جارود عبدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '[[رده:قبیله ' به '[[رده:')
 
خط ۵۵: خط ۵۵:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
نامش؛ [[بشر بن عمرو]] است و درباره نام [[پدر]] وی [[اختلاف]] است و بعضی نام پدرش را «معلی» و برخی «علاء» و عده‌ای «عمر» و می‌دانند. کنیه‌اش «ابوغیاث» یا «ابوعتاب» و به نقلی «ابومنذر» است. مادرش، در یکه، دختر رویم از [[طایفه بنی شیبان]] است و به این [[دلیل]]، به او جارود گفته‌اند، که در [[زمان]] [[جاهلیت]] به [[قبیله بکر بن وائل]] حمله کرد و هر چه داشتند، از ایشان گرفت. [[مفضل عبدی]] درباره او این گونه سروده است: با [[لشکر]]، از هر طرف به ایشان حمله کردیم؛ آنگونه که جارود [[اموال]] [[بکر بن وائل]] را [[غارت]] کرد<ref>{{عربی| ودسناهم بالخیل من کل جانب کما جد الجارود بکر بن وائل}}؛الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۲-۲۶۴؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>.
نامش؛ [[بشر بن عمرو]] است و درباره نام [[پدر]] وی [[اختلاف]] است و بعضی نام پدرش را «معلی» و برخی «علاء» و عده‌ای «عمر» و می‌دانند. کنیه‌اش «ابوغیاث» یا «ابوعتاب» و به نقلی «ابومنذر» است. مادرش، دریکه، دختر رویم از [[طایفه بنی شیبان]] است و به این [[دلیل]]، به او جارود گفته‌اند، که در [[زمان]] [[جاهلیت]] به [[قبیله بکر بن وائل]] حمله کرد و هر چه داشتند، از ایشان گرفت. [[مفضل عبدی]] درباره او این گونه سروده است: با [[لشکر]]، از هر طرف به ایشان حمله کردیم؛ آنگونه که جارود [[اموال]] [[بکر بن وائل]] را [[غارت]] کرد<ref>{{عربی| ودسناهم بالخیل من کل جانب کما جد الجارود بکر بن وائل}}؛الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۲-۲۶۴؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>.


عده‌ای نیز او را با نام [[جارود بن منذر عبدی]]<ref>کنز الفوائد، ابو الفتوح کراجکی، ص۲۵۶؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶؛ الدر التنظیم، ابن ابی حاتم عاملی، ص۷۹۳.</ref> و یا [[جارود بن عمرو بن حنش]] می‌شناسند<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۵، ص۵۲۹؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج۵، ص۵۸.</ref>. او [[اهل]] [[بحرین]] و از طایفه [[عبد قیس]] و قبل از [[اسلام]] مردی [[نصرانی]] بود. او کتاب‌های [[انبیای گذشته]] را خوانده و به [[تفسیر]] و [[تأویل]] آنها [[دانا]] بود و درباره [[فلسفه]] و طب نیز اطلاعات فراوانی داشت. هم چنین او بسیار [[زیبا]] و خوشرو، و تیزبین و دوراندیش بود<ref>کنز الفوائد، ابوالفتوح کراجکی، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[جارود بن المعلی (مقاله)|مقاله «جارود بن المعلی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۳۴-۲۳۵.</ref>
عده‌ای نیز او را با نام [[جارود بن منذر عبدی]]<ref>کنز الفوائد، ابو الفتوح کراجکی، ص۲۵۶؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶؛ الدر التنظیم، ابن ابی حاتم عاملی، ص۷۹۳.</ref> و یا [[جارود بن عمرو بن حنش]] می‌شناسند<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۵، ص۵۲۹؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج۵، ص۵۸.</ref>. او [[اهل]] [[بحرین]] و از طایفه [[عبد قیس]] و قبل از [[اسلام]] مردی [[نصرانی]] بود. او کتاب‌های [[انبیای گذشته]] را خوانده و به [[تفسیر]] و [[تأویل]] آنها [[دانا]] بود و درباره [[فلسفه]] و طب نیز اطلاعات فراوانی داشت. هم چنین او بسیار [[زیبا]] و خوشرو، و تیزبین و دوراندیش بود<ref>کنز الفوائد، ابوالفتوح کراجکی، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[جارود بن المعلی (مقاله)|مقاله «جارود بن المعلی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۳۴-۲۳۵.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۳

جارود عبدی
تصویر قدیمی از بصره
نام کاملبشر بن عمرو بن حنش قیسی
جنسیتمرد
کنیه
  • ابوغیاث
  • ابوعتاب
  • ابومنذر
لقبجارود
از قبیلهبنی‌عبدالقیس
از تیرهودیعة بن لکیر
مادردریکه بنت رویم
پسر
خویشاوندانابوهریره دوسی (داماد)
محل زندگی
درگذشت۲۱ هجری، فارس
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

نامش؛ بشر بن عمرو است و درباره نام پدر وی اختلاف است و بعضی نام پدرش را «معلی» و برخی «علاء» و عده‌ای «عمر» و می‌دانند. کنیه‌اش «ابوغیاث» یا «ابوعتاب» و به نقلی «ابومنذر» است. مادرش، دریکه، دختر رویم از طایفه بنی شیبان است و به این دلیل، به او جارود گفته‌اند، که در زمان جاهلیت به قبیله بکر بن وائل حمله کرد و هر چه داشتند، از ایشان گرفت. مفضل عبدی درباره او این گونه سروده است: با لشکر، از هر طرف به ایشان حمله کردیم؛ آنگونه که جارود اموال بکر بن وائل را غارت کرد[۱].

عده‌ای نیز او را با نام جارود بن منذر عبدی[۲] و یا جارود بن عمرو بن حنش می‌شناسند[۳]. او اهل بحرین و از طایفه عبد قیس و قبل از اسلام مردی نصرانی بود. او کتاب‌های انبیای گذشته را خوانده و به تفسیر و تأویل آنها دانا بود و درباره فلسفه و طب نیز اطلاعات فراوانی داشت. هم چنین او بسیار زیبا و خوشرو، و تیزبین و دوراندیش بود[۴].[۵]

جارود و پذیرش اسلام

جارود در محضر رسول خدا (ص)

جارود در دومین هجرت

ارتداد مردم و سخن حکیمانه جارود

جارود و نقل روایت

سرانجام جارود

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ودسناهم بالخیل من کل جانب کما جد الجارود بکر بن وائل؛الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۲-۲۶۴؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۴.
  2. کنز الفوائد، ابو الفتوح کراجکی، ص۲۵۶؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶؛ الدر التنظیم، ابن ابی حاتم عاملی، ص۷۹۳.
  3. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۵، ص۵۲۹؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج۵، ص۵۸.
  4. کنز الفوائد، ابوالفتوح کراجکی، ص۲۵۶.
  5. عسکری، عبدالرضا، مقاله «جارود بن المعلی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۳۴-۲۳۵.