جز
جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
#{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه ۵۵.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفته شده که [[مسلمانان]] [[مکه]] یا [[مدینه]] (بنا به [[اختلاف روایات]]) از وضعیّت خود اظهار [[ناامنی]] میکردند؛ آنگاه این [[آیه]] نازل شد و [[مسلمانان]] را به آیندهای با [[قدرت]]، [[امنیّت]] و معنویّت [[بشارت]] داد<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۱۲؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۲۱۵؛ اسباب النزول، [[سیوطی]]، ص ۲۷۴.</ref>. از این [[آیه]]، برای اثبات [[مشروعیّت]] [[حکومت]] [[خلفا]] استفاده شده است. بنابر روایتی از ضحّاک، [[آیه]] درباره [[خلافت ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و [[علی]] است<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۴، ص ۱۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶.</ref>. برخی نیز این مطلب را با روایتی از [[پیامبر]] که دوره [[خلافت]] را سی سال میداند، تأیید کردهاند<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۴، ص ۱۱۹.</ref> در [[نقل]] دیگری از مالک، [[شأن نزول]] [[آیه]]، [[ابوبکر]] و [[عمر]] دانسته شده<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۵.</ref>؛ این در حالی است که بر اساس [[روایات]] فراوانی در منابع اهل [[سنّت]]، خلفای پس از [[پیامبر]]، [[دوازده نفر]] تعیین شدهاند<ref>[[صحیح مسلم]]، ج ۶، ص ۴۹۳؛ [[سنن]] ابی [[داوود]]، ج ۳، ص ۱۰۹؛ [[صحیح ترمذی]]، ج ۵، ص ۶۷.</ref> و اختصاص بشارتهای موجود در [[آیه]] به چهار یا دو نفر، با مفاد عامّ [[آیه]] سازگار نیست؛ به ویژه که خبر قابل قبولی نیز در این زمینه (تخصیص [[خلفا]] به چند نفر) وجود ندارد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref>؛ چنانکه برخی از [[عالمان]] اهل [[سنّت]] این برداشت را ناصواب دانستهاند<ref>روحالمعانی، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۹۷.</ref>. [[روایات]] دیگری در ذیل اینآیه بیان شده که هنگام تحقّق این [[بشارتها]]، خانههای سراسر کره خاکی، تحت حاکمیّت [[اسلام]] خواهند بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref> که در این صورت فقط بر [[آخرالزمان]] [[صدق]] خواهد کرد. | #{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه ۵۵.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفته شده که [[مسلمانان]] [[مکه]] یا [[مدینه]] (بنا به [[اختلاف روایات]]) از وضعیّت خود اظهار [[ناامنی]] میکردند؛ آنگاه این [[آیه]] نازل شد و [[مسلمانان]] را به آیندهای با [[قدرت]]، [[امنیّت]] و معنویّت [[بشارت]] داد<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۱۲؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۲۱۵؛ اسباب النزول، [[سیوطی]]، ص ۲۷۴.</ref>. از این [[آیه]]، برای اثبات [[مشروعیّت]] [[حکومت]] [[خلفا]] استفاده شده است. بنابر روایتی از ضحّاک، [[آیه]] درباره [[خلافت ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و [[علی]] است<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۴، ص ۱۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶.</ref>. برخی نیز این مطلب را با روایتی از [[پیامبر]] که دوره [[خلافت]] را سی سال میداند، تأیید کردهاند<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۴، ص ۱۱۹.</ref> در [[نقل]] دیگری از مالک، [[شأن نزول]] [[آیه]]، [[ابوبکر]] و [[عمر]] دانسته شده<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۵.</ref>؛ این در حالی است که بر اساس [[روایات]] فراوانی در منابع اهل [[سنّت]]، خلفای پس از [[پیامبر]]، [[دوازده نفر]] تعیین شدهاند<ref>[[صحیح مسلم]]، ج ۶، ص ۴۹۳؛ [[سنن]] ابی [[داوود]]، ج ۳، ص ۱۰۹؛ [[صحیح ترمذی]]، ج ۵، ص ۶۷.</ref> و اختصاص بشارتهای موجود در [[آیه]] به چهار یا دو نفر، با مفاد عامّ [[آیه]] سازگار نیست؛ به ویژه که خبر قابل قبولی نیز در این زمینه (تخصیص [[خلفا]] به چند نفر) وجود ندارد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref>؛ چنانکه برخی از [[عالمان]] اهل [[سنّت]] این برداشت را ناصواب دانستهاند<ref>روحالمعانی، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۹۷.</ref>. [[روایات]] دیگری در ذیل اینآیه بیان شده که هنگام تحقّق این [[بشارتها]]، خانههای سراسر کره خاکی، تحت حاکمیّت [[اسلام]] خواهند بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref> که در این صورت فقط بر [[آخرالزمان]] [[صدق]] خواهد کرد. | ||
#{{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref> و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم، سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> در این [[آیه]]، [[خداوند]] در ادامه سفارشهای [[لقمان]] به فرزندش از [[انسان]] میخواهد که از [[پناه]] آوردگان به [[خدا]] [[پیروی]] کند. واحدی در روایتی مرسل از [[ابن عبّاس]] [[نقل]] میکند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[ابوبکر]] است که سعدبن ابی وقّاص را به [[اسلام]] خوانده بود. سعد با [[مخالفت]] جدّی مادرش روبهرو شد؛ آنگاه این [[آیه]] فرود آمد و سعد به [[پیروی]] از راه [[ابوبکر]] بر [[اسلام]] خود باقی ماند<ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۲۹۰؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۵۲۲.</ref>. [[قرطبی]] نیز همین مضمون را در روایتی به [[نقل]] از نقّاش آورده که<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۴۴ و ۴۵.</ref> [[سیوطی]] به جدّ وی را تضعیف کرده است<ref>طبقات المفسّرین، ص ۸۱ و ۸۲.</ref>. [[علامه طباطبایی]] ارتباط [[آیه]] باحوادث صدراسلام رابه [[دلیل]] سیاق [[آیات]] گذشته که به وصایای [[لقمان]] مربوط است، بعید میداند<ref>[[المیزان]]، ج ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>. | #{{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref> و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم، سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> در این [[آیه]]، [[خداوند]] در ادامه سفارشهای [[لقمان]] به فرزندش از [[انسان]] میخواهد که از [[پناه]] آوردگان به [[خدا]] [[پیروی]] کند. واحدی در روایتی مرسل از [[ابن عبّاس]] [[نقل]] میکند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[ابوبکر]] است که سعدبن ابی وقّاص را به [[اسلام]] خوانده بود. سعد با [[مخالفت]] جدّی مادرش روبهرو شد؛ آنگاه این [[آیه]] فرود آمد و سعد به [[پیروی]] از راه [[ابوبکر]] بر [[اسلام]] خود باقی ماند<ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۲۹۰؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۵۲۲.</ref>. [[قرطبی]] نیز همین مضمون را در روایتی به [[نقل]] از نقّاش آورده که<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۴۴ و ۴۵.</ref> [[سیوطی]] به جدّ وی را تضعیف کرده است<ref>طبقات المفسّرین، ص ۸۱ و ۸۲.</ref>. [[علامه طباطبایی]] ارتباط [[آیه]] باحوادث صدراسلام رابه [[دلیل]] سیاق [[آیات]] گذشته که به وصایای [[لقمان]] مربوط است، بعید میداند<ref>[[المیزان]]، ج ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref> آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش میپردازد از جهان واپسین میهراسد و به بخشایش پروردگارش امید میبرد؟ بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره زمر، آیه ۹.</ref> [[شأن نزول]] این [[آیه]] در باره هریک از [[پیامبر]]، [[ابوبکر]]، [[عثمان]]، [[علی]]، و [[عمّار یاسر]] به صورت جداگانه [[روایت]] شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۵۶؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج۵، ص۱۱۷؛ البرهان، ج۴، ص ۶۹۹.</ref>. عمده [[روایات]] مزبور، از جمله [[روایت]] ذکر شده درباره [[ابوبکر]]، مرسل و فاقد اعتبارند؛ لذا مفسّرانی چون [[طبری]]<ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۲۴۰.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.</ref>، [[ابن | #{{متن قرآن|أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref> آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش میپردازد از جهان واپسین میهراسد و به بخشایش پروردگارش امید میبرد؟ بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره زمر، آیه ۹.</ref> [[شأن نزول]] این [[آیه]] در باره هریک از [[پیامبر]]، [[ابوبکر]]، [[عثمان]]، [[علی]]، و [[عمّار یاسر]] به صورت جداگانه [[روایت]] شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۵۶؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج۵، ص۱۱۷؛ البرهان، ج۴، ص ۶۹۹.</ref>. عمده [[روایات]] مزبور، از جمله [[روایت]] ذکر شده درباره [[ابوبکر]]، مرسل و فاقد اعتبارند؛ لذا مفسّرانی چون [[طبری]]<ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۲۴۰.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.</ref>، [[ابن ابیحاتم]]<ref>[[تفسیر]] ابن ابیحاتم، ج ۱۰، ص ۳۲۴۸.</ref> و [[سیوطی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۲۱۴.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیه]] به [[ابوبکر]] اشاره نکردهاند. براساس [[روایات شیعه]]، [[شأن نزول]] این [[آیه]] [[علی]] علیهالسلام است<ref>البرهان، ج ۴، ص ۶۹۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن| وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ }}<ref> و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری میگزینند و چون به خشم آیند درمیگذرند، سوره شوری، آیه ۳۷.</ref> این [[آیه]] مؤمنانی را که [[خشم]] خود را فرو میخورند و از [[گناهان]] دوری میجویند، ستوده است. [[قرطبی]] در یکی از [[شأن]] نزولهای خود، به [[ابوبکر]] اشاره میکند که در برابر [[دشنام]] یکی از [[مشرکان]] یا [[سرزنش]] [[مردم]] به سبب [[انفاق]] اموالش، از خود [[بردباری]] نشان داد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۴ و ۲۵.</ref> عمده مفسّران اهل [[سنّت]] چون [[طبری]]، واحدی، [[سیوطی]]، [[ابنکثیر]]، [[فخررازی]]، [[آلوسی]]، و [[ماوردی]]، به این [[شأن نزول]] اشارهای نکردهاند. | #{{متن قرآن| وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ }}<ref> و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری میگزینند و چون به خشم آیند درمیگذرند، سوره شوری، آیه ۳۷.</ref> این [[آیه]] مؤمنانی را که [[خشم]] خود را فرو میخورند و از [[گناهان]] دوری میجویند، ستوده است. [[قرطبی]] در یکی از [[شأن]] نزولهای خود، به [[ابوبکر]] اشاره میکند که در برابر [[دشنام]] یکی از [[مشرکان]] یا [[سرزنش]] [[مردم]] به سبب [[انفاق]] اموالش، از خود [[بردباری]] نشان داد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۴ و ۲۵.</ref> عمده مفسّران اهل [[سنّت]] چون [[طبری]]، واحدی، [[سیوطی]]، [[ابنکثیر]]، [[فخررازی]]، [[آلوسی]]، و [[ماوردی]]، به این [[شأن نزول]] اشارهای نکردهاند. | ||
#{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ }}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> در این [[آیه]] از [[انسان]] خواسته شده به [[پدر]] و مادرش [[نیکی]] کند و از سی ماه کوشش [[مادر]] یاد کرده است و از آدمیانی [[ستایش]] شده که در [[چهل سالگی]]، شگرگزار [[نعمتهای خداوند]] بر خویش و والدینشان هستند. طبق روایتی از [[ابن عبّاس]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[ابوبکر]] نازل شده است<ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۲۲؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۴۴۱؛ روحالمعانی، مج ۱۴، ج ۲۶، ص ۲۶.</ref>؛ زیرا به نظر برخی، فقط او دوران حمل و شیرخوارگیاش سی ماه بوده و او بوده که در [[چهل سالگی]] بر [[نعمت]] [[ایمان]] خود و [[پدر]] و مادرش خدای را [[شکر]] کرده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۱۹.</ref>. از آن جا که [[ابوقحافه]] در سال [[فتح]] [[مکّه]] [[اسلام]] آورده<ref>الاصابه، ج ۴، ص ۳۷۵.</ref> و [[ابوبکر]] در آن زمان ۵۸ سال داشته است، [[آیه]] نمیتواند درباره وی باشد. از طرفی سی ماهه بودن حمل و فصال [[ابوبکر]] جای بررسی بیشتر دارد؛ لذا بسیاری از مفسّران، [[آیه]] را عام دانستهاند<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۵، ص ۲۷۸؛ جامعالبیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۲۹.</ref>. | #{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ }}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> در این [[آیه]] از [[انسان]] خواسته شده به [[پدر]] و مادرش [[نیکی]] کند و از سی ماه کوشش [[مادر]] یاد کرده است و از آدمیانی [[ستایش]] شده که در [[چهل سالگی]]، شگرگزار [[نعمتهای خداوند]] بر خویش و والدینشان هستند. طبق روایتی از [[ابن عبّاس]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[ابوبکر]] نازل شده است<ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۲۲؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۴۴۱؛ روحالمعانی، مج ۱۴، ج ۲۶، ص ۲۶.</ref>؛ زیرا به نظر برخی، فقط او دوران حمل و شیرخوارگیاش سی ماه بوده و او بوده که در [[چهل سالگی]] بر [[نعمت]] [[ایمان]] خود و [[پدر]] و مادرش خدای را [[شکر]] کرده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۱۹.</ref>. از آن جا که [[ابوقحافه]] در سال [[فتح]] [[مکّه]] [[اسلام]] آورده<ref>الاصابه، ج ۴، ص ۳۷۵.</ref> و [[ابوبکر]] در آن زمان ۵۸ سال داشته است، [[آیه]] نمیتواند درباره وی باشد. از طرفی سی ماهه بودن حمل و فصال [[ابوبکر]] جای بررسی بیشتر دارد؛ لذا بسیاری از مفسّران، [[آیه]] را عام دانستهاند<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ج ۵، ص ۲۷۸؛ جامعالبیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۲۹.</ref>. |