ابوالعاص بن الربیع در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '“' به '«'
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
جز (جایگزینی متن - '“' به '«')
 
خط ۹: خط ۹:
نامش [[ابوالعاص بن ربیع بن عبدالعزی بن عبد شمس قرشی عبشمی]] است، گرچه درباره اسم او [[اختلاف]] است و درباره او مهشم، هشیم<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۳.</ref>، [[قاسم]]، مقسم<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۶- ۷؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۱۱، ص۶۱۴.</ref>، [[یاسر]]، یاسم<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۶؛ أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۳۷۱.</ref>، [[زبیر]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶.</ref> و لقیط ذکر شده و بیشتر مورخان او را لقیط نامیده‌اند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶.</ref>. گفته شده منظور از این اسم، [[پدر]] و یا عمویش می‌باشد<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱.</ref>. [[کنیه]] او در برخی کتاب‌های [[رجال]]، همچون [[رجال]] کشی، مختلف ذکر شده است.
نامش [[ابوالعاص بن ربیع بن عبدالعزی بن عبد شمس قرشی عبشمی]] است، گرچه درباره اسم او [[اختلاف]] است و درباره او مهشم، هشیم<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۳.</ref>، [[قاسم]]، مقسم<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۶- ۷؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۱۱، ص۶۱۴.</ref>، [[یاسر]]، یاسم<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۶؛ أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۳۷۱.</ref>، [[زبیر]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶.</ref> و لقیط ذکر شده و بیشتر مورخان او را لقیط نامیده‌اند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶.</ref>. گفته شده منظور از این اسم، [[پدر]] و یا عمویش می‌باشد<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱.</ref>. [[کنیه]] او در برخی کتاب‌های [[رجال]]، همچون [[رجال]] کشی، مختلف ذکر شده است.


[[امین]] عاملی روایتی از [[رجال]] کشی آورده که به اسم [[پدر]] او اشاره می‌کند؛ از [[عبدالله بن سنان]] شنیده شده که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: “با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} پنج نفر از [[قریش]] بودند که پنجمین ایشان [[ابن ابی العاص بن ابی ربیعه]] بود و ابو [[ربیع]]، داماد [[پیامبر]] {{صل}} بوده است<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۷، ص۱۴۲.</ref>. اما [[امین]] عاملی به نقد این نظر پرداخته و همان [[کنیه]] [[ابوالعاص]] (طبق نقل‌های مختلف) را [[تأیید]] کرده و ذکر [[کنیه]] ابو [[ربیع]] بودن را به [[اشتباه]] کشّی یا کاتبان نسخه او می‌داند و می‌گوید: در اصل [[ابن ربیع]] بوده و به [[اشتباه]] به ابو [[ربیع]] تبدیل شده است<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۷.</ref>.
[[امین]] عاملی روایتی از [[رجال]] کشی آورده که به اسم [[پدر]] او اشاره می‌کند؛ از [[عبدالله بن سنان]] شنیده شده که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} پنج نفر از [[قریش]] بودند که پنجمین ایشان [[ابن ابی العاص بن ابی ربیعه]] بود و ابو [[ربیع]]، داماد [[پیامبر]] {{صل}} بوده است<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۷، ص۱۴۲.</ref>. اما [[امین]] عاملی به نقد این نظر پرداخته و همان [[کنیه]] [[ابوالعاص]] (طبق نقل‌های مختلف) را [[تأیید]] کرده و ذکر [[کنیه]] ابو [[ربیع]] بودن را به [[اشتباه]] کشّی یا کاتبان نسخه او می‌داند و می‌گوید: در اصل [[ابن ربیع]] بوده و به [[اشتباه]] به ابو [[ربیع]] تبدیل شده است<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۷.</ref>.


او به "جروالبطحاء"، مقیم بطحاء، معروف و ملقب بوده<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۶-۷.</ref> و به او [[امین]] هم گفته شده است. [[صعب بن عبدالله]] [[نقل]] کرده است: بعضی [[اهل]] [[علم]] ادعا کرده‌اند که وی به عنوان [[برادری]] برای [[رسول خدا]] {{صل}} بود و [[پیامبر]] {{صل}} رابطه خوبی با او داشت و به [[خانه]] [[مادر]] [[ابوالعاص]]، [[هاله]] بنت خویلد، زیاد رفت و آمد می‌کرد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۵-۶؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۷.</ref>.
او به "جروالبطحاء"، مقیم بطحاء، معروف و ملقب بوده<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۶-۷.</ref> و به او [[امین]] هم گفته شده است. [[صعب بن عبدالله]] [[نقل]] کرده است: بعضی [[اهل]] [[علم]] ادعا کرده‌اند که وی به عنوان [[برادری]] برای [[رسول خدا]] {{صل}} بود و [[پیامبر]] {{صل}} رابطه خوبی با او داشت و به [[خانه]] [[مادر]] [[ابوالعاص]]، [[هاله]] بنت خویلد، زیاد رفت و آمد می‌کرد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۵-۶؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۲۰۷.</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[کنانه]] هم پذیرفت و از آنجا بازگشت و [[شب]] دوباره حرکت کرد و [[زینب]] را با دو فرزندش [[علی]] و امامة به [[زید]] سپرد تا به [[مدینه]] ببرد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۵.</ref>.
[[کنانه]] هم پذیرفت و از آنجا بازگشت و [[شب]] دوباره حرکت کرد و [[زینب]] را با دو فرزندش [[علی]] و امامة به [[زید]] سپرد تا به [[مدینه]] ببرد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶۷، ص۵.</ref>.


[[پیامبر]] {{صل}} در این باره فرمود: “ابوالعاص، [[حق]] دامادی ما را ادا کرد. تا وقتی که با ما بود از روی [[راستی]] و [[صداقت]] و [[صمیمیت]] [[رفتار]] کرد و در آخر هم به وعده‌ای که به ما داد [[وفا]] کرد<ref>المسائل السرویه، شیخ مفید، ص۹۴ (پاورقی)؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵.</ref>.
[[پیامبر]] {{صل}} در این باره فرمود: «ابوالعاص، [[حق]] دامادی ما را ادا کرد. تا وقتی که با ما بود از روی [[راستی]] و [[صداقت]] و [[صمیمیت]] [[رفتار]] کرد و در آخر هم به وعده‌ای که به ما داد [[وفا]] کرد<ref>المسائل السرویه، شیخ مفید، ص۹۴ (پاورقی)؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۵.</ref>.


وقتی [[ابوسفیان]] و همراهانش به [[مکه]] برگشتند، [[هند]] ([[زن]] [[ابوسفیان]]) از ماجرا خبردار شد، [[ابوسفیان]] و سایر بزرگان را [[سرزنش]] کرد و گفت: "شما که تا این حد [[شهامت]] و [[مردانگی]] داشتید چرا آن را در میدان [[جنگ بدر]] اظهار نکردید؛ آنجا کشته دادید و فرار کردید و اینجا در مقابل زنی، چنین [[مردانگی]] به [[خرج]] می‌دهید!".
وقتی [[ابوسفیان]] و همراهانش به [[مکه]] برگشتند، [[هند]] ([[زن]] [[ابوسفیان]]) از ماجرا خبردار شد، [[ابوسفیان]] و سایر بزرگان را [[سرزنش]] کرد و گفت: "شما که تا این حد [[شهامت]] و [[مردانگی]] داشتید چرا آن را در میدان [[جنگ بدر]] اظهار نکردید؛ آنجا کشته دادید و فرار کردید و اینجا در مقابل زنی، چنین [[مردانگی]] به [[خرج]] می‌دهید!".
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش