بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
به [[باور]] [[مسلمانان]]، [[پیامبر گرامی]] {{صل}} [[اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] است. [[پیامبر گرامی]] {{صل}}، افزون بر | به [[باور]] [[مسلمانان]]، [[پیامبر گرامی]] {{صل}} [[اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] است. [[پیامبر گرامی]] {{صل}}، افزون بر ابلاغ وحی، آن را برای [[مردم]] [[تفسیر]] میکرد و در این کار بری از [[اشتباه]] و [[خطا]] بود و [[مردم]] نیز [[مکلف]] به [[اطاعت]] او بودند: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. افزون بر این، [[رفتار]] [[پیامبر]] {{صل}} نیز معصومانی تلقی میشد: {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست؛ سوره احزاب، آیه۲۱.</ref>. | ||
علاوه بر اینها [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، بر [[مسلمانان]] نوعی صاحب اختیاری و [[سرپرستی]] داشت: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سوره احزاب، آیه۶.</ref>. آن گرامی، همچنین نسبت به [[مردم]]، دارای [[ولایت]] است و [[مرجع]] نهایی هرگونه [[اختلاف]] میان [[مردم]] اوست. | علاوه بر اینها [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، بر [[مسلمانان]] نوعی صاحب اختیاری و [[سرپرستی]] داشت: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سوره احزاب، آیه۶.</ref>. آن گرامی، همچنین نسبت به [[مردم]]، دارای [[ولایت]] است و [[مرجع]] نهایی هرگونه [[اختلاف]] میان [[مردم]] اوست. منصب سومی که [[پیامبر اکرم]] رسماً داشت [[ریاست عامه]] بود. او سایس [[مسلمین]] بود. | ||
در این زمینه گفته شده است: "... [[رسول الله]] {{صل}} مجری [[قانون]] بود... اینجاست که | در این زمینه گفته شده است: "... [[رسول الله]] {{صل}} مجری [[قانون]] بود... اینجاست که تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره لازم میآید و جزئی از [[ولایت]] است". | ||
[[پیامبر اکرم]] در طول سالهای [[رهبری]]، [[حاکم]] برای [[قبایل]] [[منصوب]] میکردند، قضاتی [[منصوب]] میکردند. در صورت [[لزوم]] [[اجرای حد]] میفرمودند و میان ایشان و سایر [[قبایل]] عهدنامههایی منعقد میشد. منابع طبیعی را مطابق ضوابطی به [[مردم]] واگذار مینمودند برای دریافت مالیاتهای [[اسلامی]] تشکیلات منظمی فراهم شده بود. | [[پیامبر اکرم]] در طول سالهای [[رهبری]]، [[حاکم]] برای [[قبایل]] [[منصوب]] میکردند، قضاتی [[منصوب]] میکردند. در صورت [[لزوم]] [[اجرای حد]] میفرمودند و میان ایشان و سایر [[قبایل]] عهدنامههایی منعقد میشد. منابع طبیعی را مطابق ضوابطی به [[مردم]] واگذار مینمودند برای دریافت مالیاتهای [[اسلامی]] تشکیلات منظمی فراهم شده بود. تشکیل حکومت از جانب [[پیامبر]]، تنها یک ضرورت اجتماعی و یا [[اجابت]] تقاضای [[مردم]] نبود، بلکه به [[وظیفه]] [[دینی]] او مرتبط میشد. در [[اسلام]] دستوراتی وجود دارد که عمل به آنها اجتناب ناپذیر است و بدون وجود یک حکومت صالح، عملاً قابل اجرا نیست. منابع [[مالی]] که [[قرآن]] در [[اختیار]] [[پیامبر]] گذارده است، به طور [[قطع]] مربوط به [[شأن]] [[رسالت]] نیست بلکه به [[ریاست عامه]] آن حضرت برمیگردد. | ||
یکی از اندیشمندان معاصر در این زمینه گفته است: "پس هر کس [[گمان]] کند [[دین]] از [[سیاست]] جداست نه [[دین]] را شناخته و نه [[سیاست]] را. [[سیاست]] [[اسلام]] در عبادتش و مدغم است و عبادتش در سیاستش. [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[پیامبر]] {{صل}} آنقدر که در [[حکومت]] و [[سیاست]] [[احکام]] دارند، در سایر چیزها ندارند". | یکی از اندیشمندان معاصر در این زمینه گفته است: "پس هر کس [[گمان]] کند [[دین]] از [[سیاست]] جداست نه [[دین]] را شناخته و نه [[سیاست]] را. [[سیاست]] [[اسلام]] در عبادتش و مدغم است و عبادتش در سیاستش. [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[پیامبر]] {{صل}} آنقدر که در [[حکومت]] و [[سیاست]] [[احکام]] دارند، در سایر چیزها ندارند". | ||
پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، دیگر [[پیامبری]] نخواهد آمد، اما [[پیامبر]]، دارای دو | پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، دیگر [[پیامبری]] نخواهد آمد، اما [[پیامبر]]، دارای دو منصب دیگر نیز بود: اول [[تفسیر]] کردن خطاناپذیر [[دین]] و دیگر آنکه [[پیامبر]] [[صاحب ولایت]] بود. | ||
با | با رحلت [[پیامبر گرامی]] {{صل}} این سؤال به صورت جدی رخ نمود که [[تکلیف]] در [[مسئولیت]] دیگر [[پیامبر]] چه میشود؟ در پاسخ به این سؤال، دو دیدگاه کلی شکل گرفت: دیدگاه نخست، [[وحی]] [[قرآن]] و بیان [[پیامبر]] را کافی میدانست. دیدگاه دوم بر این [[عقیده]] بود که [[پیامبر]] جانشینانی دارد که آن دو منصب را عهده دارند<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)| معارف اسلامی ج۲]]، ص۸۵ ـ ۹۰.</ref>. | ||
==[[وراثت علم از پیامبر خاتم]]== | ==[[وراثت علم از پیامبر خاتم]]== |