تفسیر قرآن پس از پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)')
خط ۳۳: خط ۳۳:
اصلی‌ترین [[وظیفه]] همه [[انبیاء]] و [[اولیاء الهی]] {{عم}}، [[تبیین]] [[اصول اعتقادی]] است. یعنی اگر [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، [[عبادت]] و در نتیجه [[معرفت]] است، اوّلین [[معرفتی]] که کسب آن بر همه [[بندگان]] [[واجب]] است، [[شناخت]] [[مبدأ و معاد]] است. در این دو امر، هرچند [[عقل]] مستقل است و خود می‌تواند بسیاری از مبانی را تشخیص دهد، ولی اوّلاً، در اصول کلی [[خداشناسی]] و [[معاد]]، به تجربه ثابت شده که [[عقول]] [[بشر]] عادّی ضعیف است و اگر [[امداد]] آسمانی و [[راهنمایی]] [[انبیاء الهی]] {{عم}} نباشد، چه بسا قرن‌ها به درازا کشد تا مسائل سطحی از [[معرفت]] به [[توحید]] و یا احوال [[قیامت]] و [[اثبات]] [[عوالم]] بعد از [[مرگ]] برای [[انسان]] روشن شود؛ ثانیاً، بسیاری از امور [[اعتقادی]]، به خصوص در امرنبوّت خاصّه و [[وصایت]] [[انبیاء]] {{عم}} و نیز احوال [[عوالم]] بعد از [[مرگ]]، از [[عالم برزخ]] و [[قبر]] تا [[حشر]] و نشر و [[صراط]] و [[میزان]] و عقبات [[قیامت]]، امری جزئی هستند که هرگز راهی به [[شناخت]] آنها، جز از [[طریق وحی]] [[الهی]] و [[تبیین]] [[انبیاء]] و اوصیای آنها {{عم}} موجود نیست و [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بسیاری از آنها را بیان نفرموده و یا اگر فرموده، به دست نسل‌های بعدی نرسیده است.
اصلی‌ترین [[وظیفه]] همه [[انبیاء]] و [[اولیاء الهی]] {{عم}}، [[تبیین]] [[اصول اعتقادی]] است. یعنی اگر [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، [[عبادت]] و در نتیجه [[معرفت]] است، اوّلین [[معرفتی]] که کسب آن بر همه [[بندگان]] [[واجب]] است، [[شناخت]] [[مبدأ و معاد]] است. در این دو امر، هرچند [[عقل]] مستقل است و خود می‌تواند بسیاری از مبانی را تشخیص دهد، ولی اوّلاً، در اصول کلی [[خداشناسی]] و [[معاد]]، به تجربه ثابت شده که [[عقول]] [[بشر]] عادّی ضعیف است و اگر [[امداد]] آسمانی و [[راهنمایی]] [[انبیاء الهی]] {{عم}} نباشد، چه بسا قرن‌ها به درازا کشد تا مسائل سطحی از [[معرفت]] به [[توحید]] و یا احوال [[قیامت]] و [[اثبات]] [[عوالم]] بعد از [[مرگ]] برای [[انسان]] روشن شود؛ ثانیاً، بسیاری از امور [[اعتقادی]]، به خصوص در امرنبوّت خاصّه و [[وصایت]] [[انبیاء]] {{عم}} و نیز احوال [[عوالم]] بعد از [[مرگ]]، از [[عالم برزخ]] و [[قبر]] تا [[حشر]] و نشر و [[صراط]] و [[میزان]] و عقبات [[قیامت]]، امری جزئی هستند که هرگز راهی به [[شناخت]] آنها، جز از [[طریق وحی]] [[الهی]] و [[تبیین]] [[انبیاء]] و اوصیای آنها {{عم}} موجود نیست و [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بسیاری از آنها را بیان نفرموده و یا اگر فرموده، به دست نسل‌های بعدی نرسیده است.


نتیجه آنکه: [[خداوند]] [[معرفت دینی]] را [[فلسفه خلقت]] [[انسان]] می‌داند و عقلاً و نقلاً توصیه فراوان به [[دانش‌اندوزی]] شده‌ایم. همچنین می‌دانیم که [[ارزش]] [[انسان‌ها]] در نزد [[پروردگار]]، به [[میزان]] [[درک]] [[دینی]] و [[معرفت]] آنها است؛ تا به آنجا که [[عبادت]]، بسته به [[میزان]] [[معرفت]] [[عابد]]، در نزد [[خداوند]] [[ارزش]] دارد<ref>روایات در این باره فراوان است که برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ صفِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {{متن قرآن|وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}}} ([[الکافی]] (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه. ق) ج۱، ص۱۲، ح۱۱).</ref>.
نتیجه آنکه: [[خداوند]] [[معرفت دینی]] را [[فلسفه خلقت]] [[انسان]] می‌داند و عقلاً و نقلاً توصیه فراوان به [[دانش‌اندوزی]] شده‌ایم. همچنین می‌دانیم که [[ارزش]] [[انسان‌ها]] در نزد [[پروردگار]]، به [[میزان]] [[درک]] [[دینی]] و [[معرفت]] آنها است؛ تا به آنجا که [[عبادت]]، بسته به [[میزان]] [[معرفت]] [[عابد]]، در نزد [[خداوند]] [[ارزش]] دارد<ref>روایات در این باره فراوان است که برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ صفِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {{متن قرآن|وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}}} ([[الکافی]] (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ .ق) ج۱، ص۱۲، ح۱۱).</ref>.


در [[فرهنگ قرآن]] نیز، آنچه به نزد [[پروردگار]] عرضه می‌شود، [[معرفت]] و [[اعتقاد صحیح]] است و [[اعمال صالح]] تنها بالابرنده آن و عرضه کننده [[اعمال]] به محضر [[خدای متعال]] هستند: {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
در [[فرهنگ قرآن]] نیز، آنچه به نزد [[پروردگار]] عرضه می‌شود، [[معرفت]] و [[اعتقاد صحیح]] است و [[اعمال صالح]] تنها بالابرنده آن و عرضه کننده [[اعمال]] به محضر [[خدای متعال]] هستند: {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:


=== تعالیم قرآن در اخلاق ===
=== تعالیم قرآن در اخلاق ===
بخش عمده‌ای از [[آیات قرآن]]، پیرامون قصص [[انبیاء]] {{عم}} و رهاوردهای [[اخلاقی]] آنها است. اهمیت این بخش تا به آنجاست که [[رسول خدا]] {{صل}}، [[هدف]] از [[بعثت]] خود را تکمیل و تتمیم [[مکارم اخلاق]] بیان فرمود <ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌}} (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسه آل البیت {{عم}}، ۱۴۰۸ ه. ق.)، ج۱۱، ص۱۸۷، باب ۶: استحباب التخلق بمکارم الأخلاق و ذکر جمله منها).</ref>. ایشان در بیانی دیگر درباره سخن [[خداوند]] که رسولش را به [[خُلق عظیم]] می‌ستاید، [[اخلاق]] را معادل همه [[اسلام]] معرفی می‌فرماید<ref>{{متن حدیث|وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} يَقُولُ عَلَى دِينٍ عَظِيمٍ‌}} (تفسیر القمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۰۴ ه. ق)، ج۲، ص۳۸۲. در بیانی دیگر آمده است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ‌}} (معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه. ق.)، ص۱۸۸: باب معنی الخلق العظیم).</ref>.
بخش عمده‌ای از [[آیات قرآن]]، پیرامون قصص [[انبیاء]] {{عم}} و رهاوردهای [[اخلاقی]] آنها است. اهمیت این بخش تا به آنجاست که [[رسول خدا]] {{صل}}، [[هدف]] از [[بعثت]] خود را تکمیل و تتمیم [[مکارم اخلاق]] بیان فرمود <ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌}} (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسه آل البیت {{عم}}، ۱۴۰۸ ه. ق.)، ج۱۱، ص۱۸۷، باب ۶: استحباب التخلق بمکارم الأخلاق و ذکر جمله منها).</ref>. ایشان در بیانی دیگر درباره سخن [[خداوند]] که رسولش را به [[خُلق عظیم]] می‌ستاید، [[اخلاق]] را معادل همه [[اسلام]] معرفی می‌فرماید<ref>{{متن حدیث|وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} يَقُولُ عَلَى دِينٍ عَظِيمٍ‌}} (تفسیر القمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۰۴ .ق)، ج۲، ص۳۸۲. در بیانی دیگر آمده است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ‌}} (معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه. ق.)، ص۱۸۸: باب معنی الخلق العظیم).</ref>.


از آنجا که موضوع [[علم اخلاق]]، "[[نفس انسانی]]" است و تا برای متعلّم، موضوع [[علم]] روشن نشود، نمی‌تواند به خوبی آن [[علم]] را بشناسد؛ و از آنجا که معرفت‌النفس از پیچیده‌ترین مسائل [[عقلی]] است، بنابراین، در این زمینه نیز [[امّت]] از یک سو در [[فهم]] [[اخلاق]] نظری و مطالب پیچیده انسان‌شناختی [[قرآن]] محتاج معلّم و مبیّن است و از سوی دیگر و مهم‌تر، در عمل و طیّ مدارج [[سلوک]] [[اخلاقی]]، محتاج استادی [[معصوم]] و مؤیَّد از سوی [[پروردگار]] است؛ تا بتواند عقبات این راه را به [[درستی]] طی کند.
از آنجا که موضوع [[علم اخلاق]]، "[[نفس انسانی]]" است و تا برای متعلّم، موضوع [[علم]] روشن نشود، نمی‌تواند به خوبی آن [[علم]] را بشناسد؛ و از آنجا که معرفت‌النفس از پیچیده‌ترین مسائل [[عقلی]] است، بنابراین، در این زمینه نیز [[امّت]] از یک سو در [[فهم]] [[اخلاق]] نظری و مطالب پیچیده انسان‌شناختی [[قرآن]] محتاج معلّم و مبیّن است و از سوی دیگر و مهم‌تر، در عمل و طیّ مدارج [[سلوک]] [[اخلاقی]]، محتاج استادی [[معصوم]] و مؤیَّد از سوی [[پروردگار]] است؛ تا بتواند عقبات این راه را به [[درستی]] طی کند.
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش