سهو: تفاوت میان نسخهها
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[سهو]] در لغت به معنای [[غفلت]] از چیزی، و عدم توجه [[قلب]] به آن است. هرگاه کسی از جزء اجزای [[نماز]] [[غافل]] شود، گفته میشود او در نماز خود سهو کرد<ref>خلیل بن احمد (فراهیدی)، کتاب العین، ج۴، ص۷۱؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۶، ص۱۹۴؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۴۰۶؛ ابن سیده، المحکم والمحیط الاعظم، ج۴، ص۴۰۶.</ref>. برخی میگویند سهو در برابر [[تذکر]]، عبارت است از: «محو شدن صورت [[علمی]] شیء از [[قوه]] ذاکره [[انسان]]، بدون محو آن از [[حافظه]]؛ به گونهای که با اندک [[تأمل]] و تذکری به یاد میآورد»<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.</ref>. تفاوت سهو با [[نسیان]] در آن است که در سهو، صورت علمی شیء تنها از قوه ذاکره محو میشود، نه از [[خزانه]] حافظه؛ اما در نسیان، صورت علمی شیء از خزانه حافظه نیز محو میشود و تنها با [[یادگیری]] [[مجدد]] با مراجعه، در [[ذهن]] حاضر میشود؛ نه با تذکر اجمالی و تأمل. در [[حقیقت]]، سهو حالت متوسط میان تذکر و نسیان است<ref>روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.</ref>. تفاوت سهو با [[شک]] نیز روشن است. شک، [[تساوی]] دو طرف احتمال است. منشأ تردد و تساوی احتمال میتواند سهو یا نسیان باشد. بنابراین، سهو از اسباب شک است؛ بدین علت از باب نامیدن مسبب به اسم سبب- سهو بر شک نیز اطلاق شده است<ref>خویی، المستند فی شرح العروة الوثقی، ج۷، ص۴۹.</ref>. | |||
سزاوار است دو واژه [[خطا]] و [[اشتباه]]، که گاهی مترادف با کلمه سهو شمرده میشود، از نظر لغت ارزیابی شود. واژه خطا، در لغت به معنای برگشتن از یک سو به سوی دیگر است؛ به این معنا که کسی [[اراده]] میکند کاری انجام دهد و در عمل، کار دیگری از او سر میزند<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۶۱۲.</ref>. واژه [[اشتباه]] در لغت به معنای گره خوردن و مشکل شدن کار، و همچنین به معنای همانند شدن دو چیز آمده است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۵۰۵.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|شیعه و سهوالنبی]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۸۵.</ref> | |||
===تفاوت با نسیان=== | ===تفاوت با نسیان=== |
نسخهٔ ۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۶
معناشناسی
سهو در لغت به معنای غفلت از چیزی، و عدم توجه قلب به آن است. هرگاه کسی از جزء اجزای نماز غافل شود، گفته میشود او در نماز خود سهو کرد[۱]. برخی میگویند سهو در برابر تذکر، عبارت است از: «محو شدن صورت علمی شیء از قوه ذاکره انسان، بدون محو آن از حافظه؛ به گونهای که با اندک تأمل و تذکری به یاد میآورد»[۲]. تفاوت سهو با نسیان در آن است که در سهو، صورت علمی شیء تنها از قوه ذاکره محو میشود، نه از خزانه حافظه؛ اما در نسیان، صورت علمی شیء از خزانه حافظه نیز محو میشود و تنها با یادگیری مجدد با مراجعه، در ذهن حاضر میشود؛ نه با تذکر اجمالی و تأمل. در حقیقت، سهو حالت متوسط میان تذکر و نسیان است[۳]. تفاوت سهو با شک نیز روشن است. شک، تساوی دو طرف احتمال است. منشأ تردد و تساوی احتمال میتواند سهو یا نسیان باشد. بنابراین، سهو از اسباب شک است؛ بدین علت از باب نامیدن مسبب به اسم سبب- سهو بر شک نیز اطلاق شده است[۴].
سزاوار است دو واژه خطا و اشتباه، که گاهی مترادف با کلمه سهو شمرده میشود، از نظر لغت ارزیابی شود. واژه خطا، در لغت به معنای برگشتن از یک سو به سوی دیگر است؛ به این معنا که کسی اراده میکند کاری انجام دهد و در عمل، کار دیگری از او سر میزند[۵]. واژه اشتباه در لغت به معنای گره خوردن و مشکل شدن کار، و همچنین به معنای همانند شدن دو چیز آمده است[۶].[۷]
تفاوت با نسیان
تفاوت آن با نسیان آن است که در سهو ـ چنان که گذشت ـ صورت علمی شیء تنها از قوه ذاکره محو میشود، نه از خزانه حافظه؛ اما در نسیان، صورت علمی شیء از خزانه حافظه نیز محو میشود و تنها با یادگیری مجدد و یا مراجعه، در ذهن حاضر میشود و نه با تذکر اجمالی و تأمل. در حقیقت، سهو حالت متوسط میان تذکر و نسیان است. [۸] البته در فقه، وقتی از سهو سخن گفته میشود، نسیان را هم دربر میگیرد، چه آنکه کاربرد سهو، معمولا در برابر عمد است؛ یعنی جایی که فرد متذکر است و با توجه و تذکر عملی را انجام میدهد یا ترک میکند؛ بر خلاف سهو که منشأ فعل یا ترک عمل، غفلت یا فراموشی است.[۹]
تفاوت با شک
تفاوت سهو با شک نیز روشن است. شک عبارت است از تساوی دو طرف احتمال. منشأ تردد و تساوی احتمال میتواند سهو و نسیان باشد. بنابر این، سهو از اسباب شک است؛ بدین جهت ـ از باب نامیدن مسبّب به اسم سبب ـ سهو بر شک نیز اطلاق شده است؛ [۱۰] به عنوان مثال، مراد از سهو در این سخن: "با غلبه ظن، حکمی برای سهو نیست" شک است؛ [۱۱] چنان که مراد از آن در این جمله: "در صورت کثرت سهو حکمی برای آن نیست" یا شک است و یا اعم از سهو و شک. [۱۲] از احکام عنوان یاد شده در باب صلات سخن گفتهاند.[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد (فراهیدی)، کتاب العین، ج۴، ص۷۱؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۶، ص۱۹۴؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۴۰۶؛ ابن سیده، المحکم والمحیط الاعظم، ج۴، ص۴۰۶.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.
- ↑ روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.
- ↑ خویی، المستند فی شرح العروة الوثقی، ج۷، ص۴۹.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۶۱۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۵۰۵.
- ↑ مهدوی ارزگانی، عبدالله، شیعه و سهوالنبی، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۸۵.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۱۰۴
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، صفحه ۵۵۹-۵۶۰.
- ↑ مستند العروة (الصلاة)، ج۷، ص:۴۹
- ↑ إرشاد الأذهان، ج۱، ص:۲۶۸
- ↑ الروضة البهیة، ج۱، ص:۷۲۱ ـ ۷۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۲، ص:۴۱۶ ـ ۴۱۸
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، صفحه ۵۵۹-۵۶۰.