←توهم تعارض برخی آیات با عصمت حضرت ایوب{{ع}}
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== توهم تعارض برخی [[آیات]] با عصمت حضرت ایوب{{ع}} == | == توهم تعارض برخی [[آیات]] با عصمت حضرت ایوب{{ع}} == | ||
برخی چنین تصور کردهاند که آیه | === آیه 41 سوره صاد === | ||
== تبیین شبهه == | |||
برخی چنین تصور کردهاند که آیه 41 سوره ص بر عدم عصمت حضرت ایوب دلالت دارد. چه اینکه میفرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}} <ref>«و یاد کن از بنده ما ایّوب هنگامی که به درگاه خدای خود عرض کرد: (پروردگارا) شیطان مرا سخت رنج و عذاب رسانیده (تو از کرم نجاتم بخش)» سوره ص، آیه 41</ref>. در این [[آیه]] از مس و [[تسلط]] [[شیطان]] بر آن [[حضرت]] و گرفتار شدن او به دست [[شیطان]] [[ سخن]] به میان آمده است و روشن است که [[ظاهر]] چنین اموری حاکی از [[لغزش]] آن [[حضرت]] است و [[لغزش]] با [[عصمت]] ناسازگار است.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵</ref>. | |||
'''پاسخ نخست: تأثیر [[شیطان]] در گرفتاری [[پیامبران]]؛ بیارتباط با [[لغزش]] در ایشان''': با نگاه به [[آیات]] بعدی، به دست میآید که منظور [[حضرت ایوب]] {{ع}} از «[[نصب]] و [[عذاب]]»، همان [[بیماری]] و سختیهایی است که بدن و [[خانواده]] او را فراگرفته بودند و از آن رو که شیطان در این «نصب و عذاب» نقش مؤثری ایفا کرده، این امور به او [[اسناد]] داده شده است. همچنین از آنجا که سببهای مادی در طول هم قرار دارند، میتوان هر حادثه طبیعی را به هر کدام از این سببها مستند ساخت و دلیلی نداریم که این سان اثرگذاری در [[انسان]]، ناممکن باشد. با صرف نظر از [[روایات]]، این احتمال تقویت میگردد که منظور از نسبت دادن این کار به شیطان، این است که او با وسوسههای خود بر آن شد تا [[مردم]] را از همراه شدن با آن حضرت بازدارد و چنین وانمود کند که اگر آن حضرت، [[پیامبر]] بود، هرگز این چنین از هر سو با [[گرفتاریها]] روبهرو نمیشد. [[عقیده]] [[زمخشری]] این است که [[تسلط]] شیطان بر پیامبران و [[آزار]] رساندن به ایشان ممکن نیست؛ زیرا آنچه در [[قرآن]] بر آن تأکید شده، تنها در حد [[وسوسه]] شیطان است<ref>محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۹۷.</ref>. | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
'''پاسخ نخست: تأثیر [[شیطان]] در [[گرفتاری]] [[پیامبران]]؛ بیارتباط با [[لغزش]] در ایشان''': با نگاه به [[آیات]] بعدی، به دست میآید که منظور [[حضرت ایوب]] {{ع}} از «[[نصب]] و [[عذاب]]»، همان [[بیماری]] و سختیهایی است که [[بدن]] و [[خانواده]] او را فراگرفته بودند و از آن رو که شیطان در این «نصب و عذاب» نقش مؤثری ایفا کرده، این امور به او [[اسناد]] داده شده است. همچنین از آنجا که سببهای مادی در طول هم قرار دارند، میتوان هر حادثه طبیعی را به هر کدام از این سببها مستند ساخت و دلیلی نداریم که این سان اثرگذاری در [[انسان]]، ناممکن باشد. با صرف نظر از [[روایات]]، این احتمال تقویت میگردد که منظور از نسبت دادن این کار به شیطان، این است که او با وسوسههای خود بر آن شد تا [[مردم]] را از همراه شدن با آن [[حضرت]] بازدارد و چنین وانمود کند که اگر آن حضرت، [[پیامبر]] بود، هرگز این چنین از هر سو با [[گرفتاریها]] روبهرو نمیشد. [[عقیده]] [[زمخشری]] این است که [[تسلط]] شیطان بر پیامبران و [[آزار]] رساندن به ایشان ممکن نیست؛ زیرا آنچه در [[قرآن]] بر آن تأکید شده، تنها در حد [[وسوسه]] شیطان است<ref>محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۹۷.</ref>. | |||
ایراد این ایده در آن است که دلیل [[عصمت پیامبران]]، فقط تأثیرگذاری وسوسه در نفس پیامبران را رد میکند، اما تأثیرگذاری در بدن یا [[مال]] را مردود نمیشمارد، بلکه گاه تسلط شیطان به [[اذن خداوند]] و هماهنگ با [[مصلحت]] است؛ مثلاً [[بندگان]] [[خداوند]] به انواع گرفتاریها [[مبتلا]] میشوند تا [[صبر]] و [[پایداری]] آنان در بوته [[آزمایش]] قرار گیرد و بر اثر این پایداری به [[مقامات]] [[برتر]] دست یابند. البته این سخن بدان معنا نیست که دست شیطان در تأثیرگذاری بر پیامبران کاملاً باز است<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۰۹.</ref>. این پاسخ استورارترین پاسخ است؛ گرچه نقدهایی بر آن وارد شده است.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | |||
'''پاسخ دوم: تأثیر شیطان تنها در حد [[بیماری]] و [[گرفتاری]]''': جمله {{متن قرآن|مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ}} را هرگز نمیتوان دلیلی بر وجود [[گناه]] در آن [[حضرت]] شمرد؛ چراکه این جمله در آیهای دیگر این چنین بیان شده است: {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ...}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref>. با این احتمال که «ضر» در اینجا به معنای [[مرض]] و بیماری باشد، دیگر [[استدلال]] به [[آیه]] برای [[اثبات]] [[لغزش]]، عقیم خواهد بود. واژه «[[عذاب]]» نیز به گونهای تفسیر میشود که استدلال به آن را خنثی میسازد. عذاب یعنی چیزی که بر انسان سخت باشد. درد، [[سختی]]، [[رنج]] و [[خستگی]] را میتوان نمونهها و مصادیق این معنا دانست. <ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۲۱ و ۲۲۲.</ref>. اما اصل سخن، این است که در گزارش قرآن از گفتار [[حضرت ایوب]] {{ع}} دو واژه «[[نصب]] و عذاب» به شیطان نسبت داده شده است. در توجیه این نسبت، دو احتمال وجود دارد: | |||
الف) از آن جهت که شیطان عامل بروز این مرض و زیان بوده، به او نسبت داده شده است و این مقدار از [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[پیامبران]]، پیامد منفی نخواهد داشت؛ گرچه [[زمخشری]] بر این [[باور]] است که پیامبران حتی این مقدار تسلط را هم بر نمیتابند<ref>ر.ک: محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۹۷.</ref>؛ | |||
ب) دلیل این نسبت آن است که شیطان هنگام شدت یافتن [[بیماری]] [[حضرت ایوب]] {{ع}} با [[وسوسه]] خود، به جداسازی [[مردم]] از [[حضرت]] [[اقدام]] کرد و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نورزید<ref>ر.ک: جعفر سبحانی، عصمة الانبیاء، ص۱۸۹؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب. قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۳، جزء ۲۶، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | |||
'''پاسخ سوم: [[شیطان]]؛ عامل [[گرفتاری]] حضرت و خانوادهاش''': از این [[آیات]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}} «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> نمیتوان پی برد که مراد از شیطان کیست و [[رنج]] از ناحیه او چه رنجی بوده است؛ اما از دیگر آیههای این [[سوره]]<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ}} «و میگویند: بر ما چه رفته است که مردانی را که آنان را از بدکاران میشمردیم نمیبینیم؟» سوره ص، آیه ۶۲.</ref> چنین برداشت میشود که گرفتاری آن حضرت، از نوع جسمی و [[خانوادگی]] بوده است. پایه این سخن ([[تسلط]] شیطان بر [[انسان]]) با اعتراف شیطان در [[قیامت]] بر تسلط نداشتن بر [[انسانها]] {{متن قرآن|...مَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ...}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیشتر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک میپنداشتید انکار کردم، بیگمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref> سازگار نیست، اما میتوان توجیه کرد که اگر منظور از [[شیطان]]، طغیانگران انسی باشد، معنای [[آیه]] بسیار روشن خواهد بود؛ به این بیان که [[حضرت ایوب]] {{ع}} در [[زمان]] [[پادشاهی]] [[جبار]] میزیسته که به کشتن یا [[حبس]] و [[تبعید]] افراد [[خانواده]] آن [[حضرت]] [[اقدام]] کرده است؛ همانگونه که با ایجاد فشارهای [[روانی]] یا [[شکنجه]] جسمی، به [[بدن]] آن حضرت آسیب وارد آورده است. اگر هم منظور از شیطان، همان موجودات نامرئی یا اعم از آنها باشد، [[آیه شریفه]] این گونه [[تفسیر]] میشود که شیطان و [[طاغوت]]، [[جامعه]] را از جنبههای [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]]، آنچنان [[آلوده]] ساخته بودند که [[غضب]] و [[عذاب الهی]]، آنان را فراگرفت و حضرت ایوب {{ع}} و خانوادهاش نیز به [[آتش]] [[عذاب]] دیگران سوختند. پس اینکه حضرت این [[گرفتاری]] و [[رنج]] را به شیطان نسبت میدهد، از باب نسبت دادن به سبب است نه مباشر؛ بدین معنا که کار شیطان سبب شد این چنین [[قهر الهی]] این جامعه را فراگیرد<ref>ر.ک: علی مشکینی، تفسیر سوره صاد، ص۲۰۴.</ref>. | |||
'''پاسخ | |||
ایرادهای این پاسخ عبارتاند از: | ایرادهای این پاسخ عبارتاند از: | ||
# واژه شیطان به صورت مطلق در [[قرآن]] به [[ابلیس]] انصراف مییابد. نگاهی گذرا به [[آیات قرآنی]]، این ادعا را به [[اثبات]] میرساند؛ | # واژه شیطان به صورت مطلق در [[قرآن]] به [[ابلیس]] انصراف مییابد. نگاهی گذرا به [[آیات قرآنی]]، این ادعا را به [[اثبات]] میرساند؛ | ||
# اگر مقصود از این عذاب و رنج، همان [[گرفتاریها]] و بلاهای [[اجتماعی]] مانند [[ابتلا]] به [[بیماریها]] بود، میبایست دیگر افراد آن جامعه نیز به آن [[بلاها]] گرفتار میآمدند؛ در حالی که آنچه در [[تاریخ]] بازتاب یافته، این است که [[گرفتاریها]] جنبه عمومی نداشته و تنها [[حضرت ایوب]] {{ع}} و افراد خانوادهاش [[مبتلا]] بودهاند. | # اگر مقصود از این عذاب و رنج، همان [[گرفتاریها]] و بلاهای [[اجتماعی]] مانند [[ابتلا]] به [[بیماریها]] بود، میبایست دیگر افراد آن جامعه نیز به آن [[بلاها]] گرفتار میآمدند؛ در حالی که آنچه در [[تاریخ]] بازتاب یافته، این است که [[گرفتاریها]] جنبه عمومی نداشته و تنها [[حضرت ایوب]] {{ع}} و افراد خانوادهاش [[مبتلا]] بودهاند.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | ||
'''پاسخ | '''پاسخ چهارم: منظور از [[عذاب]]؛ همان [[وسوسه]] [[شیطان]]''': گرچه شیطان بر [[بندگان]] [[مخلَص]] هیچگونه تسلطی ندارد، وسوسهای که [[گمراه کننده]] نباشد، حتی در مورد [[پیامبران]] امری ممکن خواهد بود و منظور از عذاب در [[آیه شریفه]]، همان [[وسوسه شیطانی]] است. پس نسبت دادن عذاب به شیطان مَجاز خواهد بود.<ref>ر.ک: یعسوب الدین رستگار جویباری، تفسیر البصائر، ج۳۴، ص۸۳۴.</ref>. | ||
این توجیه نادرست است؛ زیرا [[تسلط]] [[نفی]] شده در [[آیه]]، همان تسلط در جهت [[گمراهی]] است، نه هر نوع تسلطی، حتی تسلطی که موجب کمال آنان شود. شیطان در گفتار خود میگوید: {{متن قرآن|وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدیها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>. بنابراین بندگان [[مخلص]]، از [[گمراه]] شدن به وسیله شیطان در [[امان]] خواهند بود، گرچه مورد وسوسه او قرار گیرند.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | |||
این توجیه پذیرفتنی نیست؛ چراکه این نوع [[وسوسه]] یا [[ناراحتی]]، در مورد تمام [[رسولان الهی]] مطرح بوده و از این جهت هیچ ویژگی در حضرت ابوب {{ع}} دیده نمیشود؛ ولی از [[آیات]] مربوط به داستان آن حضرت استفاده میشود که این امر ویژه [[حضرت ایوب]] {{ع}} است. | '''پاسخ پنجم: مس [[شیطان]]؛ همان وسوسههایش در [[دل]] [[قوم]]''': منظور از {{متن قرآن|مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ}} همان وسوسههایی است که شیطان در [[قوم حضرت ایوب]] {{ع}} ایجاد کرده است تا از تأثیر گفتار آن [[حضرت]] جلوگیری کند. منظور از [[عذاب]] هم، همان ناراحتیهای [[روحی]] است که حضرت از سر [[دلسوزی]] و [[مهربانی]] درباره قوم خود، [[تحمل]] کرده است<ref>ر.ک: محمدامین شیخو، عصمة الانبیاء، ص۱۲۷.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | ||
این توجیه پذیرفتنی نیست؛ چراکه این نوع [[وسوسه]] یا [[ناراحتی]]، در مورد تمام [[رسولان الهی]] مطرح بوده و از این جهت هیچ ویژگی در حضرت ابوب {{ع}} دیده نمیشود؛ ولی از [[آیات]] مربوط به داستان آن حضرت استفاده میشود که این امر ویژه [[حضرت ایوب]] {{ع}} است.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | |||
'''پاسخ ششم: [[تسلط]] موقت شیطان، به [[امر الهی]] و نوعی [[آزمایش]]''': «این گونه تسلط شیطان بر آن حضرت هیچ مشکلی در پی ندارد؛ چراکه اولاً این [[سلطه]] به [[فرمان خداوند]] انجام شده است؛ ثانیاً محدود و موقتی بوده است؛ ثالثاً برای آزمایش و ترفیع درجه تحقق یافته است»<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۹۶.</ref>. | '''پاسخ ششم: [[تسلط]] موقت شیطان، به [[امر الهی]] و نوعی [[آزمایش]]''': «این گونه تسلط شیطان بر آن حضرت هیچ مشکلی در پی ندارد؛ چراکه اولاً این [[سلطه]] به [[فرمان خداوند]] انجام شده است؛ ثانیاً محدود و موقتی بوده است؛ ثالثاً برای آزمایش و ترفیع درجه تحقق یافته است»<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۹۶.</ref>. | ||
این [[تفسیر]] نیز پذیرفته نیست؛ زیرا اولاً به کدام دلیل این سلطه به امر الهی بوده است؟ ظاهر [[آیه]] چنین است: {{متن قرآن|نَادَى رَبَّهُ أَنِّي...}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref> و هرگز نمیگوید خداوندا تو این عذاب را بر من فرو فرستادی؛ بلکه از وجود آن به درگاه [[پروردگار]] شکوه میکند. بنابراین اگر کار از طرف [[خداوند]] بوده است، چه دلیلی دارد که شیطان واسطه باشد؟ [[حق]] این است که شیطان با القای | این [[تفسیر]] نیز پذیرفته نیست؛ زیرا اولاً به کدام دلیل این سلطه به امر الهی بوده است؟ ظاهر [[آیه]] چنین است: {{متن قرآن|نَادَى رَبَّهُ أَنِّي...}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref> و هرگز نمیگوید خداوندا تو این عذاب را بر من فرو فرستادی؛ بلکه از وجود آن به درگاه [[پروردگار]] [[شکوه]] میکند. بنابراین اگر کار از طرف [[خداوند]] بوده است، چه دلیلی دارد که شیطان واسطه باشد؟ [[حق]] این است که شیطان با [[القای وسوسه]]، دست به این کار زده است<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۳، جزء ۲۶، ص۳۹۸.</ref>؛ ثانیاً محدود بودن هرگز [[لغزش]] را توجیه و تصحیح نمیکند؛ ثالثاً لغزش به هیچ عنوان عامل ترفیع درجه نمیشود»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۵-۲۶۵.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |