باطل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۴۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ اوت ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۲: خط ۶۲:


==سرانجام باطل==
==سرانجام باطل==
در [[متون دینی]] [[اوستا]]،(۱) اوپانیشاد،(۲) [[عهد عتیق]]،(۳) [[عهد جدید]] (۴) و حتی مکاتب مبتنی بر [[ثنویت]] (۵) نیز باطل سرانجام محکوم به نابودی، و [[پیروزی]] از آنِ حق است.
در [[متون دینی]] [[اوستا]]،<ref>اوستا، ج ۱، ص۹۲، ۱۴۷، ۲۵۳، ۲۶۲، ۵۶۵، ۵۷۵.</ref> اوپانیشاد،<ref> اوپانیشاد، ج ۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۵.</ref> [[عهد عتیق]]،<ref>کتاب مقدس، خروج ۵: ۹؛ امثال، ۳۰: ۳۱.</ref> [[عهد جدید]]<ref>کتاب مقدس، متی، ۱۵: ۱۷؛ فهرس الکتاب المقدس، ص۶۱ ـ ۶۲.</ref> و حتی مکاتب مبتنی بر [[ثنویت]]<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۱۰، «حق و باطل».</ref> نیز باطل سرانجام محکوم به نابودی، و [[پیروزی]] از آنِ حق است.
 
قرآن کریم در آیاتی پرشمار بر نافرجامی باطل تأکید کرده و سرعت زوال و بی‌اثر شدن باطل را از ویژگی‌های ذاتی آن دانسته است (برای نمونه: ر. ک: [[انبیاء]] / ۲۱، ۱۸؛ بقره / ۲، ۲۶۴؛ ابراهیم / ۱۴، ۱۸، ۲۴ ـ ۳۰؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۱۹؛ [[فرقان]]/ ۲۵، ۲۳)، بر این اساس [[اهل باطل]] نیز به [[سرنوشت]] [[باطل]] دچار خواهند شد.
 
[[نظام حاکم]] بر [[جهان]] بر مبنای حق بنا شده است: «خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ بِالحَقِّ» (زمر / ۳۹، ۵) و در آن هر موجودی [[فرمانبردار]] [[حق]] و [[تسبیح]] گوی اوست. ([[آل عمران]] / ۳، ۸۳؛ فصّلت / ۴۱، ۱۱ ـ ۱۲) بر اساس [[آیه]] «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً» (رعد / ۱۳، ۱۷) [[باطل]] که برخلاف این جریان [[حق]] محور عمل می‌کند، به کنار خواهد افتاد و از [[سیر]] وجود و هستی بیرون خواهد رفت.(۶) در جهانی که نهایت آن برپایی [[نظام]] [[پاداش]] و [[جزا]]: «لِیَجزِیَ الَّذینَ اَســ ٔ ا بِما عَمِلوا و یَجزِیَ الَّذینَ اَحسَنوا بِالحُسنی» ([[نجم]] / ۵۳، ۳۱) و تحت [[سیطره]] خدای [[احکم الحاکمین]] است ([[تین]] / ۹۵، ۸) باطل، قطعا امکان کامروایی نخواهد داشت و نمود آن در مقایسه با حق، تنها نمایش و جرقه‌ای خاموش شدنی خواهد بود (۷) و از آنجا که نظام عالم بر مبنای [[قانون]] اسباب و مسببات است و تنها بر اساس [[اراده]] افراد و فاعلها [[استوار]] نیست، اثر منفی هر باطلی نیز تنها به [[اهل باطل]] باز خواهد گشت.(۸) چنین است که [[مکر]] [[سوء]] جز به اهلش باز نمی‌گردد. ([[فاطر]] / ۳۵، ۴۳).
 
[[قرآن کریم]]، [[حقانیت]] [[خداوند]] و [[باطل]] بودن غیر او و بیان [[برتری]] و [[پیروزی حق]]: «ذلِکَ بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الحَقُّ واَنَّ ما یَدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البـطِـلُ واَنَّ اللّهَ هُوَ العَلیُّ الکَبیر» ([[حجّ]] / ۲۲، ۶۲) را به عنوان یک اصل بیان کرده و ناکامی اهل باطل را معلول [[پیروی]] آنان از باطل و مشمول این اصل دانسته است: «ذلِکَ بِاَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا البـطِـل» ([[محمّد]] / ۴۷، ۳) و تأکید دارد که ممکن است باطل به طور موقت چهره حق را بپوشاند؛ ولی نیروی ماندن دائمی ندارد و سرانجام کنار می‌رود.(۹) اصل [[پیروزی]] و [[غلبه]] [[حق]] و محو شدن باطل با تعبیرهایی گوناگون مورد تأکید [[قرآن]] است. بخشی از این تعابیر که به صورت فعل مضارع یا ماضی یا جمله اسمیه و نشان وقوع [[قطعی]] امر است، از اراده و [[سنت قطعی الهی]] از [[نابودی باطل]] خبر می‌دهد؛ مانند [[آیات]] «و یُریدُ اللّهُ اَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمـتِهِ ویَقطَعَ دابِرَ الکـفِرین * لِیُحِقَّ الحَقَّ و یُبطِـلَ البـطِـلَ ولَو کَرِهَ المُجرِمون» ([[انفال]] / ۸، ۸ ـ ۷) که ذیل داستان [[جنگ بدر]] آمده است؛(۱۰) همچنین [[آیه]] «و قُل جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البـطِـلُ اِنَّ البـطِـلَ کانَ زَهوقـا» ([[اسراء]] / ۱۷، ۸۱) و آیه «قُل جاءَ الحَقُّ و ما یُبدِئُ البـطِـلُ و ما یُعید» ([[سبأ]] / ۳۴، ۴۹) که بر [[ثبات]] و استمرار این [[سنت الهی]] تأکید کرده است. آیه «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَی البـطِـلِ فَیَدمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ» ([[انبیاء]] / ۲۱، ۱۸) با تأکید بر این سنت الهی، [[قدرت]] [[حق]] و ناچیز بودن و [[ناتوانی]] [[باطل]] را بیان می‌کند که ممکن است [[غلبه]] ظاهری و موقت داشته باشد؛ اما [[حق]] یکباره از کمین بیرون می‌آید و آن را نابود می‌کند.(۱۱) عباراتی همانند «و لَو کَرِهَ المُجرِمون» (انفال / ۸، ۸) و آیاتی که متضمن بیان ناکامی [[باطل]] است (و نیز ر. ک: ابراهیم / ۱۴، ۲۷ ـ ۲۵؛ صافّات / ۳۷، ۱۷۱ ـ ۱۷۳؛ یوسف / ۱۲، ۲۱)(۱۲) به ناخوشایندی [[اهل باطل]] از این سنت الهی و [[ضرورت آمادگی]] [[مؤمنان]] برای دفع [[کید]] آنان اشاره دارد.
۱. <ref>اوستا، ج ۱، ص۹۲، ۱۴۷، ۲۵۳، ۲۶۲، ۵۶۵، ۵۷۵.</ref>
۲.<ref> اوپانیشاد، ج ۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۵.</ref>
۳. <ref>کتاب مقدس، خروج ۵: ۹؛ امثال، ۳۰: ۳۱.</ref>
۴. <ref>کتاب مقدس، متی، ۱۵: ۱۷؛ فهرس الکتاب المقدس، ص۶۱ ـ ۶۲.</ref>
۵. <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۱۰، «حق و باطل».</ref>
۶. <ref>نمونه، ج ۱۰، ص۱۷۰.</ref>
۷.<ref> مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۲۷، «حق و باطل».</ref>
۸.<ref> المیزان، ج ۱۱، ص۱۷۶.</ref>
۹. <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۲۸ «حق و باطل».</ref>
۱۰.<ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۲۳ ـ ۱۵۲۴.</ref>
۱۱. <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۳۴، «حق و باطل».</ref>
۱۲.<ref> المیزان، ج ۲، ص۱۸۶.</ref>
 
 
 


قرآن کریم در آیاتی پرشمار بر نافرجامی باطل تأکید کرده و سرعت زوال و بی‌اثر شدن باطل را از ویژگی‌های ذاتی آن دانسته است {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}}<ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.</ref>،  {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>،  {{متن قرآن|فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ}}<ref>«پس، در آنجا شکست خوردند و خوار  گردیدند» سوره اعراف، آیه ۱۱۹.</ref>،  {{متن قرآن|وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا}}<ref>«و به هر کاری که کرده‌اند می‌پردازیم و آن را (چون) غباری پراکنده می‌گردانیم» سوره فرقان، آیه ۲۳.</ref>، بر این اساس [[اهل باطل]] نیز به [[سرنوشت]] [[باطل]] دچار خواهند شد.


[[نظام حاکم]] بر [[جهان]] بر مبنای حق بنا شده است: {{متن قرآن|خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ}}<ref>«آسمان‌ها و زمین را راستین آفریده است» سوره زمر، آیه ۵.</ref> و در آن هر موجودی [[فرمانبردار]] [[حق]] و [[تسبیح]] گوی اوست. {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز می‌جویند با آنکه آنان که در آسمان‌ها و زمینند خواه‌ناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده می‌شوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد  که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> [[باطل]] که برخلاف این جریان [[حق]] محور عمل می‌کند، به کنار خواهد افتاد و از [[سیر]] وجود و هستی بیرون خواهد رفت.<ref>نمونه، ج ۱۰، ص۱۷۰.</ref> در جهانی که نهایت آن برپایی [[نظام]] [[پاداش]] و [[جزا]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى}}<ref>«و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن خداوند است (و بندگان را می‌آزماید) تا بدکاران را برای آنچه کرده‌اند کیفر دهد و آنان را که نیکی ورزیده‌اند، به نیکی  پاداش بخشد» سوره نجم، آیه ۳۱.</ref> و تحت [[سیطره]] خدای [[احکم الحاکمین]] است {{متن قرآن|أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ}}<ref>«آیا خداوند داورترین داوران نیست؟» سوره تین، آیه ۸.</ref> باطل، قطعا امکان کامروایی نخواهد داشت و نمود آن در مقایسه با حق، تنها نمایش و جرقه‌ای خاموش شدنی خواهد بود<ref> مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۲۷، «حق و باطل».</ref> و از آنجا که نظام عالم بر مبنای [[قانون]] اسباب و مسببات است و تنها بر اساس [[اراده]] افراد و فاعلها [[استوار]] نیست، اثر منفی هر باطلی نیز تنها به [[اهل باطل]] باز خواهد گشت.<ref> المیزان، ج ۱۱، ص۱۷۶.</ref> چنین است که [[مکر]] [[سوء]] جز به اهلش باز نمی‌گردد. {{متن قرآن|اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی  نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>


[[قرآن کریم]]، [[حقانیت]] [[خداوند]] و [[باطل]] بودن غیر او و بیان [[برتری]] و [[پیروزی حق]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref>«این بدان روست که خداوند راستین  است و اینکه آنچه به جای او (به پرستش) می‌خوانند نادرست  است و اینکه خداوند است که فرازمند بزرگ است» سوره حج، آیه ۶۲.</ref> را به عنوان یک اصل بیان کرده و ناکامی اهل باطل را معلول [[پیروی]] آنان از باطل و مشمول این اصل دانسته است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ}}<ref>«این از آن روست که کافران از باطل و مؤمنان از- حق که از سوی پروردگارشان است- پیروی کردند، بدین‌گونه خداوند برای مردم مثل‌هایشان را می‌آورد» سوره محمد، آیه ۳.</ref> و تأکید دارد که ممکن است باطل به طور موقت چهره حق را بپوشاند؛ ولی نیروی ماندن دائمی ندارد و سرانجام کنار می‌رود.<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۲۸ «حق و باطل».</ref> اصل [[پیروزی]] و [[غلبه]] [[حق]] و محو شدن باطل با تعبیرهایی گوناگون مورد تأکید [[قرآن]] است. بخشی از این تعابیر که به صورت فعل مضارع یا ماضی یا جمله اسمیه و نشان وقوع [[قطعی]] امر است، از اراده و [[سنت قطعی الهی]] از [[نابودی باطل]] خبر می‌دهد؛ مانند [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده می‌فرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست می‌داشتید که آن دسته بی‌جنگ‌افزار  از آن شما گردد اما خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۸.</ref> که ذیل داستان [[جنگ بدر]] آمده است؛<ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۲۳ ـ ۱۵۲۴.</ref> همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref> و آیه {{متن قرآن|قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ}}<ref>«بگو: حقّ آمد و باطل، نه (آفرینش چیزی را) می‌آغازد  و نه باز می‌گرداند» سوره سبأ، آیه ۴۹.</ref> که بر [[ثبات]] و استمرار این [[سنت الهی]] تأکید کرده است. آیه {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}}<ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.</ref> با تأکید بر این سنت الهی، [[قدرت]] [[حق]] و ناچیز بودن و [[ناتوانی]] [[باطل]] را بیان می‌کند که ممکن است [[غلبه]] ظاهری و موقت داشته باشد؛ اما [[حق]] یکباره از کمین بیرون می‌آید و آن را نابود می‌کند.<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص۴۳۴، «حق و باطل».</ref> عباراتی همانند {{متن قرآن|وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}} و آیاتی که متضمن بیان ناکامی [[باطل]] است (و نیز ر. ک: ابراهیم / ۱۴، ۲۷ ـ ۲۵؛ صافّات / ۳۷، ۱۷۱ ـ ۱۷۳؛ یوسف / ۱۲، ۲۱)<ref> المیزان، ج ۲، ص۱۸۶.</ref> به ناخوشایندی [[اهل باطل]] از این سنت الهی و [[ضرورت آمادگی]] [[مؤمنان]] برای دفع [[کید]] آنان اشاره دارد.


==باطل در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
==باطل در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش