آتشزدن خانه حضرت فاطمه در کلام اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
، ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳←پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پاسخ) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''نکته نخست''': این ادعا که منازل آن عصر دارای در نبوده، هیچ مستند [[تاریخی]] و [[روایی]] ندارد، کسی هم تا کنون برای این ادعا دلیلی ارائه نداده است. علاوه آنکه معقول نیست در ارتباط با عصری که سخن از درهای مستحکمی چون در [[قلعه خیبر]] یا در قلعه بنینظیر و [[بنیقریظه]] است، چنین ادعا کرد که در آن [[روزگار]] تنها از پرده به عنوان در استفاده میشد. آیا میتوان [[باور]] کرد «باب [[جبرئیل]]» یا [[قصه]]{{متن حدیث|سَدَّ الْأَبْوَابَ}} تنها یک پرده بوده و درواقع از در خبری نبوده است؟ آیا همین حرف را نسبت به در [[کعبه]] که در آن [[زمان]] وجود داشت میتوان پذیرفت؟ آیا پرده میتواند از ورود و خروج حیواناتی چون سگ و گربه جلوگیری کند؟! | '''نکته نخست''': این ادعا که منازل آن عصر دارای در نبوده، هیچ مستند [[تاریخی]] و [[روایی]] ندارد، کسی هم تا کنون برای این ادعا دلیلی ارائه نداده است. علاوه آنکه معقول نیست در ارتباط با عصری که سخن از درهای مستحکمی چون در [[قلعه خیبر]] یا در قلعه بنینظیر و [[بنیقریظه]] است، چنین ادعا کرد که در آن [[روزگار]] تنها از پرده به عنوان در استفاده میشد. آیا میتوان [[باور]] کرد «باب [[جبرئیل]]» یا [[قصه]]{{متن حدیث|سَدَّ الْأَبْوَابَ}} تنها یک پرده بوده و درواقع از در خبری نبوده است؟ آیا همین حرف را نسبت به در [[کعبه]] که در آن [[زمان]] وجود داشت میتوان پذیرفت؟ آیا پرده میتواند از ورود و خروج حیواناتی چون سگ و گربه جلوگیری کند؟! | ||
بر اساس [[گواهی]] [[تاریخ]]، [[مردم مدینه]] پیش از [[هجرت پیامبر]]، دائم گرفتار [[جنگهای داخلی]] بودند تا جایی که حتی شبها در وقت [[استراحت]]، [[سلاح]] [[جنگی]] را از خود دور نمیکردند، تا اینکه [[خداوند]] با [[بعثت پیامبر]]{{صل}} بر آنان [[منت]] نهاد و [[صلح]] و [[آشتی]] را میانشان به ارمغان آورد | |||
حال با توجه به چنین وضعیتی، آیا باور کردنی است مردمانی که دائم حتی در وقت [[خواب]] از [[آزار]] [[همسایه]] خویش در [[امان]] نیستند، برای خانههایشان در نگذارند و تنها به پرده اکتفا کنند؟! | بر اساس [[گواهی]] [[تاریخ]]، [[مردم مدینه]] پیش از [[هجرت پیامبر]]، دائم گرفتار [[جنگهای داخلی]] بودند تا جایی که حتی شبها در وقت [[استراحت]]، [[سلاح]] [[جنگی]] را از خود دور نمیکردند، تا اینکه [[خداوند]] با [[بعثت پیامبر]]{{صل}} بر آنان [[منت]] نهاد و [[صلح]] و [[آشتی]] را میانشان به ارمغان آورد<ref>اعلامالوری، ج۱، ص۱۳۶ به بعد؛ بحارالانوار، ج۱۹، ص۸ به بعد.</ref>. حال با توجه به چنین وضعیتی، آیا باور کردنی است مردمانی که دائم حتی در وقت [[خواب]] از [[آزار]] [[همسایه]] خویش در [[امان]] نیستند، برای خانههایشان در نگذارند و تنها به پرده اکتفا کنند؟! | ||
'''نکته دوم''': آنچه از [[روایات]] و شواهد تاریخی استفاده میشود درست به عکس است. [[مورخ]] معاصر سیدجعفر [[مرتضی]] عاملی در کتاب مأساه الزهراء<ref>مأساه الزهراء، ج۲، ۲۴۰ _ ۴۴۲.</ref> به دهها [[روایت]] از این دست استناد کرده که به روشنی بیانگر آن است منازل در آن زمان از درهایی نظیر دربهای امروزی برخوردار بوده است. در ادامه به برخی از آن روایات اشاره میشود: | '''نکته دوم''': آنچه از [[روایات]] و شواهد تاریخی استفاده میشود درست به عکس است. [[مورخ]] معاصر سیدجعفر [[مرتضی]] عاملی در کتاب مأساه الزهراء<ref>مأساه الزهراء، ج۲، ۲۴۰ _ ۴۴۲.</ref> به دهها [[روایت]] از این دست استناد کرده که به روشنی بیانگر آن است منازل در آن زمان از درهایی نظیر دربهای امروزی برخوردار بوده است. در ادامه به برخی از آن روایات اشاره میشود: | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
#تعابیری مانند {{عربی|الإجابة من وراء الباب}}<ref>ر.ک: الهدایةالکبری، ص۴۰۷؛ مأساه الزهراء، ج۱، ۳۱۸، ج۲، ص۵۹، ۱۸۰ و ۱۸۸.</ref> (پاسخ از آن سوی در)، {{عربی|وضع اليد على الباب فدفعه}}<ref>الکافی، ج۵، ص۵۲۸؛ مأساه الزهراء، ۲، ص۲۶۴.</ref> (هل دادن در با دست و باز کردن آن) و {{عربی|الباب المقفل}}<ref>ر.ک: الصراطالمستقیم، ج۳، ص۱۱۳؛ مأساه الزهراء، ج۲، ص۲۷۳.</ref> (در قفل شده)، از جمله واژههایی هستند که در [[روایات]] مرتبط با آن [[روزگار]]، وارد شده و هیچ تناسبی با پرده و مانند آن ندارد. | #تعابیری مانند {{عربی|الإجابة من وراء الباب}}<ref>ر.ک: الهدایةالکبری، ص۴۰۷؛ مأساه الزهراء، ج۱، ۳۱۸، ج۲، ص۵۹، ۱۸۰ و ۱۸۸.</ref> (پاسخ از آن سوی در)، {{عربی|وضع اليد على الباب فدفعه}}<ref>الکافی، ج۵، ص۵۲۸؛ مأساه الزهراء، ۲، ص۲۶۴.</ref> (هل دادن در با دست و باز کردن آن) و {{عربی|الباب المقفل}}<ref>ر.ک: الصراطالمستقیم، ج۳، ص۱۱۳؛ مأساه الزهراء، ج۲، ص۲۷۳.</ref> (در قفل شده)، از جمله واژههایی هستند که در [[روایات]] مرتبط با آن [[روزگار]]، وارد شده و هیچ تناسبی با پرده و مانند آن ندارد. | ||
#از [[احادیث]] به روشنی استفاده میشود که نه تنها منازل [[مکه]] و [[مدینه]] در آن روزگار دارای در بود بلکه دارای قفل و کلید نیز بوده است. | #از [[احادیث]] به روشنی استفاده میشود که نه تنها منازل [[مکه]] و [[مدینه]] در آن روزگار دارای در بود بلکه دارای قفل و کلید نیز بوده است. | ||
«[[دکین بن سعید المزنی]]» میگوید: «نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفتیم و از او درخواست طعام نمودیم، فرمود: ای [[عمر]]! برو به آنها [[غذا]] بده، سپس میگوید: {{عربی|فارتقى بنا إلى علية فأخذ المفتاح من حجزته، ففتح}}؛ پس با ما برخاست و به سوی خانهاش رفتیم، پس کلید را از دامنش درآورد و در را باز کرد.»..<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۷۴؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۷.</ref>. برابر نقل مرحوم [[ثقه الاسلام کلینی]]، هنگامی که [[قریش]] تصمیم به [[قتل پیامبر]]{{صل}} گرفتند، [[ابوطالب]] به فرزندش علی{{ع}} گفت: پسرم، نزد عمویت «[[ابولهب]]» برو و در خانهاش را بزن، اگر در را باز کرد داخل شو و اگر باز نکرد، آن را بشکن و داخل شو و به او بگو: پدرم برایت پیغام داد: مردی که عمویش زنده است [[ذلیل]] نخواهد شد<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۷. ۲</ref>. تعبیر به «در زدن و شکستن» به روشنی گویای این [[واقعیت]] است که جنس آن نمیتواند از نوع پارچه و پرده باشد. | «[[دکین بن سعید المزنی]]» میگوید: «نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفتیم و از او درخواست طعام نمودیم، فرمود: ای [[عمر]]! برو به آنها [[غذا]] بده، سپس میگوید: {{عربی|فارتقى بنا إلى علية فأخذ المفتاح من حجزته، ففتح}}؛ پس با ما برخاست و به سوی خانهاش رفتیم، پس کلید را از دامنش درآورد و در را باز کرد.»..<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۷۴؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۷.</ref>. برابر نقل مرحوم [[ثقه الاسلام کلینی]]، هنگامی که [[قریش]] تصمیم به [[قتل پیامبر]]{{صل}} گرفتند، [[ابوطالب]] به فرزندش علی{{ع}} گفت: پسرم، نزد عمویت «[[ابولهب]]» برو و در خانهاش را بزن، اگر در را باز کرد داخل شو و اگر باز نکرد، آن را بشکن و داخل شو و به او بگو: پدرم برایت پیغام داد: مردی که عمویش زنده است [[ذلیل]] نخواهد شد<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۷. ۲.</ref>. تعبیر به «در زدن و شکستن» به روشنی گویای این [[واقعیت]] است که جنس آن نمیتواند از نوع پارچه و پرده باشد. | ||
'''نکته سوم''': اگر به فرض، [[باور]] کنیم که در آن [[زمان]]، [[خانهها]] دارای در نبوده است [[تاریخ]] را چه کنیم؟! [[تاریخی]] که به روشنی [[هجوم]] به [[بیت]] [[فاطمه]]{{س}} و [[تهدید]] به [[آتش]] زدن آن و حتی ضرب و [[جرح]] آن حضرت را گزارش کردهاند<ref>مصادری که این اخبار را گزارش کردند پیش از این، در پاسخ به شبهه «عدم دفاع امیرمؤمنان{{ع}} از همسرش» از همین کتاب آمده است.</ref> که در این جا به یکی دو مورد اشاره میشود. | '''نکته سوم''': اگر به فرض، [[باور]] کنیم که در آن [[زمان]]، [[خانهها]] دارای در نبوده است [[تاریخ]] را چه کنیم؟! [[تاریخی]] که به روشنی [[هجوم]] به [[بیت]] [[فاطمه]]{{س}} و [[تهدید]] به [[آتش]] زدن آن و حتی ضرب و [[جرح]] آن حضرت را گزارش کردهاند<ref>مصادری که این اخبار را گزارش کردند پیش از این، در پاسخ به شبهه «عدم دفاع امیرمؤمنان{{ع}} از همسرش» از همین کتاب آمده است.</ref> که در این جا به یکی دو مورد اشاره میشود. | ||
[[بلاذری]] (م (۲۷۰) - از [[دانشمندان اهل سنت]] - مینویسد: | |||
«[[ابوبکر]] به دنبال علی{{ع}} فرستاد تا [[بیعت]] کند ولی علی{{ع}} از بیعت با وی [[امتناع]] ورزید. آنگاه میافزاید: {{عربی|فجاء عمرو معه فتيلة فتلقته فاطمة على الباب. فقالت فاطمة: يابن الخطّاب! أتراك محرّقاً على بابي؟ قال: نعم و ذلك أقوى فيما جاء به أبوك}}؛ آنگاه [[عمر]] با فتیلهای (آتشزا) حرکت کرد و با [[فاطمه]]{{س}} در مقابل در [[خانه]] روبهرو شد. فاطمه{{س}} گفت: ای فرزند خطّاب! آیا درصدد [[آتش زدن خانه]] من هستی؟ عمر پاسخ داد: آری! زیرا این کار کمک به کاری است که پدرت برای آن [[مبعوث]] شده است»<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.</ref>. | [[بلاذری]] (م (۲۷۰) - از [[دانشمندان اهل سنت]] - مینویسد: «[[ابوبکر]] به دنبال علی{{ع}} فرستاد تا [[بیعت]] کند ولی علی{{ع}} از بیعت با وی [[امتناع]] ورزید. آنگاه میافزاید: {{عربی|فجاء عمرو معه فتيلة فتلقته فاطمة على الباب. فقالت فاطمة: يابن الخطّاب! أتراك محرّقاً على بابي؟ قال: نعم و ذلك أقوى فيما جاء به أبوك}}؛ آنگاه [[عمر]] با فتیلهای (آتشزا) حرکت کرد و با [[فاطمه]]{{س}} در مقابل در [[خانه]] روبهرو شد. فاطمه{{س}} گفت: ای فرزند خطّاب! آیا درصدد [[آتش زدن خانه]] من هستی؟ عمر پاسخ داد: آری! زیرا این کار کمک به کاری است که پدرت برای آن [[مبعوث]] شده است»<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.</ref>. | ||
[[ابن حجر عسقلانی]] نیز در [[لسان المیزان (کتاب)|لسان المیزان]] مینویسد: {{عربی|إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن}}؛ «عمر با لگد بر فاطمه زد به گونهای که آن حضرت فرزندش [[محسن]] را سقط کرد»<ref>السانالمیزان، ج۱، ص۲۶۸.</ref>. | [[ابن حجر عسقلانی]] نیز در [[لسان المیزان (کتاب)|لسان المیزان]] مینویسد: {{عربی|إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن}}؛ «عمر با لگد بر فاطمه زد به گونهای که آن حضرت فرزندش [[محسن]] را سقط کرد»<ref>السانالمیزان، ج۱، ص۲۶۸.</ref>. | ||
نکته دیگری که میتوان برای [[اثبات]] این مطلب بیان کرد [[کلامی]] است که [[خلیفه اول]] هنگام [[مرگ]] میگفت، بنابر نقل [[طبری]] وی میگفت: [[دوست]] داشتم به [[زور]] وارد [[خانه فاطمه]]{{س}} نمیشدم اگر چه آن را برای [[جنگ]] بسته بود<ref>تاریخالامم والملوک، ج۲، ص۳۵۳. در این عبارت آمده است: {{عربی|وددت أني لم أكن أكشف بيت فاطمة و إن كان أعلن على الحرب}}.</ref>. روشن است اگر خانه حضرت در نداشت، پس چرا [[خلیفه]] چنین تعبیری کرده است؟! | نکته دیگری که میتوان برای [[اثبات]] این مطلب بیان کرد [[کلامی]] است که [[خلیفه اول]] هنگام [[مرگ]] میگفت، بنابر نقل [[طبری]] وی میگفت: [[دوست]] داشتم به [[زور]] وارد [[خانه فاطمه]]{{س}} نمیشدم اگر چه آن را برای [[جنگ]] بسته بود<ref>تاریخالامم والملوک، ج۲، ص۳۵۳. در این عبارت آمده است: {{عربی|وددت أني لم أكن أكشف بيت فاطمة و إن كان أعلن على الحرب}}.</ref>. روشن است اگر خانه حضرت در نداشت، پس چرا [[خلیفه]] چنین تعبیری کرده است؟! | ||
این ادعا که منازل [[مکه]] و [[مدینه]] در [[صدر اسلام]] دارای در چوبی نبودند تا مهاجمان [[بیت]] زهرا{{س}} آن را [[آتش]] بزنند یا آن حضرت را بین در و [[دیوار]] قرار دهند، سخنی [[سست]] و بیپایه است؛ زیرا تمام شواهد و قرائن [[تاریخی]] حکایت از آن دارد که در آن [[زمان]] درهایی از جنس چوب خرما، ساج و غیره متداول بوده است، بلکه برابر [[اسناد]] تاریخی نه تنها [[خانهها]] در آن [[روزگار]] دارای در چوبی بودهاند بلکه قفل و کلید نیز داشتند، گذشته از آنکه گزارشهای [[هجوم]] به بیت زهرا{{س}} و ضرب و [[جرح]] آن حضرت، چیزی نیست که بتوان آن را با یک توهم ساده، از صفحه [[تاریخ]] زدود و با [[فلسفه]] بافی از کنارش گذشت | این ادعا که منازل [[مکه]] و [[مدینه]] در [[صدر اسلام]] دارای در چوبی نبودند تا مهاجمان [[بیت]] زهرا{{س}} آن را [[آتش]] بزنند یا آن حضرت را بین در و [[دیوار]] قرار دهند، سخنی [[سست]] و بیپایه است؛ زیرا تمام شواهد و قرائن [[تاریخی]] حکایت از آن دارد که در آن [[زمان]] درهایی از جنس چوب خرما، ساج و غیره متداول بوده است، بلکه برابر [[اسناد]] تاریخی نه تنها [[خانهها]] در آن [[روزگار]] دارای در چوبی بودهاند بلکه قفل و کلید نیز داشتند، گذشته از آنکه گزارشهای [[هجوم]] به بیت زهرا{{س}} و ضرب و [[جرح]] آن حضرت، چیزی نیست که بتوان آن را با یک توهم ساده، از صفحه [[تاریخ]] زدود و با [[فلسفه]] بافی از کنارش گذشت<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]]، ص ۴۳۳.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |