵۸ ـ ۵۹.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
- ↑ چون نیکییی به شما رسد آنان را غمگین میکند و چون بدییی دامنگیرتان شود از آن شادمان میشوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام میدهند فراگیر است؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۰.
- ↑ بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵ - ۱۵۶.
- ↑ و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده. همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند؛ سوره حج، آیه ۳۴ - ۳۵.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
- ↑ سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
- ↑ و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.
- ↑ و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند. و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بیگمان آنها از شایستگان بودند؛ سوره انبیاء، آیه ۸۵ - ۸۶.
- ↑ و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانوادهاش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم. و دستهای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۴۳ - ۴۴.
- ↑ و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگتر است اگر میدانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل میکنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.
- ↑ طبق احتمالی مقصود از "لَنُبَوِّئَنَّهُمْ" شهر نیکو "مدینه منوّره" است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص ۵۵۷.
- ↑ و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه۲۵.
- ↑ و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
- ↑ و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه۱۳۷.
- ↑ و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
- ↑ و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
- ↑ ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
- ↑ ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
- ↑ ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
- ↑ اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز میشوند و خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۶۶.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۲۴۹.
- ↑ و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
- ↑ پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد. و شما را پس از آنان در این سرزمین جای خواهیم داد؛ این برای کسی است که از ایستادن در پیشگاه من و از هشدار من میهراسد؛ سوره ابراهیم، آیه۱۱ - ۱۴.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ و اگر گروهی از شما به آنچه برای آن فرستاده شدهام ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند شکیبایی کنید تا خداوند میان ما داوری کند و او بهترین داوران است؛ سوره اعراف، آیه۸۷.
- ↑ برخی مفسّران گفته اند: خطاب آیه متوجّه مؤمنان است؛ روح المعانی، ج ۵، جزء ۸، ص ۲۶۶؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۵، جزء ۸، ص ۲۵۰.
- ↑ و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمیتابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین میرویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پستتر را به جای چیز بهتر میخواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، میگذشتند؛ سوره بقره، آیه۶۱.
- ↑ نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
- ↑ بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
- ↑ ذکر صبر پیش از ذکر تقوا برای این است که انسان صبر می کند تا اینکه از چیزهایی که شایسته نیست در امان باشد؛ التّفسیر الکبیر، ج ۹ - ۱۰، جزء ۹، ص ۱۰۵.
- ↑ موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه۴۹.
- ↑ و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
- ↑ و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان؛ سوره بقره، آیه۲۵۰.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان استو کسانی را که در راه خداوند کشته میشوند مرده نخوانید که زندهاند امّا شما درنمییابید؛ سوره بقره، آیه۱۵۳ - ۱۵۴.
- ↑ و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
- ↑ و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
- ↑ و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ – ۱۲۸.
- ↑ و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه۱۳۷.
- ↑ و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
- ↑ برخی مفسّران "رَابِطُواْ" را به مرزبانی تفسیر کردهاند؛ التفسیرالمنیر، ج ۴، ص ۲۱۳ و ۲۱۷.گفتنی است که تقدّم "اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ" حکایت از نقش صبر در حفاظت از مرزها دارد.
- ↑ به آنان گوشزد کن، بیگمان در آن نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
- ↑ بیگمان در این، نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره لقمان، آیه۳۱.
- ↑ بیگمان در این، نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره سبأ، آیه۱۹.
- ↑ اگر بخواهد باد را از وزیدن باز میدارد و (کشتیها) بر آن (دریا) بیجنبش میمانند، بیگمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانههاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.
- ↑ آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند؛ سوره قصص، آیه ۷۹ ـ ۸۰.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند؛ سوره بقره، آیه۱۵۵ - ۱۵۷.
- ↑ خداوند شکیبایان را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ ـ ۱۴۸.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
- ↑ من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بیگمان آنانند که کامیابند؛ سوره مؤمنون، آیه۱۱۱.
- ↑ و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند؛ سوره قصص، آیه ۷۹ - ۸۰.
- ↑ و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگتر است اگر میدانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل میکنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.
- ↑ آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشآمد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
- ↑ و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زندهداری کنند؛ سوره فرقان، آیه۶۴.
- ↑ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲ - ۱۵۳.
- ↑ به آنان گوشزد کن، بیگمان در آن نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
- ↑ تقدیم "صَبَّارٍ" بر "شَكُورٍ" برای این است که صبر کلید گشایش و مقتضی شکر است؛ روح المعانی، ج ۸، جزء ۱۳، ص ۲۷۲.
- ↑ بیگمان در این، نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره لقمان، آیه۳۱.
- ↑ بیگمان در این، نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره سبأ، آیه۱۹.
- ↑ اگر بخواهد باد را از وزیدن باز میدارد و (کشتیها) بر آن (دریا) بیجنبش میمانند، بیگمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانههاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.
- ↑ نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
- ↑ و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
- ↑ فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ بیگمان این نیرنگی است که در این شهر به کار بردهاید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست. سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت. گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم. و تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۳- ۱۲۶.
- ↑ و آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند در غرفههایی از بهشت که از بن آنها جویباران روان است جا میدهیم، جاودانه در آنند؛ پاداش اهل کردار نیکو (پاداشی) است همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکل میکنند؛ سوره عنکبوت، آیه۵۷ - ۵۹.
- ↑ و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
- ↑ و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
- ↑ و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
- ↑ و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
- ↑ شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه۲۵.
- ↑ جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۱۱.
- ↑ با توجّه به ذکر "وَأَجْرٌ كَبِيرٌ" استفاده میشود مغفرت ذکر شده در آیه اعمّ از پاداش است و لذا برخی مفسّران؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۱۵۸. مغفرت در این آیه را به محو ساختن آثار طبع مذموم "که در آیات قبل ذکر شده" و جایگزین ساختن آن به خصال نیک معنا کردهاند.
- ↑ سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
- ↑ و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
- ↑ ممکن است "وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ" ناظر به صبر باشد یعنی صبر سبب قرب به مغفرت و رحمت الهی میشود؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۱.
- ↑ و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه۱۵۵.
- ↑ و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
- ↑ بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
- ↑ و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست؛ سوره هود، آیه ۷.
- ↑ و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
- ↑ و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب میورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه۲۰.
- ↑ و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیدهایم، (موسی) گفت:امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار میکنید؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۹.
- ↑ و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
- ↑ و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
- ↑ موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه۴۹.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد. و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.
- ↑ نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
- ↑ نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است؛ سوره انسان، آیه۵.
- ↑ و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد؛ سوره انسان، آیه۱۲.
- ↑ و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند؛ سوره سجده، آیه۲۳ - ۲۴.
- ↑ باری، بر آنچه میگویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاسهایی از شب و پیرامونهای روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
- ↑ و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
- ↑ و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
- ↑ گفتند: آیا تو همان یوسفی؟ گفت: من یوسفم و این، برادر من (بنیامین) است؛ خداوند بر ما منّت نهاد، چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند؛ سوره یوسف، آیه۹۰.
- ↑ و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر. بیگمان خداوند با کسانی است که پرهیزگاری میورزند و با کسانی است که نیکوکارند؛ سوره نحل، آیه ۱۲۷ - ۱۲۸.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه۱۵۵.
- ↑ بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.
- ↑ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲ - ۱۵۳.
- ↑ و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه۷.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشتهایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند. درود بر شما به شکیبی که ورزیدهاید که فرجام آن سرای، نیکوست!؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۴.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشتهایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۳.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشتهایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۳.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره رعد، آیه۱۹.
- ↑ گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (میدانیم) اگر (هم) راستگو میبودیم (سخن) ما را باور نمیکردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه ۱۷ - ۱۸.
- ↑ برخی گفتهاند: جمیل بودن صبر به این است که در آن قصد قربت شده باشد؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص۳۳۴.
- ↑ نزد پدرتان بازگردید و بگویید: ای پدر! به راستی پسرت دزدی کرده است و ما جز به آنچه (دیدیم و) دانستیم گواهی ندادیم و علم غیب هم نداشتیم؛ سوره یوسف، آیه۸۱.
- ↑ یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
- ↑ پس به نکویی شکیب کن؛ سوره معارج، آیه۵.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
- ↑ و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه ۷.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه۱۸.
- ↑ یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
- ↑ و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
- ↑ نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد. و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.
- ↑ و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد. و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست؛ سوره شوری، آیه۴۰ - ۴۱.
- ↑ و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.
- ↑ آیا پنداشتهاید به بهشت میروید بیآنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟؛ سوره آل عمران، آیه۱۴۲.
- ↑ و بیگمان میآزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارشهای (کردارهای) شما را بررسی کنیم؛ سوره محمد، آیه۳۱.
- ↑ و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
- ↑ برخی مفسّران گفتهاند: "اسْتَعِينُواْ" در آیه فوق خطاب به مسلمانان است؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
- ↑ احتمال دارد به قرینه آیات قبل آیه یاد شده خطاب به اهل کتاب باشد؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۲۱۶ - ۲۱۷.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است همان کسان که میدانند به لقای پروردگارشان خواهند رسید و به سوی او باز میگردند؛ سوره بقره، آیه ۴۵ - ۴۶.
- ↑ برداشت بنا بر این احتمال است که مرجع ضمیر "إِنَّهَا" استعانت باشد؛ الکشّاف، ج ۱، ص ۱۳۴.
- ↑ از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
- ↑ ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
- ↑ و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
- ↑ و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشایندهترین بخشایندگانی؛ سوره انبیاء، آیه۸۳.
- ↑ و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند؛ سوره انبیاء، آیه۸۵.
- ↑ بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۱۷.
- ↑ و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است؛ سوره ص، آیه۴۱.
- ↑ و دستهای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۴۴.
- ↑ بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعدهشان دادهاند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند، این، پیامرسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود میگردند؟؛ سوره احقاف، آیه۳۵.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ «پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
- ↑ «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است پس، چه برخی از آنچه را به آنان وعده میدهیم به تو نشان دهیم، چه تو را بمیرانیم، باری، (به هر روی) به سوی ما باز گردانده میشوند» سوره غافر، آیه ۷۷.
- ↑ «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز میگردانند * پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کردهاند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟! * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۱-۶۳.
- ↑ «از آنان دوری گزین» سوره نساء، آیه ۶۳.
- ↑ در کتاب شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً مینویسد که خداوند از کلمه: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ﴾ یعنی فازجر و انصرف و این به معنای تسامح است و مثل این تعبیر جمله: ﴿يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا﴾ است و لذا به پیامبر توصیه شده، که موعظه کن آنها را و پیام را به صورت رسا به آنها برسان. (شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص۶۱).
- ↑ «و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند» سوره نساء، آیه ۷۸.
- ↑ «و میگویند: فرمان میبریم اما چون از نزد تو بیرون میروند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو میگویی میاندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته میدارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
- ↑ «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامینهیم و وی را به دوزخ میافکنیم و این بد پایانهای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
- ↑ «و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کردهاند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.
- ↑ «ای مؤمنان! چگونهاید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی میورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شدهاید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
- ↑ «اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان میبود از تو پیروی میکردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند میخورند که اگر یارایی میداشتیم با شما روانه میشدیم؛ خود را (با دروغ) نابود میکنند و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمیگیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست * تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) میخواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپردهاند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۴-۴۵.
- ↑ «اگر در میان شما روانه میشدند جز شرّ به شما نمیافزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه میکردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.
- ↑ «و به خداوند سوگند میخورند که از شمایند در حالی که از شما نیستند امّا آنان گروهی هستند که میهراسند * اگر پناهگاهی یا غارهایی یا نهانگاهی مییافتند با شتاب به آن رو میآوردند * و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند * و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان دادهاند خرسند میشدند و میگفتند: «خداوند ما را بس، به زودی خداوند و پیامبرش از بخشش خویش به ما خواهند داد، ما به سوی خداوند دست به دعا برمیداریم» (پسندیدهتر بود)» سوره توبه، آیه ۵۶-۵۹.
- ↑ «و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار میرسانند عذابی دردناک خواهد بود» سوره توبه، آیه ۶۱.
- ↑ «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین میگویند: ما تنها (در گفتوگو) فرو میرفتیم و بازی میکردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند میکردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.
- ↑ شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص۶۲.
- ↑ «آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.
- ↑ «بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانهنشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: بگو: آتش دوزخ گرمتر است اگر در مییافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.
- ↑ «و چون سورهای فرو فرستاده شود که به خداوند ایمان آورید و همراه با پیامبرش جهاد کنید، توانمندان از ایشان، از تو اجازه میگیرند و میگویند: بگذار تا ما با خانهنشینان بمانیم» سوره توبه، آیه ۸۶.
- ↑ «عذرآوران از تازیان بیاباننشین آمدند تا به آنان اجازه (ی جهاد) داده شود و آنان که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند خانهنشین شدند! به زودی از (میان) ایشان به کافران عذابی دردناک خواهد رسید * بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است * و نه بر کسانی که چون نزد تو آمدند تا آنان را سوار کنی گفتی چیزی نمییابم تا بر آن سوارتان کنم؛ بازگشتند در حالی که چشمهاشان لبریز از اشک بود از غم اینکه چیزی نمییافتند تا (در این راه) ببخشند» سوره توبه، آیه ۹۰-۹۲.
- ↑ «و برخی از تازیان بیاباننشین آنچه هزینه میکنند غرامت میشمارند و برای شما انتظار پیشامدها را میکشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.
- ↑ «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.
- ↑ «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۹.
- ↑ «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
- ↑ «و چون سورهای فرو فرستاده شود، به یکدیگر مینگرند (و میپرسند) آیا کسی شما را میبیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز میگردند؛ خداوند دلهاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است * پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ «و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم * بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۵-۱۶.
- ↑ «و برخی از آنان به (گفتار) تو گوش میدهند؛ آیا تو ناشنوایان را هر چند خرد نورزند، شنوا میتوانی کرد؟ * و برخی از ایشان به تو مینگرند آیا تو نابینایان را هر چند بینشی نداشته باشند رهنمایی میتوانی کرد؟» سوره یونس، آیه ۴۲-۴۳.
- ↑ «و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱.
- ↑ «و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» سوره هود، آیه ۱۲.
- ↑ «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام میدهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ «و چون داد و ستد یا سرگرمییی ببینند، بدان سو شتاب میآورند و تو را ایستاده رها میکنند؛ بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است و خداوند بهترین روزیدهندگان است» سوره جمعه، آیه ۱۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه میداشتی و از مردم میترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجامیافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.
- ↑ ر.ک: شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص ۶۲-۶۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۲-۳۶.
- ↑ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است * و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره هود، آیه ۱۱۴-۱۱۵.
- ↑ «و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
- ↑ «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
- ↑ «و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن،» سوره مدثر، آیه ۷.
- ↑ «و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۵.
- ↑ «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ «و از آنچه به تو وحی میگردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
- ↑ «باری، بر آنچه میگویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
- ↑ تفسیر من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۵.
- ↑ «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
- ↑ «پس شکیبا باش» سوره روم، آیه ۶۰.
- ↑ «که وعده خداوند راستین است» سوره روم، آیه ۶۰.
- ↑ «و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
- ↑ «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
- ↑ «بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ «و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۶، ص ۴۸۹.
- ↑ «باری، بر آنچه میگویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
- ↑ «باری، بر آنچه میگویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
- ↑ «بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص ۲۸۸.
- ↑ «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است» سوره روم، آیه ۶۰.
- ↑ «بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعدهشان دادهاند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند، این، پیامرسانی است؛ پس آیا جز بزهکار» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «پس بر آنچه میگویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
- ↑ «و بر آنچه میگویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
- ↑ «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
- ↑ «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش» سوره انسان، آیه ۲۴.
- ↑ «و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۷۷.
- ↑ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند * اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز میشوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند * و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد» سوره انسان، آیه ۸ و ۱۲.
- ↑ «و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ * به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ «سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۰.
- ↑ «بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
- ↑ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
- ↑ «و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.
- ↑ «و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
- ↑ «و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود» سوره حجرات، آیه ۵.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم.».. سوره هود، آیه ۲۵.
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ «و از آنچه به تو وحی میگردد پیروی کن» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
- ↑ «شکیبایی پیشه ساز» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و از آنچه به تو وحی میگردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
- ↑ «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۳۸.
- ↑ «باری، بر آنچه میگویند شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۰.
- ↑ «و اگر سخنی از سوی پروردگارت پیشی نگرفته و اجلی معیّن مقرّر نشده بود بیگمان (آن عذاب، هم اکنون) لازم میشد» سوره طه، آیه ۱۲۹.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۸.
- ↑ «بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «که آنان روزی که آنچه را وعدهشان دادهاند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «و بر آنچه میگویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
- ↑ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند * اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند * و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد» سوره انسان، آیه ۸ و ۱۲.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.
- ↑ «سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۲-۳۶.