سبک زندگی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==آثار منفی ترشرویی== | ==آثار منفی ترشرویی== | ||
ترشرویی موجب از بین رفتن [[حسنه]] و [[روحیه]] [[همکاری]] میشود. این افراد همیشه [[احساس]] [[تنهایی]] میکنند و در [[انزوا]] و دور از [[اجتماع]] به سر میبرند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 140.</ref> | ترشرویی موجب از بین رفتن [[حسنه]] و [[روحیه]] [[همکاری]] میشود. این افراد همیشه [[احساس]] [[تنهایی]] میکنند و در [[انزوا]] و دور از [[اجتماع]] به سر میبرند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 140.</ref> | ||
==[[مضر]] برای [[دین]]== | |||
از نظر [[اسلام]] معیار در [[روابط انسانها]] [[دین]] است. اگر کسی برای دین [[انسان]] ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از [[حضرت اباعبدالله]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او [[اعتماد]] نکن و به صحبت با او [[رغبت]] نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از [[خدا]] باشد نابود و [[عاقبت]] آن بد است<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>. | |||
از [[پیامبر اسلام]] سؤال شد: کدام همنشین بهتر است؟ حضرت برای [[دوست]] و همنشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: [[همنشینی]] خوب است که: | |||
#دیدن او شما را به [[یاد خدا]] بیندازد: {{متن حدیث|مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللَّهِ رُؤْيَتُهُ}}<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>. | |||
#[[سخن]] او بر دانشتان بیفزاید: {{متن حدیث|وَ زَادَكُمْ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ}}<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>؛ | |||
#عمل او شما را به [[آخرت]] علاقهمند سازد: {{متن حدیث|وَ ذَكَّرَكُمْ بِالْآخِرَةِ عَمَلُهُ}}<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>. | |||
اگر همنشین، [[انسان]] را از یاد خدا [[غافل]] بسازد و برای دین و دنیای انسان فایدهای نداشته باشد، باید از وی [[پرهیز]] نمود که از مار خطرناکتر است.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 165-166.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
میزان ارتباط
متأسفانه یکی از اموری که در جامعه ما چندان مهم نیست، فرصت و وقت است. ما برای وقت خود و دیگران کمتر اهمیت میدهیم، در حالی که در دنیا هیچ چیزی با ارزشتر و گرانبهاتر از وقت برای انسان نیست. در حدیثی آمده است که در قیامت، انسان قادم از قدم بر نمیدارد مگر این که چهار چیز از او سؤال میشود: اولین سؤال از عمر انسان است که در چه راهی آن را مصرف کرده است؛ در راه اطاعت خدا یا در راه معصیت و نافرمانی از دستورهای الهی[۱].
بیتردید دیدار از دوستان و آشنایان، اثر مطلوبی در ایجاد و استحکام ارتباط دارد. رسول خدا(ص) فرمود: زیارت (دیدار از دوستان و آشنایان) محبت و دوستی را در دل انسان میکارد: « الزِّيَارَةُ تنبي الْمَوَدَّةَ»[۲] دید و بازدید نباید به افراط یا تفریط کشیده شود؛ مثلاً اگر شخصی بدون دلیلی هر روز به دیدن دوست خود برود این امر موجب میشود تا محبت از میان آنها برود و آهسته آهسته دوست عزیزش از او رنجیده خاطر گشته، متنفر شود.
در حدیث نبوی آمده است: شما با نزدیکان خود صله رحم نمایید، اما همسایه ایشان مشوید که همسایگی موجب پدید آمدن کینهها در میان شما میگردد: « صَلُّوا قراباتكم وَ لَا تجاوروهم فَإِنِ الْجِوَارِ يُورِثُ بَيْنَكُمْ الضَّغَائِنَ »[۳].
برای این که دید و بازدید ملالآور نگردد[۴] بهتر است انسان جانب اعتدال را گرفته، گاهگاهی به دوستانش سر بزند که این امر موجب ازدیاد محبت میشود. پیامبر اسلام میفرماید: « زُرْ غِبّاً تَزِدْ حُبّاً »[۵]؛ همدیگر را یک روز در میان و به صورت متناوب زیارت کنید که این امر محبت را زیاد میکند.
از اموری که در این خصوص مطرح است، رعایت حال دیگران میباشد، به این معنا که باید مخاطبشناس باشیم و بدانیم که او از نشستن ما راضی است یا خیر؟ برای مثال، با وجود این که عیادت از بیمار ثواب دارد، اما در روایات سفارش شده است که در کنار بیمار زیاد ننشینید، مگر این که بیمار بخواهد تا در کنارشان بنشینید [۶]. افراد دیگری نیز اگر کار داشته باشند و با مراوده زیاد وقتشان ضایع شود همین حکم بیمار را دارند و رعایت حال آنان نیز ضروری است.
بنابراین انسان باید در میزان ارتباط حد اعتدال را رعایت و از افراط و تفریط پرهیز کند.
در اسلام سفارش شده رابطه صمیمی و دینی خود را در هر صورت ادامه بدهیم و به استحکام آن بیندیشیم؛ اگر به هم دیگر دسترسی داریم به دیدن هم برویم و چنان چه دور از هم هستیم، با مکاتبه و فرستادن نامه این پیوند را حفظ کنیم. از امام صادق(ع) نقل شده است: پیوند بین برادران در حضور بازدید از هم دیگر است و در سفر با نامهنگاری صورت میگیرد: «التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّرَاسُلُ»[۷]. در حدیث نبوی آمده است که جواب نامه مانند جواب سلام واجب است: « إِنَّ لِجَوَابِ الْكِتَابِ حَقّاً كردّ السَّلَامُ »[۸]؛ امام صادق(ع) فرمود: دادن جواب نامه مانند جواب سلام واجب است: «رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ»[۹]؛ اگر در گذشته جز فرستادن نامه وسیله ارتباطی دیگر نبود، امروزه با وسایل ارتباطی پیشرفته، از قبیل پست الکترونیک، تلفن، دورنگار، ارسال پیام کوتاه، چت (گفتوگو از طریق رایانه) و... رابطهای سالم به آسانی میسور است و با رعایت اصول روابط کارآمد، انسان میتواند رابطه صمیمی با افراد جامعه برقرار کند.[۱۰]
طعنه زدن
یکی از عواملی که میتواند روابط اجتماعی را به هم بزند زخم زبان و طعنه زدن است. امروزه مردم بدون توجه به آبروی کسی به هم دیگر زخم زبان میزنند که این امر باعث از بین رفتن ارتباطها میشود. از سویی طعنه زننده محبوبیت خود را در جامعه از دست میدهد و مردم به راحتی با او ارتباط برقرار نمیکنند و از وی فاصله میگیرند تا از شرش در امان بمانند. از طرف دیگر آبروی شخص طعنه و زخم زبان خورده تا حدودی به خطر میافتد و عدهای باور میکنند که او چنین فردی بوده است؛ لذا از وی دوری میکنند.
قرآن کریم با این عادت ناپسند آشکارا مخالفت کرده است: ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ﴾[۱۱]، مسلمانان نباید به همدیگر لقب زشت از قبیل فاسق، سفیه و امثال آن بدهند. مؤمن شایسته کسی است که از او به نیکی یاد گردد و به وی طعنه و برچسب زده نشود[۱۲].[۱۳]
پیامدهای منفی طعنه زدن
طعنه و کنایه زدن موجب از بین رفتن اعتماد، روابط حسنه و همبستگی افراد جامعه میشود. این امر بین افراد دشمنی ایجاد میکند و آبروی مؤمنان را به خطر میاندازد. همچنین خاطر وجدان افراد طعنه خورده را جریحهدار میکند.[۱۴]
ترشرویی و بیاعتمادی
بیاعتنایی نیز موجب میشود محبت و صمیمیت از بین برود و روابط اجتماعی شکل نگیرد؛ زیرا ترشرویی به دیگران باعث فاصله گرفتن مخاطبان و کم شدن انس و محبت آنها با فرد بیاعتنا میشود. از این رو، دلیلی وجود ندارد که مخاطب، ارتباط خود را با فرد ترشرو ادامه دهد و اگر به دلیل حل مشکل خود نیز مجبور به ارتباط باشد، ظاهری و مقطعی خواهد بود. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان میفرماید: ﴿عَبَسَ وَتَوَلَّى أَن جَاءَهُ الأَعْمَى وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى ﴾[۱۵] در این آیات، فرد ترشرو و بیاعتنا نکوهش شده است.
در حدیث نبوی آمده است: خداوند کسی را که در مقابل برادرش ترشرو و عبوس باشد، دشمن میدارد[۱۶].[۱۷]
آثار منفی ترشرویی
ترشرویی موجب از بین رفتن حسنه و روحیه همکاری میشود. این افراد همیشه احساس تنهایی میکنند و در انزوا و دور از اجتماع به سر میبرند.[۱۸]
مضر برای دین
از نظر اسلام معیار در روابط انسانها دین است. اگر کسی برای دین انسان ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از حضرت اباعبدالله(ع) روایت شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او اعتماد نکن و به صحبت با او رغبت نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از خدا باشد نابود و عاقبت آن بد است[۱۹].
از پیامبر اسلام سؤال شد: کدام همنشین بهتر است؟ حضرت برای دوست و همنشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: همنشینی خوب است که:
- دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد: «مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللَّهِ رُؤْيَتُهُ»[۲۰].
- سخن او بر دانشتان بیفزاید: «وَ زَادَكُمْ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ»[۲۱]؛
- عمل او شما را به آخرت علاقهمند سازد: «وَ ذَكَّرَكُمْ بِالْآخِرَةِ عَمَلُهُ»[۲۲].
اگر همنشین، انسان را از یاد خدا غافل بسازد و برای دین و دنیای انسان فایدهای نداشته باشد، باید از وی پرهیز نمود که از مار خطرناکتر است.[۲۳]
منابع
پانویس
- ↑ اشاره به حدیثی دارد که از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است: «لَا تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»؛ (چهل حدیث، رسولی محلاتی، ج۱، ص۲۵۹. به نقل از: خصال صدوق، ج۱، ص۲۵۳).
- ↑ میزان الحکمه، ح۷۹۳۹.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۸۴۳.
- ↑ اشاره به حدیثی دارد که از امام علی(ع) نقل شده است: «إِغْبَابُ الزِّيَارَةِ أَمَانٌ مِنَ الْمَلَالَةِ»؛ (میزان الحکمه، ح۷۹۴۲).
- ↑ میزان الحکمه، ح۷۹۴۱.
- ↑ میزان الحکمه، ح۱۸۸۱۲.
- ↑ اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۱.
- ↑ نهج الفصاحه، ۸۸۰.
- ↑ اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۲.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم ص 57-60.
- ↑ «و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۴۸۲.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 134.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 134.
- ↑ «روی ترش کرد و رخ بگردانید، که آن نابینا نزد وی آمد، و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد، یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند» سوره عبس، آیه ۱-۴.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فِي وُجُوهٍ إِخْوَانِهِ»؛ نهج الفصاحه، ح۷۴۰.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 139-140.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 140.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۴۸۴.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۴۸۴.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۴۸۴.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۴۸۴.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 165-166.