{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حکم بن ابی العاص در قرآن]] - [[حکم بن ابی العاص در تاریخ اسلامی]] - [[حکم بن ابی العاص در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }}
#تغییر_مسیر [[حکم بن ابیعاص بن امیه]]
== مقدمه ==
نام و [[نسب]] او [[حکم بن ابی العاص بن أمیة بن عبدشمس بن عبد مناف]] و از [[طایفه]] [[بنی امیه]] و عموی [[عثمان بن عفان]] ([[خلیفه سوم]]) است. مادرش، [[رقیه]]، دختر [[حارث بن عبید]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵.</ref> و [[حکم]] [[پدر]] [[مروان بن حکم]] است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref>. او [[اهل حجاز]] بود<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref> و برای او بیست پسر و هشت دختر [[نقل]] شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>.
او از جمله کسانی بود که در [[روز]] [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، ص۲۹۱.</ref> و به [[مدینه]] آمد و در آنجا ساکن شد <ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱.</ref>. مخالفتهای او با [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نه تنها [[قبل از ظهور اسلام]] بود بلکه پس از مسلمان شدنش هم از این کار دست برنداشت تا حدی که [[رسول خدا]] {{صل}} او را به همراه پسرش، [[مروان]]، به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲ ص۹۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>.
[[دشمنی]] [[بنی امیه]] با [[پیامبر]] {{صل}} و خاندانش ویژه او نبود بلکه همه بنی امیه چنین بودند و رسول خدا {{صل}} بارها او را [[نفرین]] کرد<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۶؛ الایضاح، فضل بن شاذان، ص۹۰-۸۸.</ref>. او قبل از [[اسلام]] و پس از آن تا [[زمان]] [[خلافت عثمانی]] مردی [[پست]] و دور افتاده از [[اجتماع]] بود و [[مردم]] فقط گاهی که میخواستند [[بیضه]] گوسفندان خود را بکشند به او مراجعه میکردند<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۱-۲۴۲.</ref>.
یک نمونه از مخالفتهای او با پیامبر اسلام {{صل}} این بود که وقتی مروان بن حکم به [[حویطب]] گفت: "پیر مرد! به حدی در مسلمان شدن کندی کردی و آن را به تأخیر انداختی که [[جوانها]] از تو پیشی گرفتند"، حویطب به او گفت: "[[پناه]] بر [[خدا]]! بارها [[تصمیم]] گرفتم که [[مسلمان]] شوم ولی پدرت [[حکم]] مانع میشد و به من میگفت: میخواهی [[شرف]] و [[دین]] اجدادی خود را واگذاری و تابع دین جدیدی شوی؟" در این حال [[مروان]] از گفته خود پشیمان شد<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۲ و ۲۴۷.</ref>.<ref>[[رحمان فتاحزاده|فتاحزاده، رحمان]]، [[حکم بن ابی العاص - فتاحزاده (مقاله)|مقاله «حکم بن ابی العاص»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۰-۴۰۱.</ref>
== حکم بن ابی العاص و [[آزار]] [[رسول خدا]] {{صل}} ==