جز
جایگزینی متن - ':«' به ': «'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
آیتالله '''[[محمد محمدی ریشهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]] {{ع}}»'' در این باره گفته است: | آیتالله '''[[محمد محمدی ریشهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]] {{ع}}»'' در این باره گفته است: | ||
:«[[امیر مؤمنان]]، کنیههای متعددی داشته که مشهورترین آنها "[[ابو الحسن]]" است. برای [[امام]] {{ع}} کنیههای دیگری مانند: ابو الحسین، ابو السبطین، ابو الریحانتین و [[ابو تراب]] هم ذکره شده است؛ هر چند برخی از آنها شامل تعریف اصطلاحی [[کنیه]] نمیشوند<ref>کنیه در میان عربها از ترکیب «اب» یا «ام» با نام نخستین فرزند، شکل میگیرد. در حالتهای خاصی به جای نام فرزند، از صفات مشخص استفاده میشود.</ref>. از [[روایات]]، چنین بر میآید که [[کنیه]] "[[ابو تراب]]"، محبوبترین [[کنیه]] نزد [[امام]] {{ع}} بوده است و هرگاه ایشان را با آن میخواندهاند، شادمان میشده است. از [[امام علی]] {{ع}} نقل است که فرمود: [[حسن]]، در زمان حیات [[پیامبر خدا]] مرا "ابو الحسین" میخوانْد و [[حسین]]، مرا "[[ابو الحسن]]"، و هر دو، [[پیامبر خدا]] را "[[پدر]]" صدا میزدند. پس چون [[پیامبر]] {{صل}} [[وفات]] یافت، مرا [[پدر]] خواندند<ref>الإمام علی {{ع}}: {{متن حدیث|کانَ الحَسَنُ فی حَیاةِ رَسولِ اللهِ {{صل}} یدعونی أبَا الحُسَینِ، وکانَ الحُسَینُ یدعونی أبَا الحَسَنِ، ویدعُوانِ رَسولَ اللهِ {{صل}} أباهُما. فَلَما تُوُفی رَسولُ اللهِ {{صل}} دَعَوانی بِأَبیهِما}} (مقاتل الطالبیین، ص ۳۹).</ref>. صحیح البخاری- به [[نقل]] از ابو حازم-: مردی نزد [[سهل بن سعد]] آمد و گفت: این مرد ([[حاکم]] [[مدینه]]) [[علی]] {{ع}} را بر فراز [[منبر]] [به بدی] میخوانَد. گفت: چه میگوید؟ گفت: او را [[ابو تراب]] میخواند. سهل خندید و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، جز [[پیامبر]] {{صل}} او را [به این نام] ننامید و به [[خدا]] [[سوگند]]، نزد او نامی از آن محبوبتر نبود. پس ماجرا [ی نامگذاری] را از سهل، جویا شدم و گفتم: ای ابو [[عباس]]! آن ماجرا چه بود؟ گفت: [[علی]] {{ع}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} رفت. سپس بیرون آمد و در [[مسجد]] خوابید. [[پیامبر]] {{صل}} به [[فاطمه]] فرمود: "پسر عمویت کجاست؟". گفت: در [[مسجد]] است. پس به سوی او رفت و دید که ردایش از پشتش افتاده و [[خاک]] بر پشتش نشسته است. پس شروع به زدودن [[خاک]] از پشت او کرد و میفرمود: "ای [[ابو تراب]]، بنشین! ای [[ابو تراب]]، بنشین!"<ref>صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۳۵۸، ح ۳۵۰۰. در برخی از منابع آمده است که میان [[امام علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} اختلافی پدید آمد و [[علی]] {{ع}} خانه را با [[ناراحتی]] ترک کرد و به حالت [[قهر]] در [[مسجد]] خوابید و چون غبارآلود شد، [[ابوتراب]] نام گرفت؛ اما مسلم است که این بخش از متن موجود، مجعول است و به وسیله [[دشمنان]] و [[معاندان]] [[امام علی]] و [[فاطمه]] {{عم}} ساخته و پرداخته شده است؛ زیرا آن دو بزرگوار، هر دو [[معصوم]] و از این گونه امور، مبرا هستند و افزون بر این، [[امام علی]] {{ع}} خود، پس از [[شهادت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: «او هرگز مرا خشمناک نکرد».</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۲۸.</ref>. | : «[[امیر مؤمنان]]، کنیههای متعددی داشته که مشهورترین آنها "[[ابو الحسن]]" است. برای [[امام]] {{ع}} کنیههای دیگری مانند: ابو الحسین، ابو السبطین، ابو الریحانتین و [[ابو تراب]] هم ذکره شده است؛ هر چند برخی از آنها شامل تعریف اصطلاحی [[کنیه]] نمیشوند<ref>کنیه در میان عربها از ترکیب «اب» یا «ام» با نام نخستین فرزند، شکل میگیرد. در حالتهای خاصی به جای نام فرزند، از صفات مشخص استفاده میشود.</ref>. از [[روایات]]، چنین بر میآید که [[کنیه]] "[[ابو تراب]]"، محبوبترین [[کنیه]] نزد [[امام]] {{ع}} بوده است و هرگاه ایشان را با آن میخواندهاند، شادمان میشده است. از [[امام علی]] {{ع}} نقل است که فرمود: [[حسن]]، در زمان حیات [[پیامبر خدا]] مرا "ابو الحسین" میخوانْد و [[حسین]]، مرا "[[ابو الحسن]]"، و هر دو، [[پیامبر خدا]] را "[[پدر]]" صدا میزدند. پس چون [[پیامبر]] {{صل}} [[وفات]] یافت، مرا [[پدر]] خواندند<ref>الإمام علی {{ع}}: {{متن حدیث|کانَ الحَسَنُ فی حَیاةِ رَسولِ اللهِ {{صل}} یدعونی أبَا الحُسَینِ، وکانَ الحُسَینُ یدعونی أبَا الحَسَنِ، ویدعُوانِ رَسولَ اللهِ {{صل}} أباهُما. فَلَما تُوُفی رَسولُ اللهِ {{صل}} دَعَوانی بِأَبیهِما}} (مقاتل الطالبیین، ص ۳۹).</ref>. صحیح البخاری- به [[نقل]] از ابو حازم-: مردی نزد [[سهل بن سعد]] آمد و گفت: این مرد ([[حاکم]] [[مدینه]]) [[علی]] {{ع}} را بر فراز [[منبر]] [به بدی] میخوانَد. گفت: چه میگوید؟ گفت: او را [[ابو تراب]] میخواند. سهل خندید و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، جز [[پیامبر]] {{صل}} او را [به این نام] ننامید و به [[خدا]] [[سوگند]]، نزد او نامی از آن محبوبتر نبود. پس ماجرا [ی نامگذاری] را از سهل، جویا شدم و گفتم: ای ابو [[عباس]]! آن ماجرا چه بود؟ گفت: [[علی]] {{ع}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} رفت. سپس بیرون آمد و در [[مسجد]] خوابید. [[پیامبر]] {{صل}} به [[فاطمه]] فرمود: "پسر عمویت کجاست؟". گفت: در [[مسجد]] است. پس به سوی او رفت و دید که ردایش از پشتش افتاده و [[خاک]] بر پشتش نشسته است. پس شروع به زدودن [[خاک]] از پشت او کرد و میفرمود: "ای [[ابو تراب]]، بنشین! ای [[ابو تراب]]، بنشین!"<ref>صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۳۵۸، ح ۳۵۰۰. در برخی از منابع آمده است که میان [[امام علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} اختلافی پدید آمد و [[علی]] {{ع}} خانه را با [[ناراحتی]] ترک کرد و به حالت [[قهر]] در [[مسجد]] خوابید و چون غبارآلود شد، [[ابوتراب]] نام گرفت؛ اما مسلم است که این بخش از متن موجود، مجعول است و به وسیله [[دشمنان]] و [[معاندان]] [[امام علی]] و [[فاطمه]] {{عم}} ساخته و پرداخته شده است؛ زیرا آن دو بزرگوار، هر دو [[معصوم]] و از این گونه امور، مبرا هستند و افزون بر این، [[امام علی]] {{ع}} خود، پس از [[شهادت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: «او هرگز مرا خشمناک نکرد».</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۲۸.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |