حوا: تفاوت میان نسخهها
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حوا در قرآن]] | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حضرت آدم | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[حوا در قرآن]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
فرهنگنویسان [[عربی]]، واژه حوّاء را برگرفته از ریشه "الحوّة" به معنای رنگ سیاهِ مایل به سبز یا سرخ و سبزِ مایل به سیاه دانستهاند، از اینرو واژگان اَحوی و حوّاء در عربی به معنای [[اسود]] و سوداء کاربرد دارد. <ref>مفردات، ص ۲۷۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۰۷، «حوّا».</ref> برخی آن را واژهای [[عبری]] و به [[معنای حیات]] میدانند. <ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۳۲۸. </ref> حوّاء نام [[همسر]] [[حضرت آدم]] {{ع}} است که شوهرش بر او نهاد. در مناسبت این نامگذاری، برخی به "او [[مادر]] هر زندهای است"<ref>{{عربی|"هي اُمّ كُلّ حي"}}؛ کتاب مقدس، پیدایش ۳: ۲۰؛ الطبقات، ج ۱، ص ۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۸. </ref> و بعضی به "از موجودی زنده [[آفریده]] شده است"<ref>{{عربی|"خُلِقَتْ من شيءٍ حي"}}مجمعالبیان، ج ۱، ص ۱۹۴؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۶۹؛ روض الجنان، ج ۱، ص ۲۱۷. </ref> اشاره کردهاند، بنابراین معنای اصطلاحی این نام با ریشه لغویاش در عربی پیوند معنایی ندارد | فرهنگنویسان [[عربی]]، واژه حوّاء را برگرفته از ریشه "الحوّة" به معنای رنگ سیاهِ مایل به سبز یا سرخ و سبزِ مایل به سیاه دانستهاند، از اینرو واژگان اَحوی و حوّاء در عربی به معنای [[اسود]] و سوداء کاربرد دارد. <ref>مفردات، ص ۲۷۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۰۷، «حوّا».</ref> برخی آن را واژهای [[عبری]] و به [[معنای حیات]] میدانند. <ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۳۲۸. </ref> حوّاء نام [[همسر]] [[حضرت آدم]] {{ع}} است که شوهرش بر او نهاد. در مناسبت این نامگذاری، برخی به "او [[مادر]] هر زندهای است"<ref>{{عربی|"هي اُمّ كُلّ حي"}}؛ کتاب مقدس، پیدایش ۳: ۲۰؛ الطبقات، ج ۱، ص ۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۸. </ref> و بعضی به "از موجودی زنده [[آفریده]] شده است"<ref>{{عربی|"خُلِقَتْ من شيءٍ حي"}}مجمعالبیان، ج ۱، ص ۱۹۴؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۶۹؛ روض الجنان، ج ۱، ص ۲۱۷. </ref> اشاره کردهاند، بنابراین معنای اصطلاحی این نام با ریشه لغویاش در عربی پیوند معنایی ندارد<ref>[[مصطفی سرداری|سرداری، مصطفی]]، [[حوا (مقاله)|مقاله «حوا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>. | ||
== [[آفرینش]] حوا == | == [[آفرینش]] حوا == | ||
[[آدم]] [[ابوالبشر]] [[آفریده]] شد و مسجود [[فرشتگان]] گردید و به این [[مقام]] بزرگ نایل آمد که [[شایسته]] [[منصب]] خلیفة اللهی [[حق]] شود، اما نیروها و غرایزی که از روی [[حکمت الهی]] در وجودش نهفته بود برای ادامه [[زندگی]]، نیازمندیهای دیگری برایش به وجود آورد، از طرفی [[هدف]] از این [[خلقت]] با [[ارزش]] و امتیازهایی که بدو داده شد، تنها شخص آدم و آن یک فرد به خصوص نبود، بلکه [[خدا]] میخواست تا از او نسلهای دیگر و انسانهای بیشتری به وجود آورد و [[ارزش واقعی]] و گوهر اصلی این نوع خلقت را میان افراد با [[تقوا]] و [[بندگان]] با [[اخلاص]] خود به فرشتگان بنمایاند. به همین جهت، به خلقت فرد دیگری از این نوع احتیاج بود تا زوج وی گردد و [[نسل]] آدم از آن دو در [[جهان]] پدید آید. | [[آدم]] [[ابوالبشر]] [[آفریده]] شد و مسجود [[فرشتگان]] گردید و به این [[مقام]] بزرگ نایل آمد که [[شایسته]] [[منصب]] خلیفة اللهی [[حق]] شود، اما نیروها و غرایزی که از روی [[حکمت الهی]] در وجودش نهفته بود برای ادامه [[زندگی]]، نیازمندیهای دیگری برایش به وجود آورد، از طرفی [[هدف]] از این [[خلقت]] با [[ارزش]] و امتیازهایی که بدو داده شد، تنها شخص آدم و آن یک فرد به خصوص نبود، بلکه [[خدا]] میخواست تا از او نسلهای دیگر و انسانهای بیشتری به وجود آورد و [[ارزش واقعی]] و گوهر اصلی این نوع خلقت را میان افراد با [[تقوا]] و [[بندگان]] با [[اخلاص]] خود به فرشتگان بنمایاند. به همین جهت، به خلقت فرد دیگری از این نوع احتیاج بود تا زوج وی گردد و [[نسل]] آدم از آن دو در [[جهان]] پدید آید. | ||
و از سوی دیگر آدم از [[تنهایی]] [[رنج]] میبرد و مونسی میخواست تا موجب [[آرامش]] [[دل]] و [[آسایش]] [[جان]] او شود و از تنهایی برهد. به همین دلیل بود که [[خدای تعالی]] «حوّا» را از زیادی گِلی که آدم را از آن [[خلق]] کرده بود، آفرید و جان و [[روح]] در کالبدش دمید و همانند آدم خلقتش را کامل گردانید. | و از سوی دیگر آدم از [[تنهایی]] [[رنج]] میبرد و مونسی میخواست تا موجب [[آرامش]] [[دل]] و [[آسایش]] [[جان]] او شود و از تنهایی برهد. به همین دلیل بود که [[خدای تعالی]] «حوّا» را از زیادی گِلی که آدم را از آن [[خلق]] کرده بود، آفرید و جان و [[روح]] در کالبدش دمید و همانند آدم خلقتش را کامل گردانید. | ||
و در روایتی است که [[خداوند]] حوّا را از [[بدن]] خود آدم آفرید، و چون مردان از آب و [[گِل]] خلق شدهاند، [[همّت]] و هدفشان رسیدن به همان آب و گِل (و ازدیاد آن) است، و [[زنان]] چون از مردان آفریده شدهاند، [[همت]] و هدفشان مردانند (یعنی تا جای ممکن، باید آنها را از [[معاشرت]] با مردان [[حفظ]] کرد)<ref>رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج۳، ص۱۹۱؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۵۶.</ref>. | و در روایتی است که [[خداوند]] حوّا را از [[بدن]] خود آدم آفرید، و چون مردان از آب و [[گِل]] خلق شدهاند، [[همّت]] و هدفشان رسیدن به همان آب و گِل (و ازدیاد آن) است، و [[زنان]] چون از مردان آفریده شدهاند، [[همت]] و هدفشان مردانند (یعنی تا جای ممکن، باید آنها را از [[معاشرت]] با مردان [[حفظ]] کرد)<ref>رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج۳، ص۱۹۱؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۵۶.</ref>. | ||
به هر صورت حوّا خلق شد و با خلقت وی، آدم ابوالبشر در دل خود [[احساس آرامش]] کرد و از [[وحشت]] تنهایی [[رهایی]] یافت، اما آن دو احتیاج به [[خوراک]]، [[پوشاک]] و [[مسکن]] داشتند. خدای تعالی برای برطرف کردن این نیازمندیها و فراهم ساختن انواع [[نعمتها]]، آن دو را در [[بهشت]] سکونت داد، و بدین منظور خطاب زیر را صادر فرمود: | به هر صورت حوّا خلق شد و با خلقت وی، آدم ابوالبشر در دل خود [[احساس آرامش]] کرد و از [[وحشت]] تنهایی [[رهایی]] یافت، اما آن دو احتیاج به [[خوراک]]، [[پوشاک]] و [[مسکن]] داشتند. خدای تعالی برای برطرف کردن این نیازمندیها و فراهم ساختن انواع [[نعمتها]]، آن دو را در [[بهشت]] سکونت داد، و بدین منظور خطاب زیر را صادر فرمود: {{متن قرآن|وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید» سوره بقره، آیه ۳۵.</ref>. | ||
{{متن قرآن|وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید» سوره بقره، آیه ۳۵.</ref>. | |||
همچنین [[خداوند]] به آن دو گوش زد کرد که کینهای را که [[ابلیس]] از شما در [[دل]] دارد فراموش نکنید و از [[دشمنی]] او [[غافل]] نشوید و به [[هوش]] باشید که [[شیطان]] شما از بهشت بیرون نکند. {{متن قرآن|فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى}}<ref>«گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی» سوره طه، آیه ۱۱۷.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۳۴.</ref> | |||
==[[مرگ]] حوّا== | == [[مرگ]] حوّا == | ||
گفتهاند که پس از [[وفات]] [[آدم]]، حوّا یک سال بیشتر زنده نبود و پس از پانزده [[روز]] [[بیماری]] از [[دنیا]] رفت و او را در کنار جای گاه آدم به [[خاک]] سپردند. ظاهراً آنچه در بین [[مردم]] معروف شده که [[حوا]] در جدّه مدفون است و به همین سبب نیز به جدّه موسوم گردیده، بیاساس است؛ زیرا جدّه در لغت به معنای کنار دریا و [[نهر]] است و نامیدن [[شهر]] جدّه به این نام، به همین مناسبت بوده که در کنار دریا قرار دارد؛ نه به دلیل آنکه [[مدفن]] حوّاست، و شاید این سخن از آنجا پیدا شد که در برخی از [[روایات]] - که [[طبری]] و دیگران نقل کردهاند- این مطلب آمده که حوّا هنگام [[هبوط از بهشت]]، در [[سرزمین]] جدّه فرود آمد، چنان که آدم [[ابوالبشر]] در سرزمین [[هند]] و [[کوه]] سراندیب نازل شد، چنانچه پیش از این نیز ذکر شد<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۸۵.</ref> | گفتهاند که پس از [[وفات]] [[آدم]]، حوّا یک سال بیشتر زنده نبود و پس از پانزده [[روز]] [[بیماری]] از [[دنیا]] رفت و او را در کنار جای گاه آدم به [[خاک]] سپردند. ظاهراً آنچه در بین [[مردم]] معروف شده که [[حوا]] در جدّه مدفون است و به همین سبب نیز به جدّه موسوم گردیده، بیاساس است؛ زیرا جدّه در لغت به معنای کنار دریا و [[نهر]] است و نامیدن [[شهر]] جدّه به این نام، به همین مناسبت بوده که در کنار دریا قرار دارد؛ نه به دلیل آنکه [[مدفن]] حوّاست، و شاید این سخن از آنجا پیدا شد که در برخی از [[روایات]] - که [[طبری]] و دیگران نقل کردهاند- این مطلب آمده که حوّا هنگام [[هبوط از بهشت]]، در [[سرزمین]] جدّه فرود آمد، چنان که آدم [[ابوالبشر]] در سرزمین [[هند]] و [[کوه]] سراندیب نازل شد، چنانچه پیش از این نیز ذکر شد<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۸۵.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:حضرت آدم]] |
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۶
مقدمه
فرهنگنویسان عربی، واژه حوّاء را برگرفته از ریشه "الحوّة" به معنای رنگ سیاهِ مایل به سبز یا سرخ و سبزِ مایل به سیاه دانستهاند، از اینرو واژگان اَحوی و حوّاء در عربی به معنای اسود و سوداء کاربرد دارد. [۱] برخی آن را واژهای عبری و به معنای حیات میدانند. [۲] حوّاء نام همسر حضرت آدم (ع) است که شوهرش بر او نهاد. در مناسبت این نامگذاری، برخی به "او مادر هر زندهای است"[۳] و بعضی به "از موجودی زنده آفریده شده است"[۴] اشاره کردهاند، بنابراین معنای اصطلاحی این نام با ریشه لغویاش در عربی پیوند معنایی ندارد[۵].
آفرینش حوا
آدم ابوالبشر آفریده شد و مسجود فرشتگان گردید و به این مقام بزرگ نایل آمد که شایسته منصب خلیفة اللهی حق شود، اما نیروها و غرایزی که از روی حکمت الهی در وجودش نهفته بود برای ادامه زندگی، نیازمندیهای دیگری برایش به وجود آورد، از طرفی هدف از این خلقت با ارزش و امتیازهایی که بدو داده شد، تنها شخص آدم و آن یک فرد به خصوص نبود، بلکه خدا میخواست تا از او نسلهای دیگر و انسانهای بیشتری به وجود آورد و ارزش واقعی و گوهر اصلی این نوع خلقت را میان افراد با تقوا و بندگان با اخلاص خود به فرشتگان بنمایاند. به همین جهت، به خلقت فرد دیگری از این نوع احتیاج بود تا زوج وی گردد و نسل آدم از آن دو در جهان پدید آید. و از سوی دیگر آدم از تنهایی رنج میبرد و مونسی میخواست تا موجب آرامش دل و آسایش جان او شود و از تنهایی برهد. به همین دلیل بود که خدای تعالی «حوّا» را از زیادی گِلی که آدم را از آن خلق کرده بود، آفرید و جان و روح در کالبدش دمید و همانند آدم خلقتش را کامل گردانید.
و در روایتی است که خداوند حوّا را از بدن خود آدم آفرید، و چون مردان از آب و گِل خلق شدهاند، همّت و هدفشان رسیدن به همان آب و گِل (و ازدیاد آن) است، و زنان چون از مردان آفریده شدهاند، همت و هدفشان مردانند (یعنی تا جای ممکن، باید آنها را از معاشرت با مردان حفظ کرد)[۶].
به هر صورت حوّا خلق شد و با خلقت وی، آدم ابوالبشر در دل خود احساس آرامش کرد و از وحشت تنهایی رهایی یافت، اما آن دو احتیاج به خوراک، پوشاک و مسکن داشتند. خدای تعالی برای برطرف کردن این نیازمندیها و فراهم ساختن انواع نعمتها، آن دو را در بهشت سکونت داد، و بدین منظور خطاب زیر را صادر فرمود: ﴿وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۷].
همچنین خداوند به آن دو گوش زد کرد که کینهای را که ابلیس از شما در دل دارد فراموش نکنید و از دشمنی او غافل نشوید و به هوش باشید که شیطان شما از بهشت بیرون نکند. ﴿فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى﴾[۸].[۹]
مرگ حوّا
گفتهاند که پس از وفات آدم، حوّا یک سال بیشتر زنده نبود و پس از پانزده روز بیماری از دنیا رفت و او را در کنار جای گاه آدم به خاک سپردند. ظاهراً آنچه در بین مردم معروف شده که حوا در جدّه مدفون است و به همین سبب نیز به جدّه موسوم گردیده، بیاساس است؛ زیرا جدّه در لغت به معنای کنار دریا و نهر است و نامیدن شهر جدّه به این نام، به همین مناسبت بوده که در کنار دریا قرار دارد؛ نه به دلیل آنکه مدفن حوّاست، و شاید این سخن از آنجا پیدا شد که در برخی از روایات - که طبری و دیگران نقل کردهاند- این مطلب آمده که حوّا هنگام هبوط از بهشت، در سرزمین جدّه فرود آمد، چنان که آدم ابوالبشر در سرزمین هند و کوه سراندیب نازل شد، چنانچه پیش از این نیز ذکر شد[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص ۲۷۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۰۷، «حوّا».
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص ۳۲۸.
- ↑ "هي اُمّ كُلّ حي"؛ کتاب مقدس، پیدایش ۳: ۲۰؛ الطبقات، ج ۱، ص ۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۸.
- ↑ "خُلِقَتْ من شيءٍ حي"مجمعالبیان، ج ۱، ص ۱۹۴؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۶۹؛ روض الجنان، ج ۱، ص ۲۱۷.
- ↑ سرداری، مصطفی، مقاله «حوا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.
- ↑ رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج۳، ص۱۹۱؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۵۶.
- ↑ «و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید» سوره بقره، آیه ۳۵.
- ↑ «گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی» سوره طه، آیه ۱۱۷.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۳۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۸۵.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۴۹.