برخورد با فرصت‌طلبان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)')
خط ۴۰: خط ۴۰:
من مردم را به [[دوستی]] اهل‌بیت {{عم}} [[دعوت]] می‌کنم؛ اگر مایل باشید برای [[خلافت]]، با شما [[بیعت]] می‌کنم. [[امام صادق]] {{ع}} که از قصد [[قدرت‌طلبی]] و انگیزه‌های شخصی وی [[آگاه]] بود، در جواب وی چنین نوشت: {{متن حدیث|ما انت من رجالی و لا الزمان زمانی}} <ref>«نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من (قیام من) است» محمد شهرستانی، الملل و النحل، تحقیق محمد گیلانی، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. همچنین [[فضل]] کاتب می‌گوید: روزی نزد امام صادق {{ع}} بودم که نامه‌ای از ابومسلم رسید. [[حضرت]] ضمن ردّ پیک فرمود: [[نامه]] تو را جوابی نیست<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۹۷.</ref>. یکی دیگر از [[رهبران]] [[قیام]] بر ضد [[بنی‌امیه]]، [[ابوسلمه خلال]] بود که با عنوان [[وزیر]] [[آل‌محمد]] {{صل}} قیام کرد. وی به سه تن از بزرگان [[علویان]] به نام‌های: [[جعفر بن محمد الصادق]] {{ع}}، [[عبدالله محض]] و [[عمر الاشرف بن زین‌العابدین]] نامه نوشت و به یکی از دوستانش سپرد و گفت: اول نزد امام صادق {{ع}} برو، اگر قبول کرد دو نامه دیگر را از بین ببر و اگر نپذیرفت، سراغ دو نفر دیگر برو. فرستاده [[ابوسلمه]] نخست نزد [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} آمد و نامه را به ایشان [[تسلیم]] کرد. امام در پاسخ ابوسلمه فرمود: {{متن حدیث|انک شیعة غیری}}: تو [[شیعه]] من نیستی بلکه پیرو غیر من هستی<ref>جعفر مرتضی عاملی، الحیاة‌السیاسیة للامام رضا، ص۵۰.</ref>. پیک ابوسلمه سراغ عبدالله محض رفت و نامه وی را به او تسلیم کرد. عبدالله محض برای کسب [[تکلیف]] سراغ امام صادق {{ع}} رفت و امام به او فرمود: از چه وقت [[مردم]] [[خراسان]] شیعه تو شده‌اند؟ آیا [[ابو مسلم]] را تو نزد آنان فرستادی؟... ای [[عبدالله]]! بدان که این [[دولت]] از آنِ [[عباسیان]] خواهد بود... عمر بن زین‌العابدین نیز به نامه ابوسلمه پاسخ مثبتی نداد<ref>ر. ک: ابوالحسن علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۵۳-۲۵۴؛ محمد بن علی بن طباطبا ابن طقطقا، الفخری فی الآداب‌السلطانیة و الدول‌الاسلامیة، ص۱۵۴.</ref>.
من مردم را به [[دوستی]] اهل‌بیت {{عم}} [[دعوت]] می‌کنم؛ اگر مایل باشید برای [[خلافت]]، با شما [[بیعت]] می‌کنم. [[امام صادق]] {{ع}} که از قصد [[قدرت‌طلبی]] و انگیزه‌های شخصی وی [[آگاه]] بود، در جواب وی چنین نوشت: {{متن حدیث|ما انت من رجالی و لا الزمان زمانی}} <ref>«نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من (قیام من) است» محمد شهرستانی، الملل و النحل، تحقیق محمد گیلانی، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. همچنین [[فضل]] کاتب می‌گوید: روزی نزد امام صادق {{ع}} بودم که نامه‌ای از ابومسلم رسید. [[حضرت]] ضمن ردّ پیک فرمود: [[نامه]] تو را جوابی نیست<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۹۷.</ref>. یکی دیگر از [[رهبران]] [[قیام]] بر ضد [[بنی‌امیه]]، [[ابوسلمه خلال]] بود که با عنوان [[وزیر]] [[آل‌محمد]] {{صل}} قیام کرد. وی به سه تن از بزرگان [[علویان]] به نام‌های: [[جعفر بن محمد الصادق]] {{ع}}، [[عبدالله محض]] و [[عمر الاشرف بن زین‌العابدین]] نامه نوشت و به یکی از دوستانش سپرد و گفت: اول نزد امام صادق {{ع}} برو، اگر قبول کرد دو نامه دیگر را از بین ببر و اگر نپذیرفت، سراغ دو نفر دیگر برو. فرستاده [[ابوسلمه]] نخست نزد [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} آمد و نامه را به ایشان [[تسلیم]] کرد. امام در پاسخ ابوسلمه فرمود: {{متن حدیث|انک شیعة غیری}}: تو [[شیعه]] من نیستی بلکه پیرو غیر من هستی<ref>جعفر مرتضی عاملی، الحیاة‌السیاسیة للامام رضا، ص۵۰.</ref>. پیک ابوسلمه سراغ عبدالله محض رفت و نامه وی را به او تسلیم کرد. عبدالله محض برای کسب [[تکلیف]] سراغ امام صادق {{ع}} رفت و امام به او فرمود: از چه وقت [[مردم]] [[خراسان]] شیعه تو شده‌اند؟ آیا [[ابو مسلم]] را تو نزد آنان فرستادی؟... ای [[عبدالله]]! بدان که این [[دولت]] از آنِ [[عباسیان]] خواهد بود... عمر بن زین‌العابدین نیز به نامه ابوسلمه پاسخ مثبتی نداد<ref>ر. ک: ابوالحسن علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۵۳-۲۵۴؛ محمد بن علی بن طباطبا ابن طقطقا، الفخری فی الآداب‌السلطانیة و الدول‌الاسلامیة، ص۱۵۴.</ref>.


[[منابع تاریخی]] می‌نویسند: زمانی که پرچم‌های [[پیروزی]] به اهتزاز درآمد و نشانه‌های [[فتح]] نمایان شد، [[ابوسلمه]] برای بار دوم طی نامه‌ای به [[امام صادق]] {{ع}} نوشت: هفتاد هزار [[جنگجو]] در رکاب ما آماده هستند، اکنون موضع خود را روشن کن. [[امام]] باز همان جواب قبلی را به او داد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۳۳.</ref>. گرچه در ظاهر امر [[عباسیان]] با [[شعار]] [[دفاع]] از [[خاندان]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[قیام]] کردند، ولی امام صادق {{ع}} به‌درستی می‌دانست که آنان انگیزه‌ای جز کسب [[قدرت سیاسی]] ندارند. [[ابو سلمه]] خلال پس از رسیدن به [[قدرت]]، به شیوه [[بنی‌امیه]] عمل کرد و ابومسلم نیز به چنان جنایاتی دست زد که خاطره جنایات [[حجاج]] بن [[یوسف]] را در ذهن‌ها زنده می‌کرد. در دوره عباسیان، [[شیعیان]] و [[علویان]] نه تنها به [[آرامش]] و [[آسایش]] نرسیدند، که همان [[سختی‌ها]] و محدودیت‌ها در طول زمانی بیشتر برای آنان تداوم یافت. به [[گواه]] [[تاریخ]] در دوره [[بنی‌عباس]]، [[حاکمیت]] [[جامعه اسلامی]] در [[لباس]] [[خلافت]] [[پیامبر]] بسی سخت‌تر از گذشته [[اعمال]] شد تا جایی که ابوعطا السندی (متوفای ۱۸۰ ه. ق) که حاکمیت [[امویان]] و عباسیان را [[درک]] کرده، در سروده خود می‌گوید: ای کاش [[ظلم]] [[بنی‌مروان]]، همچنان بر ما ادامه می‌یافت و ای کاش [[عدل]] بنی‌عباس در [[آتش]] فرو می‌سوخت<ref>ابن‌قتیبه الدینوری، الشعر و الشعراء، ص۵۱۹.</ref>. از آنچه در این بخش گذشت می‌توان نتیجه گرفت که [[پیشوایان معصوم]] در برابر [[مخالفان نظام حاکم]] از دو [[سیاست]] [[تأیید]] و عدم تأیید [[پیروی]] می‌کردند. قاعده و اصل کلی پیشوایان معصوم در برابر [[مخالفان]] و معترضان [[نظام سیاسی حاکم]] بر تأیید [[اعتراضات]]، [[قیام‌های مکتبی]] و نهضت‌هایی بود که در [[راه خدا]] و [[رضایت]] اهل‌بیت {{عم}} و عمل به [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] انجام می‌گرفت، اما به [[دلیل]] توجه به اصل [[عاقبت‌اندیشی]] و [[حفظ]] [[مصالح]] عالیه جامعه اسلامی از [[همراهی]] مستقیم و [[پذیرش رهبری]] این [[قیام‌ها]] خودداری می‌کردند. [[بدیهی]] است قیام‌ها و اعتراضات معارضان مرموز و فرصت‌طلب هرگز مورد تأیید یا [[حمایت]] پیشوایان معصوم قرار نگرفت. ایشان در برابر این‌گونه قیام‌ها یا با [[صراحت]] آن را رد می‌کردند، مانند اقدامی که [[امام سجاد]] {{ع}} در برابر [[شورش]] [[عبدالله بن زبیر]] انجام داد و یا با اتخاذ موضع بی‌طرفانه، از [[همراهی]] با معارضان خودداری می‌کردند همان‌گونه که [[امام صادق]] {{ع}} در برابر [[قیام]] [[عباسیان]] چنین کرد.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۳۳۷.</ref>
[[منابع تاریخی]] می‌نویسند: زمانی که پرچم‌های [[پیروزی]] به اهتزاز درآمد و نشانه‌های [[فتح]] نمایان شد، [[ابوسلمه]] برای بار دوم طی نامه‌ای به [[امام صادق]] {{ع}} نوشت: هفتاد هزار [[جنگجو]] در رکاب ما آماده هستند، اکنون موضع خود را روشن کن. [[امام]] باز همان جواب قبلی را به او داد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۳۳.</ref>. گرچه در ظاهر امر [[عباسیان]] با [[شعار]] [[دفاع]] از [[خاندان]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[قیام]] کردند، ولی امام صادق {{ع}} به‌درستی می‌دانست که آنان انگیزه‌ای جز کسب [[قدرت سیاسی]] ندارند. [[ابو سلمه]] خلال پس از رسیدن به [[قدرت]]، به شیوه [[بنی‌امیه]] عمل کرد و ابومسلم نیز به چنان جنایاتی دست زد که خاطره جنایات [[حجاج]] بن [[یوسف]] را در ذهن‌ها زنده می‌کرد. در دوره عباسیان، [[شیعیان]] و [[علویان]] نه تنها به [[آرامش]] و [[آسایش]] نرسیدند، که همان [[سختی‌ها]] و محدودیت‌ها در طول زمانی بیشتر برای آنان تداوم یافت. به [[گواه]] [[تاریخ]] در دوره [[بنی‌عباس]]، [[حاکمیت]] [[جامعه اسلامی]] در [[لباس]] [[خلافت]] [[پیامبر]] بسی سخت‌تر از گذشته [[اعمال]] شد تا جایی که ابوعطا السندی (متوفای ۱۸۰ .ق) که حاکمیت [[امویان]] و عباسیان را [[درک]] کرده، در سروده خود می‌گوید: ای کاش [[ظلم]] [[بنی‌مروان]]، همچنان بر ما ادامه می‌یافت و ای کاش [[عدل]] بنی‌عباس در [[آتش]] فرو می‌سوخت<ref>ابن‌قتیبه الدینوری، الشعر و الشعراء، ص۵۱۹.</ref>. از آنچه در این بخش گذشت می‌توان نتیجه گرفت که [[پیشوایان معصوم]] در برابر [[مخالفان نظام حاکم]] از دو [[سیاست]] [[تأیید]] و عدم تأیید [[پیروی]] می‌کردند. قاعده و اصل کلی پیشوایان معصوم در برابر [[مخالفان]] و معترضان [[نظام سیاسی حاکم]] بر تأیید [[اعتراضات]]، [[قیام‌های مکتبی]] و نهضت‌هایی بود که در [[راه خدا]] و [[رضایت]] اهل‌بیت {{عم}} و عمل به [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] انجام می‌گرفت، اما به [[دلیل]] توجه به اصل [[عاقبت‌اندیشی]] و [[حفظ]] [[مصالح]] عالیه جامعه اسلامی از [[همراهی]] مستقیم و [[پذیرش رهبری]] این [[قیام‌ها]] خودداری می‌کردند. [[بدیهی]] است قیام‌ها و اعتراضات معارضان مرموز و فرصت‌طلب هرگز مورد تأیید یا [[حمایت]] پیشوایان معصوم قرار نگرفت. ایشان در برابر این‌گونه قیام‌ها یا با [[صراحت]] آن را رد می‌کردند، مانند اقدامی که [[امام سجاد]] {{ع}} در برابر [[شورش]] [[عبدالله بن زبیر]] انجام داد و یا با اتخاذ موضع بی‌طرفانه، از [[همراهی]] با معارضان خودداری می‌کردند همان‌گونه که [[امام صادق]] {{ع}} در برابر [[قیام]] [[عباسیان]] چنین کرد.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۳۳۷.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش