| مداخل مرتبط = [[شهادت در قرآن]] - [[شهادت در حدیث]] - [[شهادت در کلام اسلامی]] - [[شهادت در زیارت]]
| پرسش مرتبط = شهادت (پرسش)
}}
== [[شهادت]] در [[زیارتنامهها]] ==
* از عناصر بارز و مهمّی که در [[زیارتنامهها]] به چشم میخورد، عنصر [[جهاد]] و [[شهادت]] به عنوان دو نمونه از ارزشهای [[قرآنی]] است. و این دو نیز، جز در سایه [[بیعت]]، فراهم نمی آید. [[بیعت]] هم [[پذیرش]] عملی [[ولایت]] و [[رهبری]] آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در [[زیارتها]]، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم میخورد؛ هم طرح اصل مسأله [[جهاد]] و [[شهادت در راه خدا]]، هم اینکه [[ائمه]] {{عم}} و [[اولیای دین]]، از صفات برجسته و [[فضایل]] درخشان و والایشان، [[جهاد]] در [[راه خدا]] و کشته شدن در این مسیر [[مقدس]] است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک [[زائر]]، زیارتش را به عنوان یک [[میثاق]] و [[عهد]] و [[وفای به پیمان]] بشناسد و مطرح کند. [[پیمان]] و [[میثاق]] [[زائر]] با [[امام]]، و اینکه [[زیارت]]، وفای به آن [[عهد]] و [[میثاق]] است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. [[زائر]] تنها به ابراز علاقه و [[محبت]] و اظهار [[ولایت]] نسبت به [[ائمه]] {{عم}} و [[برائت]] از [[دشمنان]] بسنده نمیکند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و [[استوار]] و [[اهل]] [[جهاد]] است و آرزوی [[جهاد]] و [[شهادت]] در راهشان و پیش رویشان، از خواستههای بلندِ یک [[شیعه]] [[زائر]] و [[مؤمن]] است. طرح این [[شعار]] و [[آرزو]] و [[امید]]، [[انسان]] را در همین خط قرار میدهد و این [[فرهنگ]] را در [[دل]] و [[جان]] [[زائر]] [[رسوخ]] میدهد. دری را که [[خداوند]] به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، {{عربی|«بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»}}<ref> نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>، به روی [[ائمه]] {{عم}}، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و [[اسوه]] اند، از جمله [[جهاد]]. و [[جهاد]]، تنها به امر آنان و در خطّ [[رهبری]] آنان، [[قداست]] و [[مشروعیت]] و [[ارزش]] مییابد. از این رو، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}}، پیشتازان این راهند و [[اسوه]] [[مسلمانان]] در این [[فریضه]] [[عزت]] بخش و [[عظمت]] آفرین<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
* در [[زیارتنامهها]]، هم درباره [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و هم [[ائمه]] {{عم}}:، موضوع "[[جهاد فی سبیل الله]]" یکی از کارهای برجسته و [[فضایل]] درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک [[شهادت]] و [[گواهی]]. [[زائر]]، [[باور]] و [[اعتقاد]] و [[شناخت]] خویش را اینگونه بیان میکند که: [[گواهی]] میدهم که تو، یا شما [[ائمه]] {{عم}}، در [[راه خدا]] و با [[انگیزه]] [[الهی]] [[جهاد]] کردید، از [[اسلام]] و [[حق]] [[دفاع]] نمودید، پاسدار [[دین]] [[خدا]] بودید، با برخورداری از [[ایمان]] و [[یقین]]، در [[راه خدا]] کشته شدید، و... از اینگونه تعبیرات که همه در متن [[زیارت]] آمده است. در مورد [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، و [[امام علی]] {{ع}} و [[حمزه]] [[سیدالشهدا]]، و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و شهدای [[احد]]، و شهدای [[کربلا]] و... تعبیر [[جهاد]] به کار رفته است. خطابهایی همچون: {{عربی|«جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین»}}(درباره [[سیدالشهدا]] {{ع}}). درباره شهدای [[احد]]، در زیارتشان میخوانیم: {{عربی|«جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله»}}<ref>من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص ۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.</ref>. شما در [[راه خدا]]، جهادی [[شایسته]] و بایسته کردید و از [[دین]] [[خدا]] و پیامبرش [[دفاع]] کردید و [[شهادت]] میدهم که شما بر راه و [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} کشته شدید. درباره [[حضرت عباس|عباس بن علی]] {{ع}} میگوییم: [[گواهی]] میدهم که تو بر آن راهی رفتی که [[مجاهدان]] [[راه خدا]] در [[بدر]] رفتند و با [[دشمنان خدا]] جنگیدند و از [[دوستان]] [[خدا]] [[حمایت]] و [[یاری]] و [[دفاع]] کردند...<ref>{{عربی|«انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله»}} مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۲۷۸.</ref> [[پیوستگی]] [[جهاد]] عاشوراییان با [[بدریون]] به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[جهاد]] در رکاب او و به امر او<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
* همانگونه که [[جهاد]]، ارزشی [[اسلامی]] است و اولیای [[دین]]، [[پیشگامان]] این راه، [[شهادت]] هم [[لباس]] کرامتی جاودان و رتبه ای والا در [[مکتب]] ماست، و [[ائمه]] {{ع}} و اصحابشان، پیشاهنگان این خط [[خون]]، از این رو، عنصر [[شهادت]] هم در [[زیارتنامهها]] فراوان به چشم میخورد. چه با تعبیرِ [[قتل]] و کشته شدن در [[راه خدا]]، و چه با صفت [[شهید]] و [[شهداء]]. درباره شهدای [[احد]]، میخوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»<ref>مفاتیح الجنان</ref> درباره [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} در زیارتی منقول از [[امام هادی]] {{ع}} میگوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»<ref>مفاتیح الجنان</ref> تو درحالی [[خدا]] را [[ملاقات]] کردی که [[شهید]] گشتی. درباره [[شهدای کربلا]] تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: {{عربی|«یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»}}، درباره [[امام حسن|امام حسن مجتبی]] {{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید»}}. درباره [[امام حسین]] {{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید»}}. گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با [[تبلیغات]] [[مسموم]] [[دشمن]] و نوعی [[مبارزه]] به حساب میآمد. در مورد [[امام حسین]] {{ع}} که [[حماسه]] کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به [[خروج]] از بیعتِ [[خلیفه]] و [[شورشی]] کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از [[خلیفه]]، با چنین جوّی تأکید روی [[شهید]] شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ [[مسموم]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
* در زیارتی که [[امام هادی]] {{ع}} [[آموزش]] داده است، این تعبیر وجود دارد: {{عربی|«أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»}}<ref>مفاتیح الجنان</ref> [[گواهی]] میدهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، [[شهیدان]] زنده [[اید]]. وقتی [[جهاد]] و [[شهادت]] در [[زیارتنامهها]]، از فضایلی [[ارزشمند]] محسوب میشود که [[زائر]]، [[امام]] را به آن صفات یاد میکند و بر تجلی این [[ارزشها]] در [[حیات]] و حرکت [[ائمه]] {{عم}} پای میفشارد، روشن است که راه [[جهاد]] و [[شهادت]] را به [[زائر]] میآموزد و خط [[جهاد]] را ترسیم میکند و [[مکتب]] [[خون]] و [[شهادت]] را و رنگ خدایی و [[صبغه]] [[الهی]] دادن به [[قیام]] و [[شهادت]] را<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.