ابوعامر اشعری شامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق') |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg | | نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg | ||
| عرض تصویر = | | عرض تصویر = | ||
| توضیح تصویر = تصویر | | توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق | ||
| نام کامل = ابوعامر اشعری شامی | | نام کامل = ابوعامر اشعری شامی | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۱
ابوعامر اشعری شامی | |
---|---|
نام کامل | ابوعامر اشعری شامی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | اشعر |
پسر | عامر بن ابی عامر |
محل زندگی | شام |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
مقدمه
نام وی را به اختلاف عبدالله بن هانیء، عبدالله بن وهب[۱]، عبدالله بن عمار[۲]، عبیدالله بن وهب[۳] و عبید بن وهب[۴] گفتهاند[۵]. او، پدر عامر بن ابی عامر است و به فرزندش شناخته میشود. وی صحابی، از مهاجران و از راویان رسول خدا (ص) بود و تا دوران خلافت عبدالملک[۶] در شام میزیست و به این دلیل او را شامی مینامند[۷].
در مواردی، لقب او را اشجعی آوردهاند[۸]. به نظر میرسد اشجعی، تصحیف اشعری باشد و اشعری صحیح است. در بسیاری موارد، میان ابوعامر و ابو مالک که هر دو اشعریاند اشتباه شده است. و راویانی نظیر عبدالرحمان بن غنم اشعری میان این دو تردید کردهاند[۹]. به دلیل همین تردید، بخاری[۱۰] در کتاب اشربه، در باب "اخبار از کسانی که خمر را حلال میشمارند، ولی نام دیگری بر آن میگذارند"، از طریق عبدالرحمان بن غنم، همان تردید میان ابوعامر یا ابو مالک را آورده است. ناگفته نماند به دلیل شباهت بسیار زیاد بین او و ابو عامر اشعری عموی ابوموسی، احتمال دارد حدیثنگاران، روایات آنان را درهم آمیخته باشند. از سوی دیگر، شخصی با همین کنیه و لقب وجود دارد که برادر ابوموسی اشعری است و همان اختلافها در نام و مشابهتها در اخبار را داراست و ما دلیل قطعی بر یکی نبودن ابوعامر مورد بحث ما و ابوعامر برادر ابوموسی نداریم[۱۱]. گفتهاند: ابوعامر یا ابومالک در زمان خلیفه دوم وفات یافت[۱۲].
عامر، از پدرش ابوعامر روایتی از رسول خدا (ص) در باب فضیلت قبایل أزد و اشعریون نقل کرده است[۱۳]. مزی میگوید: او تنها همین یک حدیث را دارد[۱۴]، در حالی که روایات دیگری در برخی موضوعات از وی نقل شده است. از جمله درباره سؤال و جواب جبرئیل و رسول خدا (ص) درباره معنای اسلام و ایمان[۱۵]، فضیلت وضو، حمد، تسبیح و تکبیر[۱۶] و همچنین روایاتی در باب اشربه، البسه، آلات لهو، نهی از روزه گرفتن در روز جمعه[۱۷] و اینکه گروهی از امت برخی از محرمات را حلال خواهند شمرد، از وی گزارش شده است[۱۸]. روزی او آیهای از قرآن را اشتباه تلاوت میکرد و رسول خدا (ص) آن را اصلاح کرد[۱۹]. ابن عساکر[۲۰] به نقل از ابن سعد، وی را در طبقه سوم از صحابه شمرده، در حالی که ابن سعد[۲۱] وی را در طبقه دوم از صحابه آورده است.
راویان از وی عبارتاند از فرزندش عامر، عبدالرحمان بن غنم، علی بن مدرک و ابوأسامه حماد بن أسامه[۲۲]. در حالی که هیثمی[۲۳] میگوید: سراغ ندارم علی بن مدرک از کسی سماع حدیث کرده باشد. نسب اشعریان قم مانند اشعث بن اسحاق بن سعد و یعقوب و عبدالرحمان فرزندان عبدالله بن سعد بن مالک بن هانی بن عامر بن ابی عامر اشعری به او میرسد[۲۴] نجاشی[۲۵] میگوید: نخستین اشعری ساکن قم، سعد بن مالک بن أحوص بن سائب بن مالک بن عامر بن ابی عامر اشعری بود. همو میافزاید: احمد بن محمد بن عیسی بن سعد بن مالک بن هانیء بن عامر بن ابی عامر اشعری از اشعریان قمی است. البته نجاشی، ابوعامر را صحابی و نام وی را عبید و شهید در هوازن دانسته و میان عمو و برادرزاده خلط کرده است.[۲۶]
جستارهای وابسته
- بنیاشعر (قبیله)
- عامر بن ابی عامر (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۲۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۸۵.
- ↑ کحلانی، ج۲، ص۸۳.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۲۷؛ شوکانی، ج۲، ص۸۷.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۱۱؛ مزی، ج۲، ۳۴، ص۱۲-۱۳.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۵۵۶.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۸۵؛ کحلانی، ج۲، ص۸۳.
- ↑ شوکانی، ج۲، ص۸۶.
- ↑ شوکانی، ج۲، ص۸۷.
- ↑ بخاری، ج۶، ص۲۴۳.
- ↑ ر. ک: ابن ابیحاتم، ج۶، ص۴۰.
- ↑ باجی، ج۳، ص۱۰۹۲؛ ر. ک: ابومالک اشعری، کعب بن حارث.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۹ و ۱۶۴؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۲۷۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۳۱۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۸۵.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۱۳.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۹، ۱۶۴ و ۲۰۱.
- ↑ طبرانی، مسند الشامیین، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۳.
- ↑ سید سابق، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ ابن حزم، ج۹، ص۵۹.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۹.
- ↑ ابن عساکر، ج۲۵، ص۴۳۴.
- ↑ ابن سعد، ج۴، ص۲۶۴.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۹؛ ابن حزم، ج۱، ص۱۲۴.
- ↑ هیثمی، ج۷، ص۱۹.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۳۰۶ و ج۱۱، ص۳۴۲.
- ↑ نجاشی، ص۸۱ و ۸۲.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوعامر اشعری شامی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۱۴-۴۱۵.