دلایل نقلی عصمت اهل‌بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
# [[حدیث ثقلین]]: «همانا میان شما در [[حقیقت]] گرانبها را به [[امانت]] می‌نهم. [[آگاه]] باشید! اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعتشان کنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد: [[کتاب خدا]] و خاندانم. آن دو هرگز از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند تا [[روز قیامت]] و کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند»<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} اسراری را بیان داشت: اولاً هم‌شأنی و [[همراهی]] همیشگی [[عترت]] با [[قرآن]] که عین [[وحی]] و دارای عصمت است، می‌طلبد که عِدل دیگر یعنی عترت نیز دارنده عصمت باشد تا هم‌شأنی و جدایی‌ناپذیری تحقق یابد. ثانیاً تأکید به چنگ زدن به آن دو در فرض عدم عصمت، [[دستور]] به [[باطل]] و معصیت خواهد بود. ثالثاً غیرمعصوم نتوانسته خود را [[نجات]] دهد، چگونه می‌تواند دیگران را از [[گمراهی]] برهاند. رابعاً نمی‌گوید: من دستور می‌دهم که [[اهل بیت]] {{عم}} را عِدل قرآن بدانید، که پدیده‌ای اعتباری باشد یا حقیقتی را انشاء و تأسیس کند، بلکه می‌فرماید: اهل بیت عِدل قرآن هست؛ یعنی خبر از حقیقت و إخبار از [[واقعیت]]. همچنین [[شهادت]] به [[عصمت اهل بیت]] وحجیت سخن و [[سیره]] آنان داده؛ همان‌گونه که شهادت به عصمت و [[حجیت قرآن]] داده است.
# [[حدیث ثقلین]]: «همانا میان شما در [[حقیقت]] گرانبها را به [[امانت]] می‌نهم. [[آگاه]] باشید! اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعتشان کنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد: [[کتاب خدا]] و خاندانم. آن دو هرگز از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند تا [[روز قیامت]] و کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند»<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} اسراری را بیان داشت: اولاً هم‌شأنی و [[همراهی]] همیشگی [[عترت]] با [[قرآن]] که عین [[وحی]] و دارای عصمت است، می‌طلبد که عِدل دیگر یعنی عترت نیز دارنده عصمت باشد تا هم‌شأنی و جدایی‌ناپذیری تحقق یابد. ثانیاً تأکید به چنگ زدن به آن دو در فرض عدم عصمت، [[دستور]] به [[باطل]] و معصیت خواهد بود. ثالثاً غیرمعصوم نتوانسته خود را [[نجات]] دهد، چگونه می‌تواند دیگران را از [[گمراهی]] برهاند. رابعاً نمی‌گوید: من دستور می‌دهم که [[اهل بیت]] {{عم}} را عِدل قرآن بدانید، که پدیده‌ای اعتباری باشد یا حقیقتی را انشاء و تأسیس کند، بلکه می‌فرماید: اهل بیت عِدل قرآن هست؛ یعنی خبر از حقیقت و إخبار از [[واقعیت]]. همچنین [[شهادت]] به [[عصمت اهل بیت]] وحجیت سخن و [[سیره]] آنان داده؛ همان‌گونه که شهادت به عصمت و [[حجیت قرآن]] داده است.
# در [[صحیفه سجادیه]] نیز که مورد اهتمام و اعتبار برخی شبهه افکنان است، مشابه همین عبارات را می‌یابیم: {{متن حدیث|وَ طَهَّرْتَهُمْ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ وَ الدَّنَسِ‏ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ‏}}<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>؛ «[[اهل بیت]] را از گناه و [[آلودگی]]، مطهرو معصوم داشتی و با اراده‌ات آنان را [[پاکیزه]] کردی»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>.
# در [[صحیفه سجادیه]] نیز که مورد اهتمام و اعتبار برخی شبهه افکنان است، مشابه همین عبارات را می‌یابیم: {{متن حدیث|وَ طَهَّرْتَهُمْ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ وَ الدَّنَسِ‏ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ‏}}<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>؛ «[[اهل بیت]] را از گناه و [[آلودگی]]، مطهرو معصوم داشتی و با اراده‌ات آنان را [[پاکیزه]] کردی»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = 7. علی ربانی گلپایگانی؛
| تصویر = 1100806.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی ربانی گلپایگانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
یکی از آیاتی که بر [[عصمت اهل بیت{{عم}}]] دلالت می‌کند، [[آیه مباهله]] است که می‌فرماید:
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس که به آگاهى رسیده‌اى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} از جانب [[خداوند]] مأموریت یافت که به نصرانی‌های [[نجران]]- که درباره پندار الوهیت [[حضرت مسیح]]، [[تسلیم]] منطق و [[برهان]] نشدند- پیشنهاد [[مباهله]] بدهد<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> و از آنان بخواهد تا با [[فرزندان]] و [[زنان]] خود برای مباهله حاضر شوند. مطابق [[روایات]] و اقوال [[مفسران]] و مورخان [[اسلامی]]، پیامبر اکرم {{صل}} [[علی بن ابی‌طالب]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} را برای مباهله با خود برد<ref>تفصیل این جریان و نکات تفسیری مربوط به آیه شریفه در بحث مربوط به برهان افضلیت آمده است.</ref>. روشن است که حسن و حسین {{عم}}، مصداق {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} و [[فاطمه]] {{س}}، مصداق {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} و [[علی]] {{ع}} مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} است. بنابراین، علی {{ع}} به منزله نفس [[پیامبر]] {{صل}} است، و همه مقامات معنوی آن حضرت را داراست، مگر [[مقام نبوت]] که استثنا شده است.
بر این اساس، علی {{ع}} غیر از مقام نبوت، دیگر مقامات معنوی پیامبر {{صل}} را دارا بوده است که [[عصمت]] از آن جمله است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۱.</ref>.
}}
}}


۱۱٬۲۱۶

ویرایش