آمادگی برای ظهور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
یک سرباز همیشه آماده [[دفاع]] از حریمی است که به او سپرده است. در دعاهای وارد شده همیشه از [[خداوند]] میخواهیم که ما را در دولت حقه امام زمان {{ع}} سهیم نماید و در رکاب آن جناب به [[فیض]] [[شهادت]] نایل کند. از این روی باید ما همیشه برای خدمت به پیشگاه آن حضرت آمادگی داشته باشیم. این آمادگی دو جنبه میتواند داشته باشد، درونی و بیرونی. از جنبه درونی میتوان [[اعتقاد]] درونی به [[حضرت مهدی]] {{ع}} و عدم [[ناامیدی]] و [[شک]] و [[تردید]]، زنده نگهداشتن [[روح]] [[انتظار]] در درون خویش را نام برد. از جنبه بیرونی هم رعایت [[دستورات]] آن حضرت، سوق دادن [[دوستان]] او به سوی [[معرفت]] ایشان و ساختن بستری مناسب برای ظهور [[منجی آخرالزمان]] را میتوان برشمرد. البته باید یادآور شد که رمز این [[اعمال]] همان [[اعتقاد]] قلبی است یعنی اگر [[اعتقاد]] قلبی [[سست]] باشد، در [[اعمال]] ظاهری نیز تأثیری منفی خواهد داشت و بالعکس، اگر [[اعتقاد]] درونی، ایمانی [[استوار]] باشد، [[اعمال]] ظاهری هرچند کوچک باشد ارزشی صد چندان پیدا خواهد کرد. مثلاً در [[حدیثی]] [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: باید هر شخصی آمادگی لازم را برای ظهور حضرت در خود ایجاد کند، هر چند با ذخیره کردن یک عدد تیر! زیرا زمانی که [[خدا]] این آمادگی را در او دید، شاید چنان عمرش را طولانی سازد که [[حضرت قائم]] {{ع}} را [[درک]] کند<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۵۵.</ref>. | یک سرباز همیشه آماده [[دفاع]] از حریمی است که به او سپرده است. در دعاهای وارد شده همیشه از [[خداوند]] میخواهیم که ما را در دولت حقه امام زمان {{ع}} سهیم نماید و در رکاب آن جناب به [[فیض]] [[شهادت]] نایل کند. از این روی باید ما همیشه برای خدمت به پیشگاه آن حضرت آمادگی داشته باشیم. این آمادگی دو جنبه میتواند داشته باشد، درونی و بیرونی. از جنبه درونی میتوان [[اعتقاد]] درونی به [[حضرت مهدی]] {{ع}} و عدم [[ناامیدی]] و [[شک]] و [[تردید]]، زنده نگهداشتن [[روح]] [[انتظار]] در درون خویش را نام برد. از جنبه بیرونی هم رعایت [[دستورات]] آن حضرت، سوق دادن [[دوستان]] او به سوی [[معرفت]] ایشان و ساختن بستری مناسب برای ظهور [[منجی آخرالزمان]] را میتوان برشمرد. البته باید یادآور شد که رمز این [[اعمال]] همان [[اعتقاد]] قلبی است یعنی اگر [[اعتقاد]] قلبی [[سست]] باشد، در [[اعمال]] ظاهری نیز تأثیری منفی خواهد داشت و بالعکس، اگر [[اعتقاد]] درونی، ایمانی [[استوار]] باشد، [[اعمال]] ظاهری هرچند کوچک باشد ارزشی صد چندان پیدا خواهد کرد. مثلاً در [[حدیثی]] [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: باید هر شخصی آمادگی لازم را برای ظهور حضرت در خود ایجاد کند، هر چند با ذخیره کردن یک عدد تیر! زیرا زمانی که [[خدا]] این آمادگی را در او دید، شاید چنان عمرش را طولانی سازد که [[حضرت قائم]] {{ع}} را [[درک]] کند<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۵۵.</ref>. | ||
==[[ضرورت]] [[بسترسازی]] [[علمی]] و علمی== | |||
همانگونه که [[پیامبران]] در [[زمان مرگ]] یا [[غیبت]]، کسانی از [[مؤمنان]] را به عنوان اولیای امور [[منصوب]] میکنند، چنان که [[حضرت موسی]]{{ع}} در هنگام [[میقات]] و غیبت از [[امت]] چنین کرد<ref>{{متن قرآن|وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> یا [[پیامبر]]{{صل}} بارها این کار را کرد و [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} را در [[مدینه]] [[خلیفه]] خویش قرار داد و هنگام [[طعن]] دیگران در [[زمان]] [[جهاد]] و [[غزوه تبوک]] به ایشان فرمود: أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من بهمنزله [[هارون]] نسبت به [[موسی]] هستی جز اینکه بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود. <ref>ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۰-۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰-۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰-۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ طبری، الریاض النضرة، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدةالقاری: شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱-۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۹-۵۹؛ شرف الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۸، ص۳۶۳-۴۱۱</ref> | |||
همچنین [[امام]] [[معصوم]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در [[زمان غیبت]] کسانی را که دارای شرایط خاص هستند به این [[مقام]] [[منصوب]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ، و ذلک لا یکونُ إلّا بعضَ فقهاءِ الشّیعةِ، لا جمیعَهم}}؛ اما کسی که دارای مقام [[فقاهت]] است: خود نگهدار، [[نگهبان دین]]، مخالف با [[هوای نفس]]، [[فرمانبردار]] مولا و [[خداوند متعال]] است. با این ویژگیها بر [[عامه]] [[مردم]] است که از او [[اطاعت]] و [[پیروی]] نمایند، البته تمام [[فقهای شیعه]] چنین نیستند، بعضی از آنها چنیناند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، باب ۱۰، ح ۲۰</ref> | |||
بنابراین، [[عالمان]] [[اسلامی]] با چنین ویژگیها و صفاتی به عنوان «[[ربیون]]» یا «[[ربانیون]]» میتوانند در مقام مظهریت [[ولایت الهی]] عمل کنند، هر چند که آنان دارای [[عصمت تفضلی]] و ذاتی همانند [[معصومان]]{{ع}} نیستند، ولی از [[عصمت اکتسابی]] از طریق [[تقوای الهی]] هستند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان مزکی و [[مطهر]] آنان را [[تزکیه]] و [[تطهیر]] میکنند و از هر گونه [[پلیدی]] دور میدارند و حتی اگر در [[خطا]] و [[خطیئه]] ای وارد شوند به [[لطف]] خویش آنان را دور نگه میدارند.<ref>توبه، آیات ۱۰۳ و ۱۰۸ و ۱۱۱ و ۱۱۲؛ انبیاء، آیه ۷۳ و آیات دیگر</ref> | |||
از نظر [[قرآن]]، دست یابی به [[نظام ولایی]] [[سیاسی]] و [[حاکمیت]] ولایی در جغرافیایی سیاسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> [[وظیفه]] هر [[مسلمانی]] است و میبایست در این راه [[استقامت]] ورزد و به عنوان قوامین بالقسط و [[شاهدان]] و [[گواهان]] [[الهی]] نسبت به دیگر [[مردمان]] و [[بشریت]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸؛ {{متن قرآن|بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}} «به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸.</ref> [[اجتماعی]] را ایجاد کنند که [[سرمشق]] دیگر [[امتها]] باشد و [[خداوند]] به این [[امت]] بر دیگر امتهای بشری [[حجت]] آورد و آنان را به این شاهدان و گواهان به [[مجازات]] برساند.<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> البته از نظر [[قرآن]]، اگر کسی این گونه [[رفتار]] نکرد و به عقب بگردد و به جای تحقق [[سبک زندگی اسلامی]]، به سبکهای دیگر رو آورد، مورد [[خشم الهی]] قرار میگیرد. | |||
بنابراین، لازم است تا هر کسی به [[حکم]] [[وظیفه]] و [[تکلیف الهی]]، برای ایجاد [[نظام ولایی]] [[سیاسی]] چه با [[مهاجرت]] و چه [[نصرت]] [[اقدام]] کند و به عنوان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[نظام سیاسی]] ولایی را تحقق بخشند و به [[مخالفت]] با [[خلفای الهی]] و اولیای امور نپردازند، یا [[سکوت]] و بیتفاوت نباشند یا به [[انتظار]] دست از عمل برندارند، چنان که در هنگام [[خلافت]] [[حضرت هارون]]{{ع}} برخی از [[امت]] [[موسی]]{{ع}} این گونه بر جریان خلاف حرکت کرده و به جای ادامه و استمرار در خط [[ولایت]] و موافقت با [[ولی الله]] با او مخالفت ورزیده و از انجام [[مسئولیت]] و [[تکالیف]] بر اساس [[آموزههای وحیانی]] سر باز زدند و گفتند: {{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى}}<ref>«گفتند: یکسره در خدمت آن (گوساله) خواهیم بود تا موسی نزد ما باز گردد» سوره طه، آیه ۹۱.</ref> | |||
پس کسانی که به جای حرکت در مسیری که اولیای امور از [[معصومان]] تفضلی یا اکتسابی یعنی [[ولایت فقیه]] بیان کرده و [[حاکمیت اسلام]] را تحقق میبخشند یا میخواهند ببخشند، بر خلاف آن حرکت میکنند یا دست از هر گونه فعالیت بر میدارند چنان که برخی بر این باورند، چنین افرادی به «[[حکم جاهلیت]]» بازگشتهاند که مغضوب [[خدا]] است؛ زیرا خدا میفرماید: {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را میجویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref> | |||
از نظر [[قرآن]]، چنین افرادی که به جای آنکه [[حکومت]] و [[حاکمیت اسلام]] و [[فلسفه]] و [[سبک زندگی اسلامی]] را تقویت و تثبیت کنند، با اما و اگر به مسأله برخورد میکنند، [[فکر]] و عمل [[جاهلی]] دارند، چنان که در جایی دیگر میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ میگفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بیگمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان میدارند که بر تو آشکار نمیکنند، میگویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههایتان (نیز) میبودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاههای خویش بیرون میآمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دلهایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشهها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref> | |||
از نظر [[قرآن]]، [[بیماردلان]]، در [[حقانیت پیامبر]] و [[اسلام]] [[شک]] دارند؛ زیرا بر این باورند که اگر پیامبر{{صل}} حق باشد، باید هیچ کس در [[جهاد]] [[شهید]] نشود یا درهمه حال [[پیروزی]] برای آنان باشد؛ در حالی که [[سنتهای الهی]] بر این قرار گرفته که هر کسی زمانی موفق میشود که سنتهای [[حاکم]] بر [[جهان]] و [[جان]] و [[جامعه]] را به [[درستی]] شناخته و براساس آن عمل کرده باشد. پس اگر کسی در یک گروه باشد که [[اکثریت]] آنان [[منافق]] و [[سست ایمان]] و [[بیتقوا]] یا حتی [[اهل]] [[اتهام]] [[دزدی]] و [[اختلاس]] به [[پیامبر]]{{صل}} و مانند آنها باشند، به طور طبیعی گرفتار [[شکست]] و مشکلاتی از جمله [[خشکسالی]] و مانند آنها میشود.<ref>آل عمران، آیات ۱۵۴ تا ۱۶۱؛ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}} «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶؛ {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ}} «بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵ و آیات دیگر</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونگی تحقق دولت عدل جهانی (مقاله)|چگونگی تحقق دولت عدل جهانی]].</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
مقدمه
یک سرباز همیشه آماده دفاع از حریمی است که به او سپرده است. در دعاهای وارد شده همیشه از خداوند میخواهیم که ما را در دولت حقه امام زمان (ع) سهیم نماید و در رکاب آن جناب به فیض شهادت نایل کند. از این روی باید ما همیشه برای خدمت به پیشگاه آن حضرت آمادگی داشته باشیم. این آمادگی دو جنبه میتواند داشته باشد، درونی و بیرونی. از جنبه درونی میتوان اعتقاد درونی به حضرت مهدی (ع) و عدم ناامیدی و شک و تردید، زنده نگهداشتن روح انتظار در درون خویش را نام برد. از جنبه بیرونی هم رعایت دستورات آن حضرت، سوق دادن دوستان او به سوی معرفت ایشان و ساختن بستری مناسب برای ظهور منجی آخرالزمان را میتوان برشمرد. البته باید یادآور شد که رمز این اعمال همان اعتقاد قلبی است یعنی اگر اعتقاد قلبی سست باشد، در اعمال ظاهری نیز تأثیری منفی خواهد داشت و بالعکس، اگر اعتقاد درونی، ایمانی استوار باشد، اعمال ظاهری هرچند کوچک باشد ارزشی صد چندان پیدا خواهد کرد. مثلاً در حدیثی امام صادق (ع) میفرماید: باید هر شخصی آمادگی لازم را برای ظهور حضرت در خود ایجاد کند، هر چند با ذخیره کردن یک عدد تیر! زیرا زمانی که خدا این آمادگی را در او دید، شاید چنان عمرش را طولانی سازد که حضرت قائم (ع) را درک کند[۱].
ضرورت بسترسازی علمی و علمی
همانگونه که پیامبران در زمان مرگ یا غیبت، کسانی از مؤمنان را به عنوان اولیای امور منصوب میکنند، چنان که حضرت موسی(ع) در هنگام میقات و غیبت از امت چنین کرد[۲] یا پیامبر(ص) بارها این کار را کرد و امیرمؤمنان امام علی(ع) را در مدینه خلیفه خویش قرار داد و هنگام طعن دیگران در زمان جهاد و غزوه تبوک به ایشان فرمود: أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسی هستی جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. [۳]
همچنین امام معصوم امام حسن عسکری(ع) در زمان غیبت کسانی را که دارای شرایط خاص هستند به این مقام منصوب کرده و میفرماید: «وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ، و ذلک لا یکونُ إلّا بعضَ فقهاءِ الشّیعةِ، لا جمیعَهم»؛ اما کسی که دارای مقام فقاهت است: خود نگهدار، نگهبان دین، مخالف با هوای نفس، فرمانبردار مولا و خداوند متعال است. با این ویژگیها بر عامه مردم است که از او اطاعت و پیروی نمایند، البته تمام فقهای شیعه چنین نیستند، بعضی از آنها چنیناند.[۴] بنابراین، عالمان اسلامی با چنین ویژگیها و صفاتی به عنوان «ربیون» یا «ربانیون» میتوانند در مقام مظهریت ولایت الهی عمل کنند، هر چند که آنان دارای عصمت تفضلی و ذاتی همانند معصومان(ع) نیستند، ولی از عصمت اکتسابی از طریق تقوای الهی هستند که پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به عنوان مزکی و مطهر آنان را تزکیه و تطهیر میکنند و از هر گونه پلیدی دور میدارند و حتی اگر در خطا و خطیئه ای وارد شوند به لطف خویش آنان را دور نگه میدارند.[۵]
از نظر قرآن، دست یابی به نظام ولایی سیاسی و حاکمیت ولایی در جغرافیایی سیاسی[۶] وظیفه هر مسلمانی است و میبایست در این راه استقامت ورزد و به عنوان قوامین بالقسط و شاهدان و گواهان الهی نسبت به دیگر مردمان و بشریت[۷] اجتماعی را ایجاد کنند که سرمشق دیگر امتها باشد و خداوند به این امت بر دیگر امتهای بشری حجت آورد و آنان را به این شاهدان و گواهان به مجازات برساند.[۸] البته از نظر قرآن، اگر کسی این گونه رفتار نکرد و به عقب بگردد و به جای تحقق سبک زندگی اسلامی، به سبکهای دیگر رو آورد، مورد خشم الهی قرار میگیرد.
بنابراین، لازم است تا هر کسی به حکم وظیفه و تکلیف الهی، برای ایجاد نظام ولایی سیاسی چه با مهاجرت و چه نصرت اقدام کند و به عنوان انصار و مهاجران نظام سیاسی ولایی را تحقق بخشند و به مخالفت با خلفای الهی و اولیای امور نپردازند، یا سکوت و بیتفاوت نباشند یا به انتظار دست از عمل برندارند، چنان که در هنگام خلافت حضرت هارون(ع) برخی از امت موسی(ع) این گونه بر جریان خلاف حرکت کرده و به جای ادامه و استمرار در خط ولایت و موافقت با ولی الله با او مخالفت ورزیده و از انجام مسئولیت و تکالیف بر اساس آموزههای وحیانی سر باز زدند و گفتند: ﴿قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى﴾[۹]
پس کسانی که به جای حرکت در مسیری که اولیای امور از معصومان تفضلی یا اکتسابی یعنی ولایت فقیه بیان کرده و حاکمیت اسلام را تحقق میبخشند یا میخواهند ببخشند، بر خلاف آن حرکت میکنند یا دست از هر گونه فعالیت بر میدارند چنان که برخی بر این باورند، چنین افرادی به «حکم جاهلیت» بازگشتهاند که مغضوب خدا است؛ زیرا خدا میفرماید: ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[۱۰]
از نظر قرآن، چنین افرادی که به جای آنکه حکومت و حاکمیت اسلام و فلسفه و سبک زندگی اسلامی را تقویت و تثبیت کنند، با اما و اگر به مسأله برخورد میکنند، فکر و عمل جاهلی دارند، چنان که در جایی دیگر میفرماید: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۱۱]
از نظر قرآن، بیماردلان، در حقانیت پیامبر و اسلام شک دارند؛ زیرا بر این باورند که اگر پیامبر(ص) حق باشد، باید هیچ کس در جهاد شهید نشود یا درهمه حال پیروزی برای آنان باشد؛ در حالی که سنتهای الهی بر این قرار گرفته که هر کسی زمانی موفق میشود که سنتهای حاکم بر جهان و جان و جامعه را به درستی شناخته و براساس آن عمل کرده باشد. پس اگر کسی در یک گروه باشد که اکثریت آنان منافق و سست ایمان و بیتقوا یا حتی اهل اتهام دزدی و اختلاس به پیامبر(ص) و مانند آنها باشند، به طور طبیعی گرفتار شکست و مشکلاتی از جمله خشکسالی و مانند آنها میشود.[۱۲].[۱۳].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۵۵.
- ↑ ﴿وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾ «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۰-۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰-۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰-۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ طبری، الریاض النضرة، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدةالقاری: شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱-۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۹-۵۹؛ شرف الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۸، ص۳۶۳-۴۱۱
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۸، باب ۱۰، ح ۲۰
- ↑ توبه، آیات ۱۰۳ و ۱۰۸ و ۱۱۱ و ۱۱۲؛ انبیاء، آیه ۷۳ و آیات دیگر
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸؛ ﴿بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾ «به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸.
- ↑ ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «گفتند: یکسره در خدمت آن (گوساله) خواهیم بود تا موسی نزد ما باز گردد» سوره طه، آیه ۹۱.
- ↑ «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را میجویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
- ↑ «آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ میگفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بیگمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان میدارند که بر تو آشکار نمیکنند، میگویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههایتان (نیز) میبودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاههای خویش بیرون میآمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دلهایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشهها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
- ↑ آل عمران، آیات ۱۵۴ تا ۱۶۱؛ ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾ «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶؛ ﴿لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ﴾ «بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵ و آیات دیگر
- ↑ منصوری، خلیل، چگونگی تحقق دولت عدل جهانی.