وحدت امت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: برگرداندهشده |
برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==[[اتحاد مسلمانان]]== | ==[[اتحاد مسلمانان]]== | ||
اتحاد مسلمانان، بزرگترین [[آمال]] و آرزوی [[امام]] بود و به خوبی میدانست که اتحاد مسلمانان در [[زمان]] [[پیامبر گرامی]]، سبب شده بود که [[رعب]] و [[ترس]] عجیبی در [[دل]] امپراتوران [[جهان]] و [[قدرتهای بزرگ]] رخنه کند و [[اسلام]] بسان یک وجود زنده، [[رشد]] و نمو کرده و گسترده گردد. هرگاه این [[وحدت]] به خاطر مسأله [[رهبری]] از بین برود، [[مسلمانان]] دچار انواع [[گرفتاریها]] و [[اختلافات]] میگردند، بالأخص گروهی از [[قریش]] که به کسوت اسلام درآمده بودند، دنبال بهانه بودند که کمر به محو اسلام بربندند. | اتحاد مسلمانان، بزرگترین [[آمال]] و آرزوی [[امام علی]] بود و به خوبی میدانست که اتحاد مسلمانان در [[زمان]] [[پیامبر گرامی]]، سبب شده بود که [[رعب]] و [[ترس]] عجیبی در [[دل]] امپراتوران [[جهان]] و [[قدرتهای بزرگ]] رخنه کند و [[اسلام]] بسان یک وجود زنده، [[رشد]] و نمو کرده و گسترده گردد. هرگاه این [[وحدت]] به خاطر مسأله [[رهبری]] از بین برود، [[مسلمانان]] دچار انواع [[گرفتاریها]] و [[اختلافات]] میگردند، بالأخص گروهی از [[قریش]] که به کسوت اسلام درآمده بودند، دنبال بهانه بودند که کمر به محو اسلام بربندند. | ||
در میان [[مهاجران]]، ماجراجویانی به نام [[سهیل بن عمرو]] و [[حارث بن هشام]] و [[عکرمة بن ابی جهل]] و... بودند که مدتها از [[دشمنان]] سرسخت مسلمانان و بالأخص [[انصار]] بشمار میرفتند. سپس به عللی در ظاهر، [[کفر]] و [[بت پرستی]] را ترک کرده و اسلام آوردند. وقتی انصار پس از [[شکست]] در [[سقیفه]] به هواداری امام{{ع}} برخاستند و [[مردم]] را به [[پیروی]] از او [[دعوت]] میکردند. این افراد ماجراجو بیاندازه ناراحت شده و از [[دستگاه خلافت]] خواستند که تیره [[خزرج]] از انصار را باید برای [[بیعت]] دعوت کند و اگر از [[بیت]] سرباز زدند، با آنها [[نبرد]] کنند. | در میان [[مهاجران]]، ماجراجویانی به نام [[سهیل بن عمرو]] و [[حارث بن هشام]] و [[عکرمة بن ابی جهل]] و... بودند که مدتها از [[دشمنان]] سرسخت مسلمانان و بالأخص [[انصار]] بشمار میرفتند. سپس به عللی در ظاهر، [[کفر]] و [[بت پرستی]] را ترک کرده و اسلام آوردند. وقتی انصار پس از [[شکست]] در [[سقیفه]] به هواداری امام{{ع}} برخاستند و [[مردم]] را به [[پیروی]] از او [[دعوت]] میکردند. این افراد ماجراجو بیاندازه ناراحت شده و از [[دستگاه خلافت]] خواستند که تیره [[خزرج]] از انصار را باید برای [[بیعت]] دعوت کند و اگر از [[بیت]] سرباز زدند، با آنها [[نبرد]] کنند. | ||
هر یک از این سه نفر در [[اجتماع]] بزرگی [[سخنرانی]] کرده و [[ابوسفیان]] نیز به آنان پیوست و در برابر آنان [[خطیب انصار]] به نام [[ثابت بن قیس]] به [[انتقاد]] از مهاجران برخاست و به سخنان آنان پاسخ داد. | هر یک از این سه نفر در [[اجتماع]] بزرگی [[سخنرانی]] کرده و [[ابوسفیان]] نیز به آنان پیوست و در برابر آنان [[خطیب انصار]] به نام [[ثابت بن قیس]] به [[انتقاد]] از مهاجران برخاست و به سخنان آنان پاسخ داد. |
نسخهٔ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۹
اتّحاد به معنای یکتایی و یگانگی و نقطه مقابل آن تفرقه است. قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری میداند و راهکارهایی را ارائه میکند.
مهمترین دستاورد اتّحاد حفظ صلح، آرامش و امنیّت و دور ماندن از جنگ و خونریزی و جدایی است و از جمله عوامل شکلگیری یگانگی پیامبران؛ پذیرش کامل دین و پیراستگی باطن دانسته شده است.
معناشناسی اتحاد
اتّحاد به معنای یکی شدن، یگانگی داشتن[۱]، از ریشه "و ح د" به مفهوم یکتایی و یگانگی است[۲] و نقطه مقابل آن "تفرقه" است.
اتّحاد در اصطلاح سیاسی، یگانه شدن دو یا چند کشور و پذیرش نظام سیاسی، نظامی و اقتصادی واحد است که درپی آن، به همه آنها یک امّت و کشور اطلاق شود[۳].[۴]
اتحاد در قرآن
قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و پیوند میان دلهای مؤمنان را نوعی تصرّف الهی میشمارد و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری میداند و راهکارهایی را ارائه میکند. اتّحاد در قرآن با مضامینی چون موارد ذیل آمده است مانند: امّت واحده[۵]؛ اعتصام به حبلالله[۶]؛ کلمه سواء[۷]؛ صراط مستقیم[۸]؛ تألیف میان دلها[۹]؛ اخوّت و برادری[۱۰]؛ اصلاح ذاتالبین[۱۱]؛ یار بودن مؤمنان با یکدیگر[۱۲]؛ شرکت در امور اجتماعی[۱۳] و ارتباط بر قرار کردن مؤمنان با یکدیگر[۱۴].
قرآن کریم پیشبینی نموده که امتها و مردم جهان پیوسته در امر دیانت در اختلاف خواهند بود مگر کسانی که مشمول رحمت الهی شوند و از اختلاف در امانند. بنابراین تصریح نموده که "رحمت خدا" را در "وحدت" باید جستجو کرد نه در اختلاف؛ ﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ﴾[۱۵].[۱۶]
نقش پیامبران در ایجاد اتحاد
اگر اختلاف را به دو دسته اصلیِ اختلاف در عقیده و اختلاف در حیات اجتماعی بدانیم[۱۷] و فقدان هدایت و تربیت الهی و دسیسههای شیطانی را ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۸] عامل چنین اختلافی بشناسیم، نقش پیامبران در رفع اختلاف و ایجاد اتّحاد روشن میشود؛ زیرا آنان با آوردن آیین آسمانی که مطابق با عقل و فطرت انسانها است: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۹]، ایشان را از پراکندگی عقیدتی رها میسازند و با ارائه شریعت و قوانین زندگی اجتماعی، با اجرای حدود الهی با اختلافات اجتماعی مقابله: ﴿وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ﴾[۲۰] و با تربیت مردم و تزکیه دلها و تعلیم اخلاقیّات ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۲۱]، با دسیسههای شیطانی مبارزه میکنند[۲۲].
سیره پیامبر خاتم (ص) در ایجاد وحدت
شکلگیری حکومت اسلامی در مدینه، ابتدا با مشکلاتی روبرو گردید، از جمله این مشکلات، حضور قبیلههای مختلف و طوایف متعدد در مدینه بود که به دلیل وجود سنّتهای جاهلی، همواره عامل اختلاف و درگیری میان قبایل میگردید و این اختلاف و دشمنیها مانع از شکلگیری حکومتی منسجم و قدرتمند بود. به همین جهت، رسول خدا (ص) در همان سال نخست هجرت در صدد انعقاد پیمان عمومی میان مسلمانان، یهودیان و مشرکان یثرب بر آمد[۲۳]. در بند اول این پیمان ـ که به «منشور مدینه» مشهور است ـ آمده است: «امضاکنندگان این پیمان، امّت واحدی را تشکیل میدهند که باید در جهت سعادت یکدیگر کوشا باشند". با این حال، تغییر زود هنگام ترکیب قبیلهای و تعدد اعتقادات بر مبنای امّت واحده به این سادگی امکانپذیر نبود. از اینرو، به تک تک قبیلهها یادآوری میشد که در چهار چوب امّت واحده، نظم و انسجام داخلی قبیله خود را خواهند داشت. پیامبر اکرم (ص) در این باره فرمود: «إِنَّهُمْ أمَّةٌ واحدةٌ عَلَى رِبَاعَتِهِمْ»[۲۴]؛ یعنی: هر قبیلهای بر همان ویژگی درون قبیلهای سابق خود خواهد ماند، و بدینسان طبق طرح «امّت واحدة» هریک از مسلمانان و اهل کتاب بر آیین و آداب و رسوم پیشین خود باقی ماندند و این امر خود، باعث شکلگیری حکومت واحد در مدینه گردید[۲۵].
ارزش و اهمیت اتحاد
قرآن از اتّحاد بهصورت نعمت بزرگ یاد کردنی سخن بهمیان آورده و از مؤمنان خواسته است تا تلخی و خطر آفرینی دوران تفرقه را از یاد نبرند و به یاد داشته باشند که چگونه خداوند میان آنان انس و الفت برقرار ساخت: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[۲۶]. در این آیه، دو بار از نعمت اتّحاد یاد شده است که جایگاه و اهمّیت آن را نشان میدهد. اتحاد و همبستگی همه انسانها چنان مطلوب و در برابر، اختلاف چنان نکوهیده است که قرآن در ۵ آیه اعلام داشته: اگر مصلحت ایجاب میکرد، خداوند با اراده تکوینی خود همه مردم را یکپارچه و یک امّت قرار میداد: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾[۲۷]،﴿وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴾[۲۸].[۲۹]
گستره اتحاد
با توجّه به گستره مورد نظر قرآن درباره یگانگی انسانها و نیز چگونگی آن، برای اتّحاد انواعی را میتوان برشمرد:
اتحاد جامعه جهانی
یگانگی انسانها در تمام گیتی در برخورداری از حقوق انسان با صرف نظر از زبان، رنگ، ملّیّت و دین آنان مورد حمایت و تشویق اسلام است[۳۰]؛ زیرا اتّحاد در این مرتبه که ضعیفترین انواع یگانگی است، خود آثار مثبتی در روابط میان انسانها و احترام متقابل بر جای میگذارد و میتواند مانع برتریجویی برخی بر برخی دیگر و نژادپرستی باشد[۳۱]. محور این نوع اتّحاد، انسانیّت انسانهاست، بر این اساس، قرآن انسانها را آفریده شده از یک گوهر: ﴿الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾[۳۲] و از یک پدر و مادر میداند: ﴿إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى﴾[۳۳].[۳۴].
اتحاد ادیان آسمانی
قرآن، گوهر ادیان آسمانی را یکسان و تسلیم در برابر خداوند معرّفی کرده؛ ازاینرو از دین آسمانی با عنوان اسلام یادکرده است: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۳۵] و ادیان آسمانی را در پذیرش و دعوت به سه اصل بنیادین توحید، نبوّت و معاد برابر میداند[۳۶] و اختلاف میان ادیان را در شریعتهای هریک که با مقتضیات و ضرورتهای هر عصر منطبق است میشناسد: ﴿ِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾[۳۷].[۳۸]؛ چنانکه تفاوت اسلام با دیگر ادیان را در بیان تفصیلی و جامعیّت آن میداند: ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۳۹]، ﴿مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾[۴۰].[۴۱].
اتحاد مؤمنان
کسانی که شهادتین را بر زبان جاری کرده و اسلام را با حقیقت جانشان پذیرفته باشند، مؤمن و مشمول چنین یگانگی هستند. اتّحاد و یگانگی در سایه وحدت عقیده، محکمترین نوع اتّحاد است که قرآن بر آن تأکید کرده است.
قرآن، بر اساس همین وحدت عقیده، مؤمنان را برادران یکدیگر خوانده است: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[۴۲] و این اخوّت و برادری، آنچنان مستحکم بود که تا مدّتی پس از عقد مؤاخاة میان مؤمنان در مدینه، آنان از یکدیگر ارث میبردند: ﴿وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا﴾[۴۳] تا آنکه با آمدن آیه ﴿وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ﴾[۴۴]، این حکم منسوخ شد[۴۵].[۴۶]
یگانگی در نهاد خانواده
قرآن، نهاد خانواده را یکی از محورهای اتّحاد انسانها دانسته و بر تشکیل آن تأکید: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۴۷] و نگرانی برخی جوانان را از فقر و عدم تمکّن مالی، با وعده الطاف خاص الهی بر طرف کرده است: ﴿إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ﴾ قرآن، ازدواج را میثاق غلیظ: ﴿وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا﴾[۴۸].[۴۹] و ایجاد مهر و مودّت میان زن و شوهر را از نشانههای تکوینی خداوند دانسته که پس از عقد ازدواج، تحقّق مییابد: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ
اتحاد مسلمانان
اتحاد مسلمانان، بزرگترین آمال و آرزوی امام علی بود و به خوبی میدانست که اتحاد مسلمانان در زمان پیامبر گرامی، سبب شده بود که رعب و ترس عجیبی در دل امپراتوران جهان و قدرتهای بزرگ رخنه کند و اسلام بسان یک وجود زنده، رشد و نمو کرده و گسترده گردد. هرگاه این وحدت به خاطر مسأله رهبری از بین برود، مسلمانان دچار انواع گرفتاریها و اختلافات میگردند، بالأخص گروهی از قریش که به کسوت اسلام درآمده بودند، دنبال بهانه بودند که کمر به محو اسلام بربندند. در میان مهاجران، ماجراجویانی به نام سهیل بن عمرو و حارث بن هشام و عکرمة بن ابی جهل و... بودند که مدتها از دشمنان سرسخت مسلمانان و بالأخص انصار بشمار میرفتند. سپس به عللی در ظاهر، کفر و بت پرستی را ترک کرده و اسلام آوردند. وقتی انصار پس از شکست در سقیفه به هواداری امام(ع) برخاستند و مردم را به پیروی از او دعوت میکردند. این افراد ماجراجو بیاندازه ناراحت شده و از دستگاه خلافت خواستند که تیره خزرج از انصار را باید برای بیعت دعوت کند و اگر از بیت سرباز زدند، با آنها نبرد کنند. هر یک از این سه نفر در اجتماع بزرگی سخنرانی کرده و ابوسفیان نیز به آنان پیوست و در برابر آنان خطیب انصار به نام ثابت بن قیس به انتقاد از مهاجران برخاست و به سخنان آنان پاسخ داد.
جنگ میان مهاجر و انصار به صورت خطابه و شعر تا مدتی ادامه داشت و صورت سخنان و اشعار طرفین را ابن ابی الحدید در شرح خود آورده است[۵۰]. با در نظر گرفتن این اوضاع، روشن میگردد که چرا امام(ع) سکوت را بر قیام مسلحانه انتخاب نمود و چگونه با حزم و تدبیر، کشتی طوفان زده اسلام را به ساحل نجات رهبری نمود و اگر علاقه به اتحاد مسلمانان نداشت و عواقب بد اختلاف و دو دستگی را مشاهده نمیکرد، هرگز اجازه نمیداد مقام رهبری از آن دیگران باشد. در همان روزهای سقیفه، یک نفر از بستگان علی(ع) اشعاری در مدح آن حضرت سرود بدین صورت: مَا كُنْتُ أَحْسَبُ أَنَ الْأَمْرَ مُنصْرِفٌ عَنْ هَاشِمٍ ثُمَّ مِنْهَا عَنْ أَبِي حَسَنٍ أَ لَيْسَ أَوَّلَ مَنْ صَلَّى لِقِبْلَتِكُمْ. وَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِالقُرْآنِ وَ السُّنَنِ وَ أَقْرَبَ النَّاسِ عَهْداً بِالنَّبِيِّ وَ مَنْ جِبْرِيلُ عَوْنٌ لَهُ فِي الْغُسْلِ وَ الْكَفَنِ من هرگز فکر نمیکردم که رهبری امت را از خاندان هاشم و امام ابوالحسن سلب کنند. آیا علی نخستین کسی نیست که بر قبله شماها نماز گزارد؟ آیا او داناترین شماها به قرآن و سنت پیامبر نیست؟ آیا وی نزدیکترین فرد به پیامبر نبود؟ آیا او کسی نیست که جبرئیل او را در تجهیز پیامبر یاری نمود؟[۵۱]. هنگامی که امام(ع) از اشعار او آگاه گردید، قاصدی را فرستاد که او را از خواندن اشعار خویش باز دارد و فرمود: «سَلَامَةُ الدِّينِ أَحَبُّ إِلَيْنَا مِنْ غَيْرِهِ».
سلامت دین اسلام از گزند اختلاف، برای ما از هر چیزی خوشتر است. در جنگ صفین، مردی از قبیله بنی اسد، از امام سؤال کرد که چگونه قریش شما را از مقام خلافت عقب زدند؟ علی(ع) از سؤال بیموقع او ناراحت شد؛ زیرا گروهی از سربازان امام به خلفاء اعتقاد داشتند و طرح این مسائل در آن لحظه، مایه دو دستگی در میان صفوف سربازان علی(ع) بود. ولی امام(ع) پس از ابراز ناراحتی، چنین گفت: به احترام پیوندی که با پیامبر داری و به خاطر اینکه هر فرد مسلمان حق سؤال و پرسش دارد، پاسخ ترا به طور اجمال میگویم: رهبری امت از آن ما بود و پیوند ما با پیامبر از دیگران استوارتر بود. اما گروهی بر آن بخل ورزیدند و گروهی از آن چشم پوشیدند و داور میان ما و آنها خداوند است و بازگشت همه به سوی اوست. چه بهتر، از این داستان بگذریم و داستان فرزند ابوسفیان را برای تو بگویم[۵۲].[۵۳].
جستارهای وابسته
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، ج۱، ص۸۴۴، "اتحاد".
- ↑ ترتیبالعین، ص۸۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۵۴۷؛ النهایه، ج۵، ص۱۶۰.
- ↑ المعجمالوسیط، ج۱، ص۱۰۱۷ "وحد"؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۲، ص۴۴۰.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً﴾«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
- ↑ ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا﴾«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ﴾«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ﴾«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
- ↑ ﴿وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ﴾«و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد» سوره انفال، آیه ۶۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ﴾«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ ﴿وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ﴾«میانه خود را سازش دهید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ﴾«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا﴾«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند» سوره نور، آیه ۶۲.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
- ↑ "و اگر پروردگارت میخواست مردم را امّتی یگانه میکرد؛ و آنان هماره اختلاف میورزند * جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد" سوره هود، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۴۹.
- ↑ «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
- ↑ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۴۷؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۳۳؛ بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۱۱-۱۱۰؛ الاموال، ص۱۲۵.
- ↑ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۴۲.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص۴۷.
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ «و اگر رویگردانی آنان بر تو گران است چنانچه بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی بر آسمان بیابی تا نشانهای (دیگر) برای آنان بیاوری (چنین کن، اما باز ایمان نمیآورند) و اگر خداوند میخواست همه آنان را بر رهنمود (خود) گرد میآورد پس، هرگز از نادانان مباش!» سوره انعام، آیه ۳۵.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ الوحدة الاسلامیه، ص۱۱.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۶.
- ↑ «همان که شما را از تنی یگانه آفرید» سوره نساء، آیه ۱.
- ↑ «ما شما را از مردی و زنی آفریدیم» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ المنار، ج۶، ص۴۱۶ـ۴۱۷؛ المیزان، ج۳، ص۱۲۰.
- ↑ سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ المنار، ج۶، ص۴۱۳؛ المیزان، ج۳، ص۱۲۱.
- ↑ «(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
- ↑ «از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بیگمان آنان که به آیات خداوند کفر میورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ «و برای هر دارایی از آنچه پدر و مادر و نزدیکان بهجا گذاردهاند، میراثبرانی نهادهایم و (نیز) سهم کسانی را که پیمان (زناشویی) تان (شما را به آنان) وابسته است؛ به آنها بپردازید؛ بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره نساء، آیه ۳۳.
- ↑ سوره انفال، آیه ۷۵.
- ↑ التمهید، ج۲، ص۳۳۶؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۶۵؛ الصافی، ج۱، ص۴۴۷.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ «از شما پیمانی استوار، ستاندهاند» سوره نساء، آیه ۲۱.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۲۹؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۴۲.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۶، ص۲۳، ۴۵.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۶، ص۴۱.
- ↑ «نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ(ص) نَوْطاً فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ وَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَيْهِ يَوْمُ الْقِيَامَةِ... وَ هَلُمَّ الْخَطْبَ فِي ابْنِ أَبِي سُفْيَانَ» (نهج البلاغه، خطبه ۱۵۷).
- ↑ سبحانی، جعفر، پیشوائی از نظر اسلام ص ۲۶۲.