تمدن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:


نقدهای امام‌خمینی به تمدن شاهنشاهی از سر [[بهانه‌جویی]] برای [[مبارزه]] با رژیم پهلوی نبود، بلکه این انتقادها، متوجه تناقض‌های مظاهر تمدن وارداتی غرب بود که بدون توجه به مقتضیات و شرایط [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] [[ایران]] [[اسلامی]] صورت گرفته و ارزش‌های ملی و اسلامی [[ملت]] را [[هدف]] قرار داده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۱؛ ۸/۲۲ و ۹/۱۷۶، ۲۱۰–۲۱۱.</ref>.<ref>[[حبیب زمانی محجوب|محجوب، حبیب زمانی]]، [[تمدن - زمانی محجوب (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دانشنامه امام خمینی (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۵۲۲–۵۳۰.</ref>
نقدهای امام‌خمینی به تمدن شاهنشاهی از سر [[بهانه‌جویی]] برای [[مبارزه]] با رژیم پهلوی نبود، بلکه این انتقادها، متوجه تناقض‌های مظاهر تمدن وارداتی غرب بود که بدون توجه به مقتضیات و شرایط [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] [[ایران]] [[اسلامی]] صورت گرفته و ارزش‌های ملی و اسلامی [[ملت]] را [[هدف]] قرار داده بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۱؛ ۸/۲۲ و ۹/۱۷۶، ۲۱۰–۲۱۱.</ref>.<ref>[[حبیب زمانی محجوب|محجوب، حبیب زمانی]]، [[تمدن - زمانی محجوب (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دانشنامه امام خمینی (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۵۲۲–۵۳۰.</ref>
== محورهای [[ارتباط]] [[روحانیت]] با تمدن ==
در تبیین تمدن اسلامی، سه محور ارتباط روحانیت و [[علمای اسلام]] با تمدن، عوامل رکود و [[انحطاط]] تمدن اسلامی و [[اندیشه]] نوسازی تمدن اسلامی اهمیت به‌سزایی دارند:
=== اسلام، روحانیت و تمدن ===
با وجود اینکه [[ظهور اسلام]] و [[دانشمندان]] [[مسلمان]] موجب [[تمدنی]] کم‌نظیر در [[دنیا]] شد، [[مخالفت]] با [[تمدن]] و [[پیشرفت]] از اتهاماتی بود که [[دشمنان خارجی]] و برخی کژاندیشان داخلی به [[اسلام]] و [[روحانیت]] وارد می‌کردند. امام‌خمینی به‌شدت این موضوع را رد می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۹۹، ۳۰۴؛ ۴/۴۲۶ و ۵/۲۶۴، ۴۰۹، ۵۰۰، ۵۲۴.</ref> و [[معتقد]] بود اسلام با تمدن و مظاهر خوبِ آن مخالف نیست، بلکه با [[مادیت]] و [[فساد]] و مظاهر آن مخالف است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۶؛ ۵/۲۱۶، ۴۱۷، ۴۲۹ و ۸/۵۱۶.</ref> و برای تحقق و [[ترقی]] و پیشرفت [[تمدن بشری]] می‌کوشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۱۵.</ref>. ایشان از برخی [[نخبگان]] و روحانیانی که از ابعاد [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] اسلام [[غفلت]] کردند و با برداشت‌های تنگ‌نظرانه خود از اسلام، باعث شدند [[دشمنان]] انگشت [[اتهام]] را به سوی [[روحانیان]] دراز کنند نیز به‌شدت [[انتقاد]] می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۸–۸۹ و ۲۱/۲۷۸–۲۷۹.</ref> و ریشه این [[تفکر]] غلط را در نقشه‌های [[استعماری]] دشمنان می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴ و ۱۷/۲۰۴.</ref>.
به [[باور]] امام‌خمینی پذیرفته نیست که اسلام با تمدن مخالف باشد؛ در صورتی که در مقطعی توانست چندین [[قرن]] دنیا را زیر چتر [[فرهنگ]] و تمدن خود [[حفظ]] کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴ و ۸/۵۱۶.</ref> و [[ممالک اسلامی]] با عملی‌شدن بخشی از [[قوانین]]، بالاترین تمدن را به [[جهان]] نشان دادند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴؛ ۵/۲۰۴ و ۴۰۹؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۷۳.</ref>. ایشان معتقد بود استفاده از تمام آثار تجدد و تمدن در اسلام مجاز است، مگر آنهایی که [[فساد اخلاقی]] بیاورند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۹۹؛ ۴/۵۴–۵۷، ۳۹۷، ۲۰۰؛ ۵/۲۶۴، ۵۲۴؛ ۶/۱۵، ۴۷۶ و ۱۰/۵۱.</ref>. [[محمد رضا پهلوی]] نیز، چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان ساخته است، ازجمله کسانی بود که اسلام و روحانیت را مخالف تمدن و «[[ارتجاع]] سیاه» معرفی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۶.</ref>. او در کتاب پاسخ به [[تاریخ]] و با اشاره به کتاب «به سوی تمدن بزرگ»، خود را طراح تمدن بزرگ [[ایرانی]] شمرده<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۲۵۲–۲۵۳.</ref> و ادعا کرده است در تمام دوران پادشاهی‌اش در مسیر این [[اندیشه]] کوشیده و معیار [[تصمیم]] و عمل وی بوده است<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۲۵۶.</ref>. امام‌خمینی با اشاره به اظهارنظر پهلوی و [[دشمنان اسلام]] در مرتجع‌خواندن [[مخالفان]] [[تمدن]]، [[معتقد]] بود در نظر آنان، تمدن همان [[بی‌بندوباری]] و [[انحرافات]] است و [[استقلال‌خواهی]] و [[مخالفت]] با مظاهر [[فساد]]، مساوی با [[ارتجاع]] و [[عقب‌ماندگی]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۰؛ ۹/۱۷۶ و ۱۱/۵۱۲.</ref>.<ref>[[حبیب زمانی محجوب|محجوب، حبیب زمانی]]، [[تمدن - زمانی محجوب (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دانشنامه امام خمینی (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۵۲۲ ـ ۵۳۰.</ref>
=== عوامل رکود و [[انحطاط]] ===
[[تمدن اسلامی]] که برخاسته از [[فرهنگ اسلامی]] و ایجادشده به دست متفکران و [[اندیشمندان]] [[جوامع اسلامی]] است، همانند همه [[تمدن‌ها]] دوران [[رشد]] و رکود داشته است. دوران رشد و اعتلای آن از آغاز پیدایش [[اسلام]] تا [[سقوط]] [[خلافت عباسیان]] در [[بغداد]] به دست مغولان بود. در این دوران [[جهان اسلام]] سردمدار [[علم]] و فناوری بود و [[علوم]] مختلف و [[دانشمندان]] رشته‌های گوناگون در رشد [[مدنیت]] [[بشر]] سهم اساسی داشتند؛ اما دوران رکود آن از [[قرن هفتم هجری]] آغاز شد و تا دوران معاصر امتداد یافته است<ref>‌میکل، اسلام و تمدن اسلامی، ۱/۲۳–۲۴.</ref>؛ البته در این میانه، در اوایل سلسله [[صفویه]] می‌توان [[شاهد]] مرحله‌ای از [[شکوفایی]] تمدن اسلامی در [[ایران]] بود؛ ضمن آنکه تمدن اسلامی تا به امروز هیچگاه به‌طور کامل نابود نشده است<ref>‌بروجردی، گسترش و نوسازی، ۹۳.</ref>.
[[محققان]] افول تمدن اسلامی را ناشی از علل متعددی می‌بینند که مهم‌ترین آنها گرایش‌های [[جاهلی]]، عوام‌گرایی، [[زمامداران]] خودسر، برداشت نادرست از مفاهیم [[دینی]]، [[تفرقه]] و [[استعمار]] [[فکری]]، [[فرهنگی]]، نظامی [[سیاسی]] است<ref>‌وفا و زمانی، تأملی بر عوامل پیشرفت، ۸۱.</ref>؛ اما مهم‌ترین عامل رکود و افول [[تمدن]] [[مسلمانان]]، چنان‌که امام‌خمینی یادآور شده دوری و بی‌خبری آنان از [[تعالیم]] حیات‌بخش اسلام است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷؛ مودودی، اسلام و تمدن غرب، ۳۱.</ref>. به [[باور]] ایشان، [[حاکمیت اسلام]] [[سرمایه‌داران]] و مرفهان بی‌درد، اسلام [[منافقان]]، اسلام [[تجمل]] و [[اشرافیت]] و اسلام مقدس‌نماهای [[حوزه‌های علمی]] و دانشگاهی، [[جامعه]] را به [[زبونی]] و عقب‌ماندگی می‌کشاند و فردای اسارت‌باری را به دنبال دارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱–۱۲.</ref>. اسلام در تاریک‌ترین ادوار [[تاریخ]]، نورانی‌ترین تمدن‌ها را به‌وجود آورد و [[پیروان]] خود را به اوج [[عظمت]] و [[اقتدار]] رساند؛ اما طبیعی است زمانی که [[پیروان اسلام]] از [[تعالیم]] آن چشم بپوشند، عظمت و مجد دیرین خود را از دست داده و به [[روز]] سیاه و تیره‌ای چون [[روزگار]] موجود [[مبتلا]] می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷.</ref>.
مجموعه آموزه‌های بینشی و [[اجتماعی]] [[اسلام]] تمدن‌ساز است و رعایت و عمل به آن در هر عصر و هر [[شهر]] به ایجاد [[تمدن]] می‌انجامد<ref>‌ولایتی، پویایی فرهنگ، ۱/۳۶.</ref> و امام‌خمینی به این موضوع کاملاً [[آگاه]] بود؛ از این‌رو معیار و شاخص اصلی ایشان برای نوسازی [[تمدن اسلامی]]، [[رجوع]] دوباره به «اسلام» بود<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۸۶؛ ۸/۳۰۹ و ۱۳/۷۷.</ref>؛ [[اسلامی]] که ایشان در سال‌های آخر عمرش از آن با عنوان «[[اسلام ناب محمدی]]» یاد کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱.</ref>.
اساسی‌ترین مبنای [[اعتقادی]] امام‌خمینی این است که اسلام [[کامل‌ترین دین الهی]] و تأمین‌کننده [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] و [[پیشرفت مادی]] و [[معنوی]] انسان‌هاست و با عمل به اسلام و [[حکومت]] مبتنی بر [[قوانین اسلامی]]، زمینه‌های شکل‌گیری و نوسازی تمدن اسلامی دوباره فراهم می‌آید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۴۲–۴۴۳؛ ۱۳/۳۶۶ و ۲۱/۴۰۲–۴۰۳.</ref>. به [[باور]] امام‌خمینی اسلام مترقی‌ترین [[قوانین]] را دارد که با اجرای آنها در [[حکومت اسلامی]]، [[پیشرفت]] در همه ابعاد مادی و معنوی به دست می‌آید؛ در عین حال تمام دستاوردهای تمدن غرب را قبول دارد و برای آن تلاش می‌کند، با این تفاوت که در کنار وجوه مادی، به [[ابعاد معنوی]] و [[توحیدی]] این دستاوردها نیز توجه ویژه دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۱۵.</ref>. حوزه تمدن، [[خلافت]] و حکومت و [[فرمانروایی]] در [[جهان اسلام]] عمده‌ترین تأثیر را بر شکل‌گیری و [[پویایی]] تمدن اسلامی نهاده است<ref>‌فیرحی، تاریخ تحول دولت، ۲۱–۲۴.</ref>.<ref>[[حبیب زمانی محجوب|محجوب، حبیب زمانی]]، [[تمدن - زمانی محجوب (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دانشنامه امام خمینی (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۵۲۲ ـ ۵۳۰.</ref>
=== [[اندیشه]] نوسازی تمدن اسلامی ===
یکی از بارزترین ویژگی‌های امام‌خمینی به عنوان [[رهبری]] مذهبی-[[سیاسی]]، اندیشه [[تمدن‌سازی]] و نوسازی تمدن اسلامی بود که با [[تشکیل حکومت اسلامی]] تا حدودی آن را محقق کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۲–۳۴۳ و ۱۴/۳۵۹–۳۶۱.</ref>. ایشان برای تحقق تمدن اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی را لازم می‌دید<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۹ و ۴۲–۴۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷؛ ۵/۶۹ و ۶/۳۴۲–۳۴۳.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت به مدینه]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] پایه‌های [[تمدن اسلامی]] را پی‌ریزی کرد<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۵.</ref>.
در میان [[اندیشمندان]] و [[متفکران اسلامی]] قرون اخیر، امام‌خمینی برجسته‌ترین فردی است که با دریافت جامع از [[دین]] و باوری عمیق از [[الزامات]] و تحولات جهانی، به احیای [[دیانت]] [[اسلام]] ـ به عنوان مکتبی جامع ـ در وجوه [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن [[همت]] گماشت<ref>‌ورعی، امام‌خمینی و احیای تفکر اسلامی، ۲۲۵–۳۲۷؛ طاهرزاده، امام‌خمینی و خودآگاهی، ۱۴۱–۱۷۷.</ref>. ایشان [[معتقد]] بود ماهیت و چگونگی [[قوانین اسلام]] برای [[تکوین]] یک [[دولت]] و اداره سیاسی و [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] [[جامعه]] [[تشریع]] شده<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۸–۲۹.</ref> و هر کشوری به قوانین اسلام عمل کند، به [[پیشرفت]] و [[تمدن]] در ابعاد مادی و [[معنوی]] دست خواهد یافت و اسلام با همه مظاهر تمدن موافق است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۰۴ و ۴۲۹؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۸.</ref>.
یکی دیگر از مهم‌ترین مؤلفه‌های نوسازی تمدن اسلامی، «[[خودباوری]] و [[اعتماد به نفس]]» [[مسلمانان]] است. [[اعتماد]] و اتکای به نفس در عرصه تلاش [[علمی]]، سیاسی و فرهنگی، رسم‌کننده خط و جهت اصلی است. تمدن اسلامی اگر بخواهد اوج بگیرد، باید به خودباوری برسد. متفکران بزرگ [[جهان اسلام]] می‌دانستند [[ملت‌های مسلمان]] در صورت تکیه بر خویش می‌توانند روی پای خود بایستند و در صورت احیای [[فکر]] [[دینی]] دگرگون شوند<ref>‌اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ۱۷۳.</ref>؛ از این‌رو در بُعد [[اندیشه]] و نظر، تلاش‌های چشمگیری کردند. امام‌خمینی همواره بر این مسئله تأکید می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۹.</ref> و معتقد بود باید با تمام وجود این را پذیرفت که می‌توان روی پای خود ایستاد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۳.</ref>.
امام‌خمینی در [[سیر]] اندیشه [[تمدن‌سازی]] خود همچنین بر [[حفظ]] [[استقلال]] مسلمانان و [[نفی سلطه]] [[مستکبران]] تکیه می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۹۸؛ ۲۰/۳۳۰–۳۳۱ و ۲۱/۴۴۸.</ref>. از نظر ایشان مملکت فاقد استقلال و [[آزادی]]، وابسته به [[بیگانگان]] و مملکتی غیر [[متمدن]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۲–۳۳.</ref>؛ بزرگ‌ترین [[وابستگی]] نیز [[وابستگی فکری]] و درونی است که سایر [[وابستگی‌ها]] از آن سرچشمه می‌گیرد و تا [[استقلال فکری]] برای ملتی حاصل نشود، [[استقلال]] در ابعاد دیگر نیز به دست نمی‌آید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۳–۲۴ و ۱۲/۱۹–۲۱.</ref>.
از سوی دیگر، امام‌خمینی، [[قانون]] (که با [[نظارت]] [[فقها]] تصویب شده باشد)، [[قانون‌مندی]] و [[تسلیم]] در برابر قانون را با [[شریعت الهی]] مخالف نمی‌دانست. ایشان [[معتقد]] بود این [[قوانین]] را افراد [[صاحب اختیار]] به منظور [[توسعه]] و [[ترقی]]<ref>‌امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۸۰.</ref> که از مؤلفه‌های [[تمدن اسلامی]] است، تصویب می‌کنند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۰ و ۱۴/۴۱۴–۴۱۵؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۷.</ref>؛ چنان‌که ایشان [[آزادی]] را از ارکان اساسی [[تمدن]] می‌خواند و در برابر [[توحش]] قرارش می‌داد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳.</ref> و [[آزاداندیشی]] و عملکرد [[آزاد]] [[احزاب]] و مطبوعات [[سیاسی]] از مصادیق تأکید ایشان بر این مؤلفه بودند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸؛ ۴/۲۶۶؛ ۵/۳۲–۳۳ و ۹/۳۷۰.</ref>. [[تعلیم و تربیت]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۲–۴۵۳ و ۲۱/۴۲۹–۴۳۰.</ref> و [[وحدت میان مسلمانان]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۸۱–۴۸۳ و ۲۱/۳۹۶، ۴۰۰؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۶.</ref> نیز از مؤلفه‌هایی‌اند که امام‌خمینی برای نوسازی تمدن اسلامی و رسیدن به [[جامعه]] [[متمدن]] ضروری می‌دانست و برای تحقق آنها در [[جمهوری اسلامی ایران]] می‌کوشید<ref>[[حبیب زمانی محجوب|محجوب، حبیب زمانی]]، [[تمدن - زمانی محجوب (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دانشنامه امام خمینی (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۵۲۲ ـ ۵۳۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش