دلایل نقلی عصمت اهل‌بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:


«غرض [[حق]] سبحانه از این آیه، اظهار [[عصمت]] و استحقاق امامت و انحصار این [[عطیه]] است در اهل بیت [[رسالت]] چنان که لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} افاده آن می‌کند»<ref>حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[سیوطی]]، عالم بزرگ [[اهل سنت]]، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از نزول آیه تطهیر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هنگام [[نماز]] در برابر درب [[خانه]] [[علی بن ابی طالب]] می‌ایستاد و این آیه را [[تلاوت]] می‌فرمود<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۳۱۳.</ref>. وی همچنین [[روایات]] متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند<ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>
«غرض [[حق]] سبحانه از این آیه، اظهار [[عصمت]] و استحقاق امامت و انحصار این [[عطیه]] است در اهل بیت [[رسالت]] چنان که لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} افاده آن می‌کند»<ref>حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[سیوطی]]، عالم بزرگ [[اهل سنت]]، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از نزول آیه تطهیر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هنگام [[نماز]] در برابر درب [[خانه]] [[علی بن ابی طالب]] می‌ایستاد و این آیه را [[تلاوت]] می‌فرمود<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۳۱۳.</ref>. وی همچنین [[روایات]] متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند<ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>
==== احادیث نبوی ====
[[روایات]] فراوانی به صورت خاص بر [[عصمت]] حضرت فاطمه{{س}} و سایر [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان اهل بیت آن حضرت، دلالت دارند که در مدخل‌های [[اثبات عصمت امام]] و [[اثبات عصمت حضرت فاطمه]]، ذکر شده‌اند. با این حال در اینجا از آنجا که مراد از اهل بیت{{ع}} را همه این حضرات می‌دانیم، به دنبال روایاتی هستیم که به واسطه آنها بتوان عصمت اهل بیت{{ع}} که حضرت [[فاطمه]]{{س}} نیز یکی از آنها است به [[اثبات]] رساند. از جمله بارزترین روایاتی که در خصوص عصمت اهل بیت از [[پیامبر خاتم]] {{صل}} صادر شده موارد ذیل‌اند:
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ‏ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِمَا لَنْ‏ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) و عترتم ([[اهل]] بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند.</ref>. [[استدلال]] به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]] {{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: اول: [[قرآن]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>، حال عِدل قرآن ([[اهل بیت]]) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک مقام جمع می‌کند؟ دوم: قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث می‌شود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچ‌گاه از هم جدا نیستند. سوم: [[پیامبر]] {{صل}} خبر داده است که، این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن می‌گوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۰؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
# '''[[حدیث سفینه]]:''' {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ}}<ref>احتجاج، ج۲، ص۳۸۰، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵. یعنی پیامبر {{صل}} فرمود: این است و جز این نیست. مثل [[اهل]] بین من همانند [[سفینه نوح]] است، که هرکه در آن [[سفینه]] سوار شد، [[نجات]] یافت و هرکه از آن [[تخلف]] کرد، [[غرق]] (هلاک) شد. (تنها باید با [[اهل بیت]] باشد نه جلوتر از آنها و نه عقب‌تر از آنها، زیرا) و هرکه جلو افتاد [[منحرف]] شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به [[حق]] ملحق شد و به مقصود رسید.</ref>. وجه [[استدلال]] به [[حدیث]]، به این ترتیب است: الف: پیامبر {{صل}} به طور مطلق ملازمت [[اهل‌بیت]] را [[دستور]] داده‌اند و آن را به منزله [[کشتی نوح]] دانسته‌اند. به عبارت دیگر فرموده‌اند: اولاً: هرکه همراه اهل بیت باشد نجات می‌یابد و هرکه نباشد هلاک خواهد شد. ثانیاً: تنها کسانی نجات می‌یابند که همراه اهل بیت باشند و دیگران لزوماً غرق خواهند شد. ب: در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر [[اشتباه]] و [[انحراف]] و خطای [[علمی]] و عملی مصون باشند. یعنی به طور مطلق [[معصوم]] باشند، در غیر این صورت، امکان غرق شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای کلام پیامبر {{صل}} نمی‌سازد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۳؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
# '''[[حدیث امان]]:''' [[رسول خدا]] در [[حدیثی]] که نزد محدّثان [[شیعه]] و [[سنّی]]، به [[حدیث امان]] [[شهرت]] یافته، [[اهل بیت]] خویش را به [[ستارگان]] [[آسمان]] تشبیه نموده و آثار وجودی اهل بیت را برای [[امّت]]، همانند آثار وجودی ستارگان برای ساکنان [[زمین]] دانسته‌ است. آن حضرت می‌فرمایند: {{متن حدیث| النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>؛ "[[ستارگان]]، [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] از غرق شدن هستند و [[اهل بیت]] من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیله‌ای از آنها مخالفت کنند؛ [[اختلاف]] می‌کنند در حالی که حزب [[شیطان]] می‌شوند". از این [[روایت]] علاوه بر عصمت اهل بیت {{ع}}، [[هدایتگر]] بودن و [[لزوم اطاعت]] از آنها نیز قابل [[اثبات]] است. در خصوص [[اثبات عصمت اهل بیت]] باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع [[مردم]] در پیمودن راه حق‌اند، این یگانه طریق نجات، همسان با [[عصمت]] است، چون اگر اهل بیت [[معصوم]] نبوده و دچار [[اشتباه]] شوند، [[اطاعت]] از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و [[عدم اطاعت]] در برخی موارد با [[اطاعت]] مطلق سازگار نیست<ref>ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref>.
# '''[[حدیث کساء]]:''' حدیث کساء مربوط به داستانی است که ارتباط مستقیمی با [[آیه تطهیر]] داشته و به عبارت دیگر شأن نزول آیه تطهیر همین داستان است. به همین جهت هر آنچه در [[استدلال]] به آیه تطهیر بر [[عصمت امام علی]]{{ع}} گفته شد در اینجا نیز قابل ذکر است. داستان کساء از این قرار است که روزی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} عبای [[یمانی]] خود را‌طلبید و بر روی خود کشید. [[امام حسن]]، [[امام حسین]] و سپس [[امام علی|علی بن ابی طالب]] و [[حضرت زهرا]] زیر آن ردای [[پیامبر]] قرار گرفتند. آنگاه [[پیامبر]] [[دست]] به [[آسمان]] برداشت و چنین [[دعا]] کرد: خداوندا! اینان [[خاندان]] منند، گوشت آنان گوشت من و خونشان [[خون]] من است، آنچه آنان را آزرده می‌کند مرا می‌آزارد. من با هرکه با ایشان بجنگد در جنگم و با هرکه با آنان از در [[صلح]] درآید در آشتی‌ام، [[دشمن]] دشمنشان و [[دوستدار]] دوستشان هستم، آنان از منند و من از ایشان، درودها و [[آمرزش]] و [[رضوان]] خود را بر آنان قرار بده و هرنوع [[پلیدی]] را از آنان دور ساز و آنان را به نحو کامل [[پاک]] گردان. از سوی [[خدا]] ندا آمد که من همۀ هستی را به خاطر این [[پنج تن]] که زیر عبا جمع شده‌اند آفریده‌ام، یعنی [[فاطمه]] و پدرش و همسرش و فرزندانش، [[جبرئیل]] هم نزد آنان رفت و [[سلام]] و تحیّت [[الهی]] را برایشان نازل کرد و گفت [[خداوند]] [[وحی]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خداوند اراده کرده که از شما خاندان، پلیدی را دور کند و شما را کاملا پاک سازد». سوره احزاب آیه۳۳</ref>. این ماجرا که دربارۀ این [[پنج تن]] [[معصوم]] به‌طور خلاصه یاد شد، سبب شده که آنان را [[اصحاب کساء]] و آن روز را [[یوم]] العباء و [[یوم]] الکساء گویند. نیز [[آل عبا]] و [[پنج تن آل عبا]] هم گفته می‌شود. آنچه به شرح مفصّل این واقعه مربوط می‌شود حدیث کساء نام دارد که از [[جابر]] بن [[عبد]] [[اللّه]] [[انصاری]] [[نقل]] شده است. آیه‌ای که در [[شأن]] و منقبت این [[خاندان]] نازل شد، به [[آیه تطهیر]] معروف است، که [[دلیل]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} و از برجسته‌ترین فضیلت‌های این [[خاندان]] است. در [[روایات]]، [[اصحاب کساء]] به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او گفته می‌شود و [[احادیث]] فراوانی در [[فضیلت]] و مقام آنان [[نقل]] شده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۷ ص ۳۵ تا ۹۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۸.</ref>


==== [[آیه عهد]] ====
==== [[آیه عهد]] ====
یکی دیگر از آیاتی که بر [[عصمت امامان]] الهی دلالت دارد، [[آیه]] مبارکه «[[عهد]]» است. در این آیه، [[خداوند]] [[انتصاب]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را به [[امامت]] تبیین و نیز رسیدن این [[مقام]] والا را به [[ظالمان]] [[نفی]] کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
یکی دیگر از آیاتی که بر [[عصمت امامان]] الهی دلالت دارد، [[آیه]] مبارکه «[[عهد]]» است. در این آیه، [[خداوند]] [[انتصاب]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را به [[امامت]] تبیین و نیز رسیدن این [[مقام]] والا را به [[ظالمان]] [[نفی]] کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.


خط ۵۰: خط ۴۲:


==== [[آیه مودت]] ====
==== [[آیه مودت]] ====
از جمله آیاتی که بر [[عصمت پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اهل‌بیت]] {{عم}} دلالت دارد، [[آیه شریف مودّت]] است. [[خدای تعالی]] در [[سوره شورا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
از جمله آیاتی که بر [[عصمت پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اهل‌بیت]] {{عم}} دلالت دارد، [[آیه شریف مودّت]] است. [[خدای تعالی]] در [[سوره شورا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.


===== معناشناسی مودت =====
===== معناشناسی مودت =====
"مودت" از ماده "ودّ" (به ضمّ و فتح واو) به معنای [[دوست داشتن]] چیزی، همراه با تمنّی (آرزوی) تحقّق آن است<ref>ر.ک: مفردات راغب، ص۸۶۰. {{عربی|ودد: محبة الشئ و تمنی کونه و یستعمل فی کل واحد من المعنیین علی ان المتمنی یتضمن معنی الودة، لأن المتمنی هو تشهی حصول ما توده}}؛ تفسیر أبوالسعود، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. [[مودّت]]، ضد [[عداوت]]، از [[یاران]] [[عقل]] و از جمله ارزش‌هاست: {{عربی|الْمَوَدَّةُ وَ ضِدَّهَا الْعَدَاوَةَ}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۹۷. {{عربی|عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ عِنْدَهُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ... وَ الْمَوَدَّةُ وَ ضِدَّهَا الْعَدَاوَةَ}}.</ref> و در اصطلاح، محبتی است که در [[عواطف]]، گفتار و [[رفتار انسان]] تأثیرگذار است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۰۲.</ref>.
"مودت" از ماده "ودّ" (به ضمّ و فتح واو) به معنای [[دوست داشتن]] چیزی، همراه با تمنّی (آرزوی) تحقّق آن است<ref>ر.ک: مفردات راغب، ص۸۶۰. {{عربی|ودد: محبة الشئ و تمنی کونه و یستعمل فی کل واحد من المعنیین علی ان المتمنی یتضمن معنی الودة، لأن المتمنی هو تشهی حصول ما توده}}؛ تفسیر أبوالسعود، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. [[مودّت]]، ضد [[عداوت]]، از [[یاران]] [[عقل]] و از جمله ارزش‌هاست: {{عربی|الْمَوَدَّةُ وَ ضِدَّهَا الْعَدَاوَةَ}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۹۷. {{عربی|عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ عِنْدَهُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ... وَ الْمَوَدَّةُ وَ ضِدَّهَا الْعَدَاوَةَ}}.</ref> و در اصطلاح، محبتی است که در [[عواطف]]، گفتار و [[رفتار انسان]] تأثیرگذار است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۰۲.</ref>.


===== کیفیت استدلال به آیه =====
===== کیفیت استدلال به آیه =====
به حکم عقل، وجوب محبت مطلق، مستلزم [[افضلیت]] و افضلیت نیز مستلزم [[وجوب اطاعت]] است و وجوب اطاعت مطلق نیز دلیل بر [[عصمت]] خواهد بود<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)| دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱]]، ص ۲۶۴؛ [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۵۳.</ref>.


به حکم عقل، وجوب محبت مطلق، مستلزم [[افضلیت]] و افضلیت نیز مستلزم [[وجوب اطاعت]] است و وجوب اطاعت مطلق نیز دلیل بر [[عصمت]] خواهد بود<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)| دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱]]، ص ۲۶۴؛ [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۵۳.</ref>.
==== احادیث نبوی ====
[[روایات]] فراوانی به صورت خاص بر [[عصمت]] حضرت فاطمه{{س}} و سایر [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان اهل بیت آن حضرت، دلالت دارند که در مدخل‌های [[اثبات عصمت امام]] و [[اثبات عصمت حضرت فاطمه]]، ذکر شده‌اند. با این حال در اینجا از آنجا که مراد از اهل بیت{{ع}} را همه این حضرات می‌دانیم، به دنبال روایاتی هستیم که به واسطه آنها بتوان عصمت اهل بیت{{ع}} که حضرت [[فاطمه]]{{س}} نیز یکی از آنها است به [[اثبات]] رساند. از جمله بارزترین روایاتی که در خصوص عصمت اهل بیت از [[پیامبر خاتم]] {{صل}} صادر شده موارد ذیل‌اند:
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ‏ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِمَا لَنْ‏ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) و عترتم ([[اهل]] بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند.</ref>. [[استدلال]] به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]] {{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: اول: [[قرآن]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>، حال عِدل قرآن ([[اهل بیت]]) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک مقام جمع می‌کند؟ دوم: قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث می‌شود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچ‌گاه از هم جدا نیستند. سوم: [[پیامبر]] {{صل}} خبر داده است که، این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن می‌گوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۰؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
# '''[[حدیث سفینه]]:''' {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ}}<ref>احتجاج، ج۲، ص۳۸۰، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵. یعنی پیامبر {{صل}} فرمود: این است و جز این نیست. مثل [[اهل]] بین من همانند [[سفینه نوح]] است، که هرکه در آن [[سفینه]] سوار شد، [[نجات]] یافت و هرکه از آن [[تخلف]] کرد، [[غرق]] (هلاک) شد. (تنها باید با [[اهل بیت]] باشد نه جلوتر از آنها و نه عقب‌تر از آنها، زیرا) و هرکه جلو افتاد [[منحرف]] شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به [[حق]] ملحق شد و به مقصود رسید.</ref>. وجه [[استدلال]] به [[حدیث]]، به این ترتیب است: الف: پیامبر {{صل}} به طور مطلق ملازمت [[اهل‌بیت]] را [[دستور]] داده‌اند و آن را به منزله [[کشتی نوح]] دانسته‌اند. به عبارت دیگر فرموده‌اند: اولاً: هرکه همراه اهل بیت باشد نجات می‌یابد و هرکه نباشد هلاک خواهد شد. ثانیاً: تنها کسانی نجات می‌یابند که همراه اهل بیت باشند و دیگران لزوماً غرق خواهند شد. ب: در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر [[اشتباه]] و [[انحراف]] و خطای [[علمی]] و عملی مصون باشند. یعنی به طور مطلق [[معصوم]] باشند، در غیر این صورت، امکان غرق شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای کلام پیامبر {{صل}} نمی‌سازد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۳؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
# '''[[حدیث امان]]:''' [[رسول خدا]] در [[حدیثی]] که نزد محدّثان [[شیعه]] و [[سنّی]]، به [[حدیث امان]] [[شهرت]] یافته، [[اهل بیت]] خویش را به [[ستارگان]] [[آسمان]] تشبیه نموده و آثار وجودی اهل بیت را برای [[امّت]]، همانند آثار وجودی ستارگان برای ساکنان [[زمین]] دانسته‌ است. آن حضرت می‌فرمایند: {{متن حدیث| النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>؛ "[[ستارگان]]، [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] از غرق شدن هستند و [[اهل بیت]] من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیله‌ای از آنها مخالفت کنند؛ [[اختلاف]] می‌کنند در حالی که حزب [[شیطان]] می‌شوند". از این [[روایت]] علاوه بر عصمت اهل بیت {{ع}}، [[هدایتگر]] بودن و [[لزوم اطاعت]] از آنها نیز قابل [[اثبات]] است. در خصوص [[اثبات عصمت اهل بیت]] باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع [[مردم]] در پیمودن راه حق‌اند، این یگانه طریق نجات، همسان با [[عصمت]] است، چون اگر اهل بیت [[معصوم]] نبوده و دچار [[اشتباه]] شوند، [[اطاعت]] از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و [[عدم اطاعت]] در برخی موارد با [[اطاعت]] مطلق سازگار نیست<ref>ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref>.
# '''[[حدیث کساء]]:''' حدیث کساء مربوط به داستانی است که ارتباط مستقیمی با [[آیه تطهیر]] داشته و به عبارت دیگر شأن نزول آیه تطهیر همین داستان است. به همین جهت هر آنچه در [[استدلال]] به آیه تطهیر بر [[عصمت امام علی]]{{ع}} گفته شد در اینجا نیز قابل ذکر است. داستان کساء از این قرار است که روزی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} عبای [[یمانی]] خود را‌طلبید و بر روی خود کشید. [[امام حسن]]، [[امام حسین]] و سپس [[امام علی|علی بن ابی طالب]] و [[حضرت زهرا]] زیر آن ردای [[پیامبر]] قرار گرفتند. آنگاه [[پیامبر]] [[دست]] به [[آسمان]] برداشت و چنین [[دعا]] کرد: خداوندا! اینان [[خاندان]] منند، گوشت آنان گوشت من و خونشان [[خون]] من است، آنچه آنان را آزرده می‌کند مرا می‌آزارد. من با هرکه با ایشان بجنگد در جنگم و با هرکه با آنان از در [[صلح]] درآید در آشتی‌ام، [[دشمن]] دشمنشان و [[دوستدار]] دوستشان هستم، آنان از منند و من از ایشان، درودها و [[آمرزش]] و [[رضوان]] خود را بر آنان قرار بده و هرنوع [[پلیدی]] را از آنان دور ساز و آنان را به نحو کامل [[پاک]] گردان. از سوی [[خدا]] ندا آمد که من همۀ هستی را به خاطر این [[پنج تن]] که زیر عبا جمع شده‌اند آفریده‌ام، یعنی [[فاطمه]] و پدرش و همسرش و فرزندانش، [[جبرئیل]] هم نزد آنان رفت و [[سلام]] و تحیّت [[الهی]] را برایشان نازل کرد و گفت [[خداوند]] [[وحی]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خداوند اراده کرده که از شما خاندان، پلیدی را دور کند و شما را کاملا پاک سازد». سوره احزاب آیه۳۳</ref>. این ماجرا که دربارۀ این [[پنج تن]] [[معصوم]] به‌طور خلاصه یاد شد، سبب شده که آنان را [[اصحاب کساء]] و آن روز را [[یوم]] العباء و [[یوم]] الکساء گویند. نیز [[آل عبا]] و [[پنج تن آل عبا]] هم گفته می‌شود. آنچه به شرح مفصّل این واقعه مربوط می‌شود حدیث کساء نام دارد که از [[جابر]] بن [[عبد]] [[اللّه]] [[انصاری]] [[نقل]] شده است. آیه‌ای که در [[شأن]] و منقبت این [[خاندان]] نازل شد، به [[آیه تطهیر]] معروف است، که [[دلیل]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} و از برجسته‌ترین فضیلت‌های این [[خاندان]] است. در [[روایات]]، [[اصحاب کساء]] به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او گفته می‌شود و [[احادیث]] فراوانی در [[فضیلت]] و مقام آنان [[نقل]] شده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۷ ص ۳۵ تا ۹۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۸.</ref>


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
۱۱٬۲۱۶

ویرایش