اشرس بن حسان بکری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰: خط ۵۰:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
اشرس بن حسان و به قولی حسان بن حسان، مکنی به ابو حسان از [[راویان]] مورد [[وثوق]] و از افاضل [[تابعین]] و از [[اصحاب امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[کارگزار امام علی]] در [[شهر انبار]] بود.
اشرس بن حسان (یا: حسان بن حسان)، مکنی به ابو حسان از [[راویان مورد وثوق]] و از افاضل [[تابعین]] و از [[اصحاب امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[کارگزار امام علی]] در [[شهر انبار]] بود.
[[شهر انبار]] در اصل [[فلوجه]] نام داشت، اما چون کسری آن را [[انبار]] حبوبات قرار داده بود، به [[شهر انبار]] نام گذاری شد. [[معاویه]] که پس از [[جنگ صفین]] همواره به [[فکر]] نابود کردن بلاد تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود، شش هزار نیرو به [[فرماندهی]] [[سفیان بن عوف غامدی]] برای [[غارت]] و [[تصرف]] [[شهر]] [[هیت]] گسیل داشت و سفارش کرد از آنجا به [[شهر انبار]] و سپس به [[مدائن]] برود و [[شیعیان علی]] {{ع}} را تار و مار کند و [[شهر]] را به [[غارت]] ببرد. [[سفیان بن عوف غامدی]] ابتدا به [[شهر]] [[هیت]] حمله کرد و آن‌چه در آن بود به [[غارت]] برد و چون در [[قتل]] و [[غارت]] مانعی ندید، از آنجا به [[شهر انبار]] رفت، اما اشرس بن حسان که [[حاکم]] آنجا بود، با نیروهای تحت فرمانش به مصاف [[دشمن]] رفت. نیروهایش ابتدا پانصد نفر بودند، که در ادامه [[جنگ]] سی [[صد]] نفر از آنان متفرق شدند و از [[جنگ]] کنار کشیدند و اشرس این مرد با [[فضیلت]] و [[وظیفه]] شناس با همان دویست سرباز باقی مانده صحبت کرد و به کسانی که [[دل]] در گرو [[جهاد]] و [[شهادت]] نداشتند، اجازه داد [[کناره‌گیری]] کنند و تنها با سی نفر از نیروهایش که باقی مانده بودند در میدان [[جنگ]]، در کمال [[صبر]] و [[بردباری]] به [[جهاد]] پرداخت و سرانجام همگی آن سی نفر [[جان]] برکف به [[شهادت]] رسیدند و [[ارواح]] مطهرشان به [[ملکوت]] اعلی پیوست، وقتی این خبر دلخراش و تكان دهنده به [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} رسید، بسیار ناراحت شد و به [[نخیله]] تشریف‌ فرما شد، مردمی که جمع شده بودند به [[حضرت]] عرض کردند ما به [[دستور]] شما [[دشمن]] را دفع خواهیم کرد، ولی [[حضرت]] آنها را مورد [[نکوهش]] قرار داد و فرمود: «شما نه برای خودتان و نه برای من [[کفایت]] می‌کنید»، اما سرانجام، گروهی به [[فرماندهی]] [[سعید بن قیس]] را به دنبال [[سفیان بن عوف]] خون‌خوار و [[سپاه]] همراه او فرستاد آنان تا [[شهر]] [[هیت]] [[سفیان بن عوف]] را تعقیب کردند اما او را نیافتند و بدون هیچ برخوردی به [[کوفه]] بازگشتند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۴ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۵.</ref>.
[[شهر انبار]] در اصل [[فلوجه]] نام داشت، اما چون کسری آن را [[انبار]] حبوبات قرار داده بود، به [[شهر انبار]] نام گذاری شد. [[معاویه]] که پس از [[جنگ صفین]] همواره به [[فکر]] نابود کردن بلاد تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود، شش هزار نیرو به [[فرماندهی]] [[سفیان بن عوف غامدی]] برای [[غارت]] و [[تصرف]] [[شهر]] [[هیت]] گسیل داشت و سفارش کرد از آنجا به [[شهر انبار]] و سپس به [[مدائن]] برود و [[شیعیان علی]] {{ع}} را تار و مار کند و [[شهر]] را به [[غارت]] ببرد. [[سفیان بن عوف غامدی]] ابتدا به [[شهر]] [[هیت]] حمله کرد و آن‌چه در آن بود به [[غارت]] برد و چون در [[قتل]] و [[غارت]] مانعی ندید، از آنجا به [[شهر انبار]] رفت، اما اشرس بن حسان که [[حاکم]] آنجا بود، با نیروهای تحت فرمانش به مصاف [[دشمن]] رفت. نیروهایش ابتدا پانصد نفر بودند، که در ادامه [[جنگ]] سی [[صد]] نفر از آنان متفرق شدند و از [[جنگ]] کنار کشیدند و اشرس این مرد با [[فضیلت]] و [[وظیفه]] شناس با همان دویست سرباز باقی مانده صحبت کرد و به کسانی که [[دل]] در گرو [[جهاد]] و [[شهادت]] نداشتند، اجازه داد [[کناره‌گیری]] کنند و تنها با سی نفر از نیروهایش که باقی مانده بودند در میدان [[جنگ]]، در کمال [[صبر]] و [[بردباری]] به [[جهاد]] پرداخت و سرانجام همگی آن سی نفر [[جان]] برکف به [[شهادت]] رسیدند و [[ارواح]] مطهرشان به [[ملکوت]] اعلی پیوست، وقتی این خبر دلخراش و تكان دهنده به [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} رسید، بسیار ناراحت شد و به [[نخیله]] تشریف‌ فرما شد، مردمی که جمع شده بودند به [[حضرت]] عرض کردند ما به [[دستور]] شما [[دشمن]] را دفع خواهیم کرد، ولی [[حضرت]] آنها را مورد [[نکوهش]] قرار داد و فرمود: «شما نه برای خودتان و نه برای من [[کفایت]] می‌کنید»، اما سرانجام، گروهی به [[فرماندهی]] [[سعید بن قیس]] را به دنبال [[سفیان بن عوف]] خون‌خوار و [[سپاه]] همراه او فرستاد آنان تا [[شهر]] [[هیت]] [[سفیان بن عوف]] را تعقیب کردند اما او را نیافتند و بدون هیچ برخوردی به [[کوفه]] بازگشتند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۴ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۵.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش