حدیث غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۵۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷۳: خط ۷۳:


پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر [[روایات]] و [[احادیث]] از جهت سند چنان نیست که تواتر آن را همه [[مردم]] از عوام و [[خواص]] بدانند<ref>شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]].</ref>
پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر [[روایات]] و [[احادیث]] از جهت سند چنان نیست که تواتر آن را همه [[مردم]] از عوام و [[خواص]] بدانند<ref>شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]].</ref>
== واژه مولی و دلالت بر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ==
1. واژه «[[مولی]]» معانی متعددی دارد؛ اگرچه تعداد هفتاد معنا که [[شهرت]] یافته، اغراق آمیز است. [[علامه امینی]] بیست و هفت معنا برای آن شمرده است که بعضی معانی مثل [[رب]]، عم، ابن عم و ابن، مطمئناً مقصود نیست و بعضی دیگر مثل صاحب و [[همسایه]] در اینجا بی‌معنا و سخیف است. تنها چند معنا مثل [[محب]] و [[ناصر]] و اولی بالشیء و [[سید]] و [[متصرف]] فی الامر و متولی الامر می‌توانند مقصود باشند<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۳۷۰ – ۳۶۲.</ref>.
مسلماً [[رسول خدا]]{{صل}} در آن بیابان گرم، ده‌ها هزار نفر را جمع نکرد تا برای آنان سخن مبهم و مجمل بگوید؛ بلکه موقعیت به گونه‌ای بود که تمامی شنوندگان، مقصود [[پیامبر]] را دریافتند. آیا معنا دارد [[پیامبری]] که {{متن حدیث|أَفصَحُ مَن نَطَقَ بالضَّادِ}} است، برای این جمع عظیم به گونه‌ای سخن گوید که معنای آن روشن نباشد؟ بنابراین مسلماً [[کلام]] ایشان دارای معنای خاص و روشنی بوده است.
به [[اعتقاد]] ما «[[مولی]]» در [[واقعه غدیر]] به معنای «[[زعیم]]» و «شایسته‌تر برای [[تصرف]]» (اولی بالامر) بوده و [[رسول الله]]{{صل}} در آن هنگامه شگرف و عظیم و [[جاودانه]]، چیزی جز [[ولایت امام علی]]{{ع}} را بیان نکرده است. به گفته [[علامه امینی]]، معنای [[حقیقی]] مولی، همان اولی بالامر است و این معنا، جامع بین تمامی معانی است<ref>ر.ک: امینی، الغدیر، ج۱، ص۳۸۶ – ۳۷۰.</ref>. به حتم [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نیز همین معنا را [[اراده]] فرموده‌اند؛ حتی اگر این معنا را معنای حقیقی «مولی» ندانیم.
2. در متون کهن - اعم از ادبی و لغوی و [[تفسیری]] - یکی از معانی روشن «مولی»، [[سرپرست]] و شایسته‌تر برای [[تصرف در امور]] و [[زعامت]] و [[امامت]] آمده است. [[ابوعبیده]]، [[معمر بن مثنی]] در [[تفسیر آیه]] ۱۵ [[سوره حدید]] {{متن قرآن|...هِيَ مَوْلَاكُمْ...}}<ref>«پس، امروز از شما و از کافران سربهایی پذیرفته نیست، جایگاهتان آتش (دوزخ) است، همان (دوزخ) یار شماست و این پایانه، بد است» سوره حدید، آیه ۱۵.</ref> نوشته است: {{عربی|يَعْنِي: أَوْلى بِكُمْ}}<ref>ابو عبیده، معمر بن مثنی، مجاز القرآن، ج۲، ص۲۵۴.</ref>. فراء (ادیب و [[مفسر]] بزرگ [[کوفی]]) نیز [[آیه]] را این‌گونه معنا کرده است: {{عربی|هِيَ مَوْلَاكُمْ أَيْ أَوْلى بِكُمْ}}. اخفش و [[زجاج]] و ابن الانباری<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۳۸۶ – ۳۴۵؛ نفحات الازهار، ج۶، ص۸۶-۱۶.</ref> نیز همین را گفته‌اند. همچنین مبرد در تفسیر آیه ۱۱ [[سوره محمد]] {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«این از آن روست که خداوند یاور مؤمنان است» سوره محمد، آیه ۱۱.</ref> نوشته است: {{عربی|الولي و المولى معناهما سواء و هو الحقيق بخلقه المتولي لأمورهم}}<ref>شریف، مرتضی، الشافی فی الامامه، ج۲، ص۲۷۱ به نقل از مبرد.</ref>. راغب [[اصفهانی]] – [[مفسر]]، ادیب و [[قرآن]] پژوه بزرگ [[قرن چهارم]]- نیز نوشته است: «[[ولایت]] به معنای تولیت امر است و ولی و [[مولی]] دو واژه برای این معنا هستند»<ref>راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ص۸۵۵.</ref>. [[ابن اثیر]] در اثر بزرگ و ارجمند خود النهایه که به شرح واژه‌های [[غریب]] پرداخته، در [[تفسیر]] واژه مولی آورده است: لفظ مولی، مکرر در [[حدیث]] آمده است... و به معنای کسی است که تولیت امری را بر عهده گیرد یا بدان [[قیام]] نماید». او [[حدیث غدیر]] منطبق بر این معنا می‌داند و به سخن [[خلیفه دوم]] استناد می‌کند که به [[امام علی]]{{ع}} گفت: {{متن حدیث|أَصْبَحْتَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ‌}}، و آن را به {{متن حدیث|وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ‌}} تفسیر می‌کند<ref>ابن أثیر النهایة فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۸۸.</ref>.
3. قراین - حالی و مقالی - فراوانی دلالت دارند که [[اراده]] معنایی غیر از این، مخالف [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بوده و جای [[اعتراض]] داشته است. این قراین عبارتند از:
#جمع کردن نزدیک به صد هزار نفر در هوای گرم و در بیابانی بی‌آب و علف.
#امر به بازگشتن آنان که گذشته‌اند و رسیدن آنان که عقب‌ترند.
# [[نزول آیات]] اکمال {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و [[تبلیغ]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> حول این واقعه.
# [[اعلان]] [[پیامبر]] به این که به زودی از میان [[مسلمانان]] خواهد رفت. طبیعی است که این سخن، اذهان را به [[اندیشیدن]] درباره مسئله [[جانشینی]] وا می‌دارد.
#اعتراف گرفتن از آنان بر این که پیامبر اولی به مسلمانان است، حتی از خود آنان.
#اضافه کردن {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ‌}}.
# [[عمامه]] گذاردن بر سر [[امام علی]]{{ع}} بعد از [[خطبه]] العمائم تیجان العرب<ref>قضاعی، محمد بن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۷۵، ح۴۷؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. با توجه به اینکه در [[فرهنگ]] [[عرب]]، عمامه تاج شمرده می‌شده و نشان دهنده [[سیادت]] و [[سروری]] بوده است، عمامه نهادن پس از آن خطبه و در آن حال و هوا، تنها به معنای تثبیت [[ولایت]] و [[امامت علی]]{{ع}} می‌تواند باشد.
# [[دستور پیامبر]] به مسلمانان پس از خطبه که بر علی{{ع}} با عنوان «[[امیرالمؤمنین]]» [[سلام]] گویند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۷۶؛ اعلام الوری، ج۱، ص۲۶۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص٣۵٣.</ref>.
#تهنیت بزرگان [[صحابه]] امثال [[عمر]] و [[ابوبکر]] به امام علی{{ع}} پس از این واقعه<ref>{{متن حدیث|كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فِي سَفَرٍ فَنَزَلْنَا بِغَدِيرِ خُمٍّ فنودي فِينَا: الصَّلاَةُ جَامِعَةٌ وَ كُسِحَ لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} تَحْتَ شَجَرَتَيْنِ فَصَلَّي الظُّهْرَ وَ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْه فَقَالَ أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ؟ قَالُوا بَلَى قَالَ أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى. قال: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاه وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ قَالَ فَلَقِيَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ هَنِياءً يَا بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}؛ ([[مسند]] [[ابن حنبل]]، ج۶، ص۴۰۱: [[فضائل الصحابه]]، ج۲، ص۵۹۶ و ص۶۱۰؛ [[المصنف]] لابن أبی [[شیبه]]، ج۷، ص۵۰۳؛ [[البدایة و النهایه]]، ج۵، ص۲۰۹ و ج۷ ص۳۵۰؛ [[تاریخ مدینة دمشق]]، ج۴۲، ص۲۲۰ و ص۲۲۱).</ref>.
# [[شعر]] [[حسان بن ثابت]] که با [[الهام]] از [[سخنان پیامبر]] در همان [[مراسم]] سروده و در ضمن آن آورده است: {{متن حدیث|فَقَالَ لَهُ قُمْ يَا عَلِيُّ فَإِنَّنِي‌ رَضِيتُكَ مِنْ بَعْدِي إِمَاماً وَ هَادِياً}}<ref>خوارزمی، المناقب، ص۱۳۵.</ref>.
# [[نزول عذاب]] بر شخص تیره بختی که بر «[[نصب]]» [[امام علی]]{{ع}} خرده گرفت و خواست که اگر این امر از جانب [[خدا]] است، [[عذاب]] بر او نازل شود<ref>{{متن حدیث|قوله تعالى: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ}}. قيل: إن السائل هنا هو الحارث بن النعمان الفهري. و ذلك أنه لما بلغه قول النبي{{صل}} في علي - رضي الله عنه – {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} ركب ناقته فجاء حتى أناخ راحلته بالأبطح، ثم قال: يا محمد! أمرتنا عن الله أن نشهد أن لا إله إلا الله و أنك رسول الله، فقبلناه منك، و أن نصلي خمساً، فقبلناه منك، و نزكي أموالنا، فقبلناه منك، و أن نصوم شهر رمضان في كل عام، فقبلناه منك، و أن نحج، فقبلناه منك. ثم لم ترض بهذا حتى فضلت ابن عمك علينا! أفهذا شيء منك أم من الله؟! فقال النبي{{صل}}: و الله الذي لا إله إلا هو ما هو إلا من الله. فولى الحارث و هو يقول: {{متن قرآن|اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} فو الله ما وصل إلى ناقته حتى رماه الله بحجر، فوقع على دماغه، فخرج من دبره فقتله! فنزلت: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ}} واقع الآية}}. (تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۷۸؛ حلبی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۲۷۴).</ref>.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۰۵.</ref>


== تقطیع در حدیث غدیر ==
== تقطیع در حدیث غدیر ==
۱۱۲٬۹۷۳

ویرایش