بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ایشان همچنین به [[اطاعت از خداوند]] به عنوان عنصر محوری در دستیابی به [[شرافت]] و [[برتری]] واقعی بر دیگران تصریح میکند. هنگامی که به ایشان گفته میشود هیچ کسی در [[زمین]]، پدرانی شریفتر از پدران شما ندارد، [[شرافت]] آنان را به جهت [[تقوا]] و [[اطاعت از خداوند]] میداند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳۶.</ref>. | ایشان همچنین به [[اطاعت از خداوند]] به عنوان عنصر محوری در دستیابی به [[شرافت]] و [[برتری]] واقعی بر دیگران تصریح میکند. هنگامی که به ایشان گفته میشود هیچ کسی در [[زمین]]، پدرانی شریفتر از پدران شما ندارد، [[شرافت]] آنان را به جهت [[تقوا]] و [[اطاعت از خداوند]] میداند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳۶.</ref>. | ||
همچنین در مقابل سخن سخن کسی که ایشان را [[بهترین]] [[مردم]] میدانست، با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> فرمود: "هر کس نسبت به [[خداوند]] با تقواتر و مطیعتر باشد، از من بهتر است"<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳۶.</ref>. این سخن، علاوه بر اینکه موافق [[قرآن]] است، کاملاً همسو با روایتهای دیگر از [[اهل بیت]] {{عم}} در این موضوع نیز میباشد؛ از منظر [[اهل بیت]] {{عم}}، محبوبترین [[بنده]] نزد [[خداوند]]، با تقواترین و مطیعترین فرد است، و [[تقرب به خداوند]] فقط با اطاعتش حاصل میگردد<ref>الکافی، ج۳، ص۱۹۰.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] | همچنین در مقابل سخن سخن کسی که ایشان را [[بهترین]] [[مردم]] میدانست، با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> فرمود: "هر کس نسبت به [[خداوند]] با تقواتر و مطیعتر باشد، از من بهتر است"<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳۶.</ref>. این سخن، علاوه بر اینکه موافق [[قرآن]] است، کاملاً همسو با روایتهای دیگر از [[اهل بیت]] {{عم}} در این موضوع نیز میباشد؛ از منظر [[اهل بیت]] {{عم}}، محبوبترین [[بنده]] نزد [[خداوند]]، با تقواترین و مطیعترین فرد است، و [[تقرب به خداوند]] فقط با اطاعتش حاصل میگردد<ref>الکافی، ج۳، ص۱۹۰.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]].</ref> | ||
=== دوم: [[اطاعت از پیامبران الهی]] === | === دوم: [[اطاعت از پیامبران الهی]] === | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] قسمت آخر این [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}، آن را تعلیل مضمون [[آیه]] دانسته است. از دیدگاه ایشان، [[خداوند]] به سبب [[علو]] رتبه نسبت به مخلوقات و [[نظام]] [[حاکم]] بر آنان، بالاتر از آن است که با آنان تکلم نماید. پس به جهت متعالی و [[حکیم]] بودن، توسط [[وحی]] با آنان تکلم میکند، چون اقتضای [[حکمت خداوند]]، [[هدایت]] هر نوعی از مخلوقات به [[سعادت]] ویژۀ آن است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۷۴.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] قسمت آخر این [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}، آن را تعلیل مضمون [[آیه]] دانسته است. از دیدگاه ایشان، [[خداوند]] به سبب [[علو]] رتبه نسبت به مخلوقات و [[نظام]] [[حاکم]] بر آنان، بالاتر از آن است که با آنان تکلم نماید. پس به جهت متعالی و [[حکیم]] بودن، توسط [[وحی]] با آنان تکلم میکند، چون اقتضای [[حکمت خداوند]]، [[هدایت]] هر نوعی از مخلوقات به [[سعادت]] ویژۀ آن است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۷۴.</ref>. | ||
همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ زندیقی که از چگونگی [[اثبات]] [[پیامبران]] و [[رسولان]] سؤال کرده بود، استدلالی مشابه مضمون این [[آیه]] ارائه کرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۰.</ref>. بر اساس این [[استدلال]]، چون امکان مشاهده، تماس و مباشرت و محاجۀ مخلوقات با [[خداوند]] وجود ندارد، پس ثابت میشود که [[خداوند]] در میان [[خلق]] خود نمایندگانی دارد که از طرف او برای مخلوقات و بندگانش پیامرسانی میکنند و آنان را بر [[مصالح]] و منافعشان و آنچه انجامش موجب بقا و ترکش باعث نابودی آنان میگردد، [[آگاه]] میسازند<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۰.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] | همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ زندیقی که از چگونگی [[اثبات]] [[پیامبران]] و [[رسولان]] سؤال کرده بود، استدلالی مشابه مضمون این [[آیه]] ارائه کرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۰.</ref>. بر اساس این [[استدلال]]، چون امکان مشاهده، تماس و مباشرت و محاجۀ مخلوقات با [[خداوند]] وجود ندارد، پس ثابت میشود که [[خداوند]] در میان [[خلق]] خود نمایندگانی دارد که از طرف او برای مخلوقات و بندگانش پیامرسانی میکنند و آنان را بر [[مصالح]] و منافعشان و آنچه انجامش موجب بقا و ترکش باعث نابودی آنان میگردد، [[آگاه]] میسازند<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۰.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]].</ref> | ||
=== سوم: [[اطاعت از امامان]] {{عم}} === | === سوم: [[اطاعت از امامان]] {{عم}} === | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
یکی از مسائل کلیدی در این بحث، تساوی همۀ [[اهل بیت]] {{عم}} در [[وجوب اطاعت]] از آنان است و نیز اینکه از این جهت بین آنها هیچ فرقی نیست. بر اساس سخن امام رضا {{ع}}، [[ایمان]] [[عبد]] زمانی به کمال میرسد که به اموری مانند تساوی [[اهل بیت]] {{عم}} در [[وجوب اطاعت]] [[شناخت]] پیدا نماید. در همین جهت، [[امام]] تصریح میکند که [[اهل بیت]] {{عم}} در [[واجب الاطاعه]] بودن با هم فرقی ندارند، اگرچه برخی مانند [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نسبت به دیگران دارای برتریهایی در [[علم]] و [[فضیلت]] هستند<ref>الاختصاص، ص۲۲.</ref>. پس بر اساس روایتهای [[امام رضا]] {{ع}} در این موضوع، [[واجب الاطاعه]] بودن یکی از [[ویژگیهای امام]] و [[اطاعت]] از او مانند [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول خدا]] {{صل}} [[واجب]] است. این مسأله از آنجا ناشی میشود که [[امامت]] [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} است و به همین جهت [[اطاعت از امام]]، مانند [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} [[واجب]] است<ref>مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.</ref>. | یکی از مسائل کلیدی در این بحث، تساوی همۀ [[اهل بیت]] {{عم}} در [[وجوب اطاعت]] از آنان است و نیز اینکه از این جهت بین آنها هیچ فرقی نیست. بر اساس سخن امام رضا {{ع}}، [[ایمان]] [[عبد]] زمانی به کمال میرسد که به اموری مانند تساوی [[اهل بیت]] {{عم}} در [[وجوب اطاعت]] [[شناخت]] پیدا نماید. در همین جهت، [[امام]] تصریح میکند که [[اهل بیت]] {{عم}} در [[واجب الاطاعه]] بودن با هم فرقی ندارند، اگرچه برخی مانند [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نسبت به دیگران دارای برتریهایی در [[علم]] و [[فضیلت]] هستند<ref>الاختصاص، ص۲۲.</ref>. پس بر اساس روایتهای [[امام رضا]] {{ع}} در این موضوع، [[واجب الاطاعه]] بودن یکی از [[ویژگیهای امام]] و [[اطاعت]] از او مانند [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول خدا]] {{صل}} [[واجب]] است. این مسأله از آنجا ناشی میشود که [[امامت]] [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} است و به همین جهت [[اطاعت از امام]]، مانند [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} [[واجب]] است<ref>مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.</ref>. | ||
از سوی دیگر، چون [[لزوم]] [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول]] او برای دستیابی به [[سعادت]] است، در صورت عدم [[وجوب]] [[اطاعت از امام]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}}، [[سعادت انسان]] نادیده گرفته خواهد شد. از همین رو، [[اطاعت از امام]] ضامن دستیابی به [[سعادت]] است. علاوه بر این، یکی دیگر از [[دلایل]] [[ضرورت]] [[اطاعت از امام]] آن است که [[امام]] از طرف [[خداوند]] متولی امور [[مردم]] است و [[منصب امامت]] و [[حکومت]] را بر عهده دارد و به همین [[دلیل]] باید از او [[اطاعت]] شود<ref>مرآة العقول، ج۲۶، ص۵۱۷.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] | از سوی دیگر، چون [[لزوم]] [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول]] او برای دستیابی به [[سعادت]] است، در صورت عدم [[وجوب]] [[اطاعت از امام]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}}، [[سعادت انسان]] نادیده گرفته خواهد شد. از همین رو، [[اطاعت از امام]] ضامن دستیابی به [[سعادت]] است. علاوه بر این، یکی دیگر از [[دلایل]] [[ضرورت]] [[اطاعت از امام]] آن است که [[امام]] از طرف [[خداوند]] متولی امور [[مردم]] است و [[منصب امامت]] و [[حکومت]] را بر عهده دارد و به همین [[دلیل]] باید از او [[اطاعت]] شود<ref>مرآة العقول، ج۲۶، ص۵۱۷.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]].</ref> | ||
=== چهارم: [[فلسفه وجوب اطاعت از اولوالامر]] === | === چهارم: [[فلسفه وجوب اطاعت از اولوالامر]] === | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# جلوگیری از نابودی [[دین]] و [[تغییر]] سنتها و [[احکام الهی]] و [[مبارزه]] با [[بدعتگذاران]] و [[ملحدان]]. | # جلوگیری از نابودی [[دین]] و [[تغییر]] سنتها و [[احکام الهی]] و [[مبارزه]] با [[بدعتگذاران]] و [[ملحدان]]. | ||
طبق این [[روایت]]، با توجه به نقص و احتیاج ذاتی [[مردم]] و [[اختلافات]] میان آنها و تفاوت نظرات و خواهشهای آنان، اگر کسی نباشد تا [[سرپرستی]] و محافظت از آنچه را [[پیامبران الهی]] آوردهاند بر عهده گیرد، [[شریعتها]]، سنتها و [[احکام الهی]] [[تغییر]] میکند و در نهایت به نابودی همۀ [[مردم]] منتهی میشود<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>. بر این اساس، در صورتی که [[اولوالامر]] نباشند یا [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] نباشد، امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] به نابودی و انحطاط کشیده میشود<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] | طبق این [[روایت]]، با توجه به نقص و احتیاج ذاتی [[مردم]] و [[اختلافات]] میان آنها و تفاوت نظرات و خواهشهای آنان، اگر کسی نباشد تا [[سرپرستی]] و محافظت از آنچه را [[پیامبران الهی]] آوردهاند بر عهده گیرد، [[شریعتها]]، سنتها و [[احکام الهی]] [[تغییر]] میکند و در نهایت به نابودی همۀ [[مردم]] منتهی میشود<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>. بر این اساس، در صورتی که [[اولوالامر]] نباشند یا [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] نباشد، امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] به نابودی و انحطاط کشیده میشود<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]].</ref>. | ||
=== پنجم: اطاعت از امام رضا {{ع}} === | === پنجم: اطاعت از امام رضا {{ع}} === | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# از [[امام رضا]] {{ع}} نیز دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان روایتهایی رسیده است. آن حضرت در پاسخ به سؤالی دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان، به صراحت [[اطاعت]] خود را بر [[مردم]] [[واجب]] دانسته و آن را همچون [[اطاعت]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۸؛ الإختصاص، ص۲۷۸.</ref>. بر پایۀ [[روایت]] دیگری، [[امام رضا]] {{ع}} به [[نقل]] سخن [[داوود]] بن [[عیسی]] مبنی بر [[واجبالاطاعه]] بودن آن حضرت در نزد [[مردم]] [[عراق]] پرداخته است<ref>الکافی، ج۱۳، ص۱۰۶.</ref>. در یکی دیگر از این موارد در موضوع [[امامت]] و [[واجبالاطاعه]] بودن [[امام رضا]] {{ع}}، اختلافی میان عدهای از [[شیعیان]] رخ میدهد و [[امام رضا]] {{ع}} با اشاره به [[واجبالاطاعه]] بودن خود در صدد نقد و رفع آن برمیآید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref>. طبق آنچه تاکنون گفته شد، روایتهای [[امام رضا]] {{ع}}، در هماهنگی با [[قرآن]] در جهت [[ضرورت]] [[اطاعت از خداوند]]، [[رسول]] او و [[اهل بیت]] {{عم}} است. حجم نسبتاً بالای این [[روایتها]] نیز علاوه بر آنکه اهتمام حضرت به تبیین این موضوع را نشان میدهد، حکایت از آن دارد که [[شبهات]] و سؤالاتی نیز دربارۀ [[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]] {{عم}} مطرح بوده که ایشان به آنها پاسخ داده است. البته مجموعۀ این متون نیز میتواند به عنوان گنجینۀ ارزشمند [[علمی]] و [[اعتقادی]] در شناخت امامت به کار آید. | # از [[امام رضا]] {{ع}} نیز دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان روایتهایی رسیده است. آن حضرت در پاسخ به سؤالی دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان، به صراحت [[اطاعت]] خود را بر [[مردم]] [[واجب]] دانسته و آن را همچون [[اطاعت]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۸؛ الإختصاص، ص۲۷۸.</ref>. بر پایۀ [[روایت]] دیگری، [[امام رضا]] {{ع}} به [[نقل]] سخن [[داوود]] بن [[عیسی]] مبنی بر [[واجبالاطاعه]] بودن آن حضرت در نزد [[مردم]] [[عراق]] پرداخته است<ref>الکافی، ج۱۳، ص۱۰۶.</ref>. در یکی دیگر از این موارد در موضوع [[امامت]] و [[واجبالاطاعه]] بودن [[امام رضا]] {{ع}}، اختلافی میان عدهای از [[شیعیان]] رخ میدهد و [[امام رضا]] {{ع}} با اشاره به [[واجبالاطاعه]] بودن خود در صدد نقد و رفع آن برمیآید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref>. طبق آنچه تاکنون گفته شد، روایتهای [[امام رضا]] {{ع}}، در هماهنگی با [[قرآن]] در جهت [[ضرورت]] [[اطاعت از خداوند]]، [[رسول]] او و [[اهل بیت]] {{عم}} است. حجم نسبتاً بالای این [[روایتها]] نیز علاوه بر آنکه اهتمام حضرت به تبیین این موضوع را نشان میدهد، حکایت از آن دارد که [[شبهات]] و سؤالاتی نیز دربارۀ [[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]] {{عم}} مطرح بوده که ایشان به آنها پاسخ داده است. البته مجموعۀ این متون نیز میتواند به عنوان گنجینۀ ارزشمند [[علمی]] و [[اعتقادی]] در شناخت امامت به کار آید. | ||
[[امام رضا]] {{ع}} [[نیکی]] به والدین را [[واجب]] دانسته است، اگر چه [[مشرک]] باشند. ایشان همچنین به [[اطاعت]] نکردن از والدین و یا هر [[انسان]] دیگری در جایی که [[معصیت خداوند]] باشد، [[حکم]] کرده است، چون هر گاه [[اطاعت]] از کسی مستلزم [[معصیت خداوند]] باشد، نباید از او [[اطاعت]] کرد. این بدان معناست که [[اطاعت]] از پدر و[مادر در جایی که [[معصیت خداوند]] نباشد، [[واجب]] است. متن این [[روایت]] مطابق با مضمون آیاتی<ref>{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام میدادید آگاه خواهم کرد» سوره عنکبوت، آیه ۸؛ {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> است که علاوه بر تأکید بر [[احسان به والدین]]، از [[اطاعت]] آنان در [[معصیت خداوند]] [[نهی]] میکند<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] | [[امام رضا]] {{ع}} [[نیکی]] به والدین را [[واجب]] دانسته است، اگر چه [[مشرک]] باشند. ایشان همچنین به [[اطاعت]] نکردن از والدین و یا هر [[انسان]] دیگری در جایی که [[معصیت خداوند]] باشد، [[حکم]] کرده است، چون هر گاه [[اطاعت]] از کسی مستلزم [[معصیت خداوند]] باشد، نباید از او [[اطاعت]] کرد. این بدان معناست که [[اطاعت]] از پدر و[مادر در جایی که [[معصیت خداوند]] نباشد، [[واجب]] است. متن این [[روایت]] مطابق با مضمون آیاتی<ref>{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام میدادید آگاه خواهم کرد» سوره عنکبوت، آیه ۸؛ {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> است که علاوه بر تأکید بر [[احسان به والدین]]، از [[اطاعت]] آنان در [[معصیت خداوند]] [[نهی]] میکند<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۲ - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]].</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |